پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : بعد از یک سکوت طولانی، دوباره ابراهیم حاتمیکیا در یک برنامه رسانهای که به تجلیل از وی اختصاص داشت، حاضر شد و سخنرانی کرد. حاتمیکیا حرفهای جدیدی گفت که نشان از ادامه مسیر جدیدش با شکل و شمایلی دیگر است.
حاتمیکیا که بعد از طوفان جشنواره فجر دو سال پیش، ماجرایی که تا ابتدای سال جدید هم ادامه پیدا کرده بود دوباره در سکوتی طولانی فرو رفته بود، امروز بعد از چندین و چند سخنرانی ستایشآمیز از او بهروی سن رفت و اینگونه شروع کرد: نمیتوانم بگویم که نباید چنین مراسمی گرفته میشد یا نه، چون من نفر اول و آخر نیستم و دیگرانی هم هستند که باید معلوم شود حضور دارند.
وی ادامه داد: صبح پیش یکی از مسئولین رفته بودم برای اینکه مستندی بسازم، لازم بود هواپیمایی را اجاره کنم، به او گفتم: اگر میشود هواپیما به من بدهید، از هرجا که نامه بخواهید میآورم، حتی از روحانی هم نامه میآورم. این عزیز گفت: من هیچ نامهای از شما نمیخواهم، همین که خودتان آمدید برای من اعتبار است.
حاتمیکیا افزود: این برای من هم شادمانی میآورد و هم اینکه خوفی میآورد. خوفی که وقتی که عکس تو را بزرگ میکنند تو را به جاهایی ببرند ولی شاید این برای کسان دیگری باشد و شامل حال ما که در حوزه تبلیغ و بزرگنمایی هستیم نشود.
این کارگردان سینما با اشاره به اینکه سوژههای زیادی در ذهن دارد، گفت: یک زمانی بود که زیر 45 سال داشتم و به سوژههای زیادی فکر میکردم و گفتم که یکسری کارها را باید بکنم. ولی به جایی رسیدهام که نمیتوانم بگویم این کار را میشود کرد یا نه.
وی ادامه داد: چند وقتی است که تصویر یکی از بچههای افغانستانی که بهدست داعشیها سرش بریده شده بود از جلوی چشم من نمیرود.
حاتمیکیا در حالی که بغض گلویش را گرفته بود، گفت: من خجالت میکشم که در سوریه نبودم و این نوجوان... . (بغض شدید حاتمیکیا در این بخش از سخنان تبدیل به گریه او شد) اما او ادامه داد: احساس میکنم عقب افتادم. یک زمانی خودم را پیشرو میدانستم ولی جبهه وسعت گرفت و میبینم که خیلی عقب هستم و خجالت میکشم وقتی بچههای افغانستانی یا بچههایی که بیسروصدا در منطقه میجنگند کشته میشوند.
وی در حالی که اشک میریخت و بغض گلویش را گرفته بود، افزود: نه، من کار زیادی نکردم حاج قاسم (سلیمانی) محبت دارد که من را میبیند. من خاک پای ایشان هم نمیشوم. واقعاً دلم میخواست که این جسارت و قدرت را داشتم که میان این بچهها باشم. بچههایی مظلومی که بیصدا و بدون اسم... (حاتمی گریه کرد و ادامه داد: ممنون میشوم که این تصاویر در هیچ جایی منعکس نشود و بهخصوص در اختیار تلویزیون و مخاطبان آن قرار نگیرد).
کارگردان دفاع مقدس در ادامه صحبتهایش گفت: همیشه بعد از قصه بوسنی میگفتم تمام شد و ما هستیم. اما امروز وقتی میبینم که جبههای به این وسعت رخ میدهد و بچههای قدس چه میکنند تازه فهمیدم که چقدر عقب هستم و عالم سینما چقدر در این مسائل غریب است.
وی با گلایه از "هنوز در برخی مسائل جزئی گیر کردهایم" گفت: شرمم میآید از جشنواره پارسال و فیلمهایی که در آن نشان داده شد، انگار که سر زیر برف کرده است. این همانی است که جمهوری اسلامی انجام میدهد؟ مخاطب حرفهای من ایوبی نیست، مسئول دیگری است که باید به این فکر کند که جمهوری اسلامی باید حرفهای پاسداری را که در سوریه کشته می شود، بزند.کجای این در منظومه هنر ایران جای میگیرد. من که در سینمای ایران ندیدم مگر اینکه بچههای مستند تا حدی در این حوزهها ورود کنند.
حاتمیکیا با ذکر خاطرهای گفت: در صحنه یکی از فیلمها بود که بمبی در دستان یکی از عوامل ترکید و او میگفت: برای این سینمایی که هیچ ارزشی ندارد دستم را دادم. به او گفتم: اگر برای سینما آمدهای که باختی و اگر برای ارزشی بالاتر آمدهای جانت را بدهی باز هم کم است.
موفق باشی ابراهیم جان
اين شمايي كه نميدوني حرف حاتمي كيا چيه و چرا اين قدر طغيان ميكنه...
عزيز من اين فيلمها هزينه خودشون رو در طول زمان و چندين برابر برميگردونن...
فقط يه آدم بي ادب ميتونه مثل شما صحبت كنه آقا سعيد
تلنگر بزرگي به همه ما وارد آمد. ياد حاج كاظم آژانس افتادم و مظلوميتش.
و حالا حاج قاسم. اين مرد خدايي. رستم هزاره سوم. دمش گرم.
بنده یک دهه هفتادی هستم و نه تنها اندیشه هایم نزدیک به حاتمی کیاست که برای او نسبت به بعضی کارگردان های دیگه احترام بیشتری قائلم
يعني نسل شما به ارزش هايي مثل حفظ تماميت كشور نخواهد انديشيد!!!!!
پس واي بر كشورم و نسل آينده اش كه به حفظ منافع ملي فكر نميكنند
آقای حاتمی کیای بازم دوست دارم از ته قلبم چون با از کرخه تا راینت با آژانس شیشه ایت ،باارتفاع پستت زندگی کردم
ماجرا اينه كه سينماي ايران داره از دست ميره و چون حاتمي كيا دلش براي اين ماجرا ميسوزه صداش درمياد. اما چون قدش بلند تر از ديگران هست تو تير رس فحش پدرخوانده هاي سينماست
با مردم هستند، حرف دل مردم را می زنند.
نه با حزب چپ، نه با حزب راست. صاف و زلال، جاری و همیشگی مثل رودخانه...
حاج قاسم سلیمانی، ابراهیم حاتمی کیا،...
هر كشوري به اين چهره هاي فرا جناحي خودش افتخار ميكنه براشون سكوهاي افتخار و آبرو تدارك ميبينه اما ما چون هنوز شعور ملي مون به تكامل نرسيده سعي ميكنيم اونها رو توي بازيهاي لزج و تنفر برانگيز جناحي وارد كنيم...
درود بر چهره هاي ملي ايران. درود بر حاج قاسم. درود بر دكتر ظريف. درود بر ابراهيم حاتمي كيا و درود بر همه دوستداران عزت و آبروي ايران
ابراهيم كه مرد روزهاي سخت و بمب و آتش بوده و هست سبزينه...
ابراهيم مرد روزهاي بزرگ و سرزمين هاي سرخ شهادته
مثل بزدل ها حرف نزن هموطن گرامي
آقاي حاتمي كيا! ما فكر ميكرديم شما قيصر امين پور سينماي ايران ميشين كه هم چپ دوستش داشت هم راست
اما داري ميري سراغ...
حاتمي كيا شخصيت ملي و فراجناحيه. اما چون ما نميشينيم ببينيم چي ميگه و فقط با پيش فرض هاي خودمون و رسانه ها حاتمي كيا رو ميشناسيم اين شكلي فكر ميكنم...
دل ابراهيم براي آبروي كشور ميتپد
بودجه ، تجلیل، سهولت در اجاره هواپیما!!! و...
مگر حاتمي كيا براي تجليل به اين حرف ها احتياج داره؟؟!! مرد باشيد لطفا
واقعا دردناکه
از شما که مثلا فرهیخته هستید بعیده
اقای حاتمی کیا به نظر من باید ببینیم چقدر میتوانیم در شرایط بد منطقه بوسیله سینما تاثیر مثبت داشته باشیم.البته در همه زمینه ها
مثلا دولت روحانی در بدو تشکیل تونست جنگ امریکا و ناتو علیه سوریه را منتفی کنه.این به به نفع همه بود جز دولتهای ترکیه و عربستان که خیلی ناراحت هستند.
من واقعا از کشتار وحشیانه کودکان سوری مثل شما گریه کردم.
همچو دلو خالی اند این مردمان روزگار
چرخ آنها را به آسانی به بالا می کشد
اگه افرادی مانند حاتمی کیا بره جنگ اونوقت فقط جسم داعش نابود می شه.اما افرادی از قبیل حاتمی کیا باید فیلم بسازنند و دنیا را اگاه کنند تا فکر داعش نابود بشه.
محمود جان همين امروز اگه يكسري مرد نباشن داعش سر از تهران درمياره....
اونوقت شما ميگي نوستالژي!!!
چطوری می شه گروهی داعش به اسم اسلام سر کودک دوساله رو می بره و باهاش عکس می گیره یا وقتی می شنوی دختران بی گناه کشور همسایه را گروه داعش به یک دیگر پیشکش می کنند...اونوقت گریه نکنی
انگار همون حرفهای ده نمکی و شمقدری و سلحشور را میزنی فقط لطیف تر و بدون پرخاش و فحاشی ! بس نیست اینهمه طلبکار زمین و زمان بودن؟ کافی نیست اینهمه از بالا به مردم نگاه کردن؟
شما یه دورانی حرفهایی داشتی زدی، حالا یا با جامعه هماهنگ شو یا راه خودت را برو ولی ناله نکن، این انتخاب خودت هست و منتی سر مردم نذار، بسیار بیش از دیگران بهت رسیده اند و احترام گذاشته اند.
یا فقط بلدی ژست بگیری و حرف بزنی