مرتضی تمدن استاندار تهران پیش از این در كسوت نماینده مردم شهركرد در مجلس هفتم به فعالیت مشغول بود.
این گفت و گو چند روز قبل از 22 بهمن انجام شد و وقتی از او پرسیدیم كه
استانداری برای جلوگیری از شرایطی كه ممكن است مانند سال گذشته در
راهپیمایی 22 بهمن به وجود بیاید چه اقداماتی انجام داده است گفت كه هیچ
نگرانی بابت این راهپیمایی وجود ندارد و اقدام خاصی نیز بدین منظور صورت
نگرفته است زیرا این راهپیمایی نیز مانند همیشه در نهایت آرامش برگزار می
شود.وی گفت كه در میان مردم تهران به اندازه كافی نشاط سیاسی وجود دارد و
نگران این نشاط برای انتخابات نهم هم نیستند.. وی در گفت و گو با «خبر» گفت
كه دوران اصلاح طلبان به پایان رسیده و پیش بینی كرد برنده انتخابات آینده
در مجلس نهم تفكر مبتنی بر امام راحل و خط مشی رهبری و دكتر احمدی نژاد
است.
***
آقای تمدن! در حال حاضر بسیاری از جریانات سیاسی در
حال بازسازی و تجدید قوا برای انتخابات آینده و حضور رسمی و جدی در رقابت
مجلس نهم هستند. به نظر شما دولت در این میان چه برنامه ای باید داشته
باشد، جایی گفته بودید كه دولت تعریف جدیدی از حركت اصولگرایی ارائه داده
است...
درست است. حركت رییس جمهور در حوزه نظام ارزشی انقلاب می تواند
معنی فراگیرتری از آنچه كه ما از آن تحت عنوان اصولگرایی تعریف می كنیم
ارائه كند. به عنوان مثال اگر شاخص های نوع نگاه دولت در حوزه حفظ ارزش
های انقلاب و عملكرد آن و همچنین جایگاه دولت در میان توده های مردم این
را به عنوان یك ارزش تلقی كنیم، به نظر من لازم است تعریف وسیعتری از واژه
«جریان اصولگرایی» انجام شود وگرنه در یكسری از رقابت های حزبی و گروهی و
نزاع برای تصاحب قدرت محدود می شویم. این ها چیزهایی است كه مردم و جامعه
اسلامی و جریان های معتقد به نظام نسبت به آن خاطره خوبی ندارند.
بنابراین با این شرایط گروه های سیاسی در واژگانی كه گفتیم خلاصه شده و
برای اینكه نفوذ و قدرت اجباری را قبضه كنند و در چارچوب رقابت ها بر حریف
پیروز شوند،فعالیت حزبی انجام می دهند. به نظر من ما از این مرحله عبور
كردیم.
در حال حاضر منشور جامعتین برای جلوگیری از همان تشتت
و تكثری كه شما گفتید ارائه شده است. آقای احمدی نژاد هم پیش از این
كمیته سه نفره ای را پیشنهاد و تشكیل داده بود. برخی از منتقدین از میان
خود جریان اصولگرایی می گویند پایبندی دولت به این منشور اصولگرایی تا آخر
مهمتر است. یك نكته را هم یادآوری می كنم كه در انتخابات ریاست جمهوری
سال 84 نیز اصولگریان كاندیداهایشان را دریك قالب قرار دادند اما خود
دكتر احمدی نژاد در نهایت تصمیم نهایی خودشان را به صورت شخصی گرفتند.
نظر شما در این زمینه چیست؟
دكتر احمدی نژاد چهارچوب ها را در قالب احزاب و گروه ها نمی
پذیرند. احزاب و گروه های خوب و علاقمند به نظام را قبول دارند ولی حركت
خودشان را به آنها محدود نمی كنند.
بنابراین احتمال این كه از منشور اصولگرایان فراتر بروند نیز وجود دارد؟
به نظر من باید دید آن منشور تمام ابعاد این حركتی كه در حال
حاضر توسط دولت به وجود آمده است را پاسخ می دهد یا نه! اگر پاسخ نمی دهد
باید كامل شود.
ولی خود رییس جمهور پیشنهاد كمیته سه نفره و حتی
اعضایش را داده اند و بر همین اساس باید تصمیمات كاملی را از این گروه
انتظار داشته باشند...
این طور نیست! حركتی برای اتحاد افكار و افراد انجام می شود تا
به هم نزدیك شوند؛ این جزئی از آن حركت است و همه حركت نیست. اگر گروه یا
مجموعه ای برای تفاهم معرفی می شوند به خاطر اشتراك مساعی است تا تمام
توانمان را برای تحقق یك هدف آرمانی و بزرگ روی هم بگذاریم. ولی این كه
بگوییم كه آیا این گروه و تشكل همه آن چیزی است كه پایه گذاری شده است این
طور نیست و جزئی از آن است. اگر چیزی هم به نام منشور قرا است مبنای عمل
قرار بگیرد باید بسیار فراگیر وگسترده باشد كه باعث برگشت به چارچوب ها و
قالب های حزبی و محدود نشود. در حال حاضر مردم شیوه ای را كه وجود دارد،
پسندیده اند. اگر ما قرار است خودمان برای دل خوشی خودمان حزب درست كنیم،
در این كشور روزی یك حزب اعلام موجودیت كند حتی اگر اصولگرا باشد. قرار
نیست كه ما برای سرگرمی خودمان حزب و گروه درست كرده و با عناوین مختلف آن
ها را به راه بیندازیم.
بنابراین منشورجامعتین را شامل چنین مسئله ای نمی دانید؟
چیزی كه در حال حاضرقرار است اتفاق بیفتد ،این است كه ما قرار
است با همه احاد جامعه به سمت جلو حركت كنیم. هر منشوری و تشكلی كه امروز
می خواهد طلایه دار وحدت باشد باید خودش را با این شرایط جدید تطبیق بدهد.
شرایطی را كه در زمان مدیریت دكتر احمدی نژاد در كشور به وجود آمده و
پایه گذاری شده است مسئله ای كاملا متفاوت از هر آن چیزی بوده كه ما در
تاریخ پس از پیروزی انقلاب و حتی در قبل از انقلاب در قالب جریانات مبارزه
گر داشتیم. این حركت بسیار گسترده و از جنس حركت امام و فرهنگی است كه
ایشان پایه گذاری كرده اند. آیا امام حركت خود را به یك حزب یا به یك گروه
محدود كرد؟ آیا امام همه كار خود را در قالب یك جریان خلاصه كرد؟ این
مسئله ای است كه مقام معظم رهبری مرتب ما را به وسیله آن به سیره و راه و
روش امام اشاره و ارجاع می دهد. شخص مقام معظم رهبری هم ایده و تفكرشان
درواقع ناظر بر همین بوده است كه حركت به سوی قله های تعالی و ترقی را
به جریانی پیوند نزده و خلاصه نكرده است.
یعنی به نظر شما وجود جریانات مختلف مانع از رسیدن كشور و جامعه به همه آن آرمان ها است؟
بودن این جریان ها برای جامعه لازم است، زیان ندارد و سود هم
دارد. اما حرف ما این است كه اگر می خواهید جامعه را مدیریت كنید، حركتی
را انجام می دهید كه دارای چهار چوب ارزشی و اصولی مبتنی بر اراده و پذیرش
مردم است. بنابراین باید تعریف جدیدی ارائه دهید و چه بخواهید و چه
نخواهید با تولد این تفكر ممكن است انوع سلایق هم وجود داشته و بسیار نیز
گسترده باشد.
در حال حاضر در این مورد میان این جریانات از نظر شما اختلاف نظر وجود ندارد؟
به هیچ وجه...
بنابراین اصولگرایانی كه در مجلس بوده و منتقد به دولت و جریان آن هستند براین اساس مخالف دولت شمرده می شوند؟
من معتقدم بخشی از آن ها این ها نه تنها بر مبنای اصولگرایی
رفتار نمی كنند بلكه مبنای رفتار آن ها امیال و اهداف شخصی است و بر همین
اساس نیز این مسائل را درست كرده و دامن می زنند. اصولا این ها نمی توانند
داعیه داشته باشند كه از نگاه اصولگرایی این موضوعات را مطرح می كنند.
این ها بیشتر بر اساس میل و رای و منافع شخصی رفتار می كنند.
دلیل رفتار این عده از اصولگرایان در مقابل دولت كه به نظر شما بر اساس میل و رای و نظر شخصی است، چیست؟
باید ببینیم اوقات آنها در كجا تلخ شده و از چه ناراحت هستند در
واقع در چه بخشی ممكن است، چیزی را كه می خواستند اجابت نشده و رای و نظری
را كه می خواستند تحمیل كنند، نتوانسته اند انجام دهند.این دولت متكی بر
توده ها و اقشار وسیع و گسترده مردم است و رای و نظر یك اقلیت را بر منافع
عموم مردم ترجیح نداده و نمی دهد.
یعنی از نظر شما این گروه به ویژه در مجلس منتقد دولت نیستند ...
منتقد هستند ولی همه انتقادشان نمی تواند مبنا و ریشه ای در بحث
اصولگرایی داشته باشد. می تواند مبنا و نزاع شخصی باشد كه شامل حال یك نفر
یا چند نفر شود.
این دسته از اصولگرایانی كه نام بردید به نظرتان چه نسلی از این جریان هستند؟
اگر در بطن صحبت ها و نوع نگاه این ها در آنجایی كه دولت را به
نقد می كشند و البته شما از آن ها به عنوان منتقدان اصولگرا نام برید، دقت
می كنید می بینید كه تمام نقادان دولت از این جنس نیستند. در بین نقادان
دولت افرادی هستند كه موجودیت و حركت این دولت را كاملا قبول دارند و روی
یك مسئله ویژه نظر كارشناسی دارند كه خلاف نظر دولت است. این ها به نظر ما
افرادی هستند كه حرف و رای ایشان كاملا می تواند برای رشد و شكوفایی كشور
موثر باشد. ولی اینكه بگوییم مخالف، اینجا قصه فرق می كند.
با این توصیف از نظر شما برخی از نمایندگان شاخص و سرشناس اصولگرا در مجلس مخالف دولت هستند؟
اصلا ما نباید از این كلمه استفاده كنیم. این ها افرادی هستند كه
تابع رای و نظر شخصی خودشانند. لجاجت و بعضی كینه توزی های شخصی مبنای
اظهار نظر این ها است. به نظر من اصلا نباید با اینكه این افرد از موضع
اصولگرایی با دولت سر نزاع دارند و یا از موضع اصولگرایی با دولت سر دعوا
دارند مطرح و مردم را به اشتباه انداخت. باید ریشه یابی و كنجكاوی كنید و
به بطن موضوعات بروید و بفهمید كه ناراحتی این افراد از كجا است و مبنای
این همه لجاجت و تهمتی كه مرتب نثار دولت می كنند چیست. این افراد از كجا
آسیب دیده و منافعشان از كدام بخش ضربه خورده است؟ از كجا موقعیت و جایگاه
این افراد ممكن است، به دلیل شبهاتی كه در خواسته هایشان بوده نادیده
گرفته شده باشد. این افراد بر اساس این مسئله حق دارند كه ناراحت باشد.
فراوانند افرادی كه به دلیل شیوه و عملكرد این دولت جایگاه، پست، موقعیت و
منافعشان را از دست داده اند و امروز در پوستین موجهی حالا یا نام
اصولگرا یا هر چیزی مشابه دیگری خودشان را پناه كرده و با این مسئله
مخالفت می كنند. ما این را از اول می دانستیم كه اجرای عدالت دشمنی، كینه
توزی و لجاجت دارد و در واقع می دانستیم ورود به مرزهای ممنوعه این ها و
شكستن حریم های دروغین و خطهای قرمز دروغینی كه اینها برای خودشان تعریف
كرده بودند تاوان دارد. از اول این مفهوم روشن بود. نگاه كنید ببینید مردم
معتقد به نظام با همه وجود پای دفاع از ارزشها و نظام ولایت فقیه ایستاده
اند. امروز نگاهشان به دولتشان چیست. دولتی كه اهداف و برنامه هایش معطوف
به توده های مردم و منافع عمومی كشور و مصلحت نظام است و یا دولتی كه مال
یك گروه و باند و یك دسته خاصی است و منافع و امیال و خواسته هایشان هم
معطوف به یك جریان خاص است. كدام یك را مردم مطرح می كنند.
به همین دلیل است كه از نظر من اگر دوباره همین فردا صندوق آرا را بیاورید و رای گیری كنید و میزان مقبولیت آقای احمدی نژاد را در معرض آرای عمومی قرار دهید بدون تردید آرای وی قطعا بیشتر از آرای انتخابات سال 88 به خواهد بود. برای اینكه مردم تجسمی را كه از یك دولت معتقد به مبانی و ارزش هاست را مشاهده وباور كرده اند و می گویند كه یك رییس جمهور و مجموعه ای آمده اند كه دعوای آنها برای منافع و امیال شخصی و مال اندوزی و ثروت اندوزی نیست. این دولت برای ایجاد رانت، دایره های خصوصی ،قدرت و نزاع در قدرت و برای ماندن در قدرت نیامده است. مردم این را متوجه شده اند. شما می خواهید اسم این ها را چه بگذارید اگر می خواهید یك اسم به معنی تحزب در چهار چوب جریان های گروهی و حزبی كه تاكنون بوده را بر روی آن ها بگذارید نمی توانید تفسیر درستی از حركتی كه این دولت دارد، به جامعه ارائه دهید. به نظر من حركت و جریان جدیدی پایه گذاری شده و بنیان تفكر جدیدی با شیوه دكتر احمدی نژادگذاشته شده است كه حتما فراتر از یك حزب، جریان حزبی و تشكل حزبی است. به نظر من این برای بسیاری از افراد و اشخاص علاقمند به انقلاب باید جالب بوده و قابل توجه باشد كه آن را از نو تعریف و تفسیر كنند. شاید هم هنوز هیچكس فرصت نكرده كه بنشینید و خوب مسایل را تبیین كند كه این چیست و به درستی ابعاد آن را تببین كند. رییس جمهوری كه تمام زندگی و وقت خود را با تفكری كه به آن اعتقاد دارد معطوف به توده های مردم كرده و نه دستوری است نه فرمایشی و نه زور.
به نظرتان نگاه صرف به توده های مردم، دولت را از نخبگان جامعه جدا نكرده است؟
اصلا این طور نیست. در دل حركت دولت در جامعه، نخبگانی كه با
توده های مردم همراه هستند، حضور دارند. در واقع انگشت شمار هستند كسانی
كه در این جریان حضور نداشته باشند. اصولا حركت دكتر احمدی نژاد مبتنی بر
نخبگی و نخبه گرایی است و نخبه گرایی را درچهره وهیبت یك عده ی خاص خلاصه
نكرده است. یك جوان با استعدادی كه در دور افتاده ترین نقطه این كشور است
در دایره نخبگان دكتر احمدی نژاد جایگاه و سهم دارد كه ممكن است ما
درمحاسبات حزبی او را هیچ گاه به حساب نیاوریم. یك جوان، یك فرد و شخصی كه
فرض كنید در پرت ترین نقطه این كشور حرف و ایده و حساب و كتاب برای اداره
این كشور دارد در درون دایره نخبگانی كه دكتر احمدی نژاد به او اعتقاد
دارد، حضور دارد و برای او سهم و جایگاه قائل است. اما در درون محاسبات
حزبی، این دسته از نخبگان معمولا نمی توانند شانسی برای عرض اندام داشته
باشند.
یك سوال ویژه، علی رغم نقش و حضور روحانیت به طور خاص
و قابل توجه در تاریخ در حال حاضر هشدارهایی در خصوص این كه این نقش از
سوی برخی از گروه ها در حال تخریب بوده و جریان مشكوكی وجود دارد كه حتی
آیت الله آملی لاریجانی نیز در این خصوص صحبت كردند،به نظر شما این جریان
برای تخریب روحانیت تا چه اندازه فعال است؟
من این جریان را جریانی میدانم كه سابقه تاریخی داشته و جریانی
است كه می خواهد روحانیت را از مردم و مردم را از روحانیت جدا كند. این
تفكر دركشور ما سابقه ای تاریخی دارد و پایه گذار این تفكر نیز انگلیسی ها
و توده ی ها و جریانات الحادی بوده اند. در حال حاضر نیز ممكن است برخی
با ترفند ها و شیوه های دیگری بخواهند این مسئله را انجام دهند. مسئله مهم
حركت و جریانی است كه دكتر احمدی نژاد پایه گذاری كرده و روحانیت در آن
جایگاه رفیعی دارد. ایشان همواره در ملاقات ها و صحبت هایشان با جریانات
فرهنگی گفته اند كه باید از ظرفیت حوزه های علمیه برای ارتقای شاخص های
فرهنگ اسلامی استفاده و بهره برداری كرد. این جزء اعتقادات دكتر احمدی
نژاد است و اگر كسی در درون و چهارچوب دولت دكتر احمدی نژاد دنبال چنین رد
پایی با نام تخریب روحانیت است ره به تركستان خواهد برد و بهتر است خودش
را معطل نكند. این وصله ناچسب هیچ گاه نمی تواند متوجه حركتی باشد كه
ایشان پایه گذاری كرده است. البته باعث تاسف است كه شخصی روحانی باشد
اما به انقلاب و نظام و ارزش ها جفا كند و به دست خود تیشه به ریشه این
انقلاب بزند. مگر شما در جریان سران فتنه روحانی نداشتید؟ البته اگر
مفهوم از روحانی ستیزی این مسئله است باید گفت روحانیت اصیل و انقلابی ما
هیچگاه آن ها را در درون خود جای نداده و تعریف نمی كنند.
بنابراین اگر خدای ناكرده كسی بخواهد از جایگاه و مقام روحانیت سوء استفاده و به انقلاب جفا كند، باید با همه وجود مقابل او ایستاد و تلقی ما این است كه این افراد به واقع از كسوت و جایگاهی كه داشته اند خارج شدند. اگر این ها معتقد به آن كسوت و جایگاه ولباس بودند هیچگاه مقابل نظام و ارزشهای انقلاب نمی ایستادند و پرچم فتنه را بلند نمی كردند. اینها از این كسوت و جایگاه عدول كردند كه این اتفاق افتاده است. لذا من معتقدم كه تمام آن جریاناتی كه در نفی روحانیت سابقه تاریخی داشتند ممكن است امروز به یك شكل دیگر خودشان را نشان دهند.
آقای تمدن آینده اصلاح طلبان با توجه به تلاشی كه
آقای خاتمی برای بازگشت به صحنه سیاسی كشور می كند از نظر شما چیست و پیش
بینی شما از وضع سیاسی اصلاح طلبان در آینده به چه صورت است؟ فكر می
كنید در انتخابات آتی مجلس نهم چه اتفاقی برای اصلاح طلبان خواهد افتاد و
آیا آن ها سهمی خواهند داشت؟ یا از آنی كه هست سهمشان كمتر خواهد شد؟
جریانی كه این ها از آن تحت عنوان اصلاح طلب نام بردند مانند
بلیطی است كه برای دیدن یك فیلم سینمایی صادر شده و خود به خود برای همان
سانس بوده و الان باطل می شود. به نظر من این بلیط سوخته و باطل شده و در
واقع در نهم دی سال 88 به پایان راه خود رسیده است.
یعنی در حال حاضر در كشور تك جناحی شده ایم؟
خیر، از نگاه و منظر مردم هر كسی كه كمر خدمت به مردم ببندد خدمتگزار مردم است.
این گروه خدمتگذار با چه عنوانی وارد می شود؟
به نظر من عنوان اصلا مهم نیست.
یعنی عنوان های اصولگرایی و اصلاح طلبی از بین می روند؟
چرا ما اصولا اصرار داریم كه روی جریان خدمت گذاری عنوان بگذاریم؟
به هر حال باید هر جریانی یك عنوان و فصل جدایی با دیگران داشته باشند درست است؟
شما بگویید هر كه در چارچوب ارزش های نظام اسلامی و عدالت خواهی و
مبارزه با ظلم و تبعیض و در جهت احیای ارزش های اصیل حركت می كند، اسم هر
چیزی كه می خواهید را در این شكل می توانید بر روی آن بگذارید و یا بروید
بگردید وبرای آن اسم پیدا كنید.
در حال حاضر از نظر شما این نوع جریان چه اسمی دارد؟
در حال حاضر اسمی ندارد ولی وجود دارد! همان طوركه گفتم این
بلیطی بود كه برای یك سانس از یك فیلم صادر شده و آن فیلم هم در نهم دی 88
پایان پیدا كرد. در واقع این دیگر یك بلیط باطله بیش نیست.
با توجه به انتخابات مجلس شما فضای اجتماعی و سیاسی كشور را در سال 90 چطور ارزیابی می كنید؟
حزب و گروه خاصی نمی تواند ادعا كند كه در انتخابات آینده پیروز
نهایی است. پیش بینی من این است جریانی كه مبتنی بر سیره امام راحل در خط
ولایت و مقام رهبری و تفكر موجود در دیده ها و خط مشی دكتر احمدی نژاد شكل
گرفته، برنده انتخابات مجلس آینده خواهد بود. دقت كنید عین این جمله را
بنویسید تفكر و نه حزب و گروه، تفكری كه در چهارچوب حركت دكتر احمدی نژاد
در جریان بوده و متكی بر حضور و مشاركت همه آحاد ملت در بطن این حركت است،
قطعا برنده انتخابات مجلس آینده خواهد بود.
برای افزایش مشاركت و نشاط سیاسی به ویژه درتهران چه برنامه ای دارید؟
به لطف خدا در حال حاضر جامعه از لحاظ مشاركت در اوج قرار گرفته است.
در سال 87 انتخابات مجلس هشتم در تهران حال و هوای پر نشاط سیاسی نداشت.
به نظر من حال و هوای آن سال را نباید به آینده و آنچه در حال حاضر وجود دارد تعمیم داد. اگرچه آن هم در جای خود پرشور و جذاب بود.
چه چیزی در حال حاضر تغییر كرده است؟
به نظر من در شرایط فعلی شور و نشاط اجتماعی فوق العاده است.
در تهران؟!
بله، در تهران! شما تهران را از من می پرسید من تهران را می گویم و به نظر من در كل كشور هم همین طوراست. در واقع اصلا نگران نیستیم.
با توجه به اتفاقاتی كه سال گذشته افتاد و جریاناتی
كه به وجود آمد و ادامه دارد باز بر این شور و نشاط و وجود آن در جامعه
تاكید دارید؟
اتفاقا یكی از دلایل بنده رسوایی و شكست جریان فتنه در سال 88
است كه مردم را با شور و نشاط بیشتری در انتخابات بعدی به پای صندوق ها
خواهد آورد. ما در آن انتخابات اصلا سرخوردگی نداشتیم بلكه یك سری عناد و
كینه توزی داشتیم كه مردم این كینه توزی ها را دفن كرده اند. در سال گذشته
مقداری نیز دلخوری وجود داشت كه این دلخوری ها با افشای جریان فتنه و
روشن شدن حقیقت برطرف شد و باعث می شود كه این ها با اعتقاد و ایمان
بیشتری به پای صندوق ها بیایند خواهند آمد. من معتقد هستم حتما در
انتخابات آینده میزان مشاركت و شور و شوق اجتماعی برای شركت در متن
انتخابات بسیار بیشتر خواهد شد.
آقای تمدن شما این همه نتیجه را به صورت تئوریك به
دست آورده اید یا عملا به این نتیجه رسیدید كه می گویید حتما مشاركت ها در
پایتخت بیشتر است و نگرانی از این بابت ندارید؟
بنده تئوری خود را مبتنی بر عمل می دانم و در لایحه های اجتماعی این شور و نشاط را حس می كنم.
این شور و نشاط در فضای دانشگاهی و علمی و نخبگان پایتخت هم وجود دارد؟
شما امسال در 16 آذر دانشگاه ها را دیدید. پرشور تر از سال های
قبل نبود؟ جوشش نیروهای ارزشی دانشجویی كه فضای دانشگاه ها را در اختیار
گرفته و فریاد ارزش ها و فریاد حمایت از دانشجو و حمایت از انقلاب را سر
داده بودند را دیدید؟ مثل سال قبل یا سال های قبلتر بود ؟ شما از هم اكنون
به خاطر داشته باشید كه میزان مشاركت و نشاط اجتماعی و شور واشتیاق به
دخالت در تعیین سرنوشت در انتخابات آینده در همین تهران به مراتب بیشتر از
دوره های قبل خواهد بود.
برنامه خاصی برای این موضوع ترتیب داده شده است؟
ما باید كار وظیفه خود را درچهارچوب قانون انجام بدهیم.
استانداری به صورت ویژه برنامه ای برای افزایش نشاط سیاسی دارد؟
شاید ما در توسعه زیرساخت های فرهنگی، فرهنگ سازی و تقویت NGO ها تلاش و كمك كنیم.
به طور مشخص برای انتخابات آتی چنین برنامه ای داریم؟
خیر! حركت ما كلی است و معطوف به انتخابات نیست. اصولا استانداری
كه كار انتخاباتی نمی كند بلكه باید تنها قانون انتخابات را اجرایی
نماید.
یعنی به صورت غیر رسمی هم فعالیتی برای توسعه جریان انتخابات ندارید؟
نه رسمی و نه غیر رسمی چیزی در خارج از آن چهارچوب های قانونی به
هیچ وجه نداریم،همه این مسایل در چهارچوب قانون است ضمن اینكه ما همراه
مردم هستیم نه اینكه مردم به دنبال ما باشند.در حال حاضر مردم فرسنگ ها
جلو هستند و ما عقب مانده ایم.
چه دغدغه ای برای سال 90 دارید چیزی كه ممكن است در سال 90 شما را نگران كند؟
این بحث جدیدی است. این كه بگویید كه شما دغدغه چه چیزی را برای
سال آینده دارید باید بگویم كه ما هزاران دغدغه برای بهتر شدن شرایط
داریم.در سال 90 باید به بهبود محیط زیست تهران الویت بدهیم. بنده بیشترین
دغدغه ام از این بابت است. چون می بینم كه شهروندان خوب ما در تهران از
وضع محیط زیست و آلودگی و ترافیك معذب و ناراحت هستند.27 پروژه برای
كارهای بلند مدت جهت بهبود شرایط زیست محیطی درشهر تهران تعریف كرده ایم و
یكسری برنامه كوتاه مدت هم داریم كه در كنار آن 27 برنامه بلند مدت آن ها
را نیز انشاالله اجرایی می كنیم.
یا علی.