arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۱۵۷۴
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۰۸ - ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۴

معلمان نيازمند شغل دوم هستند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مشكلات معيشتي معلمان هر روز سر خط خبرهاست. واقعيت اين است كه معلمي كه در فرهنگ ما جايگاه ويژه‌اي دارد از جایگاه واقعی خود نسبتاً فاصله گرفته است؛ چرا كه در بسياري موارد يك فرد نمي‌تواند تنها به معلمي مشغول باشد و مجبور است كارهاي ديگري هم انجام دهد. روز و هفته گراميداشت مقام معلم همواره فرصتي بوده است كه مسائل اين قشر تاثيرگذار بررسي شود.

مرتضي حاجي، وزير آموزش و پرورش در دولت اصلاحات در آستانه اين روز در گفت‌وگو با آرمان از وضعيت معلمان سخن مي‌گويد و تاييد مي‌كند كه بايد حقوق و مزاياي آنها افزايش يابد. با وجود اين، او مشكل را در آموزش و پرورش جست‌وجو نمي‌كند بلكه معتقد است بايد نهاد‌هاي مختلف دست به دست هم دهند و در اين زمينه چاره‌انديشي كنند.
 
 وضعيت معيشتي معلمان را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

من نمي‌دانم معلمان چقدر درآمد دارند و به چه ميزان كار مي‌كنند، من هم‌اكنون در وزارتخانه نيستم اما اين قشر از وضعيت خود ظاهراً رضايت چنداني ندارد. با توجه به ميزان فشار كاري، درآمدي كه معلمان كسب مي‌كنند چندان زیاد نیست آن هم به اين دليل كه وضعيت معلمان نسبت به ديگر حقوق بگيرهاي دولت وضعيت چندان مناسبی ندارد. كاركنان دولت در ديگر بخش‌ها با اضافه‌كاري و حق مأموريت درآمدشان افزايش مي‌يابد اما در ميان معلمان اين شرايط وجود ندارد و تقريبا معلمان نه براي ماموريت به جايي مي‌روند و نه اضافه كاري دريافت مي‌كنند. در واقع، معلمان برخي رشته‌ها در دوره دبيرستان ممكن است به دليل تخصص در رشته مذكور براي آنها اضافه‌كاري پيش‌بيني شود اما به طور معمول معلمان مبلغي را كه در حكمشان نوشته‌اند، دريافت مي‌كنند در حالي كه در ديگر مشاغل افراد به غير از مقدار حقشان مزاياي ديگر هم دريافت مي‌كنند.

 مسئولان آموزش و پرورش كمابيش اين مساله را قبول دارند اما مي‌گويند بودجه كافي براي افزايش حقوق و مزاياي معلمان ندارند.

 تا آنجا كه ممكن است بايد افزايش بودجه پيش‌بيني شود. در سال‌هاي اخير مقداري بودجه آموزش و پرورش افزايش يافته است اما بايد ديد كه اين مقدار كفايت مي‌كند يا خير؟ به نظر مي‌رسد كه در اين زمينه نمي‌توان اعتبارات را بي‌محابا افزايش داد بلكه بايد در اين زمينه به دنبال راه چاره بود و تحقق اين مهم هم با بررسي اقتصاد آموزش و پرورش لحاظ مي‌شود تا به اين ترتيب بتوان حس رضايتمندي بیشتری را در اين سازمان به وجود آورد.

 وضعيت معيشتي معلمان باعث شده است كه بسياري از آنها به شغل دوم رو بياورند. اين مساله ممکن است كيفيت كاري را پايين بیاورد. اكنون كه حقوق و مزاياي معلمان رضايت‌بخش نيست پس چاره حل مشكلات آنها چيست؟

در اصل معلم واقعي بايد خودش را وقف كار تعليم و تربيت كند اما متاسفانه معلمان ما به دليل عدم استطاعت مالي ناچار به فعاليت در شغل دوم هستند. در ضمن برخی نمايندگان و ديگر اقشار هم از شغل دوم برخوردار هستند اما جذابيت كار معلمان متفاوت است، بايد معلمان به نحوي تامين شوند كه ديگر به شغل دوم نياز نداشته باشند و اين افراد تمركز خود را روي بهبود شرايط كاري خود قرار دهند.

 ما در سال‌هاي گذشته شاهد شأن و جايگاه ويژه‌اي براي معلمان بوديم اما هم‌اكنون اين شان و جايگاه تنزل يافته است، نظر شما در اين زمينه چيست؟

معلمي از ارزش و جايگاه معنوي خاصي برخوردار است اما از لحاظ مالي و مادي مشكلات گوناگوني وجود دارد كه بايد به دنبال راه‌حل علمي بود و اين جملات به اين معنا نيست كه دولت نخواهد كه اين مشكل را حل كند بلكه اين راه‌حل بايد عملي باشد نه شعاري.

 در دولت‌های نهم و دهم وزير وقت آقاي حاجي بابايي همواره خبر از اجراي طرح‌هاي گوناگون در آموزش و پرورش مي‌داد كه اين طرح‌ها از نظر كارشناسان شتاب‌زده توصيف شده است؛ براي مثال از اقدامات انجام شده مي‌توان در قالب تعطيل كردن پنجشنبه‌ها، تغيير وضعيت معلمان و تغيير نظام آموزشي به 6 -3-3 اشاره كرد. نظر شما درباره فعاليت‌ها در اين زمينه چيست؟

فعاليت‌هاي انجام شده را نمي‌توان غير كارشناسي ارزيابي كرد. ‌براي مثال تعطيلي پنجشنبه‌ها از قديم‌الايام خواسته معلمان دوره ابتدايي بود آن هم به اين دليل كه معلمان ابتدايي همه روزهاي هفته كار مي‌كنند و با تعطيلي پنجشنبه‌ها مي‌توانند طوري برنامه‌ريزي كنند تا با آرامش خاطر به فعاليت‌هاي روزمره خود بپردازند اما درباره تغيير نظام آموزشي به 6-3-3 با بررسي‌هاي انجام شده بايد توجه داشت كه نظرات مخالف و تاثيرات سوء اين اقدام بيش از تاثيرات مثبت آن است اما نمي‌توان اين اقدام را بدون بررسي كارشناسي قلمداد كرد. به نظر من تعطيلي دوره راهنمايي و تبديل به نظام جديد در قالب 6-3-3 كار درستي نبوده است اما اين به معناي كارشناسي نشدن اين اقدام نبوده است. آن هم به اين دليل كه نظرات كارشناسان در اين زمينه متفاوت است و برخي موافق و برخي ديگر مخالف هستند. من جزو مخالفان بودم. برخی از كارشناسان با عدم اعلام نظر واقعی خود به دنبال كسب خواسته‌هاي مرجع ارشد خود هستند كه اين كاستي بايد اصلاح شود.

 دولت براي جدي گرفتن مطالبات معلمان چقدر توان دارد؟

 مشكلات جامعه ما نسبتاً پيچيده و متعدد است. البته من درصدد توجيه كردن نيستم، اما مسائل بايد با هم ديده شود. ‌از لحاظ درآمدي در كشور به عبارتي يك ظرفي وجود دارد كه تمام درآمدهاي ما از فروش نفت، ماليات و عوارض در درون آن ريخته مي‌شود، بنابراين همه درآمدهايي كه در خزانه وجود دارد صرف بودجه‌هاي رفاهي، عدالت، بهداشت، تعليم و تربيت و آموزش عالي و ... مي‌شود.
 برخي كارشناسان معتقدند كه نظام آموزشي موجود سنتي و بر پايه استاد و شاگرد است، با وجود اينكه در محافل گوناگون همگان را به كار گروهي تشويق مي‌كنند اما در نظام ٱموزشي خبر چندانی از اجراي آن نيست و اين خواسته عملی نشده و اقدام اجرايي در اين باره انجام نمي‌شود.

سيستم آموزش و پرورش، سنتي است. براي ورود خلاقيت و نوآوري در آموزش و پرورش هم مسير چندان هموار نيست، ‌مانع اساسي اين است كه در مدرسه به غير از پرداخت حقوق و مزايا مبلغي براي تجهيزات نوين در مدرسه وجود ندارد و رقمي حدود دو درصد آموزش و پرورش براي صرف هزينه‌هاي آموزشي و سرانه مدرسه قرار گرفته است اما اين مبلغ حتي كفاف پرداخت فيش‌هاي آب و برق مدرسه را نمي‌دهد ديگر چه برسد به تجهيز آزمايشگاه و استفاده از شيوه‌هاي نوين آموزشي و تامين رايانه و تعويض دستگاه‌ها. تهيه اين امكانات نيازمند تخصيص اعتبارات كافي است و هم‌اكنون در آموزش و پرورش توان تحقق آن وجود ندارد بلكه براي رفع مشكلات موجود بايد روي مساله اقتصاد و آموزش و پرورش به طور اساسي كار كرد و براي تحقق آن سازمان مديريت مناسب‌ترين مرجعي است كه بايد در اين امر همت به خرج داده و با جمع‌آوري كارشناسان در زمينه بهبود آموزش و پرورش از اين بحران چاره‌انديشي كند. با توجه به اين شرايط نمي‌توان از آموزش و پرورش خواست كه بدون پول كافي بهترين كيفيت خدمات را ارائه دهد كه تحقق اين امر به غير از حقوق و مزايا نيازمند كسب اعتبارات كافي است و بايد دولت با تخصيص بودجه به وزارت آموزش و پرورش شيوه‌هاي نوين آموزش را در مدارس به وجود آورد. اين اقدامات باعث مي‌شود كه مدرسه براي دانش‌آموزان به محيط جذابي مبدل شود. آنچه در قالب سند تحول در آموزش و پرورش طراحي شد و قرار بود سند ملي آموزش و پرورش باشد و سند ملي كه وزارتخانه‌ها و سازمان‌هاي مختلف نقش و مسئوليت احساس مي‌كنند اين طور نباشد كه همه كارها بر عهده وزارت آموزش و پرورش باشد و به دليل فراگيري فعاليت‌ها در آموزش و پرورش به هر صورت احساس من اين است كه در اين زمينه بايد سمينار‌هاي مختلف با متخصصان تعليم و تربيت و کارشناسان اقتصادي برگزار شود و بحث‌هاي چالشي مطرح شود تا بتوان يك خروجي قابل اجرا از آن را شاهد بود.

 نزديك به دو سالي كه از عمر دولت يازدهم مي‌گذرد، وزير آموزش و پرورش همواره به انحاي گوناگون تحت فشار بوده است. سوال از آقاي فاني، كارت زرد به او و طرح استيضاح از جمله اين فشارها بوده است. به نظر شما مشكلات آموزش و پرورش با اين كارها حل مي‌شود؟

وزير آموزش و پرورش بايد تا روز آخر سايه استيضاح بالاي سرش باشد و وزرا بايد خودشان را در اين زمينه آماده كنند، به نظر من با اين اقدامات هيچ مشكلي حل نمي‌شود اما ممكن است كه از جهات ديگر كاربرد داشته باشد، هر چند براي اصلاح و بهبود شرايط در آموزش و پرورش چندان راهگشا نيست .
نظرات بینندگان