پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزنامه گاردين درباره کنترل تاثيرگذاري ايران در منطقه مينويسد: در آستانه توافق هستهاي ايران با غرب که مي تواند آغازي براي همکاريهاي تهران و واشنگتن باشد، ايران بايد هدفش براي افزايش تاثيرگذاري در خاورميانه را با انتظارات آمريکا مبني بر اينکه توافق هستهاي ميتواند اين هدف ايران را تعديل نمايد تطبيق دهد.
اين چالش ايران را بر سر يک دوراهي قرار داده است.
ايران توقع دارد که تاثيرگذاري منطقهايش در نتيجه توافق هستهاي و برداشته شدن تحريمها افزايش يابد. در عين حال، ايران از حکومت سوريه، حوثيهاي يمن و شيعيان عراق و لبنان حمايت ميکند. اين مساله در تقابل با همپيمانان منطقهاي آمريکا، عربستان و رژيم صهيونيستي قرار دارد.
تهران معتقد است که اگر منافع خودش را از طريق حمايت از همپيمانانش ضمانت نکند، مذاکره با آمريکايي که از موضع قدرت حرف ميزند دشوار خواهد بود. پيامدهاي اين مساله مشخص است: هدف ايران برداشته شدن تحريمها و حفظ اهرم منطقهاي است.
اگر ايران هم خدا را ميخواهد و هم خرما را، پس واشنگتن بايد از مشوقها و فشارهاي مناسب براي تشويق ايران به اتخاذ سياست منطقهاي متوازن استفاده کند. ارائه مشوقهاي بيش از حد به ايران زمانيکه توافق هستهاي حاصل ميشود، ميتواند مانع از آن شود که آمريکا سياست خارجي ايران را کنترل نمايد.
تحريک تهران از طريق محاصره کردن همپيمانانش يا تاکتيک نابودسازي زيرساختهاي هستهاي اين کشور نميتواند مفيد باشد. ممکن است که ايران بدون همپيمانان منطقهاي يا بدون تاسيسات هستهاي ضعيفتر به نظر برسد. اما، بعيد است که اين کشور در منطقه مضع کمتر تهاجمي يا تخاصمي اتخاذ کند.
توافق خوب هستهاي بايد يکسري از موضوعاتي که مورد بحث قرار گرفته است از قبيل به رسميت شناختن حق غنيسازي تا 5 درصد ايران و برنامه مختصر تحقيق و توسعه را به پذيرد. اين توافق همچنين بايد محدوديتهايي براي نسل جديد سانتريفيوژهاي پيشرفته ايران در نظر گيرد. به قول علي اکبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران، اين کشور آماده است که اين گزينهها را بررسي کند.
ايران ممکن است که نخواهد تاسيسات فوردو را تعطيل کند. اما، نشان داده است که آماده است تا غنيسازي در اين تاسيسات را تا حد تحقيقات کاهش داده و همچنين درباره راکتور آب سنگين اراک هم ايران آماده است تغييراتي در اين راکتور ايجاد نمايد.
بخشهاي مرتبط با بازگشت هستهاي و همچنين رژيم بازرسي و پادمانها نيز شايد بحثها درباره جنبههاي هستهاي برنامه موشکهاي بالستيک ايران را غيرضروري نمايد.
تحريمهاي ايران بايد به صورت مرحلهاي برداشته شود. اگرچه ايران در ابتدا با اين مساله مخالف بود، اما گزارشات حکايت از اين مساله دارد که ايران در گفتگوهاي لوزان اين موضوع را پذيرفته است. اين مساله سبب ميشود که بودجهاي که تهران براي همپيمانانش در نظر گرفته است محدود شود، بودجهاي که اگرچه در قياس با پولهايي که عربستان سعودي که صرف مقابله با نفوذ ايران در منطقه ميکند کم است، اما همين ميزان هم براي ايجاد ترس از قدرت ايران کافي است.
با تدوين توافق هستهاي متوازن، تهران ميتواند در راهکارهاي صلحآميز منطقهاي مشارکت کرده و فهم بهتري از اهداف و نقش آتي خود ايجاد نمايد. رفتار مشکلساز ايران بايد مورد توجه قرار گيرد، اما در عين حال، بايد به پتانسيل ايران به عنوان بخشي از راهحل مناقشات منطقهاي نيز توجه کرد.
آمريکا و هم پيمانان آن بايد اين مساله را بفهمند که دخالتهاي منطقهاي ايران اغلب پاسخي به تهديدات امنيتي است که اين کشور از جانب نيروهاي داعش در عراق، القاعده در عراق و يمن و ديگر نيروها در سوريه مواجه است. به اين تهديدات نگراني از جانب عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي را نيز اضافه کنيد.
اگر منافع ايران ناديده گرفته شود، اين کشور حتي در صورت حصول توافق هستهاي همچنان به دخالت در منطقه ادامه ميدهد. هر چه تهديدات امينتي کاهش يابد، احتمال اينکه ايران به بازيگري منطقي در ارتباطات منطقهايش تبديل شود بيشتر خواهد بود.
منبع : مشرق