پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 31 شهریور1389 حوالی ساعت ۱۹:۳۰ دکتر غلامرضا سرابی فوق تخصص قلب و عروق و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران - در مقابل مطب خود در میدان ۵۳ نارمک از سوی افرادی ناشناس هدف گلوله قرار گرفته و بامداد جمعه دوم مهرماه همان سال در بخش ICU بیمارستان امام حسین (ع) جان خود را از دست میدهد. دکتر سرابی قبل از مرگ به پلیس گفت که از سوی خانواده یکی از بیماران فوت شدهاش مورد تهدید قرار گرفته است.
به گزارش ایسنا، بر اساس قانون مجازات اسلامی، قصور پزشکی عبارت است از کوتاهی در اجرای استاندارد مراقبتهای پزشکی که باید به عمل آید. در حقیقت قصور به معنای ترک فعل لازم و یا انجام فعل ممنوعه است و در صورتی که منجر به نقص عضو بیمار شود، پزشک ملزم به پرداخت دیه و در صورت قتل غیرعمد بر اساس ماده 616 قانون به یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد.
صدور حکم زندان برای سه جراح در اصفهان از ابتدای سال تاکنون به اتهام قصور پزشکی در حین عمل جراحی موجب اجتماع یا اعتصاب جراحان یکی از بیمارستانهای اصفهان و سرباز زدن آنها برای حضور در اتاق عمل شد! تهدیدی که پیش از این در سال 1389 حسینعلی شهریاری - رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی - پس از سوء قصد به جان غلامرضا سرابی نسبت به آن هشدار داده بود:" این قبیل حرکتها به ضرر مردم تمام میشود، چرا که اگر جامعه پزشکی احساس امنیت نکند، نمیتواند وظیفه واقعی خود را انجام دهد"! اما سکوت در مقابل قصور پزشکان تا کجا و به چه قیمتی باید ادامه داشته باشد!؟
به گفته دکتر حسن پوربافرانی، حقوقدان و استادیار گروه حقوق دانشگاه اصفهان، قصور پزشکی همواره وجود دارد اما متاسفانه به دلیل آگاهی نداشتن بیماران از حقوق خود، یا شکایتی در این زمینه نمیشود و یا با توجه به اینکه پزشکان مسئول تشخیص تخلف همکاران خود هستند، شاکیان به نتیجهای نمیرسند.
وی با اشاره به اینکه قصور پزشکی میتواند منجر به نقص عضو و یا مرگ بیمار شود، میگوید: به لحاظ حقوقی اگر تخلف منجر به نقص عضو بیمار شود جرم، کیفری نیست و مجازات حبس برای پزشک در نظر گرفته نمیشود، بلکه تخلف انتظامی و پزشک تنها ملزم به پرداخت دیه است؛ البته نظام پزشکی برای تخلفات انتظامی مجازاتهای اداری از تذکر، تعطیلی مطب در یک مدت معین تا محرومیت از طبابت و... را در نظر گرفته است، اما به دلیل اینکه بررسی کنندگان خود به نوعی با پزشک متخلف همکار هستند، موارد سختگیرانه اعمال نمیشود.
چهار مهرماه 1389
چهار مهرماه 1389 بازپرس جنایی تهران اعلام میکند متهمان پرونده قتل دکتر سرابی دستگیر و در بازجوییها به ارتکاب قتل با انگیزه شخصی اعتراف کردند. این افراد مدعی شدند، مادرشان چندی قبل توسط این پزشک تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته و فوت کرده است و آنها با انگیزه انتقام، دکتر سرابی را به قتل رساندند.
پوربافرانی ادامه میدهد: اگر تخلف پزشکی منجر به مرگ شود مشمول ماده 616 قانون مجازات اسلامی سال 1375 است و مجازات یک تا سه سال حبس را به دنبال دارد، به علاوه اینکه مجازات اداری و پرداخت دیه نیز برای پزشک وضع خواهد شد.
به گفته این حقوقدادن پیش از قانون مصوب سال 1392، دادگاهها این اختیار را داشتند که در صورت اثبات قصور پزشک، مجازات حبس را به جزای نقدی تبدیل کنند و با توجه به شرایط مناسب مالی، یا خود پزشکان و یا بیمه دیه را پرداخت میکرد و هیچ کس متوجه نمیشد پزشک تخلفی انجام داده است، اما در قانون 1392 قانون گذار این اختیار را سلب کرد و دادگاهها دیگر اختیار تبدیل مجازات حبس به جزای نقدی را ندارند.
وی با بیان اینکه دادگاهها در حال حاضر تنها میتوانند مجازات را تا سه درجه تقلیل و به سه، شش و 9 ماه حبس تبدیل کنند، اضافه میکند: موضع دادگستری در خصوص قتل غیرعمد پزشکی تغییر نکرده است، بلکه تنها قوانین در این زمینه اجرا میشوند و اگر دادگاهی خلاف این قانون عمل و مجازات حبس را به جزای نقدی تبدیل کند، مرتکب تخلف شده است.
استادیار گروه حقوق دانشگاه اصفهان میگوید: شمار پروندههای قصور پزشکی قابل توجه است، اما برخورد نظام پزشکی در مقابل این تخلفات قاطعانه نیست و تنها در مواردی شاهد برخورد با یک پزشک هستیم که تخلف بسیار واضح باشد و متاسفانه در این موارد هم نظام پزشکی از ضمانتهای اجرایی خود به خوبی استفاده نمیکند.
6 ماه پس از قتل سرابی
شش ماه پس از این جنایت، در دی ماه همان سال با تکمیل تحقیقات بازپرس جنایی با صدور قرار مجرمیت برای متهمان، سجاد (متهم اصلی) به اتهام قتل دکتر سرابی محارب شناخته میشود. متهم ردیف اول، سجاد. ک -24 ساله- دانشجوی رشته حقوق، در پاسخ به قاضی که میپرسد:"تو که دانشجوی حقوق بودی چرا از دکتر سرابی شکایت نکردی تا بفهمی مقصر بوده یا خیر؟ ادعا میکند: "با دکتر تماس گرفتم و گفتم مدارک پزشکی مادرم را بده تا شکایت کنم اما او امتناع کرد و به من گفت 100 میلیون تومان بگیر و شکایت نکن."
این استادیار دانشگاه اصفهان میگوید: نخستین راهی که بیمار در صورت ایجاد مشکل در درمان طی میکند مراجعه به سازمان نظام پزشکی است و البته در کنار آن میتواند به دادستان، شکایت کیفری کند. دادستان شکایت را به پازپرس و پس از آن، او نظر پزشکی قانونی و متخصصان مبنی بر صورت گرفتن تخلف را جویا میشود؛ اگر کارشناس که به سختی علیه همکار خود نظر میدهد تخلف را تایید کرد، پرونده تشکیل و قرار مجرمیت صادر میشود، این پرسه بسیار دشوار و ممکن است تا دو سال به طول بیانجامد.
اخراج از صنف، اخراج از شغل دولتی و یا محرومیت پزشک از طبابت مواردی است که به گفته پوربافرانی نظام پزشکی میتواند در خصوص قصور برای یک پزشک در نظر بگیرد اما افرادی که تخلفات را در سازمان نظام پزشکی بررسی میکنند خود توسط پزشکان انتخاب میشوند و در مورد همکارانشان به نحو احسن قضاوت نمیکنند و این یک ضعف است.
به اعتقاد وی، در حوزهای که تصمیم گیری در خصوص تخلفات انتظامی انجام میشود علاوه بر پزشکان، میتوان از نظر حقوقدان، کارشناس قوه قضائیه و قضات بیطرف که از حقوق بیمار و قوانین کیفری آگاهی دارند استفاده کرد تا شرایط بررسی پروندههای پزشکی بهبود یابد.
24 اسفند 1389
سجاد.ک در جلسه دادگاه میگوید " وقتی به پزشک مادرم در کرمانشاه مراجعه کردم و گفتم دکتر سرابی مادرم را تحت عمل آنژیوگرافی قرار داده است، آن دکتر گفت احتمال دارد که آنژیو باعث مرگ مغزی مادر شما شده باشد، اما بعد از اینکه فهمید مادرم فوت کرده، حرفش را عوض کرد و گفت آنژیوگرافی حداکثر 5 درصد موجب مرگ مغزی میشود."
پوربافرانی معتقد است قوانین کشور در خصوص قصور پزشکی ضعف ندارد، اما اجرای آن مشکل دارد؛ درحالی که اگر قوانین کیفری نسبت به پزشکان، اجرایی شود یعنی واقعا به مجازات حبس توجه و به آن عمل شود، مثلا سالانه تعدادی پزشک فقط به سه ماه حبس محکوم شوند، دیگر پزشکان فورا و بدون ضرورت برای بیمار جراجی تجویز نمیکنند؛ جراحی باید به عنوان آخرین درمان باشد یعنی در مواردی که درمان دیگری جز جراحی وجود ندارد.
این جرم شناس با بیان اینکه تاکنون مراجعه کنندگان بسیاری در زمینه قصور پزشکی داشته است، میگوید: ما در این جامعه زندگی میکنیم و فراوان با مواردی روبه رو میشویم که پزشکان بدون ضرورت اقدام به جراحی میکنند، برای مثال نوزادان پسر در برخی موارد به هیدروسل (Hydrocele) که تجمع مایع در داخل اسکروتوم است، مبتلا میشوند. در برخی کتب علمی در 80 تا 90 درصد موارد و در برخی دیگر از منابع گفته میشود حتی تا بیش از 90 درصد موارد این بیماری خود به خود بهبود مییابد و نیازی به جراحی وجود ندارد، اما کافی است به مطب یکی از پزشکان جراح کودکان در اصفهان یا تهران مراجعه کنید میبینید چقدر کودکان را تحت عنوان درمان هیدروسل، تکه و پاره میکنند!
پوربافرانی که مطالعه زیادی در خصوص بیماریهای کودکان دارد، ادامه میدهد: عمل هیدروسل در برخی موارد منجر به قطع رگهای انتقال اسپرم میشود و متاسفانه در بسیاری از موارد توسط خود جراح انجام نمیشود، بلکه جراحی توسط کارآموزان صورت میگیرد. نتیجه چیست؟ 25 درصد مردان ایرانی عقیم میشوند! یعنی چنین پزشکی به نسل ایرانی خیانت میکند. چرا باید از این پزشک حمایت شود؟ این پزشک برای دریافت مبلغ جراحی، نسل رستم را از بین میبرد. باید جلوی چنین پزشکانی گرفته شود. اگر دادگاه در مجازات پزشکان کوتاهی نکنند و مجازات را اعمال کنند دیگر پزشکان بدون ضرورت و با نگاه صرفا مادی، اقدام به جراحی بیماران نمیکنند.
به گفته این حقوقدان، نباید از وزارت بهداشت انتظار داشت تا بیماران را از حقوق خود آگاه کند، زیرا در این صورت به تعداد بیماران برای این ارگان شاکی پیدا میشود و این درست مثل این است که بگوییم شاکی متهم را از حقوق متهم آگاه کند! بلکه نهادهای تبلیغاتی و آموزشی هستند که وظیفه ارتقا آگاهیهای حقوقی بیماران را بر عهده دارند.
29 شهریور 1390
سجاد.ک در محل جنایت در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره علت اقدام به قتل دکتر سرابی میگوید: "جای خالی مادرم را نتوانستم تحمل کنم و دکتر سرابی را کشتم. به نظرم دکتر دچار اشتباه شده بود". سجاد در تمام زمانی که با خبرنگاران صحبت میکند لبخند بر لب دارد. ساعت 5:56 دقیقه 29 شهریور 1390، طناب دار در حالی که سجاد همچنان به تلخی میخندد، به گردنش میافتد و یک دقیقه بعد با کشیده شدن چهار پایه حکم قصاص اجرا میشود.