پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : بورس تهران یک سال و نیم است که دچار رکود شده ، از دی ماه سال 1392 مدام ریزش کرده و سرمایه سرمایه گذاران خود را کاهش داده است.در این شرایط رئیس سازمان بورس تغییر کرد، حجم مبنا اصلاح شد، سود بانکی کم شد و شاخص های جدید هم منتشر شد اما بازار سرمایه دیگر به خبرهای مثبت واکنشی نشان نمیدهد، از ریزش مداوم و از بین رفتن سرمایه ها ترسیده و دیگر به سختی اعتماد می کند.
به گزارش ایسنا، در این بازار منفی عرضه های سنگین برخی نهادهای حقوقی و نیز سیاست تشدید عرضه های اولیه توسط بورس و ابهاماتی که در این عرضه ها به وجود آمد، حال بد بورس را بدتر کرد و به بی اعتمادی و نگرانی سهامداران دامن زد.با ایجاد این شرایط با - حسن قالیباف اصل مدیر عامل شرکت بورس اوراق بهادار - به گفتوگو نشستیم و علت حال بد بورس را جویا شدیم؛ او می گوید نمی توانیم از مدیران بورسی انتظار داشته باشیم که مراقب قیمت باشند، لذا سهامداران باید حواس خود را جمع کنند و سهم ارزنده بخرند چون سهم ارزنده دیگر نگرانی ندارد.
او همچنین هر گونه شائبه دستکاری در قیمت و بازی حقوقی ها با سهمها را رد می کند و می گوید بازی حقوقی ها با سهام شرکتها را قبول ندارم علاوه بر اینکه بورس تهران کسی را تشویق به عرضه نمی کند وهیچ وقت با قیمت کاری نداشته است.
آقای دکتر علت ریزش های مداوم بورس تهران چیست؟ مردم با ادامه رکود دامنه دار بورس دچار بی اعتمادی شده و از بازار خارج شده اند.
بازار سرمایه به عوامل و اخبار مختلف عکس العمل نشان میدهد و قیمت هم در بازار سرمایه تابع عرضه و تقاضا است. قطعا در روزهایی که عرضه بالا است قیمت منفی است. متأسفانه به دلیل کمبود نقدینگی، عده ای که از جای دیگر نمی توانند تأمین نقدینگی کنند نیازهای مالی خود را از بورس تأمین می کنند.
یکی از مزایای بورس نقدشوندگی آن است ولی من می خواهم این مطلب را عرض کنم اگر سهام ارزنده باشد، سرمایه گذار نباید نگران باشد به این دلیل که شاید عرضه موجب نوسان قیمت شود ولی بالاخره قیمت به ارزش ذاتی خود خواهد رسید ضمنا اخبارخوب در بازار سهام کم نیست مانند؛ اخبار سیاسی در حوزه بین الملل، افزایش قیمت های جهانی کالاها و نفت، کاهش نرخ سود بانکی، اخبار در حوزه صنایعی مانند پتروشیمی، سیاست های بسط اقتصادی که دولت اعلام کرده و من امیدوارم که اجرایی شود. فلذا مردم نباید نگران باشند.
درست است اما در شرایط فعلی حقوقی ها با عرضه سنگین سهم، جلوی رشد بورس را می گیرند، چرا؟
من این را با اطمینان می گویم که هیچ وقت در بورس به دنبال این نبودهایم که کسی را تشویق به عرضه کنیم اما بازار رونق، بازار تامین مالی بوده و در بازار رکود نمی توان سهم فروخت و افزایش سرمایه داد و از بازار منابع مالی به دست آورد.
لذا عده ای از حقوقی ها در آن شرایط عرضه کردند. بازار سرمایه هم یک بازار رقابتی است. قیمت هم در بازار تعیین میشود و یک عدهای آزاد و بر اساس رعایت مقررات، اقدام به خرید و فروش در بازار می کنند و بورس تهران یا سازمان بورس مقرراتی ندارند که جلوی عرضهها را بگیرند، در هر جایی مقررات باشد مطمئنا این کار انجام می شود.
همچنین عده ای اظهار کردند که عرضه های اولیه باعث شده است که بورس روند منفی به خود بگیرد ولی مگر عرضه های اولیه انجام شده در بازار به چه میزان بود؟ جمع عرضه های اولیه در حالی به 120 میلیارد تومان رسید که در روز پر رونق بازار سهام، ارزش معاملات به 700 میلیارد تومان هم می رسد.
برداشت عدهای این است که اگر کسی سهم عرضه نکند، هر روز قیمت ها افزایش مییابد در حالیکه بازاری رقابتی است و به بازاری می توان اتکا کرد که بر اساس حجم بزرگ معاملات، قیمت ها افزایش یا کاهش پیدا کرده و و قیمتها نیز بر همین اساس تغییر می کند.
اینکه سمت عرضه را ببندیم و تقاضا زیاد باشد، قیمت افزایش می یابد و برعکس زیرا قیمت در بازار شکل می گیرد؛ عده ای می گویند که حقوقی ها این کار را انجام داده اند در حالیکه حقوقی ها در جاهایی خریدار بودند و بر اساس تشخیص خود این کار را انجام دادهاند و این طور نیست که ما دائما به آنها بگوییم که سهم را خرید و فروش کنند.
البته در مواردی ما با حقوقی ها صحبت کردیم ولی زماینکه سهام شناور آزاد آنها بسیار پایین بود زیرا در بازار رو به بالا از ما انتظار دارند که سهام شناور شرکتها را درست کنیم و این مقررات ماست. لذا ما هیچ وقت با قیمت کاری نداشتیم چون قیمت در بازار تعیین می شود و سرمایه گذار باید حواس خود را جمع کند تا سهمی که گران شده را خریداری نکند و یا سهمی که با کاهش قیمت مواجه شده است را با عجله در بازار نفروشد، لذا ما در بورس کار خود را بر اساس مقررات انجام می دهیم.
پس درست است که می گویند زور بورس به حقوقی ها نمی رسد!
بحث اصلا این نیست زیرا حقوقی ها در مقابل سهامی که مدیریتش دست آنها است احساس مسئولیت می کنند و در جاهایی ما به آنها می گوییم که به دلیل پایین آمدن قیمت سهم از بازار حمایت کنند و خیلی وقت ها هم این کار را می کنند ولی در بعضی جاها با وجود کمبود نقدینگی این کار را انجام نمی دهند ولی با توجه به اینکه ما بازارگردان نداریم تنها نهادی که می تواند نقدشوندگی را تضمین کند سهامدار حقوقی است.
اگر بپذیریم که در بازار، قیمت تعیین کننده همه چیز است حقوقی هم اگر سهام ارزان باشد هیچ وقت نمی فروشد چون فردا در مجمع شرکت یا سایر مجامع نظارتی باید پاسخگوی عملکرد خود باشد و ضمناً حقوقی ها باید به مسئولیت های اجتماعی خود بیشتر پایبند باشند. وقتی جامعه سهامداری انتظار دارد که حقوقی در بازاری که کمبود نقدینگی وجود دارد حواسشان به بازار باشد این کار را انجام بدهند و به این نکته دقت کنند که شرایط رکود مناسب برای تأمین مالی از طریق هیچ بازاری نیست و قیمت ها سریعاً عکس العمل نشان میدهند.
ولی حقوقی ها بعد از افت قیمت و فروش سهم توسط دیگران، قیمت را بالا می برند و به نوعی با سهم بازی می کنند.
نه اینطور نیست زیرا هر سهمی قیمتی دارد اگر قیمت سهم خیلی افزایش یا کاهش یابد حقوقی هم جرأت نمی کند بفروشد و من بازی کردن حقوقی با سهام شرکتها را قبول ندارم.
درست است که حقوقی ها بزرگ هستند ولی دربازار پدیده دستکاری قیمت وجود ندارد یعنی اگر کسی قیمت را دستکاری کند طبق مقررات برخورد می شود، ولی اینکه کسی می فروشد و می خرد چطور می شود جلوی آن را گرفت؛ اگر به حقوقی ها زیاد گیر بدهیم می گوید اصلا نمی خواهم در این بازار فعالیت کنم.لذا باید بپذیریم که بازار سرمایه باید به سمت بازار رقابتی و آزادی کامل حرکت کند.
بله مردم در طول یک و نیم سال گذشته ضرر کردند ولی نمی توانیم پایین آمدن قیمت را به کسی ایراد بگیریم و یا از مدیران بورسی انتظار داشته باشیم که مراقب قیمت باشند، چون در هیچ جای دنیا این اتفاق رخ نمی دهد. سرمایه گذار باید مسؤلیت تصمیمات خود را بپذیرد و از بورس آن چیزی که براساس مقررات، اختیارش را دارد انتظار داشته باشد.
پس وظیفه بورس در این شرایط چیست؟
وظیفه بورس شفاف سازی ، نقد شوندگی، کشف قیمت و عمق بخشی به بازار است و باید جایگاه بازار سرمایه را در کشور ارتقا دهیم این در حالی است که در مواقعی شرکت بورس و سازمان فراتر از وظایف خود عمل کرده و بعضا به حقوقی ها در مورد سوالاتی که شما می پرسید فشار می آوریم. کلاً بحث هایی از قبیل قواعد معاملاتی، معرفی ابزار جدید و توسعه دسترسی به بازار سرمایه، نظارت بر معاملات و ارتقا سلامت بازار از وظایف بورس است و در ماههای اخیر برای افزایش نقدشوندگی بحث کاهش حجم مبنا را دنبال کردیم که انجام شد. بحث معرفی شاخص های جدید و شاخص قیمت که خوشبختانه به بازار معرفی شدند و افزایش دامنه نوسان از 4 به 5 درصد که براساس ابلاغ سازمان از خردادماه اجرایی خواهد شد.
چرا بورس در مقابل اخبار مثبت ایزوله شده و دیگر به اخبار مثبت واکنشی نشان نمی دهد؟
در حال حاضر قیمت ها بر اساس اطلاعات مختلفی که به بازار می رسد شکل می گیرد و قیمت ها تحت تاثیر خبرهای خوب و بد است که سرمایه گذار باید به آنها توجه کند زیرا اثر گذاری خبرها با یکدیگر متفاوت بوده و نمی شود هر خبر خوشی که آمد انتظار داشت بازار زیر و رو شود، زیرا بازار سرمایه آئینه تمام نمای اقتصاد است و نمی شود در جاهای دیگر خبری نباشد اما هر روز بازار سرمایه رشد کند و برعکس نمی شود وضعیت کلی اقتصاد خوب باشد ولی بازار افت کند؛باید بازار سرمایه را در فضای کلی اقتصاد و جامعه تحلیل کنیم.
به نظر شما روند فعلی بورس طبیعی است؟
نه نیست به این دلیل که رکود و کمبود نقدینگی در اقتصاد وجود دارد و این 2 عامل به بازار سرایت کرده و بازار به آن واکنش نشان می دهد.
ولی من در کل یک توصیه دارم کسی که در بازار سرمایه گذاری می کند نباید به امید اینکه ما جلوی عرضه سهمی را بگیریم تا قیمت بالا برود و به امید اینکه سهمی صف خرید دارد و افراد از وی دنباله روی کنند، سهم بخرند بلکه سهم باید ارزنده باشد و ارزش ذاتی داشته باشد و کسانیکه سهم ارزنده خریدند مطمئن باشند که سهم آنها دیر یا زود به قیمت می رسد، بنابراین باید با این دید نسبت به خرید سهم اقدام کنند.
در دنیا میانگین نسبت گردش یک و در برخی بازارها 2 است یعنی کل سهام شرکتها در یکسال یکبار گردش می کند این در حالی است که نسبت گردش سهام در ایران 25 صدم است تازه می گوییم که می خواهیم بازار را توسعه دهیم، حال می گوییم برای اینکه قیمت ها پایین نیاید باید نقد شوندگی کاهش یابد. همچنین سهام شناور آزاد پایین بیاید و جلوی همه را بگیریم و نگذاریم تا عرضه کنند.
با این شرایط چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت بورس در نظر گرفتید؟
شرایط حال حاضر بورس مربوط به فضای اقتصاد کلان و وضعیت صنایع است. آیا از اوضاع صنایع خبر مثبتی آمده و ما در بازار جلوی افزایش قیمت را گرفتیم ؟لذا بحث صنعت، شرکت و اقتصاد کلان مطرح است. مذاکرات و صدها عامل دیگر وجود دارد.
اصل این است که اگر منظور از بهبود، افزایش قیمت ها و جبران ضرر سرمایه گذار است که مربوط به اوضاع بخش واقعی اقتصاد و سایر عوامل خارج از بازار است اگر اخبار مثبت که کم نیست تأیید شوند و سرمایه گذار بتواند اعتماد کند حتما بازار عکس العمل مثبت نشان میدهد. کاری که ما دنبال میکنیم پیگیری معضلات صنایع و بهبود فضای کسب و کار صنایع است منتها این نکته را دقت کنیم که بورس فقط پیگیری می کند و تصمیم گیری جای دیگری انجام می شود.
کسی که وارد بازار سرمایه می شود باید بداند که در این بازار هم وضعیت رونق را تجربه می کند و هم وضعیت رکود را لذا وضعیت رکود و رونق را باید با هم ببیند.ما همیشه به مردم می گوییم که با مطالعه نسبت به خرید سهم اقدام کرده و صبر و حوصله داشته باشند زیرا کسی که در بازار صبر و شکیبایی می کند پاداش صبر خود را دریافت می کند وکسانیکه دنباله روی دیگران هستند بازندگان بازار سرمایه هستند.
ولی با گذشت یک سال و نیم از رکود، سهامداران پاداش صبر خود را نگرفته اند و هر روز سرمایه خود را از دست دادند!
ما همیشه مردم را به سرمایه گذاری در بورس دعوت می کنیم اما می گوییم حرفه ای وارد بازار شوند، به سراغ صندوق ها بروند و مطالعه کنند و مشاوره بگیرید. الان هم مردم را به سرمایه گذاری در بورس دعوت می کنم چون این بازار مناسب برای سرمایه گذاری است ولی با مطالعه و دقت. کسی اگر سهم کارشناسی خرید نگران نباشد.
ضمن اینکه پول کوتاه مدت را نباید وارد بازار کرد زیرا دید بازار، بلند مدت است سرمایه گذار باید بلند مدت فکر کند و پول یکماهه جایش در بازار نیست زیرا بازار در حال نوسان است؛ پولی باید وارد بازار شود که کسی در کوتاه مدت نیاز به آن نداشته باشد و بتواند در بازار صبر کند.
آیا امسال ضررهای مردم جبران می شود؟
بورس آینه تمام نمای اقتصاد است و من از مردم دعوت می کنم که وارد بازار سرمایه شوند، زیرا بازار سرمایه شفاف ترین و قانون مند ترین بازار کشور بوده و شرکتهایی که در بورس حضور دارند در هیچ جای اقتصاد حضور ندارند بنابراین قابل اعتماد ترین شرکتها در بورس حضور داشته که باید با مطالعه وارد شوند.یعنی اگر کسی به آینده بدبین است نباید خرید کند بلکه باید منتظر باشد تا سهم به قیمت رسیده و سپس خرید کند. ولی دقت کند که در شرایط رونق باید سهام را با قیمت بالاتر بخرد.
انشاءلله با تأیید اخبار مثبت زیادی که وجود دارد شاهد دوران پر رونق بازار سرمایه با رونق گرفتن بخش واقعی اقتصاد و سایر بازارها باشیم.