پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اولیایِدمِ مردی که حین نزاع با جوانی به قتل رسیده بود، هرچند در ابتدای جلسه محاکمه متهم برای او درخواست قصاص کردند، در پایان بهدلیل جوانبودن قاتل و بیان واقعیت توسط او حاضر به گذشت شدند.
به گزارش شرق، این پرونده تیر سال ٩١، تشکیل شد. آن زمان به مأموران پلیس خبر دادند، درگیری در یک کبابی میان دو نفر منجر به مرگ یکی از آنها شده است. بلافاصله مأموران به محل رسیدند و به دستور بازپرس جسد را به پزشکیِ قانونی منتقل کردند. همچنین ضارب که خود نیز مجروح شده بود، به بیمارستان برده شد.
متهم بعد از بهبود نسبی به قتل اعتراف کرد و گفت بهدلیل اینکه به مقتول سلام نکرده، باهم درگیر شدند و او را با زدن ضربهای به سرش به قتل رسانده است. این درحالی بود که متهم نیز دو انگشتش را حین درگیری از دست داده بود. پرونده بعد از پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم، برای رسیدگی به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
نماینده دادستان تهران روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده، جزئیات قتل را توضیح داد و با توجه به مدارک ارائهشده و درخواست اولیایِدم، خواستار رسیدگی و صدور حکم مجازات برای متهم شد. سپس اولیایِدم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. زمانی که نوبت به متهم رسید، اتهام قتل عمد را قبول کرد و گفت: «من در کبابی داییام، بهعنوان شاگرد، کار میکردم. داشتم کاری انجام میدادم که مردی میانسال وارد مغازه شد، چند لحظه مکث کرد و بعد گفت برای چه به من سلام نمیکنی. گفتم نمیخواهم سلام کنم. عصبانی شد و به سمتم حمله کرد. او با چاقو به دستم ضربهای زد که باعث شد انگشتانم زخمی شود.
متهم ادامه داد: از شدت عصبانیت متوجه زخم دستم نشدم. به آشپزخانه رفتم، دو چاقو برداشتم و با یکی از آنها ضربهای به سر مقتول زدم، که باعث شکستن جمجمه و درنهایت مرگش شد. زخمی که او به من زد هم باعث قطعشدن دو انگشت دستم شد. البته داییام سعی کرد میانجیگری کند و جلوی مرا بگیرد، اما آنقدر عصبانی بودم که او هم نتوانست کنترلم کند».
متهم ادامه داد: «از کاری که کردم خیلی پشیمان هستم، نمیخواستم مرد بیچاره را بکشم. اصلا شناختی نسبت به او نداشتم. نمیدانم از چه ناراحت بود که وقتی داخل مغازه آمد به سمت من حمله کرد و با عصبانیت گفت چرا سلام نمیکنی. حالا هم از اولیایِدم عذرخواهی میکنم و خواستار بخشش هستم».
در این هنگام هیأت قضات از اولیایِدم خواستند با توجه به اینکه متهم صادقانه موضوع را تعریف کرد و ضمن اینکه بسیار جوان است، در تصمیم خود تجدیدِنظر کنند که اولیایِدم این خواسته را پذیرفتند و اعلام کردند بهخاطر صداقت متهم و اقراری که کرده است از قصاص گذشت میکنند.
بهاینترتیب، نماینده دادستان اینبار خواستار مجازات متهم بهخاطر جنبه عمومی جرم شد.
متهم در آخرین دفاع از اولیایِدم تشکر کرد. به آنها تسلیت گفت و ادامه داد: من زمان حادثه خیلی جوان بودم و نتوانستم خشمی را که بهخاطر حرف مقتول به من دست داده بود، کنترل کنم.
از اینکه من را بخشیدند، ممنون هستم و از هیأت قضات هم خواهش میکنم در جنبه عمومی جرم به من تخفیف بدهند.
سپس وکیل متهم در جایگاه حاضر شد. او نیز با توجه به گذشت اولیایِدم خواستار تخفیف مجازات موکلش شد. با پایان جلسه رسیدگی هیأت قضات شعبه ٧٤ برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.