پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ماه شعبان المعظّم مشحون و پر است از یاد کردهای مذهبی در ایّام میلاد چند اماممعصوم(ع) و والاترین معصومزاده، رایت رادی و معرفت و آیت صیانت از ولایت، حضرت عباسبنعلیعلیهالسلام؛ چنین است که این ماه شاید نگین انگشتری باشد که بر حلقهی رجبالمرجّب و رمضانالمبارک نشسته است. مناجات نفیس شعبانیّه که وارد این ماه است، از معدود نجواهای عاشقانه و عارفانهای است که گویند همهی امامان معصوم علیهمالسّلام در این ماه بدان ترنّمساز بودهاند. مضمون والای این مناجات نیز خود بیانگر آن است که این فقرهی لطیف و پر رمز و راز جامهای به قوارهی زبان نجواگر آن بزرگواران بوده است.
این مناجات، شعبان را در میانهی رجب و رمضان همچون ساقهای نموده، روییده بر ریشهی رجب و شکوفا کنندهی میوهی رمضان در بهارستان پر رایحهی بندگی و شوقورزی عارفان؛ چراغ راهی در مسیر عبودیت و طریق معنایی در سلوک و عبادت…
آبستنی ایّام به یادکردها ـ چه مذهبی و چه ملّی و یا خانوادگی و شناسنامهای و دیگر بهانهها ـ کمترین فایدهاش آن است که حرکت خطّی و یکنواخت زندگی را به فراز و نشیبهایی خوشایند و تداعیگر میفکند و برای آنان که حیات را پرشور میخواهند و زندگی را پررنگ، زمینه بررنگ و نقش فراهم میآورد. برای ما مسلمانان چه میزان رنگ و نقش فراهم است تا در زمینهی زندگیمان به کارشان گیریم و از زنگار گرفتگی و خاکستری شدن این زمینه ممانعت به عمل آوریم؟ فراوان! و کسانی که هم اهل معرفتاند و هم ساکن ذوق، در مناسبتهای مذهبی و دیگر مناسبتها بهرهبرداریهای خوبی میکنند و حق زمان را به جای میآورند. البته قابل درک است که چرا میلاد حضرت حسینبنعلی علیهالسّلام در حدّ و اندازهی تعزیت آن بزرگوار شور نمیگیرد و برجسته نمینماید، و واضح و آشکار است که آن احساسات بینظیر و اقدامات بیبدیل در عزای سیدالشهدا علیهالسّلام، هیچ نمونهای در هیچ مناسبتی، چه تعزیت و چه شادی، ندارد؛ این درست. امّا میتوان بدین نکتهی ظریف نیز نظر کرد که هیمنه و هالهی پر رمز و راز تولّد حسین علیهالسلام ـ بنا به نقل روایات صحیح ـ خود عظمتی بینظیر در همهی عوالم هستی و اتفاقات کائنات است ـ که البته اشاره بدان روایات از حاجت و حوصلهی این مقال بیرون است.
دو مناسبت بزرگ سوم و پانزدهم شعبان، میتواند و باید دو عظیم رنگآمیزی و نقشآفرینی در زمینهی زندگی هامان ایفا کند و این ایفاگری، مستلزم آن است که کار فرهنگی و آموزشی به مناسبت این ایّام، بر فعالیتهای شعار و شعائری فائق آید و یا لااقل برابر نشیند. میلاد امام سجاد علیهالسّلام، که همچون سالروز شهادتش آنگونه که باید بزرگ داشته نمیشود، نیز برخوردار از آنچنان توان رنگآمیزی و نقشآفرینی است که تنها، دقت میطلبد و اندکی معرفت. اگر به زبان و ادبیّات روزگاری که آن حضرت میزیست نظر کنیم، آنگاه درخواهیم یافت که عاشقانهترین ترنّم و نجوا در زیباترین مضمون و محتوا، در مناجاتها و ادعیهی آن بزرگوار موج در موج میفکند و بر پردهی جان پنجه میکشد. اکنون سؤال این است: در چند خانه از خانههای شیعیان، نجوانامهی صحیفهی سجّادیه، حتی بر تاقچه نشسته است؟
در روزگاری که مدّعای گذر از مدرنیته و ورود به پسامدرن برداشته شده است، جّداً بیم آن میرود که نه تنها صورت و ظواهر شعائر دینی یکسره برجای سیرت و باطن دین بنشیند، بلکه نیز بر این واهمهایم که همان باطن و سیرت ـ که اصلی تغییرناپذیر است ـ به دست مشّاطهی نسبّیت و مقراض تکثرگرایی وسمهی ناچسب گیرد و وصلهی ناجور پذیرد، زین روی بر این هشدار باید گوش جان سپرد و دغدغه ورزید که از این همه پتانسیل و نیروی نهفته در ایّام و مناسبتهای مذهبی، توربین عقل و خرد و بصیرت و فهم دینی به کار افتد و نه آن که، این آب جمع آمده از بارش سیلآسای هیجانات و احساسات، خود، سیل بنیان کن اعتقادات و زیرساختها شود.
مجالس سبک و بعضاً سخیف و رفتارهای دور از شأن بزرگداشتهای مذهبی، نه نشان محبّت است و نه حجّت معرفت. شادیها را در مجالس مذهبی، بدیل دستافشانی و پایکوبیهای دیگر مجالس لهو ساختن، نه زینامامان، که مایهی شین ایشان است. نیز اصرار بر ریخت و پاشهای خارج از عرف و عقل، نه پاسداشت حریم تشیّع است و نه گرامیداشت حرم تعقّل نیز از دگرسوی، روشنفکر نمایی در هم ردیف نشانی اقوال و روایات و ادعیه مأثورات حضرات معصومین علیهمالسلام با افاضات دیگر اندیشمندان و قرائتگری متکثّرانه از دین واحد به مستمسک آزاداندیشی(!)، نیز عین چشم فروبستن بر تابش و حیاتآفرینی خورشید است به توهّم آن که بعضی خود را ستاره میبینند!
*دکتر محمدعلی فیاضبخش