پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : * سيد جواد ميرخليلي
هر کسي که کمترين آشنايي با احاديث و روايات اسلامي داشته باشد و در طول زندگي خود، حداقل يک بار احاديث ائمه معصومين(ع) را مطالعه کرده باشد، به خوبي مي داند که در اسلام به زبان و حفظ آن از گناه هاي ارتکابي توسط آن به شدت تأکيد شده است و روايات متعدد و کثيري در اين خصوص در کتب حديثي شيعه وارد شده است. متأسفانه امروزه و در دنياي معاصر، بشر به هر ابزاري دست مي زند تا به قدرت، ثروت و شهرت برسد، و زبان، يکي از مهمترين ابزار بدبختي و آلودگي وي و باعث هلاکتش است.
شايد اگر کساني که با بي تقوايي تمام عيار و از روي هواي نفس با همديگر مجادله مي کنند و يا زبان خود را به فحاشي و تهمت و غيبت عليه يکديگر آلوده مي سازند و آتش سوزان جهنم را براي قدرت چند روزه دنياي گذرا براي خود مي خرند، در طول روز، دقايق کوتاهي را به مطالعه و تأمل در احاديث نوراني معصومين(ع) بگذرانند، هرگز حاضر نشوند که رضايت الهي و بهشت جاودان را به خاطر دنياي زودگذر و فاني از دست بدهند و مورد لعن و نفرين خداوند و صالحان و پاکان قرار گيرند.
شايد به جرأت بتوان گفت يکي از دلايلي که باعث شده تا در اسلام به مسأله زبان تا اين حد سفارش شود، به خاطر اين است که عدم کنترل آن باعث چيرگي شيطان لعين بر انسان شده و انسان را خوار و ذليل مي کند. چنان که در حديث شريفي وارد شده است که مردي به حضرت امام رضا(ع) عرض کرد: مرا وصيت و سفارشي فرما. حضرت فرمود: زبانت را نگه دار تا عزيز باشي و شيطان بر تو چيره نشود که تو را به سوي خود بکشد، پس تو را خوار کند(ارشاد القلوب، جلد 1 ، صفحه 248 ).
بر اساس اين روايت زيبا و عميق علي بن موسي الرضا(ع)، حفظ زبان از گناه موجب عزت انسان و عزيز شدن او مي شود و باعث مي گردد تا شيطان نتواند انسان را به سوي خود بکشاند و او را خوار و ذليل کند. اينکه در احاديث آمده که زيارت با معرفت معصومين(ع) سبب مي شود تا بهشت بر انسان واجب شود، به همين مسأله، يعني توجه به کلام و سخنان نوراني آنها و از همه مهمتر عمل بدانها باز مي گردد.
اينکه شخصي سختي راه را به جان بخرد و مشقت سفر را به جان بخرد تا به زيارت امامان برود، اما در همان حال، آلوده به گناه باشد و تصميمي هم بر ترک آنها نداشته باشد و بالعکس اصرار بر ارتکاب گناهان سابق خود داشته باشد و از همه مهمتر اينکه زبان خود را، که ابزار ارتباط کلامي با ائمه اطهار(ع) است، آلوده به فحش و دشنام و فحاشي به ديگران و تهمت و افترا و غيبت و دروغ کند، سفري بيهوده کرده و به آن قاري قرآني مي ماند که در باب او وارده شده است که: رب تال القرآن و القرآن يلعنه؛ يعني چه بسيار تلاوت کنندگان قرآني که همان قرآن، آنها را لعنت مي کند.