arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۹۹۲
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۱۵ - ۱۱ اسفند ۱۳۸۹

سلطان؛ براي مردم يا جدا از مردم؟

ظاهرا اين تنها منافع شخصي است که حالا مي تواند علي پروين ر ا در مرز 56 سالگي به جوش و خروش وادارد. او که هفته هاست با وجود سمت فني اش در استيل آذين و با وجود اعتبارات مالي قابل توجهي که ظرف اين سالها از حسين هدايتي دريافت کرده، کلمه اي راجع ب...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رسول بهروش

1) ظاهرا اين تنها منافع شخصي است که حالا مي تواند علي پروين ر ا در مرز 56 سالگي به جوش و خروش وادارد. او که هفته هاست با وجود سمت فني اش در استيل آذين و با وجود اعتبارات مالي قابل توجهي که ظرف اين سالها از حسين هدايتي دريافت کرده، کلمه اي راجع به مصايب اين باشگاه حرف نمي زند و مطلقاً هيچ تلاشي براي بهبود روند نتيجه گيري تيمي که به آن «تعهد» دارد به خرج نمي دهد، آن قدر بابت تخريب مجموعه ورزشي شخصي اش شاکي شد که شخصا با خبرنگاران و عکاسان روزنامه هاي ورزشي تماس گرفت و از آنها خواست دست به پوشش وسيع حادثه رخ داده در مجموعه سرخپوشان آريا بزنند.
سلطان در گفتگوهاي پس از اين حادثه نيز تندترين مواضع ساليان اخيرش را اتخاذ کرد و آشکارا عليه شهردار تهران سخن گفت.
با وجود اين، براهين شهردار منطقه نشان داد مجموعه ورزشي تجاري سلطان، براي دست کم 81 ماه داراي تخلفات ميلياردي ملکي بوده و آنچه رخ داده، تنها سرنوشت «قانوني» اين پرونده بوده است حالا سؤال اين است که چرا بايد يک اسطوره ورزشي و اجتماعي، براي خودش امتيازي فراتر از شهروندان قانوني قائل باشد و خويشتن را مستثني از اعمال قانون بداند؟
2) اينکه آيا رفتار توأم با خشونت شهرداري در قبال اين ملک، مقبول هست يا نه و حتي اگر مطابق «مقررات» باشد، باز قانوني متمدنانه و محترمانه به شمار مي رود يا نه، بحث مهم ديگري است که پرداختن به آن، نه تنها در مورد مايملک سلطان، که پيرامون املاک همه شهروندان مجال ديگري، در حوزه اي متفاوت مي طلبد. آنچه امروز مقصود ماست، تنها اشاره به يک سؤ تفاهم تاريخي است که انگار در تار و پود جامعه ايراني جاخوش کرده و خيال بيرون رفتن هم ندارد؛ آنجا که «برخي» از اساطير ما گمان مي برند به حکم کاراکترشان، از جايگاهي ممتاز نسبت به ديگران بهره مندند و به نوعي تافته جدا بافته به شمار مي روند. شايد حق تاحدودي با آنان باشد، اما مسأله اساسي اين است که چنين امتيازي، بيشتر در حوزه هاي معنوي و فرامادي به قهرمانان ملي اعطا مي شود و آنان به شکلي ويژه از سوي افراد جامعه مورد تکريم واحترام قرار مي گيرند، نه آنکه «نان» اين تفاوت را در زمينه برخوردهاي قانوني و مقررات حقوقي بخورند و تازه وقتي مثل ديگران با آنان رفتار مي شود، آتش خشم شان چنين بي محابا شعله ورشود!
3) امروز علي پروين مي کوشد تا با جمع بستن خودش کنار علي دايي و احمدرضا عابدزاده و حوادث تلخي که توسط اوباش براي آنان رقم خورد، «مظلوم نمايي» کند و مقابله قانوني با تخلفات کلان مايملکش را ظلمي از قبيل آنچه برعقاب و شهريار رفت به شمار بياورد اما کيست که نداند عقلي و منطقي، اين اتفاقها هيچ دخلي به هم پيدا نمي کنند؟ چرا بايد محل کسب و کار صدها شهروند عادي با تخلفاتي بسيار کمتر و ناچيزتر توقيف شود و حق هيچ اعتراضي براي آنان محفوظ نباشد، اما رخ دادن چنين اتفاقي براي يکي مثل علي پروين، تبديل به يک غائله عظيم رسانه اي شود؟
4) آقاي پروين! اسطوره ها بايد به حکم جايگاه معنوي عظيمي که از آن بهره مي برند، براي جامعه شان «نافع» و سودمند باشند ، نه اين که امتيازهاي بيشتري مطالبه کنند. امروز استارت بسياري از اتفاقهاي زيبا و سرشار از منفعت عمومي در دنيا توسط ستارگان جديد و قديم ورزشي زده مي شود و آنان هستند که با اتکا به اعتبارشان در جامعه، گام هاي ارزشمند خيرخواهانه بر مي دارند. مثال هم در اين مورد، شکر خدا زياد است؛ شايد به همان فراواني مصاديق جرم و تبهکاري در فوتبال ايران! اي کاش شما هم از پروين بودن تان و از سلطان بودن تان براي چنين مواردي استفاده کنيد، نه در مسير جنجال راه انداختن براي وقوع يک برخورد قانوني که شايد «صورت» آن زشت باشد، اما قطعاً «سيرت» آن زيباست و گامي است براي تحقق عدالت؛ آنچه هيچ گاه نبايد سلطان و رعيت بشناسد!
نظرات بینندگان