arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۱۳۱۴۵
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۱۹ - ۱۲ تير ۱۳۹۴

آغاز تحلیل ها درباره وضعیت و مسائل پسا توافق

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مهدی حاجی لو: مذاکرات هسته ای وین به مرحله تعیین کننده ای رسیده است و این شهر شاهد ترافیک آمد و شد مقامات کشورهای 1+5 و ایران است. گرچه اغلب صاحبنظران و رسانه ها توجه خود را به امکان حصول توافق و محتوای احتمالی آن معطوف کرده اند، اما واقعیت این است که برخلاف شرایط حاکم بر مذاکرات لوزان، اکنون زمان آن رسیده است که بحث ها و گفت و گوهای از اصل مسأله توافق عبور کرده و تا حدودی متمرکز بر تحلیل وضعیت پسا توافق و راهکارهای کارآمدی و پایداری توافق شود.


خبرنگار جماران در وین، آغازگر گفت و گوهایی در این باره است. در میان تحلیل های ارائه شده در گفت و گوی برخی از تحلیل گران رسانه با خبرنگار جماران عده ای براین باورند که حفظ و تداوم این توافق در مرحله اجرا که حدودا 10 سال بطول خواهد انجامید، آسان تر از دستیابی به آن نخواهد بود و در این زمینه نقش دولت های بعدی ایران و آمریکا در حفظ توافق بسیار پراهمیت به نظر می رسد؛ همچنانکه برخی دیگر معتقدند این توافق پس از تصویب مجالس نمایندگان دو کشور بخشی از سیاست ملی خواهد بود و اعتباری ملی و مستقل از دولتهای فعلی این کشورها پیدا خواهد کرد؛ از این رو دولت ها امکان تأثیرگذاری زیادی در آن نخواهند داشت؛ و لذا می توان به ثبات و دوام نسبی آن، حتی پس از تغییر دولتها امیدوار بود.
برخی دیگر اما از دوران یک ساله پس از توافق را که البته در اختیار اوباما و روحانی است؛ به عنوان پراهمیت ترین دوران در حفظ این توافق توصیف می کنند و براین باورند که: اوباما و روحانی این فرصت را خواهند داشت که در این یک سال، با اجرای کامل توافق، تاثیرات مثبت آن را برای همگان روشن سازند، و از این طریق مخالفین توافق را خلع سلاح کنند.

  در ادامه دیدگاه های صاحب نظران و تحلیل گران رسانه ای را در گفت و گو با خبرنگار جماران در وین می خوانید. روشن است که دیدگاه های ابراز شده، لزوما مورد تایید پایگاه خبری جماران نیست و برای آشنایی بهتر مخاطبین گرامی با فضای ذهنی برخی از نقش آفرینان رسانه های بین المللی گزارش شده است.


پل ریکتر، خبرنگار ارشد لس آنجلس تایمز در امور بین الملل:
اختلافات اجتناب ناپذیر در مرحله اجرای توافق


از آنجا که توافق احتمالی ایران و کشورهای 1+5 دارای جزییات فنی و اجرایی فراوان است، و همچنین زمان پیش بینی شده برای اجرای آن طولانی است، بروز اختلافات متعدد میان طرفین در زمان اجرای آن اجتناب ناپذیر است. در نتیجه طرفین باید انرژی و زمان قابل توجهی را صرف نظارت بر حسن اجرای این توافق و برطرف کردن اختلافات احتمالی کنند. در همین راستا، علیرغم اینکه اوباما برای دستیابی به توافق تعهد بالایی از خود نشان داده، باید توجه داشت که اجرای این توافق عمدتا به عهده دو رییس جمهور آینده آمریکا خواهد بود. اگر هر کدام از این روسای جمهور آتی آمریکا اولویت و اهمیت کافی برای این توافق قائل نباشند و عزم جدی برای حسن اجرای آن و به نتیجه رساندنش را نداشته باشند، حتی اگر ظاهرا به متن توافق پایبند بمانند، در اینصورت توافق بتدریج اهمیت و تاثیر خود را از دست خواهد داد و در عمل شکست خواهد خورد. در این زمینه می توان به توافق هسته ای بیل کلینتون با کره شمالی اشاره کرد که رییس جمهور بعدی آمریکا (جورج دابلیو بوش) برای آن اولویت بالایی قائل نبود، لذا به مشکلات پیش آمده در مسیر انجام توافق توجه کافی نشان نداد و توافق در نهایت در مرحله اجرا با شکست مواجه شد.
گرچه این نگرانی در مورد ایران نیز می تواند وجود داشته باشد که با تغییر دولت، میزان پایبندی ایران به تعهداتش دستخوش تغییر شود، اما پس از سال ها این ذهنیت در کشورهای غربی ایجاد شده که تصمیم گیری نهایی در مورد این موضوع در حیطه اختیارات رهبری است، و لذا در مقایسه با آمریکا می توان ثبات نسبی بیشتری را در این زمینه از ایران انتظار داشت.
خطر دوم، اختلاف نظرهای جدی ایران و آمریکا در مسائل منطقه ای مانند یمن و سوریه و امنیت تنگه هرمز است.، که می تواند موجب تضعیف توافق گردد. گروه های تندرو در هر دو کشور این امکان را خواهند داشت که با بهره گیری از این چالش ها، بر تنور اختلافات بدمند و توافق را بی خاصیت سازند.
همچنین باید توجه داشت که مخالفین توافق در کنگره آمریکا اکثریت دو سوم لازم برای بی اثر کردن وتوی رییس جمهور را در اختیار ندارند و لذا استراتژی خود را به تضعیف توافق در میان مدت تغییر داده اند.  در همین راستا تلاش می کنند حمایت سیاسی از توافق را در افکار عمومی و همچنین در میان سیاستمداران آمریکایی کاهش دهند. در صورت توفیق مخالفین در این امر، کار برای دولت بعدی آمریکا دشوار خواهد شد.


لیز دوست، خبرنگار(کانادایی)ارشد بی بی سی در امور بین الملل:
جهان بعد از توافق هسته ای، امن تر یا ناامن تر؟


توافق هسته ای ایران و کشورهای 1+5 گرچه به دلایل مختلف این توافق اهمیت سیاسی بالایی پیدا کرده و اکنون ابعاد سیاسی آن بیش از ابعاد فنی مورد توجه است، اما ماهیت فنی و علمی آن وجه اصلی آن است، زیرا دربرگیرنده جزییات فراوانی در مورد نحوه پیشبرد برنامه های ایران در زمینه فناوری هسته است. دلیل پررنگ شدن وجه سیاسی توافق احتمالی این است که حل و فصل اختلافات موجود و دستیابی به این توافق، بدون وجود اراده سیاسی جدی در طرفین امکانپذیر نیست. در همین راستا علیرغم موانع متنوع و پرتعدادی که منجبر به طولانی شدن مذاکرات شده، طرفین تا کنون با تعهد و پشتکار بالا به مشارکت فعال در این فرآیند ادامه داده اند و اکنون در مراحل پایانی این ماراتن طولانی و نفس گیر هستند.
گرچه تغییر دولتها یک تهدید برای حیات آینده این توافق محسوب می شود، اما پس از نهایی شدن توافق، این متن در پایتخت های طرفین مورد بررسی و تصویب مجلس نمایندگان این کشورها قرار خواهد گرفت، به همین دلیل اعتبار ملی و مستقل از دولتهای فعلی این کشورها پیدا خواهد کرد و لذا می توان به ثبات و دوام نسبی آن، حتی پس از تغییر دولتها امیدوار بود.
لازم به ذکر است که عملکرد طرفین در چند ماه بعد از توافق تعیین کننده است؛ اینکه کشورهای 1+5 تحریمها را مطابق قول و قرار گذاشته شده و بدون بهانه و اشکال تراشی بردارند، یا اینکه ایران به محدودیت هایی که در زمینه برنامه هسته ای اش پذیرفته کاملا پایبند بماند. اما اطمینانی وجود ندارد که هر کدام از طرفین توافق چگونه عمل خواهد کرد، به همین دلیل هم رییس جمهور آمریکا مکرر گفته که این توافق بر اساس اعتماد متقابل طرحریزی نشده، بلکه بر اساس تعهدات متقابل و راستی آزمایی ایفای این تعهدات توسط نظارت های سختگیرانه طراحی شده است.
نکته بظاهر متناقض این است که گرچه دستیابی به این توافق تنشها را کاهش خواهد داد و از این رو دنیا را محل امن تری خواهد کرد، اما در عین حال برخی گروه ها و کشورها از این توافق احساس ناامنی می کنند زیرا ممکن است منافع آنها را دچار مخاطره کند. بهمین دلیل بیرون "حباب وین"،  خیلی ها هستند که ترجیح می دهند این توافق به نتیجه نرسد یا در مرحله اجرا شکست بخورد، و بعضی از آنها در این راه ممکن است دست به هر کاری بزنند. لذا اجرای موفق و کامل توافق در دور 10 ساله پس از امضا نیز منوط به تدوام این اراده سیاسی در طرفین است. خوشبختانه در هفته های اخیر، طرفین بطور مفصل در مورد جزییات نحوه اجرای توافق مذاکره کرده اند.
به هرحال گرچه نمی توان مطمئن بود که طرفین در تمام مدت اجرای توافق، کاملا به آن متعهد باقی بمانند، با این حال صرف احتمال به نتیجه رسیدن توافق، ما را به دنیایی امن تر امیدوار می کند، امری که در صورت شکست مذاکرات، هیچ امیدی نمی توان به آن داشت و حتما دنیای بدون توافق هسته ای با ایران، دنیای پرمخاطره تر و نامن تری خواهد بود.
مخاطرات موجود در منطقه خاورمیانه و همچنین در سطح جهان از جمله تهدید داعش و جنگ های متعددی که در جریان است، باعث شده که مردم همه کشورها نگران امنیت جهانی باشند، و لذا از هر گونه توافقی که دنیا را به محلی امن تر برای زندگی تبدیل کند استقبال خواهند کرد. بالاخص در مورد انگلیس، وجود جامعه قوی ایرانیانی که در انگلیس زندگی می کنند، به همراه روابط تاریخی و بلند مدت مردم ایران و انگلیس در زمینه های مختلف تجارت، صنعت، هنر، فرهنگ، گردشگری و غیره باعث می شود که مردم انگلیس نسبت به افزایش و تعمیق روابط دو کشور مشتاق باشند.


مایکل گوردون، خبرنگار ویژه امنیت ملی روزنامه نیویورک تایمز و نویسنده کتابی با موضوع سیاست خارجی آمریکا:
اهمیت حیاتی شفافیت در برنامه هسته ای ایران


یک خطر جدی برای حیات آینده این توافق، وضعیت پرتنش خاورمیانه و اختلاف دیدگاه های جدی ایران و آمریکا در مورد سوریه، بحرین، عراق و ... است، زیرا ممکن است آمریکا در اثر فشارهای متحدانش مانند اسرائیل و عربستان سعودی، تصمیم بگیرد توافق هسته ای با ایران را با اقدامات تهاجمی تر علیه سیاست های ایران در خاورمیانه جبران کند، تا به این ترتیب موازنه قوا در سطح منطقه و جهان دستخوش چالش کمتری گردد.
خطر دیگر، اینست که ایران به تعهداتش در زمینه راستی آزمایی و شفافیت برنامه هسته ای عمل نکند. به عنوان مثال اگر ایران در تاسیساتی مخفی و اعلام نشده، دور از چشم آژانس و 1+5 غنی سازی انجام دهد یا کارهای تحقیق و توسعه غیرمجاز انجام دهد، و این فعالیت ها بعدا به طریقی افشا شود، تاثیر منفی جبران ناپذیری بر اعتماد طرف مقابل خواهد داشت. در نتیجه ضروری است که سازوکار نظارت ها برای راستی آزمایی برنامه هسته ای ایران دقیق، کامل و بدون اغماض باشد. همانطور که ریگان در مورد توافق تسلیحاتی آمریکا با شوروری سابق می گفت، "قرار و مدار ما بر اساس اعتماد است، اما باید راستی آزمایی نیز بشود!"
نکته دیگر اینکه به دلیل مخالفت کنگره، این توافق بصورت یک معاهده الزام آور در نظام سیاسی آمریکا امضا نخواهد شد و رییس جمهور با استفاده از اختیاراتش آن را بصورت یک "دستور اجرایی" منعقد خواهد کرد. در نتیجه وجود حمایت سیاسی مناسب برای ادامه حیات آن ضروری خواهد بود. در صورت بروز هر گونه مشکل جدی در اجرای این توافق بخصوص از جانب ایران، مخالفین توافق حداکثر استفاده را از آن خواهند برد تا کلیت توافق را زیر سوال ببرند و حتی آن را ملغی کنند.
مردم آمریکا بدلیل تجربه ناموفق جنگ های آمریکا در افغانستان و عراق، از توافق هسته ای که مانع از بروز جنگ گردد و به امنیت دنیا کمک کند، استقبال می کنند و نسبت به روابط بهتر با ایران دید مثبتی دارند. در عین حال بدلیل سابقه طولانی بی اعتمادی میان دو کشور، بازسازی این اعتماد حتی بصورت نسبی نیز مستلزم صرف زمان طولانی و انرژی فراوان توسط طرفین است. یکی از اقداماتی که می تواند این فرآیند را تسریع کند، آزاد شدن آمریکایی هایی است که در ایران زندانی هستند، چون در زندان ماندن این افراد در ایران موجب تاثیر منفی بر افکار عمومی مردم آمریکا می شود.


گرت پورتر، روزنامه نگار آمریکایی و نویسنده کتاب "بحران ساختگی" در مورد پرونده هسته ای ایران:
پرونده هسته ای ایران و تصمیم دشوار آمریکا در خاورمیانه


باید توجه داشت که علاوه بر اوباما، دو رییس جمهور بعدی آمریکا نیز موظف به اجرای توافق خواهند بود و ممکن است که بنا به گرایش های سیاسی خود، تعهد جدی به این امر نداشته باشند. البته سیر تحولات آتی در روابط ایران و آمریکا نیز در این امر موثر خواهد بود.
از طرف دیگر، آمریکا در منطقه خاورمیانه دچار موقعیت بغرنجی شده است: علیرغم تلاش های آمریکا، گروه های تندرو بالاخص داعش قدرت زیادی در خاورمیانه بدست آورده اند، هزینه های که آمریکا متحمل شده تا تروریسم را محدود و امنیت را در منطقه برقرار سازد نتیجه لازم را در بر نداشته، فرآیند صلح خاورمیانه به دلیل کارشکنی های اسرائیل با شکست مواجه شده، بهار عربی منجر به افزایش خشونت و بی ثباتی در منطقه شده، و همه اینها به دلیل اینست که سیاست های آمریکا در خاورمیانه انسجام لازم را ندارد. در شرایط فعلی، منطقا آمریکا باید حضور خود را در خاورمیانه کاهش دهد، اما بدلیل فشارهای وارده از سوی برخی متحدانش مانند اسرائیل و عربستان سعودی، نه تنها قادر به اینکار نیست بلکه بنظر می رسد که بیشتر و بیشتر در باتلاق مشکلات منطقه فرو خواهد رفت. لذا این نگرانی جدی وجود دارد که سیاست های نامناسب آمریکا در خاورمیانه موجب تقابل بیشتر با ایران گردد و تفاهمات ایجاد شده در پرونده هسته ای را تحت الشعاع قرار دهد.
در طرف مقابل، دولت روحانی عزم جدی خود را برای به نتیجه رساندن پرونده هسته ای نشان داده و بدلیل حمایت های رهبری از تصمیم اتخاذ شده، پیش بینی می شود که این خط مشی توسط دولت های بعدی ایران نیز دنبال شود.
نکته آخر اینکه دوره یک ساله بعد از امضای توافق اهمیت اساسی در اجرای موفق آن در بلند مدت دارد: اوباما و روحانی این فرصت را خواهند داشت که در این یک سال، با اجرای کامل توافق، تاثیرات مثبت آن را برای همگان روشن سازند، و از این طریق مخالفین توافق را خلع سلاح کنند و راه را بر کارشکنی های احتمالی برخی گروه های ذی نفوذ در هر دو کشور ببندند. در اینصورت، دولت های بعدی در آمریکا و ایران نیز مسیر هموارتری برای اجرای توافق در پیش خواهند داشت.


رضا مرعشی، مدیر پژوهش های شورای ملی ایرانیان آمریکا:
بازگشت به شرایط پیش از توافق ممکن نیست


چندان نگرانی در زمینه عدم پایبندی دولت های بعدی آمریکا به این توافق وجود ندارد، چون رییس جمهور آتی آمریکا از هر جناح و با هر خط مشی ای که باشد، بخوبی می داند که به شکست کشیده شدن فرآیند مذاکرات و تفاهمات هسته ای فقط باعث افزایش مشکلات آمریکا با ایران و همچنین در خاورمیانه خواهد شد، لذا تلاش کافی برای اجرای موثر و کامل توافق از خود نشان خواهد داد. همچنین باید توجه داشت که تغییر رویکرد آمریکا در پرونده هسته ای ایران در سال 2013 ناشی از بی اثر  یا کم اثر بودن اقدامات اتخاذ شده تا آن تاریخ بود (از قیبل تحریم ها) لذا بهم خوردن توافق احتمالی، آمریکا را مجددا به همان شرایط نامطلوب سال 2013 باز می گرداند. باید توجه داشت که ایران کشوری تعیین کننده در منطقه خاورمیانه است و هیچ شباهتی به کره شمالی ندارد، لذا نمی توان آنرا منزوی کرد و در واقع، واقعیت های ژئوپلتیک منطقه و دنیا آمریکا را ناچار به پایبندی به تعهداتش خواهد کرد. مضاف بر اینکه کاری که اوباما انجام داد، در واقع شکستن تابوی تعامل سازنده با ایران بود، و با تغییر این نگرش، روسای جمهور بعدی آمریکا با دشواری بسیار کمتری می توانند به این مسیر ادامه دهند.
طبیعتا برخی کشورها مانند اسرائیل و عربستان تلاش خواهند کرد تا بطور مستقیم و غیر مستقیم، مانع از اجرای موثر و موفق این توافق شوند. اما باید توجه داشت که سیاست های نابخردانه عربستان سعودی به دلیل اقدامات هوشمندانه دستگاه سیاست خارجی ایران در دو سال اخیر، همواره منتهی به افزایش قدرت ایران و همچنین بهبود وجهه ایران در سطح منطقه و دنیا شده است. مثال بارز این سازوکار را می توان در موضوع یمن مشاهده کرد که عربستان سعودی با تهاجم به این کشور، قصد تحریک ایران و همچنین تاثیرگذاری بر روند مذاکرات هسته ای را داشت اما با اتخاذ تدابیر مناسب از سوی ایران، عربستان اکنون در باتلاقی عمیق فرو رفته و بدنبال راهی آبرومندانه برای بیرون آمدن از آن است.
در مورد اسرائیل نیز دولت فعلی آمریکا نیز تا کنون بخوبی توانسته در مقابل اقدامات ایذایی این کشور مقاومت کند و در صورت اجرای صحیح توافق در یک سال و نیم باقیمانده از دولت اوباما و ظهور ثمرات عملی اجرای آن، بعید خواهد بود که دولت های بعدی آمریکا حاضر باشند بخاطر منافع اسرائیل قطاری که در ریل درست به حرکت درآمده را با هزینه و انرژی بسیار متوقف کنند. در واقع این توافق و حسن اجرای آن در یک سال و نیم آتی پایلوتی خواهد بود که روابط آتی ایران و آمریکا را در سالهای آتی شکل خواهد داد.
نکته آخر اینکه به دلیل جزییات و پیچیدگی های فراوان این توافق،ضروری است که کمیسون مشترکی بر اساس دستورالعمل ها و آیین نامه های مشخص، بر حسن اجرای آن نظارت کرده و مجازات های مشخصی را نیز برای هر کدام از طرفین که از تعهدات خود تخطی کنند در نظر بگیرد. 

جماران

نظرات بینندگان