ریاست آیتالله مهدویكنی از نگاه علی مطهری به منزله شكست تندروها و پیروزی اعتدالیون است.
او كه مشی اعتدالی رئیس جدید مجلس خبرگان را در ادامه مشی رئیس پیشین میداند، تاكید دارد كه اعلام انصراف آیتالله هاشمی برای ریاست مجلس خبرگان به منزله شكست وی نیست. چرا كه هاشمی چهرهای ویژه، محبوب و دارای پایگاه اجتماعی است و همچنان فردی صاحب نفوذ و تاثیر در فضای اجتماعی و سیاسی كشور به شمار میرود.
انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان در ادوار گذشته چندان خبرساز نبود و تا زمان حیات آیتالله مشكینی، تثبیت ریاست ایشان در ادوار مختلف امری بدیهی به شمار میرفت كه نشان از شان و جایگاه ایشان در مجلس خبرگان رهبری داشت. اما در دوره چهارم این مجلس، انتخابات هیات رئیسه آن متفاوت از گذشته بود. چه آنكه ابتدای این دور، رقابت آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله یزدی خبرساز شد و چه اینكه در میانه عمر این دور مجلس، تداوم حضور هاشمی رفسنجانی بر كرسی ریاست مجلس خبرگان از سوی برخی مورد تردید قرار گرفت.
بیش از دو هفته فضاسازی رسانهای در مورد ریاست مجلس خبرگان، در رقابتی غیرسیاسی و ریش سفید مدارانه، آیتالله هاشمی اعلام كرد كه در صورت كاندیداتوری آیتالله مهدویكنی یا هر شخص دیگری، نامزد ریاست نخواهد شد و به عهد خود وفا كرد. با نامزدی آیتالله مهدویكنی و ریاست وی بر این مجلس، آیتالله هاشمی به او تبریك گفت و جایگاه هیات رئیسه را ترك كرد.
آنچه در پی میآید مشروح گفتوگوی خبرآنلاین با علی مطهری درباره نقشآفرینیهای آتی آیتالله مهدویكنی و آیتالله هاشمی رفسنجانی است:
در چند هفته اخیر از دو سو تلاش شد كه رقابت برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری را یك رقابت سیاسی جلوه داده و به واسطه آن به برخی تسویه حسابها دامن بزنند. اما اعلام انصراف آیتالله هاشمی رفسنجانی برای حضور در این رقابت، نشان داد كه فضای مجلس خبرگان جایی برای رقابت سیاسی نیست. نظر شما چیست؟
اعضای مجلس خبرگان رهبری معمولا بر اساس تكلیف شرعی عمل میكنند و این رقابتهایی كه بین سیاسیون مرسوم است در مجلس خبرگان معنی ندارد. آیتالله هاشمی هم خیلی خوب عمل كردند و یكپارچگی خبرگان را حفظ كردند. آیتالله مهدویكنی هم اهل اعتدال هستند.
من فكر میكنم ایشان بخاطر اینكه ریاست مجلس خبرگان رهبری به دست افراد تندرو نیفتد، كاندیدا شدند و از این پس نیز مسیر آقای هاشمی را ادامه خواهند داد. به این ترتیب، تندروها به هدف خودشان نرسیدند. چون روحیه آیتالله مهدویكنی این است كه در مقابل افراط گریها به شدت میایستند.
هدف تندروهایی كه به آنها اشاره كردید چه بود؟ آنها از انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری چه میخواستند؟
اهمیت مجلس خبرگان رهبری به انتخاب رهبر است و الا آثار اجتماعی زیادی ندارد و تفاوت زیادی نمیكند كه چه كسی رئیس آنجا باشد. تندروها بیشتر برای ضربه زدن به آقای هاشمی تلاش میكردند و فكر میكردند كه اگر ایشان را از ریاست مجلس خبرگان ساقط كنند، یك پیروزی برای آنها است. در حالیكه ریاست مجلس خبرگان رهبری تاثیر چندانی در تحولات سیاسی و اجتماعی كشور ندارد و آقای هاشمی با شخصیت ویژه خود، مثل گذشته در فضای سیاسی اجتماعی كشور تاثیر گذار خواهند بود.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در سخنرانی امروز خود گفتند كه «تفرقه دارد جدی میشود و باید تلاش كنیم مردم را منسجم نگه داریم». به نظرتان برای ایجاد این انسجام و رفع تفرقه چه باید كرد؟ آقایان هاشمی رفسنجانی و مهدویكنی چه نقشی در این زمینه دارند؟
بهترین راه این است كه ما انصاف و عدالت را مبنا قرار دهیم و به تخلفات خودیها هم توجه كنیم و نسبت به گروه خودمان تعصب نداشته باشیم. وقتی مردم احساس كنند كه معیار عدالت است، آنوقت وجدان عمومی آرام میگیرد و دل ها به هم نزدیك شده و خود به خود وحدت اجتماعی پیدا میشود.
بحران اخیر باعث شد كه دلها تا حد زیادی از هم دور شود. علتش هم تخلفاتی از هر دو طرف بود. گاهی در قضاوتها جانبداری شد و فقط یك طرف مجرم دانسته شد و طرف دیگر بری از هر خطا، كه سبب شد بحران طولانی شود.
ولی اگر كاری كنیم كه مردم احساس عدالت كنند و هم كسانی كه مردم را به خیابانها كشاندند و هم آنها كه در مناظرهها اتهام زنی كردند به تخلفاتشان رسیدگی شود، ریشه بحران خشك خواهد شد و وحدت مثل قبل از انتخابات به فضای سیاسی اجتماعی كشور باز میگردد.
آیتالله مهدوی كنی پس از حوادث بعد از انتخابات هم قصد داشتند كه میانجیگری كرده و به حكمیت میان طرفین دعوی بپردازند. اما این اتفاق نهایتا حاصل نشد. حال كه ایشان رئیسمجلس خبرگان رهبری شدهاند، بنظرتان میتوانند از این جایگاه بیش از گذشته درپی ایجاد وحدت باشند؟
بله آیتالله مهدوی كنی الان با این جایگاه قانونی جدید می توانند موثرتر باشند اما همه چیز بستگی به اراده ایشان دارد. آن زمان ایشان خواستار برخی تضمینها بودند كه دو طرف، حرف ایشان را فصل الخطاب بدانند. ممكن است امروز هم همین تضمین را برای حكمیت بخواهند. البته الان شرایط بهتری برای ریش سفیدی ایشان وجود دارد و هر وقت بخواهند میتوانند وارد عرصه شوند.
فكر می كنید انتخاب آیتالله مهدوی كنی با توجه به همان مشی معتدلی كه از آن سخن گفتید، میتواند تاثیری در بازگرداندن اعتدال به فضای كشور و دوری از افراطی گری داشته باشد؟
فكر می كنم همین طور است. نسبت به آقای هاشمی، عدهای حساسیت داشتند ولی آقای مهدوی كنی از این نظر جایگاه بهتری دارند و تندروها هم حرف ایشان را بهتر قبول میكنند و ایشان قادر به تعدیل فضای سیاسی كشور هستند.
به نظرتان همین جریانات تندرو چقدر حاضر به ترك تندرویهایشان با وساطت آیتالله مهدوی كنی هستند و چقدر از ایشان حرف شنوی دارند؟
برخی افراطیون معتقدند كه همه به جز چند نفر باید از صحنه انقلاب حذف شوند. آنها ملاك نیستند. اما كسان دیگری هستند كه افراد مخلصی هستند و به عنوان دفاع از ولایت، فكر میكنند كه هر كس انتقادی به نظام دارد، باید از صحنه خارج شود. این افراد در واقع برداشت درستی از ولایت ندارند اما چون حسن نیت دارند، قابل جذب هستند.
ولی كسانی كه با پروژه وارد عرصه شدند و از زمان مناظرههای انتخاباتی با پروژه حذف هاشمی وارد شدند، بازیگر صحنه سیاسی هستند و به صورت پروژهای اقدام میكنند. این افراد تا به اهداف خودشان نرسند، دست بردار نیستند. نقش آقای مهدویكنی و آگاهی بخشی به مردم، میتواند در مایوس كردن این افراد بسیار موثر باشد.
كناره گیری آقای هاشمی از رقابت برای انتخابات خبرگان و استعفای پسر ایشان از مدیرعاملی مترو تهران در یك هفته، ممكن است از سوی منتقدان ایشان، یك گام رو به سوی پیروزی تلقی شود. اینگونه نیست؟
زمانی این موارد میتواند پیروزی برای تندروها باشد كه آقای هاشمی از دل مردم بیرون رفته باشد. در حالی كه آقای هاشمی از پایگاه اجتماعی خوبی برخوردار است و علیرغم فضاسازی شدید و تخریب و تهمت فراوانی كه در یكی دو سال اخیر علیه ایشان انجام شد، همچنان پایگاه اجتماعی موثری دارند.
پستها و مقامها در تاثیرگذاری افراد چندان موثر نیست. شخصیت و محبوبیت اجتماعی افراد است كه در تاثیرگذاری افراد، نقش دارد و آقای هاشمی از محبوبیت خوبی برخوردار است.
انتظاری كه نخبگان و عقلای سیاسی از خبرگان رهبری و چهرههایی چون آیتالله مهدوی كنی و آیتالله هاشمی دارند، چیست؟
وظیفه خبرگان رهبری بررسی مسائل مربوط به رهبری است كه باید رصد كنند ببینند شرایط رهبری هنوز موجود هست یا نه؟ و باید مسائل مهم اجتماع را رصد كنند و نوع برخورد رهبری با آن را بسنجند و ارزیابی كنند. كار اصلی خبرگان همین است. البته اعضای مجلس خبرگان به دلیل جایگاه علمی و مذهبیشان مورد احترام مردمند و اگر یك موضعگیری اجتماعی سیاسی داشته باشند، در نگاه مردم تاثیر دارد. از این رو خوب است كه درباره حوادث اخیر موضع گیری عادلانه و منصفانهای داشته باشند تا ریشه بحران اخیر خشك شود.