شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ | Saturday, 21 May 2022
  • ارتباط با انتخاب
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیک
  • |
  • نظرسنجی
شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ | Saturday, 21 May 2022
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • گردشگری
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
جستجو
ویدئو جدیدترین اخبار پربیننده ترین
لایو خبر عکس خواندنی ها اخبار ویژه
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • گردشگری
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • ارتباط با انتخاب
  • پیوندها
  • آب و هوا
  • اوقات شرعی
  • مجله الکترونیک
  • نظرسنجی
  • آرشیو
ویدیو / یک گزارش بحث برانگیز دیگر از صداوسیما: بدهکاران با پول یارانه حسابشان را تسویه کردند

ویدیو / یک گزارش بحث برانگیز دیگر از صداوسیما: بدهکاران با پول یارانه حسابشان را تسویه کردند

ویدیو / گیتار نوازی وزیر خارجه آمریکا در برنامه تلویزیونی

ویدیو / گیتار نوازی وزیر خارجه آمریکا در برنامه تلویزیونی

ویدیو / بازی کردن نخست‌وزیر استرالیا با بچه‌ها

ویدیو / بازی کردن نخست‌وزیر استرالیا با بچه‌ها

ویدیو / تصاویر جدید از حرکات زننده در جریان بازی تراکتور- پرسپولیس؛ پرتاب آب دهان به سمت مربی پرسپولیس!

ویدیو / تصاویر جدید از حرکات زننده در جریان بازی تراکتور- پرسپولیس؛ پرتاب آب دهان به سمت مربی پرسپولیس!

ویدیو / تبریک تولد هوتن شکیبا به ایرج طهماسب به سبک بچه

ویدیو / تبریک تولد هوتن شکیبا به ایرج طهماسب به سبک بچه

ویدیو / سید مهدی رحمتی: مگر در مملکت ما چه خبر است که این همه گرانی شده؟

ویدیو / سید مهدی رحمتی: مگر در مملکت ما چه خبر است که این همه گرانی شده؟

کد خبر: ۲۱۳۸۵۰
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۱۵ - ۱۶ تير ۱۳۹۴
صفحه نخست >> سیاست
پ

رضایی: اگر صدام یا مسعود رجوی در انتخابات روبه‌روی من بودند بیش از ۳۰ میلیون رای می‌آوردم

این هایی که جلوی من (در انتخابات) بودند هیچگاه حس رقابت را در من تحریک نکردند که بخواهم هیجانی و انتخاباتی صحبت کنم. روحیه این را هم نداشتم که تصنعی حرف بزنم. هیچ گاه حاضر نبودم ارزش های پاسداری خودم را زیر پا بگذارم که بخواهم رای بیاورم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محسن رضایی در مصاحبه ای به سوالات زیادی که طی این سال ها حول وی در رسانه های نتشر شده است، پاسخ میدهد.

به گزارش انتخاب ؛ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: اگر صدام حسین یا مسعود رجوی در انتخابات روبه­روی من بودند شاید بیش از سی میلیون میلیون رای می آوردم ولی این هایی که جلوی من بودند هیچگاه حس رقابت را در من تحریک نکردند که بخواهم هیجانی و انتخاباتی صحبت کنم. روحیه این را هم نداشتم که تصنعی حرف بزنم. هیچ گاه حاضر نبودم ارزش های پاسداری خودم را زیر پا بگذارم که بخواهم رای بیاورم.

در ادامه این مصاحبه را می خوانید:

*لباس سبز آقای محسن رضایی برای ما جوانان خیلی جذاب به نظر می­رسد. خود آقای محسن رضایی بازگشت به این لباس را چگونه می بینید و برای خودش چه حسی را تداعی می کند؟

هر فردی دو شناسنامه دارد که یک شناسنامه فردی و یک شناسنامه هویتی است. شناسنامه شخصی آدم ها این است که کجا متولد شده، اهل کدام شهر هستند و پدر و مادرش چه کسی است تاریخ تولدش چطور است. شناسنامه هویتی شناسنامه معنوی-فرهنگی فرد را شکل می دهد که این فرد از چه حزب و گروهی است و اعتقاداتش چیست. همه آدم ها دو شناسنامه ای هستند. شناسنامه دوم من همین لباس سپاه و پاسداری است چون هویت من با این لباس قابل تعریف و بیان است و از زمانی که خودم را شناختم این حس پاسداری از اسلام و انقلاب در وجودم شکل گرفت. در همان دوران دبیرستان هم که برای پیروزی انقلاب مبارزه می کردم ساواک من را دستگیر کرد درسن 18-19 ساله و جوان ترین زندانی رژیم شاه بودم و شعار من هم الله اکبر و اسلام و پیروی از امام (ره) بود. در حقیقت هویت سیاسی و فرهنگی من با دفاع از پاسداری از اسلام و انقلاب شکل گرفت. طبیعی بود که من هیچ وقت این لباس را به هیچ چیز دیگری ترجیح نخواهم داد و افتخار زندگی من است  زندگی من با ان معنا پیدا می کند و هویت خودم را در این لباس سبز می بینم

*اگر بخواهیم مقایسه ای بین دو برهه زندگی شما داشته باشیم؛ دوره خدمت­تان در سپاه و فعالیت در عرصه سیاست را  چگونه ارزیابی می کنید؟

هدف من حضور در صحنه مقاومت و دفع خطر بوده است حالا چه شهید شویم، چه پیروز شویم. من اگر در صحنه جنگ مثل برادران دیگرم توفیق شهادت را پیدا می کردم شاید در ادامه فرماندهی عملیات ها و پیروزی­های بعدی حضور نداشتم. درشانزده سال فرماندهی سپاه بزرگترین ارتش منطقه را شکل دادیم وبه تعبیر رهبر انقلاب چشم ناظران بین المللی خیره ماند ودهها استراتژیست نظامی تربیت شد وتمامی سرزمینهای اشغالی کشورمان ازاد گردید.

هرجا خطر برای کشورم ومردم واسلام بوده درانجا حاضر شده ام ومعنای پاسداری هم همین است. دقیقا به همین دلیل، وظیفه ام این بود به خاطر احساس خطری که از محاصره اقتصاد کشورم می کردم بعد از جنگ از سپاه بیرون بیایم. با همان هدف و آرمان سپاه از سپاه بیرون آمدم، آن هم با امضاء و توافق رهبر انقلاب. البته تا دو سه سال اول من هم­چنان پاسدار بودم، کما اینکه مقام معظم رهبری با عنوان سرلشگری من را برای دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند. منتهی چون در شرایط انتخابات ما باید قانون را رعایت می کردیم، ناچار شدیم برای شرکت در انتخابات و برای حفظ و رعایت قانون مخصوصاً در بحث مجلس شورای اسلامی لباس را از تن بیرون بیاوریم وگرنه اگر قانون راه می داد با همان لباس در انتخابات شرکت می کردیم.

آن خطری که باعث شد من به جمع بندی برسم که باید به عرصه سیاست وارد شوم همین تحریم های اقتصادی بود. برخی ممکن است بگویند ایشان دارد توجیه می کند. انسان برای حرفش باید سند داشته باشد دیگر! چون که تحریم اقتصادی در سال های اخیر تشدید شد و آن موقع که من از سپاه بیرون آمدم که تحریم اقتصادی به این صورت نبود. اما اگر کسی می خواهد بداند واقعا انگیزه من این بوده است، باید به خاطرات شهید باقری مراجعه کند.

یکی از اسناد شهید حسن باقری این است که در بهمن 1360 که هنوز هم عملیات فتح المبین انجام نشده می گوید برادر محسن در عملیات فتح المبین برای ما فرماندهان صحبت کرد و گفت ما در این جنگ پیروز می شویم و آمریکا چیزی به دست نمی آورد ولی بعد از جنگ آمریکا ایران را محاصره اقتصادی می کند و بعد هم به جای اسرائیل، اعراب را روبروی ما قرار می دهند. به محض اینکه جنگ تمام شد ما قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) را در سپاه تاسیس کردیم. برای همین بود که می خواستیم از خطرات آینده جلوگیری کنیم. اما به نقطه ای رسیدم که احساس کردم دیگر در سپاه نمی توانم جلوی آن خطر را بگیرم و باید بدون اینکه از لباس پاسداری خارج شوم از سپاه بیرون بیایم. بعد  که در عمل وادار شدم  به خاطر شرکت در انتخابات و رعایت ضوابط و مقررات کشور -که ما پاسدارها باید بیش از همه خودمان را به آن مقید بدانیم-  ناچار شدم این لباس را از تن بیرون بیاورم. پس در حقیقت من برای یک خطری از سپاه بیرون آمدم، آن هم با اجازه آقا.

*البته گفته می­شود رهبری در ابتدا با خروج شما از سپاه موافقت نکردند

این حرف درستی نیست. من سه سال بود که از خدمت ایشان تقاضا کرده بودم. ایشان فرموده بودند صبر کن، من خودم شما را خبر می کنم. بعد از سه سال ایشان ما را خبر کردند گفتند حالا بیایید استدلال هایتان را برای من بگوئید، اگر قانع شدم موافقت می کنم و اگر قانع نشدم باید به عنوان فرمانده سپاه باشید. جلسه ما یک ساعت و چهل پنج دقیقه طول کشید بعد آقا فرمود الان ساعت چند است؟ تقریبا بیست دقیقه یا نیم ساعت هم از اذان گذشته بود. ایشان گفتند ما یک ساعت و چهل  پنج دقیقه با هم صحبت کردیم؛ الان من به شما می گویم که قانع شدم ولی یک شرط دارد. من خدمتشان گفتم چه شرطی؟ آقا فرمود اول ما کسی را جای شما پیدا کنیم بعد شما بروید. من ترسیدم این چیزی که آقا می گوید شاید 4-5 سال طول بکشد. گفتم آقا چقدر طول می کشد ایشان فرمود از دو هفته تا دو سال. گفتم من تابع جناب­عالی هستم. بعد که بیرون آمدیم مقام معظم رهبری گفتند حالا چون ممکن است بحث شما کمی پخش شده باشد همه فرماندهان را فردا شب یا پس فردا شب در اینجا جمع کنید تا برای برایشان صحبت بکنم. دو روز بعد مقام معظم رهبری همه فرماندهان را بعد از نماز مغرب در حیاط بیت جمع کردند و ایشان بالای پله ها، من سمت راست ایشان، آقای موحدی کرمانی هم سمت چپ ایشان و همه فرماندهان هم در پله های پائین نشسته بودند.

ایشان هم با لباس عادی خودمانی بودند. ایشان فرمودند که من همین الان هم اگر بخواهم برای سپاه فرمانده تعیین کنم آقا محسن را تعیین می کنم. ایشان از اول با من بوده الان هم هست در آینده هم خواهد بود. آقا آن­قدر محکم صحبت کرد که من شک کردم نکند در این چهل و هشت ساعت نظرش عوض شده باشد. بعد از جلسه گفتم آقا شما خیلی محکم صحبت کردید که من فرمانده هستم. دلیلش چه بود؟ آقا فرمودند بله؛ چون ما که نمی دانیم کی جانشین شما تعیین می شود من طوری صحبت کردم که این بچه ها آرامش پیدا کنند که یک وقت متزلزل نشوند. بعد گفتم شما اگر بگویید من در سپاه بمانم تا محاسنم سفید شود و با عصا هم به سپاه بیایم من خواهم ماند. با اینکه نظر من این بوده ولی شما تا هر مدت که بگویید تابع هستم و خواهم ماند. آقا فرمودند نه. چیزی که با شما صحبت کردیم، همان است و در همان چهارچوب جلو می  رویم که سه چهار ماه بعد آقای رحیم صفوی تعیین شد و من از سپاه بیرون آمدم. ولی عجیب است که رهبر انقلاب فرمودند که" ببینید اقا محسن ازاول با ما بوده والان هم هست وتازمانی که ماهستیم ایشان با ما هست.." امروز که یکبار دیگر لباس به تن کرده ام بیشتر به پیش بینی های اقا اعتقاد دارم.

*در زمینه ورود شما به دنیای سیاست، می­بینیم شما با وجود این که ظاهرا یک تیم مشاوره ای اقتصادی و برنامه­ریزی شده دارید. با این وجود علت اینکه در انتخابات­های اخیر موفقیت کسب نکردید چیست؟

دلیل آن این است که ما در چهارچوب ارزش های پاسداری عمل کردیم. اولاً دروغ نگفتیم و بعد هیجان سازی نکردیم و همه آن منطقی و با اعداد و ارقام و بحث های اقتصادی جلو می رفتیم. برای من اقتصاد مهم بود و اقتصاد را نقطه آسیب پذیر کشور می دیدم و  بیشتر تاکیدات من این بود. هیچگاه حس رقابت نسبت به این رقبا در من شکل نگرفت. اگر صدام حسین یا مسعود رجوی در انتخابات روبه­روی من بودند شاید بیش از سی میلیون میلیون رای می آوردم ولی این هایی که جلوی من بودند هیچگاه حس رقابت را در من تحریک نکردند که بخواهم هیجانی و انتخاباتی صحبت کنم. روحیه این را هم نداشتم که تصنعی حرف بزنم. هیچ گاه حاضر نبودم ارزش های پاسداری خودم را زیر پا بگذارم که بخواهم رای بیاورم.

*یعنی سخت است که کسی بخواهد در انتخابات جمهوری اسلامی پیروز شود اما دروغ و تزویر را به کار نبرد؟

دروغ و تزویر نمی گویم. ولیکن انتخابات متاسفانه در سراسر دنیا از جمله کشور ما به تحریک هیجانات و احساسات تبدیل شده است و این چیزی است که عقلانیت و تشخیص را تضعیف می کند کما اینکه تا الان هم ما دیدم که مردم پس از مدتی از کسانی که انتخاب می کنند رویگردان می شوند. اگر این انتخاب درستی بوده که بعدش نباید از آن افراد رویگردان شوند. این بیانگر این است که الان تبلیغات به یک صنعت و هنر تبدیل شده است و ما هیچ وقت نمی خواستیم وارد این چهارچوب ها شویم.

*در چند سال اخیر نسبت به فرماندهی شما نقد هایی مطرح شده و خصوصا پس از آن ­که کتابی توسط موسسه کیهان به نام «راز قطعنامه» منتشر شد که ادعاهایی در خصوص عملکرد شما در خصوص پایان جنگ مطرح می­کرد. شما همان زمان هم نسبت به این کتاب موضع گرفتید. آیا آقای غضنفری –پژوهشگر  و نویسنده کتاب- قبل از انتشار با شما در خصوص این ابهامات گفتگو کرده بودند؟

خیر، اصلا به من مراجعه نکردند و صحبت­های من را نشنیده بودند. به نظرم این کتاب در حقیقت می­خواسته با شخص دیگری تسویه حساب سیاسی کند و این وسط مرا هم از اتهاماتش بی­نصیب نگذاشته است.

* شما همان موقع ادعا کردید مطالب این کتاب واقعی نیست و مدعی بودید آن را به رهبری نشان داده­اید و ایشان گفته بودند شما که فرمانده جنگ هستید از زبان خودتان اتفاقات را بازگو کنید. اما در این مدت همچنان شاهد پاسخ به بسیاری از ابهامات در خصوص فرماندهی دفاع مقدس از سوی شما نبودیم.

بعد از انکه مقام معظم رهبری فرمودند شما دفاع کنید دیگر هیچ سوالی نیست که شخصی بپرسد و من آن را بدون پاسخ بگذارم. از جمله اینکه همین بحث پایان جنگ را هم من مفصل کتبی کردم. چون بعضی از حرف هایی که شفاهی گفته می شود به لحاظ استنادات تاریخی اعتبار لازم را ندارد. من در رابطه با مسئله پایان جنگ مکتوب گفتم و روزنامه جوان هم چاپ کرد. از همان شما می توانید استفاده کنید چون کتبی هست و کاملاً توضیح دادم که چطور بوده است.

*به غیر از موضوع پایان جنگ برخی نکات خاص دیگری هم در خصوص عملکرد شما در دفاع مقدس مطرح است. مثلا این­که در قضیه بازپس گیری فاو شما با علم به اینکه عراق قصد حمله دارد در تاریخ 28 فروردین 67 یک همایش غیرضروری در کرمانشاه ترتیب داده­اید و فرماندهان سپاه به آنجا فراخوانده شدند و این باعث شد عراق بتواند از این خلاء استفاده کند و بدون دردسر در فاو پیش­روی کند. چنین ابهامی مطرح هست و در جایی ندیدم که شما به آن پاسخ دهید.

این بحث را برای کربلای4 هم می گویند. معمولا هیچ شکستی نیست که این حرف را نزنند. بالاخره همه عملیات های جنگ ها که موفق نیست. هیچ جنگی در دنیا نداریم که پیروز شده باشد ولی یک یا دو عملیات در آن شکست نخورده باشد. مثل جنگ های پیامبر اکرم (ص). بالاخره ایشان که پیامبر خدا بوده است! اسلام پیروز شد و سرزمین عربستان را گرفت، ولی آیا می­توانیم بگوییم هیچ عملیاتی  نبوده که پیامبر اکرم (ص) شکست نخورده باشد؟ جنگ احد و جنگ های دیگر بوده ولی در جنگ یک عملیات و دو عملیات مهم نیست؛ برآیند عملیات­ها مهم است. اینکه هر جا ایران شکست خورده است عده ای بیایند دست بگذارند که فرماندهان آگاهانه در اینجا شکست خوردند پس درباره پیروزی­ها چه می گویند که همین فرماندهان به دست آوردند؟ در حقیقت این حرف برای محکومیت فرماندهان است نه برای تحقیق در وقایع و حوادث جنگ. این حرف که می گویند اینها مطلع بودند که عراق می خواهد همین فردا به فاو حمله کند کاملاً خلاف است. در عملیات کربلای4 یکی از دلایلی که من گفتم باید الان بلافاصله کربلای5 را انجام دهیم همین بوده است که آنجا تحلیل این بود که اگر ما کربلای5 را انجام ندهیم و عراق فرصت پیدا کند، به فاو که مهمترین نقطه در دست ماست حمله می کند. اینکه انسان بیاید و پیش بینی کند که ممکن است در آینده به فاو حمله کنند با اینکه اطلاع دقیق داشته باشد که مثلا همین فردا می خواهد به فاو حمله کند، دو بحث مجزاست. آن اولی را برای پیش بینی و پیشگیری می گویند این دومی را برای حضور در صحنه می گویند که انسان پشت تیربار برود و خودش را برای پدافند کردن آماده کند. بنابراین به طور کلی این که معلوم بود در اواخر جنگ عراق می خواست برای حمله کردن به ما آماده شود حرف درستی است، اما علت اینکه ما کربلای پنج و والفجر ده را انجام دادیم برای حفظ فاو بوده است. چون برای ما ثابت شده بود که بدون آفند کردن نمی توانیم فاو را حفظ کنیم.

یعنی اگر تمام نیروهای ما برای والفجر10و کربلای5 به حلبچه نمی رفت و همه به فاو می رفتیم و منتظر حمله عراق می ماندیم، صد درصد عراق فاو را می گرفت. تنها راهی که ما به نتیجه رسیده بودیم که عراق را بازبداریم این بود که فرصت حمله کردن به او ندهیم. مطمئن بودیم که اگر عراق فرصت پیدا کند، به ما حمله می کند. چون برتری قوای او مشخص بود. برتری ما هیچ وقت در دفاع و پدافند نبوده است. همیشه در مشت زدن بود. اگر می­ماندیم که مشت بخوریم، خورده بودیم و به همین دلایل وقتی دیدیم کربلای4 موفق نشد بلافاصله آن را به یک فریب تبدیل کردیم و همان­جا کربلای5 را انجام دادیم و یک سال حمله ارتش عراق به فاو عقب افتاد. گفتیم حالا باید چه کار کنیم؟ نه در شلمچه، نه در منطقه عملیاتی خیبر می توانستیم وارد عمل شویم بهترین راه را این دیدم که یک عملیات موفق انجام دهیم تا قوای صدام را دوباره برای یک­سال دیگر درگیر کنیم. اگر دولت به جنگ کمک می­کرد و امکانات لازم را به ما می داد و می­توانستیم قوای­مان را بیشتر کنیم، قطعا از این معادله خارج می شدیم منتهی دیگر در اواخر جنگ ما باید با حمله کردن حتی آن نقاطی را هم که در دستمان بود را حفظ می کردیم.

* همان­طور که اشاره کردید این بحث هم مطرح است که شما قبل از عملیات کربلای4 اطلاع داشتید که عملیات لو رفته اما با این وجود دستور عملیات دادید.

البته اگر مطمئن بودیم که عملیات کاملا لو رفته بازهم درانجا برای شناسایی بارزم وپیدا کردن نقاط ضعف عراق با نیروی کمتری حمله می کردیم لذا تنها چند ساعت پس ازشروع عملیات که متوجه شدیم عملیات لو رفته ونقاط ضعف دشمن را هم شناسایی کردیم عملیات را متوقف وانرا تبدیل به یک رودست بزرگی کردیم . در این خصوص چند ادعا مطرح شده است. یکی این­که گفتند ایران در این جنگ 12000 هزار شهید داده است، در صورتی که شهدای ما زیر 1200 نفر هستند. دوم اینکه ما در این عملیات یک پنجم قوای مان را بیشتر وارد عمل نکردیم. سوم اینکه ما در این جنگ بیش از شش هفت ساعت نجنگیدیم و قطع درگیری دادیم در حالی که در عملیات های بزرگ ما بالای بیست روز می جنگیدیم. همه اینها بیانگر این است که این عملیات اصلی ما نبودو البته ما برای انجام عملیات اصلی رفتیم ولی به محض اینکه فهمیدیم غافلگیری وجود ندارد، دستور قطع درگیری دادیم و این عملیات به ظاهر شکست خورده را تبدیل به یک فریب کردیم. یک رودست به عراق زدیم و به عراق وانمود کردیم که عملیات سالیانه ما همین بوده است. شروع کردیم به تبلیغات کردن و او باور کرد که ایران عملیات سالانه دیگری ندارد و فقط همین بوده است. نیروها را به سمت اهواز بردیم. 12 روز بعد، در همان نقطه کربلای5 را انجام دادیم. ولی هیچ وقت فکر نمی کردیم عده ای از نیروهای ایرانی و روشنفکران ایرانی هم فریب بخورند! ما فکر کردیم سر عراق کلاه گذاشتیم، ولی معلوم شد بعضی ها هم در داخل کشور ما هستند که این­ها هم فریب خوردند و باورشان شده که عملیات اصلی سالانه ما همان کربلای4 بوده که به آن صورت انجام شده است.

*یکی دیگر از ابهامات مطرح در خصوص اسارت حاج احمد متوسلیان است که گفته می شود علی رغم اینکه جانشین متوسلیان در سوریه (آقای کوچک محسنی) در عملیاتی توانسته بودند تعدادی از فالانژهای لبنانی را اسیر کنند و می­خواستند آن­ها را با اسرای ایرانی مبادله کنند، اما شما دستور بازگشت آن­ها را می­دهید و آقای شمخانی شخصا به آنجا می روند و می گویند لازم نیست این اتفاق بیفتد. آیا چنین چیزی وجود داشته است؟

این هم جزء همین شایعات و دروغ هایی است که ساختند. ما اگر می دانستیم احمد در کدام نقطه چه در لبنان و چه در فلسطین است حتماً نیرو می فرستادیم و ایشان را می آوردیم ولو شده با عملیات این کار را می کردیم. اصلاً چنین چیزی نبوده است.

*مجموعاً گفته می شود در اواخر جنگ آقای محسن رضایی به سمت استراتژی صلح شرافتمندانه آقای هاشمی معتقد شده بودند و در استراتژی آفندی عقب نشینی داشتند و برای همین جنگ را به سمت جبهه های شمال غرب کشاندند که برای فضای جبهه جنوب رمقی نماند.

برای اثبات دروغ بودن این ادعا نقل نامه امام در خصوص جنگ کافی است. در این نامه حضرت امام (ره) نوشته اند به نقل از جانشین فرماندهی تنها کسی که معتقد به ادامه جنگ است آقای محسن رضایی است. من تا آخر معتقد بودم که کشور به کمک ما بیاید و ما مسئله عراق را با دست خودمان حل کنیم

*در خصوص نامه ای که شما درباره تجهیزات مورد نیاز برای جنگ نوشته بودید و امام در نامه پذیرش قطع­نامه به آن استناد می کنند و آقای هاشمی چندسال پیش آن را منتشر کرد، ایشان می­گویند شما نامه را با علم به این که قرار است به امام داده شود نوشتید، اما گویا شما از این که آقای هاشمی می­خواهند آن را به امام برسانند مطلع نبودید و ایشان از شما صرفا خواسته بودند که تجهیزاتی را که در جبهه ها نیاز دارید برای ایشان بنویسید تا تهیه شود و نه به منظور اصرار بر پذیرش قطع­نامه؟

بله. آن هم نه فقط تجهیزات برای سقوط صدام، بلکه برای بیرون کردن آمریکا از خلیج فارس همه را لیست کردیم. چون آن زمان مطمئن بودیم که اگر خیز برداریم و به سمت بغداد برویم، آمریکایی­ها وارد جنگ با ما بصورت مستقیم می شوند. لذا گفتیم حالا که می خواهیم به سمت بغداد برویم این­طور نباشد که از پشت سر ضربه بخوریم و قدرت دفاع در مقابل آمریکا نداشته باشیم. آن تجهیزات در نامه اولا برای سقوط صدام و ثانیا برای بیرون کردن آمریکا از خلیج فارس بود که آن تجهیزات را تقاضا کرده بودیم و بعدا توسط آقای هاشمی به اطلاع حضرت امام رسید. با توجه به این شبهاتی که مطرح می­شود، من برای اینکه ملت ایران ارادت و اعتقاد حضرت امام(ره) را نسبت به فرماندهان جنگ مخصوصاً فرماندهان سپاه و دیدگاه­شان را در این زمینه بدانند انشاءالله یک نامه دیگر از امام(ره) را که تقریبا دو ماه بعد از پذیرش قطع­نامه در پاسخ به نامه من برای فرماندهان نوشتند را در ایام سالگرد پذیرش قطعنامه 598 برای اولین بار منتشر می کنم که یکی از بی نظیر ترین احساسات باطنی امام نسبت به مدیران کشور را می شود در آن نامه دید.

منبع : نشریه دانشجویی "57"
لینک کوتاه
ارسال به تلگرام
بازید از صفحه اول ارسال به دوستان نسخه چاپی
گزارش خطا
0
وب گردی
کدام بسته اینترنتی بهتر است؟!

کدام بسته اینترنتی بهتر است؟!

کریم باقری باید میان تیم‌ملی و پرسپولیس یکی را انتخاب کند

کریم باقری باید میان تیم‌ملی و پرسپولیس یکی را انتخاب کند

انتقام از دختر پولدار بعد از شنیدن پاسخ منفی در خواستگاری

انتقام از دختر پولدار بعد از شنیدن پاسخ منفی در خواستگاری

تام کروز در جشنواره کن غافل‌گیر شد

تام کروز در جشنواره کن غافل‌گیر شد

ادعای عجیب شهردار مادرید درباره امباپه

ادعای عجیب شهردار مادرید درباره امباپه

ماجرای درگیری پیشکسوت پرسپولیس با تتلو!

ماجرای درگیری پیشکسوت پرسپولیس با تتلو!

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۱۲۴
غیر قابل انتشار: ۲۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
13
245
پاسخ
خسته نباشی !
منم اگه جلوم صدام بود 50 میلیون رای میاوردم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
8
169
پاسخ
اگر استالین در انتخابات روبروتون بود چندتا رای می آوردین؟
سام
|
United States
|
۱۶:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
3
126
پاسخ
این حرفتان خودزنی سیاسی که شاید حقیقت را نیز بیان میکند معلوم است که اگر این دو بودند پیروز بودید
هنر این است که با افرادی که سرشان به تنشان می ارزد رقابت کنید و برنده باشید...
بازگشتتان به سپاه بسیار عاقلانه به نظر می رسد..تبریک!
صمد آغا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
4
113
پاسخ
من هم بودم 30 تا که هیچ در مقابل اینها چهل میلیون رای میاوردم
iهومن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
140
37
پاسخ
همیشه به آقا محسن اعتماد داشته ام.یاعلی مدد
iهومن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
119
26
پاسخ
همیشه به آقا محسن اعتماد داشته ام.یاعلی مدد
نادر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
9
100
پاسخ
شاید هرانسان معمولی هم جلوی صدام و مسعود رجبی بود حتما 30 میلیون رای میاورد
ذوالقدر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
6
73
پاسخ
من هم اگر در انتخابات با صدام یا رجبی رقابت می کردم سی میلیون رای می آوردم، این که هنر نیست آقای رضایی!
ناشناس
|
Netherlands
|
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
20
26
پاسخ
جالب بود و خواندنی
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
6
70
پاسخ
سردار ازشما بعیده . اگر این منفورین که نام بردید رقیب انتخاباتی آتقی هم بودند آتقی بالاتر از ۳۰ میلیون رای میآورد . به شما ارادت زیادی دارم که فرمانده ام دردفاع مقدس بودید . ولی کاراکتر ریاست جمهوری در شما نمیبینم . بگذارید حاج محسن توی ذهن ما همون حاج محسن باقی بمونه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
88
30
پاسخ
مرد اخلاق انتخابات ایران
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
1
75
پاسخ
جلو صدام یا مسعود رجوی که ... هم بزارن بالای ۵۰ میلیون رای میاره، اینکه آقا محسن ۳۰ میلیون میاره باید بررسی بشه چرا
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
7
87
پاسخ
ایشون هنوز تو فکر انتخاباته
محمود
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
7
101
پاسخ
غیب فرمودی!
هر ایرانی جلوی رجوی قرار گیرد 70 میلیون رای میاورد
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
رپورتاژ / تریبون 2
تصاویر
۱/۴
۱/۴
تصاویر: آیین سنتی گل غلتان

تصاویر: آیین سنتی گل غلتان

۲/۴
تصاویر: تشییع پیکر عثمان محمدپرست

تصاویر: تشییع پیکر عثمان محمدپرست

۳/۴
تصاویر: والیبال قهرمانی باشگاه‌های آسیا؛ پیکان تهران ۳ - سانتوری سانبردز ۲

تصاویر: والیبال قهرمانی باشگاه‌های آسیا؛ پیکان تهران ۳ - سانتوری سانبردز ۲

۴/۴
تصاویر: حاشیه‌های بازی تراکتور سازی و پرسپولیس

تصاویر: حاشیه‌های بازی تراکتور سازی و پرسپولیس

رپورتاژ / تریبون 2
ببینید!

ویدیو / خفتگیری دو مرد از یک زن در شهریار

ویدیو / فرهاد مجیدی، در واکنش به سوال خبرنگار: وقاحت تا چه حد؟ / عکس کاپیتان تیم من را حذف می‌کنید

ویدیو / دوتار نوازی عثمان محمدپرست و آواز شجریان

ویدیو / ایمنی در مقابل کرونا قابل اندازه‌گیری‌ست؟ + زیرنویس فارسی

ویدیو / طوفان شن برج خلیفه را در برگرفت

ویدیو / سخنرانی زلنسکی در جشنواره کن؛ دیکتاتورها در حال مرگ هستند ما باید پیروز شویم

ویدیو / جلوگیری طالبان از ورود دختران روسری رنگی به دانشگاه!

آرشیو
رپورتاژ / تریبون 2
پربازدیدها
روز هفته ماه سال

متین بالسینی، پدیده شنا هم از ایران رفت / ورزشکاری که زیر پرچم پناهجویان می‌رود

واکنش امام جمعه کرج به ماجرای شکایت و حبس ۶ ماهه: دستگاه قضا با صلابت مسیر خود را طی کند؛ من دخالتی نمی‌کنم

جزئیات حادثه خودرو تجهیزات نظامی / معاون استاندار تهران: احتمال خرابکاری منتفی است

حمله هوایی گسترده اسرائیل به جنوب دمشق

سریال قربانیان «هوتک» تمامی ندارد/ دختر بچه ۱۱ ساله به عنوان ششمین قربانی هفته اخیر جان باخت

قیمت کالاهای یارانه‌ای ایران در بازار افغانستان دو برابر شد

رئیسی: قرار است تصمیم‌های سختی بگیریم؛ شاید برخی موافق نباشند / دنبال عبرت‌ گرفتن از گذشته هستیم تا آینده را ترسیم کنیم / در سفرهای مختلف دیدم که کارخانه‌ها به انبار سیب‌زمینی و پیاز تبدیل شده

مشوق جدید دولت برای فرزندآوری بازنشستگان! / در صورت ثبت تاریخ ازدواج و تولد فرزند در سال ۱۴۰۱ حق عائله‌مندی دو برابر می‌شود

فرمانده سپاه: قطعاً خداوند و امام زمان (عج) بر سرود سلام فرمانده نظر داشته است / این سرود در تاریخ کشور ماندگار خواهد شد

منابع اسرائیلی: برای اولین بار در حملات هوایی تل آویو علیه سوریه، سامانه روسیه به سوی جنگنده‌های اسرائیلی شلیک کردند

تمامی مدارس، دانشگاه‌ها و ادارات استان تهران فردا تعطیل شد

معیار دهک بندی‌ها؛ از درآمد فرزندان گرفته تا خودرو، سود‌های بانکی و گردش مالی

ویدیو / چرا ارتش روسیه ضعیف از آب درآمد؟ + زیرنویس فارسی

تصاویر: گروگانگیری در ایلام

امضا برای اخراج امبر هرد از فیلم پرفروشش به رقم باورنکردنی رسید

فرزند بریتنی اسپرز و سام اصغری سقط شد

قیمت جدید نان‌های صنعتی بعد از آزاد شدن آرد؛ نان باگت معمولی ۱۰ هزارتومان شد

خداحافظی سحر قریشی از سینما / اعلام رسمی ازدواج با امیر تتلو

هتل شهر با دستور دادستان تهران تخلیه شد

روز‌های پر استرسی که همچنان ادامه دارد/ اردیبهشت ۱۴۰۱ با فیش‌های ۱۴۰۰ مستمری تامین اجتماعی!

فرمانده سپاه: قطعاً خداوند و امام زمان (عج) بر سرود سلام فرمانده نظر داشته است / این سرود در تاریخ کشور ماندگار خواهد شد

منابع اسرائیلی: برای اولین بار در حملات هوایی تل آویو علیه سوریه، سامانه روسیه به سوی جنگنده‌های اسرائیلی شلیک کردند

تمامی مدارس، دانشگاه‌ها و ادارات استان تهران فردا تعطیل شد

معیار دهک بندی‌ها؛ از درآمد فرزندان گرفته تا خودرو، سود‌های بانکی و گردش مالی

زمان بازی های تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جام جهانی

ویدیو / این حیوان عجیب الخلقه در عراق، شیر منقرض شده آشوری است؟

سازمان جهانی بهداشت: قرنطینه امیکرون ۵ روز نیست

معاوضه شماره موبایل با آپارتمان لوکس / قیمت شماره‌های رند به ۵۰ میلیارد تومان رسید

تماشا کنید: خداحافظی ایران با ارس؟ / پروژه «داپ» ترکیه چگونه در سکوت منابع آبی ایران را خشک می کند؟

سیلی «ویل اسمیت» به صورت مجری اسکار به خاطر شوخی با همسرش / تصویر واکنش حاضران در سالن / گریه و عذرخواهی اسمیت پس از دریافت جایزه: عشق موجب می‌شود کارهای دیوانه‌واری انجام دهیم؛ وقتی در اوج هستی، شیطان دقیقا همان موقع سراغت می‌آید +عکس و ویدیو

درگذشت ناگهانی بازیگر مشهور سینمای ایران/ علت فوت به روایت خبرگزاری قوه قضاییه: خودکشی

شرط تحویل آپارتمان ۱۵۰ متری در نیاوران به رضا رویگری / مجری صداوسیما: مالک منزل گفته خانه را با چند پرستار آماده کرده‌ام؛ فقط رضا باید تنها بیاید / وقتش رسیده بگویم که چقدر به رضا ظلم شده / او مدت‌هاست که در روابط‌ش دچار مشکل شده / مو‌های رضا به طرز عجیبی سوزانده شده بود؛ به گریمور گفتم جوری درست کن که فکر کند مو دارد

رپورتاژ / تریبون 2
خواندنی ها
ثبت رکورد گران‌ترین خودرو؛ مرسدس مدل ۱۹۵۵ حدود ۱۴۳ میلیون دلار فروخته شد

ثبت رکورد گران‌ترین خودرو؛ مرسدس مدل ۱۹۵۵ حدود ۱۴۳ میلیون دلار فروخته شد

اپل هدست واقعیت ترکیبی خود را برای اعضای هیئت مدیره به نمایش گذاشت

اپل هدست واقعیت ترکیبی خود را برای اعضای هیئت مدیره به نمایش گذاشت

قلدری تیک‌تاک، رییس داوران جشنواره کن را مجبور به استعفا کرد

قلدری تیک‌تاک، رییس داوران جشنواره کن را مجبور به استعفا کرد

ساخت "متاورس" اختصاصی توسط ارتش آمریکا

ساخت "متاورس" اختصاصی توسط ارتش آمریکا

رپورتاژ / تریبون 2
آخرین اخبار مهمترین عناوین روز

حمله ترکیه به سلیمانیه‌ عراق ۵ کشته بر جای گذاشت

وزیر کار: میزان مستمری بازنشستگان۷۰ درصد حقوق کارکنان فعلی دولت است

دوستان هنوز فکر می‌کنند که می‌توان به قیمت‌ها دستور داد / با افزایش قیمت یک کالا، به همان نسبت باید انتظار افزایش قیمت کالاهای مرتبط، مکمل و جانشین را داشت/ وعده‌های مختلف انتظارات مردم را درهم ریخته است

صدور قرار دستور موقت برای تراکتور/ محرومیت تماشاگران تبریزی

محل نگهداری توله‌ها کوچک و غیراستاندارد بود/ از متخصصان دامپزشکی خوبی برای توله یوزهای «ایران» استفاده نشد/ به تازگی دامپزشکی را از اندونزی آورده‌اند ولی خیلی دیر شده / عدم هماهنگی لازم بین محیط زیست و دامپزشکی، خود محل شائبه است

"پلن B" کره جنوبی و آمریکا برای کره شمالی

تورم اجاره بهای مسکن در فروردین ۱۴۰۱ به ۵۰ درصد رسید

رئیس سازمان خصوصی سازی: شش دهک امسال صاحب سهام عدالت می‌شوند

افزایش قیمت گوشت گوساله به ۲۵۰ هزار تومان

افزایش قیمت گوشت گوساله به ۲۵۰ هزار تومان

تورم اجاره بهای مسکن در فروردین ۱۴۰۱ به ۵۰ درصد رسید

دامپزشک معتمد محیط زیست: توله یوز سوم در «مهمانسرای مدیران» نگهداری‌ می‌شود

قیمت لیر ترکیه، امروز ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

آخرین آمار کرونا در ایران، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ / مبتلایان روزانه به کمتر از ۲۰۰ نفر رسید/ ۹ تن دیگر جان باختند

قیمت طلا و سکه، امروز ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱

قیمت سکه پارسیان، امروز ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱

قیمت دلار در صرافی‌های بانکی، امروز ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱

وضعیت جاده‌ها و راه ها، امروز ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ / بارش باران در برخی جاده‌های ۴ استان شمالی/ وزش باد و گرد و خاک در برخی مسیر‌های ۴ استان غربی

کیهان: اصلاح‌طلبان می‌خواهند «شغال برجام» را در خم رنگرزی فرو و به جای «طاووس علیین» به مردم قالب کنند / این شغال دیگر پشمی ندارد / چه کشکی چه پشمی؟

روسیه صادرات گاز به فنلاند را متوقف کرد

ایلان ماسک هم به آزار جنسی به یک مهماندار هواپیما متهم شد/ ماسک: کاملاً دروغ است؛ این اتهام، واکنش دشمنان، به تلاش من برای دستیابی به توییتر است

وضعیت آب و هوا، امروز ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ / نفوذ گرد و غبار به غرب کشور و آلودگی هوا

روسیه در واکنش به عضویت احتمالی فنلاند و سوئد در ناتو: ۱۲ پایگاه نظامی جدید در مرزهای غربی خود ایجاد می‌کنیم

۱۲ شهر خوزستان، درگیر گرد و غبار

نوجوان فلسطینی در شهر جنین به ضرب ۱۱ گلوله نظامیان اسرائیل به شهادت رسید

چادرخوابی همراهان بیماران بیمارستان کودکان تهران

روسیه: «ماریوپل» را به طور کامل گرفتیم

سازمان ملل: ۱۸ میلیون نفر در منطقه ساحل آفریقا در آستانه گرسنگی قرار دارند

روسیه به زودی پایان عملیات آزادی جمهوری خلق لوهانسک را اعلام می‌کند

خزعلی، معاون رییس جمهور: زنان با مدیریت صحیح مخارج خانواده به پیشبرد مردمی کردن یارانه‌ها کمک کنند

روسیه به دنبال به خدمت گرفتن شهروندان بالای ۴۰ سال در ارتش است

یدیعوت‌‎‎احارونوت: احتمال تعویق سفر بایدن به اسرائیل به علت اوضاع امنیتی و بحران داخلی

رئیسی: برای اصلاحات اقتصادی مصمم هستیم / باید قدرت خرید را بالا ببریم تا فقر مطلق کاهش پیدا کند / آینده را بسیار روشن می‌بینم

دبیر ستاد کشوری امر به معروف: درخواست چهار هزار میلیارد ریال بودجه برای سال ۱۴۰۱ داشتیم

مسکو: هر کاری که ممکن است برای اطمینان از نتیجه مثبت مذاکرات وین انجام می‌دهیم

جزئیات حادثه خودرو تجهیزات نظامی / معاون استاندار تهران: احتمال خرابکاری منتفی است

کاهش وابستگی برلین به گاز روسیه؛ قطر از اوایل ۲۰۲۴ گاز به آلمان صادر می‌کند

مشوق جدید دولت برای فرزندآوری بازنشستگان! / در صورت ثبت تاریخ ازدواج و تولد فرزند در سال ۱۴۰۱ حق عائله‌مندی دو برابر می‌شود

آرشیو
رپورتاژ / تریبون 2
وبگردی

انتقام از دختر پولدار بعد از شنیدن پاسخ منفی در خواستگاری

کریم باقری باید میان تیم‌ملی و پرسپولیس یکی را انتخاب کند

تام کروز در جشنواره کن غافل‌گیر شد

ادعای عجیب شهردار مادرید درباره امباپه

تایید نام ۱۵ ورزشکار ایرانی برای دریافت بورسیه از IOC

خوش‌آمدگویی باشگاه پرتغالی به بازیکن سابق پرسپولیس

منتظر حضور ایتالیا در جام‌جهانی نباشید

محرومیت روسیه و بلاروس از حضور در جام جهانی بسکتبال

نقدی دیگر بر برنامه تلویزیونی«زندگی پس از زندگی»/ تجربیات پس از مرگ چقدر اعتبار دارد؟

اکبر صوتی درگذشت

  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • گردشگری
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"
کد خبر: ۲۱۳۸۵۰
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۱۵ - ۱۶ تير ۱۳۹۴
صفحه نخست >> سیاست
پ

رضایی: اگر صدام یا مسعود رجوی در انتخابات روبه‌روی من بودند بیش از ۳۰ میلیون رای می‌آوردم

این هایی که جلوی من (در انتخابات) بودند هیچگاه حس رقابت را در من تحریک نکردند که بخواهم هیجانی و انتخاباتی صحبت کنم. روحیه این را هم نداشتم که تصنعی حرف بزنم. هیچ گاه حاضر نبودم ارزش های پاسداری خودم را زیر پا بگذارم که بخواهم رای بیاورم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محسن رضایی در مصاحبه ای به سوالات زیادی که طی این سال ها حول وی در رسانه های نتشر شده است، پاسخ میدهد.

به گزارش انتخاب ؛ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: اگر صدام حسین یا مسعود رجوی در انتخابات روبه­روی من بودند شاید بیش از سی میلیون میلیون رای می آوردم ولی این هایی که جلوی من بودند هیچگاه حس رقابت را در من تحریک نکردند که بخواهم هیجانی و انتخاباتی صحبت کنم. روحیه این را هم نداشتم که تصنعی حرف بزنم. هیچ گاه حاضر نبودم ارزش های پاسداری خودم را زیر پا بگذارم که بخواهم رای بیاورم.

در ادامه این مصاحبه را می خوانید:

*لباس سبز آقای محسن رضایی برای ما جوانان خیلی جذاب به نظر می­رسد. خود آقای محسن رضایی بازگشت به این لباس را چگونه می بینید و برای خودش چه حسی را تداعی می کند؟

هر فردی دو شناسنامه دارد که یک شناسنامه فردی و یک شناسنامه هویتی است. شناسنامه شخصی آدم ها این است که کجا متولد شده، اهل کدام شهر هستند و پدر و مادرش چه کسی است تاریخ تولدش چطور است. شناسنامه هویتی شناسنامه معنوی-فرهنگی فرد را شکل می دهد که این فرد از چه حزب و گروهی است و اعتقاداتش چیست. همه آدم ها دو شناسنامه ای هستند. شناسنامه دوم من همین لباس سپاه و پاسداری است چون هویت من با این لباس قابل تعریف و بیان است و از زمانی که خودم را شناختم این حس پاسداری از اسلام و انقلاب در وجودم شکل گرفت. در همان دوران دبیرستان هم که برای پیروزی انقلاب مبارزه می کردم ساواک من را دستگیر کرد درسن 18-19 ساله و جوان ترین زندانی رژیم شاه بودم و شعار من هم الله اکبر و اسلام و پیروی از امام (ره) بود. در حقیقت هویت سیاسی و فرهنگی من با دفاع از پاسداری از اسلام و انقلاب شکل گرفت. طبیعی بود که من هیچ وقت این لباس را به هیچ چیز دیگری ترجیح نخواهم داد و افتخار زندگی من است  زندگی من با ان معنا پیدا می کند و هویت خودم را در این لباس سبز می بینم

*اگر بخواهیم مقایسه ای بین دو برهه زندگی شما داشته باشیم؛ دوره خدمت­تان در سپاه و فعالیت در عرصه سیاست را  چگونه ارزیابی می کنید؟

هدف من حضور در صحنه مقاومت و دفع خطر بوده است حالا چه شهید شویم، چه پیروز شویم. من اگر در صحنه جنگ مثل برادران دیگرم توفیق شهادت را پیدا می کردم شاید در ادامه فرماندهی عملیات ها و پیروزی­های بعدی حضور نداشتم. درشانزده سال فرماندهی سپاه بزرگترین ارتش منطقه را شکل دادیم وبه تعبیر رهبر انقلاب چشم ناظران بین المللی خیره ماند ودهها استراتژیست نظامی تربیت شد وتمامی سرزمینهای اشغالی کشورمان ازاد گردید.

هرجا خطر برای کشورم ومردم واسلام بوده درانجا حاضر شده ام ومعنای پاسداری هم همین است. دقیقا به همین دلیل، وظیفه ام این بود به خاطر احساس خطری که از محاصره اقتصاد کشورم می کردم بعد از جنگ از سپاه بیرون بیایم. با همان هدف و آرمان سپاه از سپاه بیرون آمدم، آن هم با امضاء و توافق رهبر انقلاب. البته تا دو سه سال اول من هم­چنان پاسدار بودم، کما اینکه مقام معظم رهبری با عنوان سرلشگری من را برای دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند. منتهی چون در شرایط انتخابات ما باید قانون را رعایت می کردیم، ناچار شدیم برای شرکت در انتخابات و برای حفظ و رعایت قانون مخصوصاً در بحث مجلس شورای اسلامی لباس را از تن بیرون بیاوریم وگرنه اگر قانون راه می داد با همان لباس در انتخابات شرکت می کردیم.

آن خطری که باعث شد من به جمع بندی برسم که باید به عرصه سیاست وارد شوم همین تحریم های اقتصادی بود. برخی ممکن است بگویند ایشان دارد توجیه می کند. انسان برای حرفش باید سند داشته باشد دیگر! چون که تحریم اقتصادی در سال های اخیر تشدید شد و آن موقع که من از سپاه بیرون آمدم که تحریم اقتصادی به این صورت نبود. اما اگر کسی می خواهد بداند واقعا انگیزه من این بوده است، باید به خاطرات شهید باقری مراجعه کند.

یکی از اسناد شهید حسن باقری این است که در بهمن 1360 که هنوز هم عملیات فتح المبین انجام نشده می گوید برادر محسن در عملیات فتح المبین برای ما فرماندهان صحبت کرد و گفت ما در این جنگ پیروز می شویم و آمریکا چیزی به دست نمی آورد ولی بعد از جنگ آمریکا ایران را محاصره اقتصادی می کند و بعد هم به جای اسرائیل، اعراب را روبروی ما قرار می دهند. به محض اینکه جنگ تمام شد ما قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) را در سپاه تاسیس کردیم. برای همین بود که می خواستیم از خطرات آینده جلوگیری کنیم. اما به نقطه ای رسیدم که احساس کردم دیگر در سپاه نمی توانم جلوی آن خطر را بگیرم و باید بدون اینکه از لباس پاسداری خارج شوم از سپاه بیرون بیایم. بعد  که در عمل وادار شدم  به خاطر شرکت در انتخابات و رعایت ضوابط و مقررات کشور -که ما پاسدارها باید بیش از همه خودمان را به آن مقید بدانیم-  ناچار شدم این لباس را از تن بیرون بیاورم. پس در حقیقت من برای یک خطری از سپاه بیرون آمدم، آن هم با اجازه آقا.

*البته گفته می­شود رهبری در ابتدا با خروج شما از سپاه موافقت نکردند

این حرف درستی نیست. من سه سال بود که از خدمت ایشان تقاضا کرده بودم. ایشان فرموده بودند صبر کن، من خودم شما را خبر می کنم. بعد از سه سال ایشان ما را خبر کردند گفتند حالا بیایید استدلال هایتان را برای من بگوئید، اگر قانع شدم موافقت می کنم و اگر قانع نشدم باید به عنوان فرمانده سپاه باشید. جلسه ما یک ساعت و چهل پنج دقیقه طول کشید بعد آقا فرمود الان ساعت چند است؟ تقریبا بیست دقیقه یا نیم ساعت هم از اذان گذشته بود. ایشان گفتند ما یک ساعت و چهل  پنج دقیقه با هم صحبت کردیم؛ الان من به شما می گویم که قانع شدم ولی یک شرط دارد. من خدمتشان گفتم چه شرطی؟ آقا فرمود اول ما کسی را جای شما پیدا کنیم بعد شما بروید. من ترسیدم این چیزی که آقا می گوید شاید 4-5 سال طول بکشد. گفتم آقا چقدر طول می کشد ایشان فرمود از دو هفته تا دو سال. گفتم من تابع جناب­عالی هستم. بعد که بیرون آمدیم مقام معظم رهبری گفتند حالا چون ممکن است بحث شما کمی پخش شده باشد همه فرماندهان را فردا شب یا پس فردا شب در اینجا جمع کنید تا برای برایشان صحبت بکنم. دو روز بعد مقام معظم رهبری همه فرماندهان را بعد از نماز مغرب در حیاط بیت جمع کردند و ایشان بالای پله ها، من سمت راست ایشان، آقای موحدی کرمانی هم سمت چپ ایشان و همه فرماندهان هم در پله های پائین نشسته بودند.

ایشان هم با لباس عادی خودمانی بودند. ایشان فرمودند که من همین الان هم اگر بخواهم برای سپاه فرمانده تعیین کنم آقا محسن را تعیین می کنم. ایشان از اول با من بوده الان هم هست در آینده هم خواهد بود. آقا آن­قدر محکم صحبت کرد که من شک کردم نکند در این چهل و هشت ساعت نظرش عوض شده باشد. بعد از جلسه گفتم آقا شما خیلی محکم صحبت کردید که من فرمانده هستم. دلیلش چه بود؟ آقا فرمودند بله؛ چون ما که نمی دانیم کی جانشین شما تعیین می شود من طوری صحبت کردم که این بچه ها آرامش پیدا کنند که یک وقت متزلزل نشوند. بعد گفتم شما اگر بگویید من در سپاه بمانم تا محاسنم سفید شود و با عصا هم به سپاه بیایم من خواهم ماند. با اینکه نظر من این بوده ولی شما تا هر مدت که بگویید تابع هستم و خواهم ماند. آقا فرمودند نه. چیزی که با شما صحبت کردیم، همان است و در همان چهارچوب جلو می  رویم که سه چهار ماه بعد آقای رحیم صفوی تعیین شد و من از سپاه بیرون آمدم. ولی عجیب است که رهبر انقلاب فرمودند که" ببینید اقا محسن ازاول با ما بوده والان هم هست وتازمانی که ماهستیم ایشان با ما هست.." امروز که یکبار دیگر لباس به تن کرده ام بیشتر به پیش بینی های اقا اعتقاد دارم.

*در زمینه ورود شما به دنیای سیاست، می­بینیم شما با وجود این که ظاهرا یک تیم مشاوره ای اقتصادی و برنامه­ریزی شده دارید. با این وجود علت اینکه در انتخابات­های اخیر موفقیت کسب نکردید چیست؟

دلیل آن این است که ما در چهارچوب ارزش های پاسداری عمل کردیم. اولاً دروغ نگفتیم و بعد هیجان سازی نکردیم و همه آن منطقی و با اعداد و ارقام و بحث های اقتصادی جلو می رفتیم. برای من اقتصاد مهم بود و اقتصاد را نقطه آسیب پذیر کشور می دیدم و  بیشتر تاکیدات من این بود. هیچگاه حس رقابت نسبت به این رقبا در من شکل نگرفت. اگر صدام حسین یا مسعود رجوی در انتخابات روبه­روی من بودند شاید بیش از سی میلیون میلیون رای می آوردم ولی این هایی که جلوی من بودند هیچگاه حس رقابت را در من تحریک نکردند که بخواهم هیجانی و انتخاباتی صحبت کنم. روحیه این را هم نداشتم که تصنعی حرف بزنم. هیچ گاه حاضر نبودم ارزش های پاسداری خودم را زیر پا بگذارم که بخواهم رای بیاورم.

*یعنی سخت است که کسی بخواهد در انتخابات جمهوری اسلامی پیروز شود اما دروغ و تزویر را به کار نبرد؟

دروغ و تزویر نمی گویم. ولیکن انتخابات متاسفانه در سراسر دنیا از جمله کشور ما به تحریک هیجانات و احساسات تبدیل شده است و این چیزی است که عقلانیت و تشخیص را تضعیف می کند کما اینکه تا الان هم ما دیدم که مردم پس از مدتی از کسانی که انتخاب می کنند رویگردان می شوند. اگر این انتخاب درستی بوده که بعدش نباید از آن افراد رویگردان شوند. این بیانگر این است که الان تبلیغات به یک صنعت و هنر تبدیل شده است و ما هیچ وقت نمی خواستیم وارد این چهارچوب ها شویم.

*در چند سال اخیر نسبت به فرماندهی شما نقد هایی مطرح شده و خصوصا پس از آن ­که کتابی توسط موسسه کیهان به نام «راز قطعنامه» منتشر شد که ادعاهایی در خصوص عملکرد شما در خصوص پایان جنگ مطرح می­کرد. شما همان زمان هم نسبت به این کتاب موضع گرفتید. آیا آقای غضنفری –پژوهشگر  و نویسنده کتاب- قبل از انتشار با شما در خصوص این ابهامات گفتگو کرده بودند؟

خیر، اصلا به من مراجعه نکردند و صحبت­های من را نشنیده بودند. به نظرم این کتاب در حقیقت می­خواسته با شخص دیگری تسویه حساب سیاسی کند و این وسط مرا هم از اتهاماتش بی­نصیب نگذاشته است.

* شما همان موقع ادعا کردید مطالب این کتاب واقعی نیست و مدعی بودید آن را به رهبری نشان داده­اید و ایشان گفته بودند شما که فرمانده جنگ هستید از زبان خودتان اتفاقات را بازگو کنید. اما در این مدت همچنان شاهد پاسخ به بسیاری از ابهامات در خصوص فرماندهی دفاع مقدس از سوی شما نبودیم.

بعد از انکه مقام معظم رهبری فرمودند شما دفاع کنید دیگر هیچ سوالی نیست که شخصی بپرسد و من آن را بدون پاسخ بگذارم. از جمله اینکه همین بحث پایان جنگ را هم من مفصل کتبی کردم. چون بعضی از حرف هایی که شفاهی گفته می شود به لحاظ استنادات تاریخی اعتبار لازم را ندارد. من در رابطه با مسئله پایان جنگ مکتوب گفتم و روزنامه جوان هم چاپ کرد. از همان شما می توانید استفاده کنید چون کتبی هست و کاملاً توضیح دادم که چطور بوده است.

*به غیر از موضوع پایان جنگ برخی نکات خاص دیگری هم در خصوص عملکرد شما در دفاع مقدس مطرح است. مثلا این­که در قضیه بازپس گیری فاو شما با علم به اینکه عراق قصد حمله دارد در تاریخ 28 فروردین 67 یک همایش غیرضروری در کرمانشاه ترتیب داده­اید و فرماندهان سپاه به آنجا فراخوانده شدند و این باعث شد عراق بتواند از این خلاء استفاده کند و بدون دردسر در فاو پیش­روی کند. چنین ابهامی مطرح هست و در جایی ندیدم که شما به آن پاسخ دهید.

این بحث را برای کربلای4 هم می گویند. معمولا هیچ شکستی نیست که این حرف را نزنند. بالاخره همه عملیات های جنگ ها که موفق نیست. هیچ جنگی در دنیا نداریم که پیروز شده باشد ولی یک یا دو عملیات در آن شکست نخورده باشد. مثل جنگ های پیامبر اکرم (ص). بالاخره ایشان که پیامبر خدا بوده است! اسلام پیروز شد و سرزمین عربستان را گرفت، ولی آیا می­توانیم بگوییم هیچ عملیاتی  نبوده که پیامبر اکرم (ص) شکست نخورده باشد؟ جنگ احد و جنگ های دیگر بوده ولی در جنگ یک عملیات و دو عملیات مهم نیست؛ برآیند عملیات­ها مهم است. اینکه هر جا ایران شکست خورده است عده ای بیایند دست بگذارند که فرماندهان آگاهانه در اینجا شکست خوردند پس درباره پیروزی­ها چه می گویند که همین فرماندهان به دست آوردند؟ در حقیقت این حرف برای محکومیت فرماندهان است نه برای تحقیق در وقایع و حوادث جنگ. این حرف که می گویند اینها مطلع بودند که عراق می خواهد همین فردا به فاو حمله کند کاملاً خلاف است. در عملیات کربلای4 یکی از دلایلی که من گفتم باید الان بلافاصله کربلای5 را انجام دهیم همین بوده است که آنجا تحلیل این بود که اگر ما کربلای5 را انجام ندهیم و عراق فرصت پیدا کند، به فاو که مهمترین نقطه در دست ماست حمله می کند. اینکه انسان بیاید و پیش بینی کند که ممکن است در آینده به فاو حمله کنند با اینکه اطلاع دقیق داشته باشد که مثلا همین فردا می خواهد به فاو حمله کند، دو بحث مجزاست. آن اولی را برای پیش بینی و پیشگیری می گویند این دومی را برای حضور در صحنه می گویند که انسان پشت تیربار برود و خودش را برای پدافند کردن آماده کند. بنابراین به طور کلی این که معلوم بود در اواخر جنگ عراق می خواست برای حمله کردن به ما آماده شود حرف درستی است، اما علت اینکه ما کربلای پنج و والفجر ده را انجام دادیم برای حفظ فاو بوده است. چون برای ما ثابت شده بود که بدون آفند کردن نمی توانیم فاو را حفظ کنیم.

یعنی اگر تمام نیروهای ما برای والفجر10و کربلای5 به حلبچه نمی رفت و همه به فاو می رفتیم و منتظر حمله عراق می ماندیم، صد درصد عراق فاو را می گرفت. تنها راهی که ما به نتیجه رسیده بودیم که عراق را بازبداریم این بود که فرصت حمله کردن به او ندهیم. مطمئن بودیم که اگر عراق فرصت پیدا کند، به ما حمله می کند. چون برتری قوای او مشخص بود. برتری ما هیچ وقت در دفاع و پدافند نبوده است. همیشه در مشت زدن بود. اگر می­ماندیم که مشت بخوریم، خورده بودیم و به همین دلایل وقتی دیدیم کربلای4 موفق نشد بلافاصله آن را به یک فریب تبدیل کردیم و همان­جا کربلای5 را انجام دادیم و یک سال حمله ارتش عراق به فاو عقب افتاد. گفتیم حالا باید چه کار کنیم؟ نه در شلمچه، نه در منطقه عملیاتی خیبر می توانستیم وارد عمل شویم بهترین راه را این دیدم که یک عملیات موفق انجام دهیم تا قوای صدام را دوباره برای یک­سال دیگر درگیر کنیم. اگر دولت به جنگ کمک می­کرد و امکانات لازم را به ما می داد و می­توانستیم قوای­مان را بیشتر کنیم، قطعا از این معادله خارج می شدیم منتهی دیگر در اواخر جنگ ما باید با حمله کردن حتی آن نقاطی را هم که در دستمان بود را حفظ می کردیم.

* همان­طور که اشاره کردید این بحث هم مطرح است که شما قبل از عملیات کربلای4 اطلاع داشتید که عملیات لو رفته اما با این وجود دستور عملیات دادید.

البته اگر مطمئن بودیم که عملیات کاملا لو رفته بازهم درانجا برای شناسایی بارزم وپیدا کردن نقاط ضعف عراق با نیروی کمتری حمله می کردیم لذا تنها چند ساعت پس ازشروع عملیات که متوجه شدیم عملیات لو رفته ونقاط ضعف دشمن را هم شناسایی کردیم عملیات را متوقف وانرا تبدیل به یک رودست بزرگی کردیم . در این خصوص چند ادعا مطرح شده است. یکی این­که گفتند ایران در این جنگ 12000 هزار شهید داده است، در صورتی که شهدای ما زیر 1200 نفر هستند. دوم اینکه ما در این عملیات یک پنجم قوای مان را بیشتر وارد عمل نکردیم. سوم اینکه ما در این جنگ بیش از شش هفت ساعت نجنگیدیم و قطع درگیری دادیم در حالی که در عملیات های بزرگ ما بالای بیست روز می جنگیدیم. همه اینها بیانگر این است که این عملیات اصلی ما نبودو البته ما برای انجام عملیات اصلی رفتیم ولی به محض اینکه فهمیدیم غافلگیری وجود ندارد، دستور قطع درگیری دادیم و این عملیات به ظاهر شکست خورده را تبدیل به یک فریب کردیم. یک رودست به عراق زدیم و به عراق وانمود کردیم که عملیات سالیانه ما همین بوده است. شروع کردیم به تبلیغات کردن و او باور کرد که ایران عملیات سالانه دیگری ندارد و فقط همین بوده است. نیروها را به سمت اهواز بردیم. 12 روز بعد، در همان نقطه کربلای5 را انجام دادیم. ولی هیچ وقت فکر نمی کردیم عده ای از نیروهای ایرانی و روشنفکران ایرانی هم فریب بخورند! ما فکر کردیم سر عراق کلاه گذاشتیم، ولی معلوم شد بعضی ها هم در داخل کشور ما هستند که این­ها هم فریب خوردند و باورشان شده که عملیات اصلی سالانه ما همان کربلای4 بوده که به آن صورت انجام شده است.

*یکی دیگر از ابهامات مطرح در خصوص اسارت حاج احمد متوسلیان است که گفته می شود علی رغم اینکه جانشین متوسلیان در سوریه (آقای کوچک محسنی) در عملیاتی توانسته بودند تعدادی از فالانژهای لبنانی را اسیر کنند و می­خواستند آن­ها را با اسرای ایرانی مبادله کنند، اما شما دستور بازگشت آن­ها را می­دهید و آقای شمخانی شخصا به آنجا می روند و می گویند لازم نیست این اتفاق بیفتد. آیا چنین چیزی وجود داشته است؟

این هم جزء همین شایعات و دروغ هایی است که ساختند. ما اگر می دانستیم احمد در کدام نقطه چه در لبنان و چه در فلسطین است حتماً نیرو می فرستادیم و ایشان را می آوردیم ولو شده با عملیات این کار را می کردیم. اصلاً چنین چیزی نبوده است.

*مجموعاً گفته می شود در اواخر جنگ آقای محسن رضایی به سمت استراتژی صلح شرافتمندانه آقای هاشمی معتقد شده بودند و در استراتژی آفندی عقب نشینی داشتند و برای همین جنگ را به سمت جبهه های شمال غرب کشاندند که برای فضای جبهه جنوب رمقی نماند.

برای اثبات دروغ بودن این ادعا نقل نامه امام در خصوص جنگ کافی است. در این نامه حضرت امام (ره) نوشته اند به نقل از جانشین فرماندهی تنها کسی که معتقد به ادامه جنگ است آقای محسن رضایی است. من تا آخر معتقد بودم که کشور به کمک ما بیاید و ما مسئله عراق را با دست خودمان حل کنیم

*در خصوص نامه ای که شما درباره تجهیزات مورد نیاز برای جنگ نوشته بودید و امام در نامه پذیرش قطع­نامه به آن استناد می کنند و آقای هاشمی چندسال پیش آن را منتشر کرد، ایشان می­گویند شما نامه را با علم به این که قرار است به امام داده شود نوشتید، اما گویا شما از این که آقای هاشمی می­خواهند آن را به امام برسانند مطلع نبودید و ایشان از شما صرفا خواسته بودند که تجهیزاتی را که در جبهه ها نیاز دارید برای ایشان بنویسید تا تهیه شود و نه به منظور اصرار بر پذیرش قطع­نامه؟

بله. آن هم نه فقط تجهیزات برای سقوط صدام، بلکه برای بیرون کردن آمریکا از خلیج فارس همه را لیست کردیم. چون آن زمان مطمئن بودیم که اگر خیز برداریم و به سمت بغداد برویم، آمریکایی­ها وارد جنگ با ما بصورت مستقیم می شوند. لذا گفتیم حالا که می خواهیم به سمت بغداد برویم این­طور نباشد که از پشت سر ضربه بخوریم و قدرت دفاع در مقابل آمریکا نداشته باشیم. آن تجهیزات در نامه اولا برای سقوط صدام و ثانیا برای بیرون کردن آمریکا از خلیج فارس بود که آن تجهیزات را تقاضا کرده بودیم و بعدا توسط آقای هاشمی به اطلاع حضرت امام رسید. با توجه به این شبهاتی که مطرح می­شود، من برای اینکه ملت ایران ارادت و اعتقاد حضرت امام(ره) را نسبت به فرماندهان جنگ مخصوصاً فرماندهان سپاه و دیدگاه­شان را در این زمینه بدانند انشاءالله یک نامه دیگر از امام(ره) را که تقریبا دو ماه بعد از پذیرش قطع­نامه در پاسخ به نامه من برای فرماندهان نوشتند را در ایام سالگرد پذیرش قطعنامه 598 برای اولین بار منتشر می کنم که یکی از بی نظیر ترین احساسات باطنی امام نسبت به مدیران کشور را می شود در آن نامه دید.

منبع : نشریه دانشجویی "57"
قران
ارسال به تلگرام
قران
قران
قران
قران
قران
قران
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • گردشگری
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"