پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روانشناسان میگویند در جامعه ایران علائمی بهوجود آمده که نشان میدهد افسردگی در حال گسترش و افزایش است. آنها استفاده از قرصهای ضدافسردگی، بیانگیزگی، عدم مشارکت اجتماعی و... را آلارمهایی میدانند که اگر به آنها توجه نشود، روزی به مرحله انفجار خواهد رسید.
به گزارش فرارو، گفته میشود به طور کلی میزان افسردگی مردم جهان یک-چهارم جمعیت، برابر با ۲۵ درصد است. این آمار در ایران نیز مشابه و مابین ۲۰ تا ۲۵ درصد را تشکیل میدهد.
سالهاست که از افسردگی جامعه سخن گفته میشود. در سال ۹۰ پژوهشی انجام شد که در آن از وجود علائم افسردگی در ۱۲ درصد جمعیت سخن به میان آمد. این پژوهش در قالب طرح پیمایش ملی سلامت روانی بر روی ۷ هزار و ۸۸۶ فرد ۱۵ تا ۶۴ ساله تمرکز کرده بود که نتیجه آن پیبردن به ۱۲.۷ درصد اختلال افسردگی در جمعیت عمومی مردم بود. بر اساس این مطالعه ۱۰.۳ درصد مردان و ۱۵.۴ درصد زنان اختلال افسردگی داشتهاند.
آمارها در سالهای بعد با تغییرات رو به رشدی ارائه شدند. در گزارشی گفته شده در سال ۹۱، ۱۰ تا ۱۵ جامعه ایران افسردگی دارند. آمارهای سال ۹۳ نیز ۲۱ درصد جمعیت کل کشور را افسرده و ۳۴ درصد مرد شهر تهران را دارای اختلال روانی دانستهاند.
علیاکبر نجاتی صفا –روانپزشک و عضو گروه روانپزشکی دانشکده پزشکی- نیز با اشاره به مطالعه همهگیرشناسی سلامت روان در کشور که بر روی ۳۵ هزار و ۱۵ نفر از سراسر انجام شده گفته "بنابر این مطالعه شیوع تخمینی مشکلات سلامت روان در مناطق روستایی کشور ۲۱.۳ درصد و در مناطق شهری ۲۰.۹ درصد است.
همچنین این پژوهش نشان داد که از میان موارد مورد مطالعه ۲۱ درصد دارای علائم افسردگی، ۲۰.۸ درصد علائم اضطرابی، ۹.۱۷ درصد علائم جسمانی و ۱۴.۲ درصد دارای اختلال کارکرد اجتماعی هستند.
درنتیجه با توجه به آخرین نظرات کارشناسان و مسئولین، آمار افسردگی را به طور میانگین باید مابین ۲۰ تا ۲۵ درصد دانست. بهگفته روانشناسان و روانپزشکان به طور کلی بیشترین اختلالات روانی در افراد متاهل، افراد مسن، افرادی که طلاقگرفتهاند و زنان دیده میشود.
چرا زنان سهبرابر مردان افسردهاند؟
بنابرآمار و اظهارنظرهای موجود، زنان بیش از مردان دچار افسردگی و اختلالهای ناشی از آن هستند. بنابر گزارش انجمن روانشناسی ایران سهم زنان ایرانی از اختلال روانی، سه تا چهار برابر بیشتر از حد معمول است. استاندارد افسردگی زنان، بین پنج تا هفت درصد است اما با ارقام اعلام شده بین ۱۵ تا ۲۸ درصد زنان ایرانی افسردهاند.
دلایل متفاوتی برای آمار بالای افسردگی زنان ایرانی وجود دارد، که عمدتا به مسائل اجتماعی باز میگردند. مریم جمشیدی –جامعهشناس- معتقد است کمبود اوقات فراغت زنان منجر میشود تا آنها به افسردگی مبتلا شوند.
کارشناسان دیگر نیز به ساختارهای مردسالارانه جامعه در افسردگی زنان اشاره دارند. دکتر ناهید کشاورز –روانشناس نیز میگوید "شرایط اجتماعی به گونهای سازماندهی نشده که زنان بتوانند انتظارات خود را برآورده کنند، چون با اینکه دختران تا حدودی فرصت پرداختن به علایق خود را دارند؛ اما پس از ازدواج و فرزندآوری باید خود را وقف فرزند و شوهر کنند، در حالی که اگر به علایق آنان توجه کافی نشود، زنان نمیتوانند نقش همسری و مادری خود را به درستی ایفا کنند و در نتیجه آنها رو به افسردگی میروند".
بخش دیگر از آمار افسردگی زنان به زندگی آنها پس از طلاق بازمیگردد. قائم مقام وزارت کشور چندیپیش گفته بود که ۹۰ درصد زنان طلاقگرفته جامعه، نمیتوانند ازدواج مجدد داشته باشند. کارشناسان معتقدند دلیل این امر ساختارهای اجتماعی غلط است. به گفته دکتر راد گودرزی –روانشناس- بهطور کلی ۲۰ تا ۲۴ درصد افراد طلاق گرفته –چه زن و چه مرد- افسردهاند و زنان نقش بیشتری را در این آمار دارند.
افسردگی سالمندان را کسی جدی نمیگیرد
گروه دیگری که به زعم روانشناس بیش از دیگران در معرض افسردگی هستند سالمنداناند. دوره سالمندی با بازنشستگی و کاهش فعالیتهای اجتماعی همراه است و اگر از افراد سالمند در این دوره حمایتهای لازم صورت نپذیرد آنها دچار افسردگی و طرد اجتماعی خواهند شد. عالیه شکربیگی -جامعهشناس و دبیرکارگروه خانواده سالم معاونت زنان وخانواده نهاد ریاست جمهوری- سه ضلع دولت، نهادهای غیردولتی و خانواده را در بحث مربوط به سالمندان موثر میداند و استنباط میکند که بهدلیل عدم کارایی این سه ضلع سالمندان در ایران در خطر عدم حمایت قرار گرفتهاند و در نتیجه افسرده میشوند.
کارکرد سیستمهای اجتماعی در قبال مقوله سالمندی درحالی از ضعف زیادی رنج میبرد که جمعیت ایران تا ۱۰ الی ۱۵ سال دیگر رشدی زیاد در این زمینه خواهد داشت و پیشبینی شده تا ۱۰ سال دیگر ایران ۱۵ میلیون جمعیت سالمند داشته باشد.
متاهلها بیش از مجردها افسردهاند
آمارهای روانپزشکی و روانشناسی گفتهاند افراد متاهل در معرض افسردگی زیادی قرار دارند. بنابر طرح پیمایش ملی سلامت روان ۱۲.۵ درصد از افراد متاهل دچار افسردگی هستند.
دکتر منتظری -عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی و رییس پژوهشکده علوم بهداشتی – در اینباره معتقد است: درصد افسردگی متاهلان بیش از افراد مجرد است. مطالعات نشان میدهد که خود تاهل باعث سلامت فرد میشود، سبک زندگی وی را تغییر میدهد و رفتارهای مخاطرهآمیز فرد کاهش مییابد؛ بهطور کلی مردان در تاهل نفع بیشتری از زنان میبرند اما اینکه در متاهلین افسردگی بالاتر است به دلیل فقدان تنوع در زندگی حال حاضر متاهلها به خاطر شرایط تحمیلی و نگرانیهای موجود مثل مسائل و مشکلات اقتصادی است.
با وجود شیوع افسردگی در گروههای مختلف اجتماعی، این اختلال روانی درحالی در جامعه رو به افزایش گذاشته که درصد کمی از افراد به مداوای بیماری خود اقدام میکنند. دکتر آفرین رحیمی موقر –روانشناس- ضمن اشاره به طرح ملی سلامت روان سال ۹۰ گفته تنها ۴۰ درصد افراد افسرده برای درمان مراجعه میکنند.
بررسی چندوچون افسردگیها در ایران نشان میدهد که مسائل و مشکلات اجتماعی زیادی افسردگی ایرانیان را دامن زده است. دکتر مصطفی اقلیما –رییس انجمن علمی مددکاری ایران- میگوید بسیاری از مسائلی که به حوزه روانی در ایران مربوط میشوند در واقع مسائلی اجتماعیاند. دکتر حسن مجتهدی –روانشناس- نیز معتقد به تاثیر بدونشک عوامل اجتماعی بر افسردگی جامعه است. او شکافهای متعدد سنی، جنسیتی و ارزشی موجود در جامعه را موجب سردرگمی افراد جامعه میداند که نتیجتا منتهی به افسردگیشان خواهد بود.
به اینترتیب، آنچه بیشتر از هرچیز ر افسردگی افراد جامعه دارای اهمیت است، عوامل و ساختارهای اجتماعی هستند. جامعهشناسان عدم درست کارکرد این ساختارها و اختلال در آنها را بر سلامت روان و نگرش افراد جامعه موثر دانسته و میگویند تا زمانی که این ساختارها تغییرات و اصلاحاتی اساسی نداشته باشند نمیتوان شاهد بهبود وضعیت روانی جامعه بود. دکتر مجید ابهری –جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی- گفته "اختلالات روانی و افسردگی در ایران دومین رتبه بیماریها از نظر تحمیل هزینههای بهداشتی، روانی، اجتماعی و اقتصادی را دارد و متاسفانه تا کنون مسئولان برنامهریزی دقیقی برای آن انجام ندادهاند".
با این وجود و با شرایط حاضر، در وضعیتی که هم سیستم اجتماعی مردم را به افسردگی بیشتر سوق دادهاند و هم بیشتر مردم به سمت بهبود اختلالات افسردگیاشان حرکت نمیکنند، نمیتوان انتظار داشت که افسردگی در جامعه، دست کم در مدت زمان کوتاهی، رو به کاهش بگذارد. بهنظر میرسد به اینترتیب باید همچنان شاهد بیتوجهی مسئولان، بالارفتن آمار خودکشی و مصرف خودسرانه داروهای ضدافسردگی باشیم.