پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : "وزارتخانهام هنوز هم بيمار است؛ بيمارياش مزمن است و درمانش راحت و کوتاه مدت نيست. بايد يک جراحي اساسي اتفاق افتد..." اين گوشهاي از صحبتهاي وزير بهداشت بعد از گذشت حدود دو سال توليگري سلامت جامعه ايراني است.
سيد حسن هاشمي در زمان ورودش به وزارت بهداشت با اين اعتقاد که وزارتخانهاش با وجود توليگري سلامت حدود 80 ميليون ايراني، خود بيمار است و نيازمند درمان، دست به تيغ شد و پس از نشستهاي کارشناسي متعدد و البته به پشتوانه حمايتهاي دولت و مجلس، 15 ارديبهشت ماه 93 طرحي را با هدف "تحول" در نظام سلامت کشور به اجرا گذاشت تا بلکه اولا در اقدامي اورژانسي، التيامي باشد بر زخم کهنه درمان و تن رنجور بيماران و ثانيا در گامهاي بعدي بتواند طلسم چندين و چند ساله بهداشت را بشکند و دستي هم بر سر و روي آموزش و پژوهش بکشد.
اکنون يک سال و اندي از "تحول در سلامت" ميگذرد؛ تحولي که از درمان به عنوان اولويت اول مردم آغاز و به تدريج پايش به بهداشت و آموزش و پژوهش کشيده شد. شايد يک سال و چند ماه براي انجام کار اساسي زمان چندان مناسبي نباشد، اما در وزارت بهداشت در همين مدت کوتاه، کارهاي انجام شده و به ثمر نشسته فراواني براي شمردن وجود دارد؛ از سامان گرفتن اوضاع نابسامان دارو و کاهش سهم جيب مردم در پرداخت هزينههاي بستري گرفته تا ممنوع شدن ارجاع بيماران به خارج از بيمارستان براي تهيه دارو و تجهيزات پزشکي و ...
خلاصه اينکه هفت بسته "تحول درمان" در قالب طرح تحول سلامت يکي پس از ديگري به اجرا گذاشته شد؛ البته بسته هشتم يعني حمايت ويژه مالي از بيماران صعبالعلاج و نيازمند در سايه بن بست منابع مالي هنوز اجرايي نشده است.
ديدار و گفتوگو با وزير بهداشت
از سوي ديگر کارهاي اساسي در حوزه بهداشت بويژه در شهرهاي با جمعيت پايينتر و حاشيه شهرها کليد خورده است که بر اساس آن بزودي هر يک از ايرانيان "کد بهداشتي" دريافت ميکنند و غربالگريها با هدف شناسايي به موقع و پيشگيري از بيماري در ايرانيها و کاهش مرگ و مير آنها به دليل بيماريهاي غيرواگير، آغاز و اجرا ميشود.
اما با تمام اين کارها و اقدامات، هنوز هم وزير بهداشت بر حرفهاي روزهاي آغازين فعاليتش در دولت ايستاده و معتقد است که وزارتخانهاش و در نگاهي کليتر "نظام سلامت" هنوز هم از بيماري مزمن رنج ميبرد.
در آستانه هفته دولت با دکتر سيدحسن هاشمي که سال گذشته عنوان شاگرد اول کابينه روحاني را به خود اختصاص داد به گفتوگو نشستيم که بخشي از آن را در ادامه ميخوانيد:
وزارت بهداشت هنوز هم بيمار است
دکتر سيدحسن هاشمي به ايسنا ميگويد: وزارت بهداشت هنوز هم بيمار است، بيماري آن مزمن است، درمانش هم خيلي راحت و کوتاه مدت نيست. بايد يک جراحي اساسي در سازمان ما اتفاق افتد؛ هم از نظر ساختاري و هم از نظر ماموريتي. در مجموع دو سال فعاليتم در وزارت بهداشت تاکيد ميکنم که ما بايد در حوزه سلامت سياستگذار باشيم و نظارت را بر عهده داشته باشيم. اين نظارت ميتواند هم بر منابع حوزه سلامت باشد که بيمهها و منابع عمومي را شامل ميشود و هم ميتواند بر کيفيت ارايه خدمات از طرف ارايه دهندگان خدمت باشد.
ديدار و گفتوگو با وزير بهداشت
وي ميافزايد: مشکل آن است که اکنون وزارت بهداشت خود بسياري از امور را اداره ميکند؛ بهداشت، درمان، آموزش و پژوهش که البته در هر چهار مورد هم قيمت تمام شده را دريافت نميکند. بنابراين مجموعه ورشکستهاي به شمار ميرود، که طبيعي است نه تنها هيچ رشدي را از آن شاهد نباشيم بلکه شاهد افت کيفيت خدمات هم باشيم. به عنوان مثال ميتوان گفت که در طول اين سالها سرمايهگذاري در حوزه عمراني براي ساخت بيمارستان و درمانگاه و مرکز بهداشتي کمتر از 3.5 درصد بودجه عمراني کشور بوده و کشور ترجيح داده که جاده، آب، راه، ريل، کارخانه و .. بسازد، اما براي سلامت هزينه نکند و همين امر سبب شده که اکنون شاهديم حتي بيمارستانهاي آموزشي ما نيز به بيمارستان درماني تبديل شدهاند، به طوري که نه فضاي مناسبي داريم براي آموزش و نه فضاي مناسبي داريم براي تکريم ارباب رجوع.
بيمهها صنعت باشند نه صندوق!
به گفته هاشمي، از طرف ديگر خدمات پزشکي روزبهروز درحال گسترش است و با پديده روشهاي نوين، خدمات جديد و بيماريهاي پيچيده و نوظهور نيز مواجهيم. جمعيت ايران هم در حال پير شدن است و بيترديد نيازشان هم بيشتر ميشود. فکر ميکنم اگر نظام سلامت بخواهد از اين بيماري خارج شود، انجام يک جراحي اساسي ضروري است، اين هم شدني نيست مگر آنکه يکبار براي هميشه تصميمي گرفته شود که قيمت تمام شده را به ادارهکنندگان بيمارستانها و مراکز بهداشتي پرداخت کنند. بيمههاي فعلي هم که خريدار خدمت هستند، کارآمد نيستند؛ بيمه نبايد صندوق باشد، بيمه بايد صنعت باشد.
وزير بهداشت ديرکردهاي بيمهها در پرداخت مطالبات مراکز درماني و مشکلات متعدد بيمارستانها در ارايه خدمات را مورد اشاره قرار داده و ميگويد: چطور ميتوان ادعا کرد که نظام سلامت بيمار نيست در حالي که نه ميتوانيم اعتباراتمان را از بودجه عمومي دريافت کنيم و نه وجه خدماتي را که فروختيم از بيمهها دريافت کنيم. مردم هم که قرار شده متوسط 4.5 درصد هزينههاي درمانشان را بپردازند. از طرفي هم ارايهدهندگان خدمات شامل پرستار، پزشک، ماما، راديوتراپ، راديولوژيست و آزمايشگاه و ... پولشان را ميخواهند.
ديدار و گفتوگو با وزير بهداشت
وي ميافزايد: اگر دولت واريز يارانهها را پنج روز عقب بيندازد، ببينيد چه نارضايتي ايجاد ميشود، اگر تامين اجتماعي حقوق مستمريبگيران را پنج روز عقب بيندازند، ببينيد چطور همه ناراضي ميشوند. حال من چطور ميتوانم اين مجموعه را اداره کنم در حالي که بيش از شش ماه است بيمهها پولهايشان را ندادهاند. در عين حال دريافتي ما هم از خزانه با آنچه که تعهد شده، خيلي تفاوت دارد.
تغيير هزينه دارد و جرات ميخواهد
وزير بهداشت ادامه ميدهد: اين خود يکي از بزرگترين بيماريهايي است که وزارت بهداشت و نظام سلامت به آن مبتلا است و در طول 20 سال گذشته هم شرايط همين بوده، به جز اينکه سال گذشته کمک ويژهاي صورت گرفت و شرايط بهتر شد. در عين حال ايدههاي خوبي هم مطرح شد از جمله فرمايشات مقام معظم رهبري در قالب سياستهاي کلي نظام سلامت، اما از تاريخ ابلاغ سياستها تا امروز عليرغم آنکه لوايح متعددي هم پيشنهاد کردهايم و يک سال و دو ماه کار کرديم، اما اراده جدي وجود ندارد تا ساختار به نحوي تغيير کند که آن اسناد اجرايي شود. بيشتر به مُسَکِن فکر ميشود تا به جراحي؛ بالاخره جراحي تغيير است و تغيير هم هزينه دارد و در عين حال جرات هم ميخواهد. ان شاءالله که اين جرات هم پيدا شود.
برگههاي بيمه بايد اوراق بهادار ارزشمند باشند
وي در ادامه صحبتهايش درباره هزينهکرد درآمد ناشي از يارانهها نيز به ايسنا ميگويد: اي کاش يارانهها از اول به شکل نقدي شروع نميشد و دولت و مجلس گذشته به زير ساختها توجه ميکردند و آنها را هدف قرار ميدادند. بيترديد يکي از اين موارد حوزه سلامت است و يکبار براي هميشه مردم را از اين رنج نجات ميدادند تا اگر بيمار شدند در مراجعه به مراکز درماني نگران حمايت مالي نبوده و بيمههايي وجود داشته باشد که برگههاي آنها مانند اوراق بهادار ارزشمند باشد به طوريکه همه مراکز درماني از آن استقبال کنند نه اينکه با بيميلي و کم رغبتي بيمار را بپذيرند.
"سلامت" مطالبه عمومي تلقي شود
هاشمي همچنين از همراهي رسانهها در جهت ارتقاي خدمات سلامت مردم تشکر کرده و ميافزايد: در دولت يازدهم و آنچه که در حال حاضر به شدت نياز به آن داريم، اين است که برنامههاي آغاز شده پايدار بماند، اين برنامهها ناقص است و بايد به تدريج کامل شود. مسوولين نبايد به روال گذشته به حوزه سلامت نگاه کنند. خدمات سلامت را هزينه نبينند بلکه آنها را سرمايهگذاري براي آينده ايرانيان ببينند. اگر ميخواهيم گرفتاريهايي که کشورهاي صنعتي اکنون گرفتار آنند براي کشور ما تکرار نشود، بايد از اکنون فکر 10 – 15 سال آينده را داشته باشيم. اگرچه که عقب هم هستيم و حتي با شاخصهاي منطقهاي در کشورهاي همسايه خيلي فاصله داريم. اما اگر "سلامت" مطالبه عمومي تلقي شود، در برنامه ششم توسعه و سياستهاي کلان نظام سلامت حق مطلب ادا خواهد شد.