پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هیلاری مان لورت در دولت بیل کلینتون، مشاور رئیس جمهور در امور خاورمیانه، آسیای
مرکزی و آفریقا و دستیار مشاور امنیت ملی آمریکا در امور خاورنزدیک و
همچنین مشاور ارشد سفیر آمریکا در قاهره بود. وی همچنین سابقه دیپلماتیک در
سفارتهای آمریکا در عربستان، امارات، قطر، و اسرائیل و کویت را نیز در
کارنامه دارد.
در فاصله سالهای 2001 تا 2003، خانم لِوِرت از جمله
مقامات
آمریکایی بود که با مقامات ایرانی درباره مسأله افغانستان، القاعده و عراق
مذاکره میکردند.
متن گفتگوی اختصاصی هفته نامه «طلوع صبح» با مذاکره کننده سابق آمریکا در زیر می آید:
به عنوان یک مذاکره کننده، ارزیابی تان از مذاکرات وین چه بود؟
تعامل
بین امریکا و ایران مهمترین عنصر مداکرات هسته ای بود و در نهایت همان
تعامل موجب به نتیجه رسیدن مذاکرات شد. با این حال، این گفتگوهای چندین
جانبه به امریکا این اجازه را داد تا در حین اینکه می خواست همه چیز را
اهسته کند یا به ایران فشار آورد، دیگر هیات های غربی را تشویق به ایفای
نقشی بیشتر کند. ما این موضوع را در هفته ی اخر مذاکرات در وین مشاهده
کردیم، زمانیکه امریکا به دنبال تمدید مذاکرات و عبور از هدف نهم جولای در
جهت رساندن توافق به کنگره بود.
در واشنگتن، برخی از تحلیلگران
تاکتیک تشویق دیگر هیات های پنح بعلاوه یک برای ایفای نقش بیشتر را به طرف
ایرانی منتسب کردند. این تحلیلگران معتقد بودند که هیات ایرانی در حال
تشویق روسیه برای تاکید بر این موضوع بود که قطعنامه شورای امنیت تحریم
تسلیحاتی متعارف و دیگر تحریم ها علیه ایران را لغو کند. اما تجربه من که
شامل حضور در نمایندگی امریکا در سازمان ملل است می گوید ظریف و لاوروف
یکدیگر را به خاطر حضور سابق شان در نیویورک بخوبی می شناسند. من فکر می
کنم ظریف و لاوروف به خوبی می دانستند که منافع دولت هایشان در مورد مفاد
قطعنامه چه بود.
همانطور که می
دانید، در طول مذاکرات، آقای ظریف بارها بر روی بالکن هتل کوبورگ امد و با
خبرنگاران گفتگو کرد یا از طریق توییتر پیام خود را به جهانیان منتقل کرد.
تحلیل تان از این نوع دیپلماسی ایران چیست؟
پس از اینکه
پارامترهای لوزان در اوائل اوریل اعلام شد، طرف امریکایی کمپین رسانه ای
شدیدی برای تفسیر ترجیحی خود از پارامترهای لوزان را دنبال کرد تا نگاه خود
را به تدریج بر افکار عمومی دنیا القا کند. سپس، این موضوع به آمریکا
اجازه داد که بگوید ایران نسبت به تعهدات خود در لوزان بازگشته است. در
مقابل، «دیپلماسی شخصی» آقای ظریف در وین از بالکن هتل کوبورگ گرفته تا
توییتر در کنار تلاش های دیپلماسی رسانه ای استراتژی هیات ایرانی، به شدت
کارساز بود.
شما به عنوان یک مذاکره کننده، دیدگاه تان در مورد عملکرد هیات ایرانی و مسئول ارشد شان اقای ظریف به عنوان مذاکره کننده چیست؟
از
لحظه انتصاب اقای ظریف به پست وزارت خارجه، من پیش بینی کردم که روابط
شخصی که بین ظریف و کری شکل می گیرد به شدت در به نتیجه رسیدن مذاکرات مهم
است. تجربه من از کار با دکتر ظریف بر سر افغانستان بین سال های 2001 تا
2003 به من گوید که او یکی از جالب ترین و مطلع ترین متفکران استراتژیکی
است که انسان می تواند با او تعامل کند. به نظر من همین موضوع بود و هست که
جان کری می خواست بیشتر از هر وزیر خارجه ی دیگری، با ظریف زمانش را صرف
کند.
با این حال، نظم بین المللی به شکل مهمی نسبت به دوره ی سال
های 2001 تا 2003 که من فرصت کار با دکتر ظریف را داشتم، تغییر کرده است.
از زمان پایان جنگ سرد تا سال 2003، امریکا در جایگاه بی نظیری به عنوان
تنها ابر قدرت جهان ایستاده بود. امروز جهان به شدت در حال چند قطبی شدن
است و برای ایران یا هر کشور دیگری کافی نخواهد بود که تنها با امریکا
روابط سازنده در جهت حفظ منافع خویش داشته باشد.
نظرتان در مورد شیوه ی مذاکراتی هیات ایرانی و تفاوت شان با هیات های غربی چیست؟
به
نظر من، مهمترین موضوع در مورد رویکرد دکتر ظریف در مذاکرات تمرکز
استراتژیک او بود. او از همان روز اول می دانست که چه می خواهد و چطور آن
را بگیرد و حاضر بود هر کاری بکند تا به این هدف برسد. این صفتی ناب و به
شدت ارزشمند برای یک دیپلمات است. او همچنین سابقه ی اموزشی و شخصی خوبی
دارد، دکتر ظریف سلیس و روان انگلیسی صحبت می کند و می داند به عنوان یک
مذاکره کننده با طرف های غربی خود چگونه کارامد تعامل کند.
در دوره ی
دکتر جلیلی که برای ایران بسیار با اهمیت بود، ایران به امریکا نشان داد
که حقوق هسته ای خود را تسلیم نمی کند. بعلاوه در طول همین دوره بود که
سرمایه هایی شکل گرفت که دکتر ظریف ان را بر روی میز مذاکره مستقر کرد تا
بتواند به توافقی برسد که حقوق هسته ای ایران را به رسمیت می شناسد.
درحالیکه
دنیا از توافق هسته ای خوشحال است، برخی در کنگره امریکا با تحریک
نتانیاهو سعی در نابودی این توافق دارند. به نظر شما ایا چنین امری محتمل
است و اگر اتفاق بیافتد واکنش دنیا چه خواهد بود؟
نتانیاهو و
برخی دیگر سعی در جلوگیری و سد کردن تداوم روابط مثبت بیشتر امریکا با
ایران هستند و حاضرند هر کاری بکنند تا کنگر توافق را رد کند. انها ممکن
است موفق شوند اما پرزیدنت اوباما باید بتواند رای لازم را برای وتوی انها
کسب کند. با این حال، با اجبار کنگره به رای دهی علیه توافق، مخالفان
درصدند که از این توافق در عرصه سیاسی امریکا مشروعیت زدایی کنند و راه را
برای رئیس جمهور بعدی امریکا برای رها کردن توافق اماده کند.
چرا اسرائیل و برخی کشورهای عربی خلیج فارس به شدت از توافق هسته ای نگران و خشمگین هستند؟ استراتژی انها برای نابودی توافق چیست؟
نگرانی
اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس در مورد توافق هسته ای هیچ ربطی به
نگرانی در مورد حمله ایران به آنها با سلاح اتمی ندارد. نگرانی انها این
است که ایران در حال حاضر قدرت و توانایی خود را برای توسعه و افزایش نفوذ
منطقه ای خود حتی در زیر فشار تحریم و دشمنی مداوم از سوی امریکا که همچنان
قدرتمندترین کشور دنیا است، حفظ کرده است. اسرائیل و کشورهای عربی خلیج
فارس در مورد حمله ایران نگران نیستند، آنها نگرانند که یک ایران مستقل و
قدرتمند، توانایی انها را (برای مثال) در مداخله نظامی در بحرین، غزه،لبنان
و ترویج افراط گرایی تکفیری در منطقه محدود کند.
توافق هسته ای چگونه به مبارزه ایران و آمریکا علیه داعش کمک می کند؟
توافق
هسته ای به صورت بالقوه موانع موجود در راه برای همکاری ایرانی - امریکایی
علیه داعش را از بین می برد. اما برای ایجاد چنین همکاری، امریکا باید از
توافق استفاده کند تا از همکاری با عربستان، ترکیه و دیگر متحدان منطقه ای
قدیمی اش که در تلاش برای تسلیح و اموزش شبه نظامیان برای براندازی دولت
سوریه هستند، دوری کند و به جای آن بر روی راه حلی واقعی تمرکز کنند که می
تواند شامل همکاری با دولت اسد باشد.
به عنوان سئوال پایانی، از انجایی که شما با دکتر ظریف بر سر افغانستان مذاکره داشته اید، ایا خاطره ای از مذاکرات با ایشان دارید؟
بله،
مسلما، دکتر ظریف و دیگر دیپلمات های ایرانی که با انها در مورد
افغانستان و القاعده مذاکره کردیم، در مقابل هر کلیشه ای در رابطه با
جمهوری اسلامی که به من عنوان یک متخصص امریکایی در حوزه خاورمیانه خورانده
شده بود، ایستادند.
تا یازده سپتامبر، من اتحاد سنتی امریکا با
عربستان، پاکستان و اسرائیل را زیر سئوال نمی بردم و همینطور دشمنی واشنگتن
در قبال تهران را. دکتر ظریف و همکاران او به ما نشان دادند که چگونه و چطور نقش
ایران در روابط منطقه ای عمیقا سازنده بود.
نه مثل بعضیا مایه شرمندگی...
دکتر ظریف و دیگر دیپلمات های ایرانی که با انها در مورد افغانستان و القاعده مذاکره کردیم، در مقابل هر کلیشه ای در رابطه با جمهوری اسلامی که به من عنوان یک متخصص امریکایی در حوزه خاورمیانه خورانده شده بود، ایستادند.