پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
صدای آب، نجوای زندگی است، موسیقی آرامش بخشی که سبزی و نشاط و شادابی را به خود جذب میکند، محال است آب باشد و آبادانی بهدنبالش نیاید، آب باشد و زندگی نباشد اما امروز ایران و استان فارس آب ندارد و این جدیترین خطر محسوب میشود.
اما هنوز عامه مردم و بسیاری از مسئولان این خطر را جدی نگرفتهاند و همچنان آبپاشیهای صبحگاهی و استفاده از آب به جای جارو، هرز رفتن آب از شبکههای توزیع و آبیاری همه وقت چمن!! ادامه دارد و هنوز افراد پر مصرف و کسانیکه قدر آب را نمیدانند در پاسخ به هر تذکری میگویند؛ پولش را میدهیم، غافل از اینکه آنان آبادانی فردا را با مخاطره مواجه میکنند.
سخت است تصور اینکه حتی یک ساعت بدون آب بتوان زندگی کرد، قطع جریان آب برای یک مدت کوتاه حتی اگر با اعلام قبلی باشد، همه را دچار چالش و اضطراب میکند، خانوادهها تمام ظرفهایشان را پر از آب میکنند، مبادا با مشکل مواجه شوند.
اما همه ما در مقابل هشدارهای مکرر، بیتوجه به اینکه آب نیست، منابع آب تحلیل رفته است و به واسطه این تحلیل، زندگی و آینده تحتالشعاع قرار گرفته، بیتفاوت، همچنان با آب میخواهیم دیوارها و حیاط خانه را خنک کنیم، ماشین بشوئیم و آببازی کنیم!!
با نگاهی به آمارها و بررسی آنچه طی دو سه سال اخیر بسیار پررنگ و بیشمار توسط افراد مختلف، اعم از مسئول و کارشناس، در قالب عدد و رقم و هشدار توسط رسانهها به جامعه منعکس شده است، نشان میدهد که چنین روزی چندان هم دور نیست، اگر نخواهیم باور کنیم که بحران بیآبی، موضوعی کاملا جدی بوده و حیات را تهدید میکند.
حیات تنها منظور از زندگی انسانهایی که قادر به کوچ کردن هستند، نیست، منظور مرگ همه موجودات است، گیاهان، جانوران و هر آنچه که نشاندهنده زندگی است، بدون آب معنایی ندارد و نابود میشود.
به گفته صاحبنظران، یکی از استانهای بحرانی در چالش بیآبی، فارس است، استانی پهناور که به واسطه نبود مدیریت صحیح و پیگیری یک باور غلط، اکنون به چاله بحرانی فروافتاده و خروج از آن منوط به مشارکت همه مردم است، مردمی که امروز باید نشان بدهند تا چه حد به موطن خود عشق و علاقه دارند.
یک بار دیگر خبرها را مرور کنید، افزایش تعداد دشتهای بحرانی، افت شدید سطح آبهای زیرزمینی، ایجاد فروچالهها زیر سطحی، فرونشست زمین در بخشهای مختلف، خشکیدن باغها، کوچ روستائیان، مرگ قناتها، رودها و تالابها و تغییراتی که در سطح وسیع در گونههای جانوری و گیاهی، آرام و خزنده پیش میرود و همه و همه نشانههایب جدی است از یک بحران!
اما این نکته که مسئولان همواره و بنا بر عادت دیرینه مسئولیت را به مردم محول کرده و آنان را در خط مقدم هر چالشی قرار میدهند، این بار نیز محسوس است. در تبلیغات، در واکنشها، در شعارهایی که هر بار در هر برنامه و مراسمی میتوان شنید، در اخبار و گزارشهایی که منتشر میشود، مردم، کلمهای است که از زبان هیچکس نمیافتد، در هیچ گزارش و خبری کنار گذاشته نمیشود.
مدیران آب، مردم را مسئول میدانند، در کشاورزی مردم را به لزوم رعایت الگوها فرامیخوانند و .... مردم هم باور کردهاند که همه مشکلات ناشی از عملکرد آنان است و اکنون باید عقوبت شوند.
حال، کمی به گذشته بازگردیم، در روزهای نهچندان دور، 15 سال قبل، تیترهای افتخار آمیز مدیران را مرور کنیم، روزهایی که از کشت انواع محصولات کشاورزی در استانی نظیر فارس میگفتند و بر خود میبالیدند که در تولید گندم، ذرت، برنج و هندوانه و هرآنچه آب بر محسوب میشود، مقام اول را کسب کردهایم! هفدهسال مستمر عنوان اولی را در تولید محصولاتی کسب کردیم که شیره جان زمین را مکید، محصولاتی که زمین را از حاصلخیزی انداخت و روزگارمان را با تهدید بیآبی مواجه کرد. کمی نزدیکتر، روزهایی که طرح انتقال آبهای زیرزمینی شهری نظیر شیراز با انجام زهکشی از ذهن مسئولان گذشت و با وجود مخالفتهای بسیاری از کارشناسان، از سوی آب منطقهای فارس اجرایی شد.
زهکشها ایجاد شدند و آب به دشت سروستان منتقل شد و مسئولان خوشحال بهدنبال اجرای فاز دوم آن، برای خود هورا کشیدند و مردم از زیر پای شیراز که خالی و خالیتر میشود، بیاطلاع، گامهایشان را هر روز محکمتر از روز گذشته برای کسب روزی بر زمینی میگذارند که خداوند بیمنت به آنان عطا فرموده است.
گذشته را ورق بزنیم و از مسئولان بخواهیم که پروندههای موجود در بایگانیهایشان را بر اساس آنچه مقام معظم رهبری فرمود، شفاف و دقیق، به مردم اطلاعرسانی کنند، اینکه مجوز حفر چه تعداد چاه در چه نقاطی از استان به چه کسانی اعطا شد، آنهم در چه مدت زمانی؟
مسئولان جهادکشاورزی و آب منطقهای فارس که قاعدتا باید کارشناسانه تصمیمگیری میکردند، پاسخ دهند که مجوزهای صادره برای حفر و تجهیز چاهها از کجا صادر شد و فارس را به بهشت حفاران بدل کرد. بهشتی که برای مردم استان، جهنمی داغ را وعده میدهد!!
مسئولان آب و فاضلاب هم باید بهمیدان پاسخگویی بیایند و آیا اینکه طی سالهای اخیر حدود 30 درصد از کل آب موجود در شبکهها، هدر رفته و میرود، صحیح است؟ اینکه طی سالهای گذشته تاکنون حتی یک سیستم تصفیه مناسب فاضلاب که پساب آن کفاف آبیاری فضای سبز شهری را بدهد یا بتوان از آن در کشاورزی و صنعت استفاده کرد، ایجاد نشده است؟ صحت دارد؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه فارس، محمدعلی قلندری، مدیرعامل آب و فاضلاب استان فارس با تایید این نکته که به طور میانگین بیش از 26 درصد از کل آب موجود در شبکههای استان فارس هدر میرود، از این مهم پرده برداشت که 2000 کیلومتر از شبکههای آب شرب استان نیازمند اصلاح و تعویض است اما تنها در هر سال 150 کیلومتر شبکه اصلاح میشود.
با یک ضرب و تقسیم ساده پی خواهیم برد که برای تعویض کل شبکه معیوب، با این فرض که طی سالهای آینده، بر این میزان اضافه نشود، نیازمند بیش از 13 سال فرصت هستیم!!!
از طرفی موضوع هدرروی آب در بخش کشاورزی و کشت برنج، بهعنوان یک محصول پرآببر، در استان فارس که بیآبی لبهای آن را خشک کرده است، همچنان ادامه دارد و هنوز هم مشخص نیست متولی این امر جهادکشاورزی است یا آب منطقهای!! یا مردم!
اینکه عدهای در کامفیروز، مرودشت(کنار جاده شیراز اصفهان) در سپیدان و بسیاری از نقاط استان فارس با آب چاه، برنج میکارند را همه مردم میدانند اما مسئولان!!!
به گفته مسئولان و کارشناسان، آخرین بقایای رودخانههای استان فارس هم یا خشک شده یا مسیر خشکیدن را با عجله طی میکند، قرهآقاج خشکیده و کر، کمترین میزان آب را طی 100 سال اخیر دارد! حال تلاش میکنیم تا سدهای بزرگتری را احداث کنیم و بهدنبال تکمیل رودبار هستیم تا با استفاده از آب آن سه شهرستان فسا و داراب و زریندشت را آب بدهیم!! بی آنکه یادمان باشد سد درودزن اکنون کمترین میزان ذخیره را تجربه میکند، ذخیرهای که حدود 90 درصد آن به کشاورزی و تنها 5 درصد آن به آب شرب اختصاص مییابد.
بنا بر تایید مسئولان بخشهای مختلف، کشاورزی بیشتر از 90 درصد (بین 92 تا 94 درصد) کل مصارف آب در استان فارس را شامل میشود و تنها 5 درصد کل آب، سهم شرب است، حال مدام از شهروندان میخواهیم که در مصرف آب صرفهجویی کنند. اگرچه نمیتوان کتمان کرد که مردم ایران، بدترین شیوه مصرف آب را دارند و سرانه مصرف هر ایرانی به طور میانگین 250 لیتر در روز است.
به گفته محمدعلی قلندری، مدیرعامل آبفای استان فارس، استاندارد سرانه مصرف آب در سالهای پرآبی، حداکثر 150 لیتر در شبانه روز، در سالهای خشکسالی 110 لیتر و در زمان بیآبی(حال حاضر) بین 50 تا 70 لیتر در روز است. با یک محاسبه ساده متوجه خواهیم شد که مردم ایران، با پنج برابر میزان استاندارد مصرف آب در زمان بیآبی، رکوردار جهان هستند!
قلندری اعتقاد دارد که اگر مردم 20 درصد مصرف خود را کاهش دهند، بیتردید از مرحله بحران میتوان جان سالم بدر برد!
اما این مسئول هم قبول دارد که با اختصاص اعتبار مناسب و ترمیم تمام شبکههای فرسوده انتقال آب میتوان هدرروی آّب در شبکهها را کاهش داد.
باید بپذیریم که امروز هم با وجود تمام مصائب و مشکلات، هنوز مسئولان نپذیرفتهاند که سهم آنان در بحران امروز بسیار بیشتر از مردم است لذا باید با مسئولیتپذیری، پاسخگوی مدیریت نامدبرانه خود باشند و راهکارهایی را در پیش بگیرند که سهم بیشتری میتواند در رفع بحران آب داشته باشد.
بیتردید با برخورد جدیتر، میتوان متخلفانی که در این وانفسا، برنج میکارند یا چاه عمیق حفر میکنند و کف چاههایشان را به قیمت حیات یک جامعه، میشکنند، کسانیکه در این دوره بهدنبال ترویج کاشت هندوانه و ذرت هستند و ... را مجاب کرد که به راه باز گردند. باید به جامعه گفت که یک کیلوگرم برنج بالغ بر 26 هزار کیلوگرم آب نیاز دارد. اگر قیمت پایه آب را براساس استاندارد جهانی یک دلار در نظر بگیریم، آیا تولید برنج مقرون به صرفه است؟ تولید گندم و هندوانه چه؟
صاحبنظران اعتقاد دارند که برنج و کاشت آن مختص مناطقی است که میانگین بارش سالانه آنها سه تا چهار برابر بارندگی ایران باشد و شالیزارهایشان از آب باران سیراب شود، نه حتی از آب جاری، چه رسد به سیراب کردن از آب چاه!!
باید بحران را باور کرد و اولین گروهی که باید این باور درونشان، تحول و تعهد ایجاد کند، مسئولان هستند، مسئولانی که تصمیمگیری میکنند، برنامهریز جامعه محسوب میشوند و همه مردم و آینده آنان متاثر از تصمیمات آنان است.
معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی روز شنبه، هفت شهریور در جمع تعدادی از اساتید مرکز تحقیقات کشاورزی استان فارس، از وضعیت نهچندان مناسب منابع آب گفت.
مرادعلی اکبری، هدر رفتن حدود 10 درصد از آب توزیع شده در شبکههای توزیع آب کشور را یادآور شد و با بیان اینکه حدود 13 میلیارد مترمکعب آب سالانه از طریق رودخانهها در جنوب و شمال کشور، به دریا میریزد، لزوم اندیشیدن و اجرای راهکارهای مناسب برای استفاده از این منابع را مورد تاکید قرار داد.
وی هم مانند تمام مسئولان از پیشبینی راهکارهایی مانند کشت جایگزین، ارتقا بهرهوری آب در بخش کشاورزی و استفاده از راهکارهای تجربه شده در حفظ منابع آبی و علمی شدن کشاورزی بهعنوان فعالیتهایی که باید انجام شود، گفت، اما تاکید کرد که آمار 92 درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی را قبول ندارد.
معاون وزیر جهاد کشاورزی تاکید کرد: هیچ عدد مشخصی از سوی وزارت نیرو در مورد میزان حجم آب تحویل شده به بخش کشاورزی، ارائه نشده است اما از بررسیها نشان میدهد که حجم آب تحویل شده به بخش کشاورزی در هر سال بسیار کمتر از عددهای اعلام شده است.
کارشناسان و صاحبنظران حوزه آب معتقد هستند که در گذشته بهواسطه اینکه حکمرانی آب در اختیار مردم بود، مشارکت و همراهی بهرهبرداران در حفظ و استفاده بهینه از این نعمت خدادادی بیشتر محسوس بود. بسیاری از صاحب نظران تاکید دارد که تغییر در موضوع حکمرانی آب، میتواند زمینه را برای همراهی بیشتر مردم در این موضوع چالش برانگیز، بسیار بیشتر از آنچه اکنون وجود دارد، فراهم کند.
باید تاکید کرد که آب نیست، کمآبی فراگیر یکی از بزرگترین مشکلات کشور است، باید بارها و بارها تکرار کرد که فارس یکی از استانهای پرخطر کشور در موضوع کمآبی بهشمار میرود و با توجه به اینکه اقتصاد این استان متکی به کشاورزی است، بیتردید بیش از سایر نقاط از بحران آب متضرر خواهد شد.
مسئولان و مردم باید بدانند که بزرگترین رودخانه استان فارس(کر) نفسهای آخرش را میکشد و اگر میزان بارندگی در حد مناسبی نباشد، از کر و کربال، تنها خاطرهای باقی خواهد ماند. همانگونه که امروز از پریشان و بختگان، خاطرهای در ذهن مانده است و محدودهای ترک خورده و دلگیر!