پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هنوز برجام بهطور کامل اجرا نشده که آمارها نشان میدهد محصولات آمریکایی نسبت به گذشته، راحتتر و بیشتر راهی بازار ایران میشوند. یکی، دو روز پیش بود که وزارت بازرگانی آمریکا، آمار قابلتأملی را روی دایره ریخت و رتبه ایران را در بین بازارهای هدف، ارتقا داد.
گزارش وزارتخانه تحت فرمان خانم «پنی پریتزکر» نشان میدهد ایران درحالحاضر در رنکینگ صدوشانزدهمین بازار صادراتی محصولات آمریکایی قرار دارد. جالب است بدانید، واردات ایران از آمریکا تا اینجای سال ٢٠١٥ نسبت به مدت مشابه سال ٢٠١٤، چیزی حول و حوش ٤٧ درصد، رشد داشته است. از لحاظ ارزش مالی نیز صادرات کالاهای Made in USA به ایران به رقمی بالغ بر ١٥٧ میلیون دلار رسیده است. این در حالی است که در مدت مشابه سال گذشته، ارزش دلاری تمام کالاهای واردشده آمریکایی به ایران، بیشتر از ١٠٦ میلیون دلار نمیشد. همین افزایش دادوستدها بین سرزمین پارس و مملکت اتازونی باعث شده رتبه تجاری ایران در بین بازارهای هدف ایالاتمتحده از رده ١٣٨ به رده ١١٦ ارتقا پیدا کند. نکته تأسفبرانگیز اینکه از ایران (بهطور رسمی) حتی یک کالا هم در این مدت راهی ینگه دنیا نشده و تراز تجاری تهران- واشنگتن کاملا بهنفع آمریکا، مثبت مطلق است!
بیشتر کالاهایی که از ایالاتمتحده با عبور از پیچ و مارپیچهای سخت خود را به بازار ایران میرسانند، در دسته قطعات یدکی و محصولات دارویی قرار میگیرند. نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که ما با آمریکاییها هیچگونه روابط اقتصادی و مالی نداریم و تمام دادوستدها به واسطه کشورهای اروپایی انجام میشود، بنابراین آنها، حقالواسطه برمیدارند. به عبارت دیگر، چون تجار ایرانی و آمریکایی نمیتوانند به علت مسائل موجود، سر یک میز روی قیمتها و نحوه همکاری، چانهزنی کنند، مجبوریم یک کالا را چند درصد گرانتر تهیه کنیم. این را هم بگویم که تحقیقات نشان میدهد رقم صادرات ایران به آمریکا، صفرِ صفر هم نیست چراکه خشکبار ایرانی شامل پسته و زعفران به واسطه اروپاییها، وارد بازار ایالاتمتحده میشود، اما بههرحال، اسمی از ایران در میان نیست! جدای از این، ایرانیان زیادی خارج از کشور هستند که به ایران سفر میکنند و با تجارت چمدانی، کالاهای شناختهشده ایرانی را از مرز هوایی وارد خاک آمریکا میکنند.
جالب است که بدانید همین یک ماه پیش بود که خبر رسید، خانه تجارت ایران در آمریکا، توسط بخش خصوصی در این کشور تشکیل شد. خانهای که بیشتر رنگوبوی بازرگانی دارد و در غیاب سفارتخانهها، کار دادوستد اقتصادی بین تهران و واشنگتن را آسانتر از قبل میکند. خانه تجارت درواقع، تشکل مستقلی است که به اتاق اصناف یا بازرگانی و سایر تشکلها ارتباطی ندارد و در کشورهای مختلف دنیا با توجه به ظرفیتهای موجود شکل میگیرد. این خانهها درواقع شرکتهایی تجاری هستند که ٥٠ درصد آنها ایرانی و ٥٠ درصد مربوط به کشور میزبان است.
نکته مهمتر اینکه هنوز خواهرخوانده این خانه در تهران تشکیل نشده و همان چاردیواری بازرگانی در ایالاتمتحده، راستوریسکردن امور تجاری را برعهده دارد. بر اساس آنچه از متولیان این حرکت تجاری شنیدهایم، در خانه تجارت ایران و آمریکا بیشتر تلاش شده که سرمایه ایرانیهای حاضر در مملکت اتازونی، جذب شود. به عبارت دیگر، قرار است با ایجاد یک پل اطمینان بین تهران- واشنگتن، ایرانیان مقیم آمریکا، چمدان بیزینسی خود را ببندند و برای سرمایهگذاری در سرزمین مادری، راهی ایران شوند.
بااینحال، فعالان خانه تجارت ایران در آمریکا، با چراغ روشن حرکت میکنند و آنچنان که برنامهریزیهای آنها نشان میدهد، بنا دارند جدای از برداشتن سنگها از سر راه واردات کالاهای آمریکایی به ایران، باروبندیل صادرات کالاهای درستودرمان ایرانی به سرزمین یانکیها را ببندند.
حالا فلاشبک بزنیم و کمی به عقب برگردیم؛ پیش از انقلاب اسلامی، ایران و آمریکا روابط مطلوبی برپایه تجارت انرژی و اولویتهای امنیتی مشترک داشتند. تجارت دوجانبه دو طرف در سال ١٩٧٨ به اوج رسید؛ زمانیکه صادرات آمریکا به ایران سهمیلیاردو ٧٠٠ میلیون دلار و واردات از این کشور دومیلیاردو ٩٠٠ میلیون دلار بود. انگار این یک قانون نانوشته است که همیشه تراز تجاری بین سرزمین پارس و سرزمین ایالاتمتحده، بهنفع هموطنان جرج واشنگتن، مثبت باشد. کمی پیش از انقلاب اسلامی، آمریکا و آلمانغربی بزرگترین شرکای تجاری ایران بودند. نزدیک به ٥٠هزار آمریکایی در ایران کار و زندگی میکردند. در عوض کالاهای آمریکایی- بهخصوص تسلیحات، تجهیزات صنعتی، تکنولوژی و کالاهای کشاورزی و مصرفی- حدود ١٦ درصد واردات ایران را تشکیل میداد. ایران در دهه ١٩٧٠ حدود ٥٠ تا ٧٥ درصد برنج، گندم و غلات وارداتی خود را از آمریکا تأمین میکرد. تجارت ایران- آمریکا بعد از انقلاب و بهخصوص پس از آنکه گروگانهای آمریکایی برای ٤٤٤ روز در سفارت آمریکا در تهران نگه داشته شدند، سقوط کرد. دولت کارتر اواخر سال ١٩٧٩ واردات نفت از ایران را تعلیق کرد و در سال ١٩٨٠ به روابط دیپلماتیک با ایران پایان داد.
اما روابط تجاری ایران- آمریکا در سال ١٩٨١ و پس از آزادشدن گروگانها از سرگرفته شد. صادرات آمریکا در سال ١٩٨١ در مجموع ٣٠٠ میلیون دلار بود که این رقم اختلاف قابلتوجهی با سهمیلیاردو ٧٠٠ میلیون دلار در سال ١٩٧٨ داشت. صادرات ایران به آمریکا نیز در مجموع ٦٤ میلیون دلار برآورد شد؛ رقمی بسیار پایینتر از دومیلیاردو ٩٠٠ میلیون دلار سال ١٩٧٨. شرکتهای انرژی آمریکایی تا نیمه سال ١٩٩٠ میلادی و پیش از گسترش تحریمها، از طریق شرکتهای تابعه به خرید نفت ایران به ارزش سالانه سهمیلیاردو ٥٠٠ میلیون دلار ادامه دادند.
کمی بعدتر و بعد از آنکه دولت بیل کلینتون در سال ١٩٩٥ تحریمهای جدیدی را علیه ایران به تصویب رساند، تجارت دوجانبه، جذابیتهای خود را از دستداد اما در سال ٢٠٠٠ با تلاش دولت وقت ایران، که منجر به برداشتهشدن تحریم فرش و خاویار شد، دادوستدها تا اندازهای نفس تازه کرد.
صادرات اصلی آمریکا به ایران در سالهای اخیر شامل گندم، برنج، سویا، ذرت، لبنیات، خمیر چوب، پلاستیک، تجهیزات پزشکی و دارویی بوده است. صادرات آمریکا به ایران در سال ٢٠١٤ از تجهیزات پزشکی تا شکلات را شامل میشده است.
حالا اما بهنظر میرسد اگر ما طبق قوانین مزیت نسبی، مجبوریم دارو یا قطعات یدکی را از آمریکا وارد کنیم، میتوانیم مثل مذاکرات دیپلماتیک، جدای از مناسبات سیاسی که روابط تهران- واشنگتن را مسدود کرده، گفتوگوهایی برای تسهیل مبادلات تجاری داشته باشیم. مثلا وزیر بازرگانی آمریکا میتواند در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با همتای ایرانی خود، نعمتزاده، بر سر تجارت دوجانبه با لحاظ شرایط خاص، گفتوگو کند تا حداقل داروی بیماران ایرانی، ارزان و بیدردسرتر به دستشان برسد و دست دلالهای بیانصاف نیز تا میشود، کوتاهتر شود.
آنچه مشخص است تجربه مذاکرات هستهای میتواند بهعنوان یک ماکت و پایلوت خوب برای برگزاری مذاکرات تجاری مورداستفاده قرار بگیرد. امیدواریم با جداسازی بخش بازرگانی از وزارت صنعت، معدن و تجارت، شرایط بیش از پیش برای صادرات کالاهای ایرانی و واردات ارزانتر کالاهای خارجی فراهم شود.
منبع: شرق