arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۲۵۱۴۴
تاریخ انتشار: ۲۸ : ۱۳ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۴
همبازی علی طباطبایی/

برای حضورم در خندوانه خیلی‌ها به من تاختند!

اشکان خطیبی و بیژن بنفشه‌خواه، دو هنرمندی بودند که شب گذشته در خندوانه هنرنمایی کردند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

صفحه خواندنی ها را از اینجا دنبال کنید

خندوانه شب گذشته شادی و انرژی خود را به همه صنعتگران و خانواده‌هایشان تقدیم کرد، پس از آن وقتی جوان مثل همیشه شاه‌حسینی را برای آوردن پاکت سوال پیامکی صدا کرد، نیما به جای او آمد و اظهار داشت که امروز به درخواست شاه‌حسینی مدیریت صحنه را به عهده گرفته است. 

بیژن بنفشه‌خواه، کمدینی که به قول خودش با اختلاف فاحشی به رقیب خود، الیکا عبدالرزاقی باخته بود، کمی بعد وارد شد و گفت درست است که باختم ولی با بقیه برنامه در خدمتتون هستم پس به سراغ پانتومیم می‌رویم. 

بعد از اجرای این بخش و یک گشت و گذار رسانه‌ای جوان بیان کرد که همه آدم‌ها ریتمی در زندگی خود دارند. برخی‌ها مدام کند، گاهی همیشه تند و سریع و بعضی‌ها نیز ثابت به سمت پیشرفت و بالارفتن هستند، مثل مهمان امشب برنامه ما. 

اشکان خطیبی که علاوه بر بازیگری، آهنگسازی، ترجمه، مدیریت و چند حرفه دیگر را دنبال می‌کند،کسی بود که بر روی صندلی سبز خندوانه نشست و در ابتدا از پاسخی که حاضران به سلام وی دادند متحیر شد! 
 
از تنوع کارهای اشکان خطیبی تا اقلیمی بی‌نام و نشان 

خطیبی در قسمتی از این گپ و گفت درباره تفکر زمان قدیم که به گفته جوان معتقد بودند آدم باید یک شغل را انتخاب کند و به طور تخصصی آن را ادامه دهد گفت: این شاید درست باشد ولی من آمدم تا به آن تصور گند بزنم! 

در ادامه این بازیگر حاضران را به اقلیمی بی‌نام برد که چمنزارهای سرسبزی دارد و مردم در آن‌جا مهربان،آرام و با فرهنگ واقعی هستند. 

وی همچنین خاطره‌ای از اجرای حدود بیست دقیقه نمایش زنده در ابتدای یک برنامه تلویزیونی با رامبد جوان تعریف کرد که در آن قرار بود متنی را با زبان قاجار حفظ و اجرا کنند، اما در بین آن جوان که جملات را درست به یاد نداشت یک خط اساسی را جا می‌اندازد و در نهایت با عصبانیت همه متن را روی آنتن از کاغذی که مثلا پنهان بود، خواند! 

پس از پخش آیتم «خنداننده برتر»، صحبت به بازیگر جوان کشورمان علی طباطبایی که به تازگی دار فانی را وداع گفته است، معطوف شد و خطیبی که یکی از دوستان او بود بیان کرد: این اتفاق یک غافلگیری و شوک بزرگ بود چون مثلا وقتی می‌گویند کسی مرده، تصور آدم این است که حداقل میانسالی را رد کرده باشد و متاسفانه ما این روزها زیاد از حد غافلگیر می‌شویم. 
 
وظیفه مهمی به نام زندگی 

وی افزود: جدا از این صحبت‌ها، امروز خیلی‌ها به من تاختند که چرا در حالی که دوست علی بودم به این برنامه آمدم؟! ولی من یک دلیل خوب برای این کارم دارم؛ نوعی گرایش عجیب، نادرست و پیچیده در اکثر ما برای ماندن در حالت تأثر به مدت طولانی موجود است و همانطور که خندوانه به طور افتخارآمیزی خلاف جهت جریانات غمناک جامعه پیش می‌رود، چیزی که باعث شد تا من در اینجا حاضر شوم نیز همین اتفاق است. 

رامبد هم در این راستا ضمن آرزوی صبوری برای خانواده طباطبایی، اظهار کرد که همه ما وظیفه مهمی به نام زندگی‌کردن داریم که در اصل باید با شادی و اتفاقات خوب پیش برود، و خندوانه هم تنها یک شعر نیست بلکه حرکتی اجتماعی است که تفکر و خیلی چیزهای دیگر را در خود جا داده است. 

در ادامه بعد از تقدیم لوح یادبود برنامه و توصیه‌های اشکان خطیبی درباره دقت در مصرف آب و خشونت‌های اعمال شده بر شیر آب‌ها گزارشی از وفای به عهد محمدرضا حیاتی، درباره بازدید از خانه جانبازان پخش شد. 

سرانجام شاه‌حسینی با دست و پای بسته به دنبال نیما دوید و بعد معلوم شد که او را به زور از برنامه واداشته‌اند، در نهایت نیز خوانی دیگر از این برنامه با دعای خیر رامبد برای مردم ایران، برچیده شد. 


شاد باشید. 

نظرات بینندگان