arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۲۷۸۶
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۰۰ - ۱۴ فروردين ۱۳۹۰

اشتباه محاسباتي کاشاني؛ اين دايي، آن قطبي نمي شود!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رسول بهروش
1 -«حتي اگر خود دايي هم استعفا بدهد، من آن را نخواهم پذيرفت.» اين واکنش سريع حبيب کاشاني به شايعات منتشر شده در مورد احتمال جدايي علي دايي از پرسپوليس، بعد از شکست در داربي 70 بود که نشان داد سرپرست موقت سرخپوشان همچنان از کادر فني منتخبش در اين تيم حمايت مي کند و فعلا تحت هيچ شرايطي خيال ندارد شهريار را از نيمکت سرخ ها جدا کند. آنچه در عصر دهمين روز از دهه نود خورشيدي گذشت، اتفاقي بسيار تلخ براي پرسپوليسي ها بود که عناويني تازه از رکوردشکني هاي معکوس دايي را در کارنامه اين مربي جوان به ثبت رساند؛ دورقمي شدن تعداد شکست هاي پرسپوليس در ليگ دهم، تحميل دو شکست پياپي به يک تيم در داربي پس از 20 سال و رقم خوردن اولين شکست فرورديني سرخپوشان در تاريخچه شهرآوردها، تازه ترين حدنصاب هاي سياهي بودند که شهريار آنها را براي خود و تيمش به جا گذاشت.
با تمام اينها اما، حبيب کاشاني همچنان به وي وفادار مانده و اتفاقا پرسش مهم اين است که «چرا»؟
2 - شايد لازم باشد براي پي بردن به فلسفه پشتيباني امروز کاشاني از دايي، فلاش بکي به اتفاق هاي سه فصل قبل بزنيم و رويدادهاي ليگ هفتم را بار ديگردر نظر بياوريم. آن روزها و به ويژه پس از شکست سنگين پرسپوليس در مقابل استقلال اهواز، کاشاني از سوي حجم قابل توجهي از رسانه ها و نيز بخش مهمي از افکار عمومي براي کنار گذاشتن افشين قطبي تحت فشار قرار گرفته بود.
بااين حال مديرعامل وقت قرمزها پاي مربي مورد علاقه اش ايستاد و اتفاقاً پرسپوليس با همان کادر فني، در آخرين لحظات ليگ به يک قهرماني باشکوه وشيرين دست پيدا کرد. حاج حبيب بعدها بابت آن پايداري، به شدت مورد ستايش قرار گرفت و حتي مجيد جلالي هم که آن شکست خردکننده را با تيم اهوازي به پرسپوليس تحميل کرده بود، به دليل اين رفتار مديريتي لب به تمجيد ازکاشاني گشود. حالا به احتمال فراوان، فيل حاجي دوباره ياد روزهاي دراماتيک ليگ هفتم را کرده و او قصد دارد اين بار با نگه داشتن علي دايي به هر قيمتي، سهم بيشتري از موفقيت هاي احتمالي آتي بردارد تا کاراکتر خودش را به عنوان مديري دورانديش که بستري باثبات را براي مربيانش فراهم مي آورد، در جامعه فوتبال ايران تثبيت کند. با اين اوصاف به نظر مي رسد در محاسبات کاشاني، يک خطاي بزرگ وجود دارد که وي عمدا يا سهوا به آن توجه نمي کند؛ اينکه هم شرايط امسال پرسپوليس با اوضاع سال 87 متفاوت است و هم وضع دايي با موقعيت آن روز قطبي فرق مي کند.
3 -پرسپوليس ليگ هفتم از نظر نيروي انساني تيمي خوب به شمار مي آمد که با نقش آفريني غير قابل کتمان حميد استيلي بسته شده بود. گرد هم آمدن عناصر با تجربه و تعيين کننده اي مثل حسن رودباريان، محمد نصرتي، فرزاد آشوبي، پژمان نوري، نيکبخت واحدي، عباس آقايي، حسين کعبي، کريم باقري آماده و محسن خليلي ششدانگ باعث شده بود سرخپوشان عملا از لحاظ «نفر» احساس کمبود نکنند. به علاوه اينکه پرسپوليس آن روزگار، در مسير قهرماني تنها يک رقيب سرسخت به نام سپاهان را پيش روي خودش مي ديد که اين تيم هم گرفتار حواشي عجيب حادثه رخ داده براي سرباز احمدي شد و از ناحيه کسر امتياز و به ويژه سه ماه محروميت از برگزاري مسابقات خانگي، به شدت تحت فشار قرار گرفت تا در آخرين لحظات جام را به قرمزها ببازد. حکايت امسال اما، به کلي با ماجراهاي ليگ هفتم تفاوت دارد. اين پرسپوليس تيمي به شدت کم مهره است که سرمربي اش پس از هر بازي، با طعنه و کنايه از اينکه نمي تواند شخصا لخت شود و به زمين برود اظهار تاسف مي کند. آنها نه تنها با انبوهي از شکست ديگر قهرمان ليگ نمي شوند، بلکه در حضور سپاهان، ذوب آهن، استقلال، تراکتورسازي، فولاد و مس، بايد پله سوم و کسب جواز مسابقات آسيايي را نيز به فراموشي بسپارند. در جام حذفي، تيم دايي سد محکمي مثل سپاهان را فراروي خودش مي بيند و با توجه به از دست دادن پنج امتياز در همان دو بازي ابتدايي ليگ قهرمانان، بهتر است پرسپوليسي ها به صعود از گروه آسيايي شان نيز چندان دل خوش نکنند. آيا اين شرايط، کوچکترين شباهتي با اوضاع سه سال قبل دارد که کاشاني مي حواهد اينجا هم همان تصميم را بگيرد؟
4 -اميدواريم کاشاني از ياد نبرده باشد که مديريت هوشيار، اتخاذ تصميم متناسب با شرايط است. شايد بهتر باشد سرپرست سرخپوشان قبول کند اين دايي برايش آن قطبي نمي شود و با تغيير اوضاع فني، جوي تازه را بر تيمش حاکم کند. در غير اين صورت ادامه اين شرايط هم به پرسپوليس ضربه مي زند که هوادارانش روز به روز غمگين تر و سرخورده تر مي شوند و هم به خود دايي آسيب مي رساند که کارنامه مربيگري اش، هر لحظه رو به تيرگي بيشتري مي گذارد.
نظرات بینندگان