پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پیامدهای شهادت مظلومانه امامحسین(ع) در دهم محرم سال ٦١، فقط محدود به شیعیان و حکومت بنیامیه نشد بلکه از نظر سیاسی، کل جهان اسلام را تحتتأثیر قرار داد. تا قبل از این اتفاق، از زمان پیامبر، جهان اسلام یک رهبر داشت و کارگزاران از سوی او انتخاب و به شهرها اعزام میشدند. تنها در زمان خلافت امیرالمؤمنین امامعلی(ع)، معاویه از پذیرش خلافت اسوه عدالت و آزادی خودداری کرد و در شام خود را خلیفه خواند. امیرالمؤمنین(ع) و سپس امامحسن(ع) دوپارگی در جهان اسلام را به رسمیت نشناختند و با آشوب معاویه به مبارزه برخاستند. ولی کاهلی کوفیان و تعصب مردم شام در حمایت از بنیامیه، اهلبیت را ناچار کرد طی مراحلی با معاویه صلح کنند. بر اساس صلحنامه، حفظ تمامیت جهان اسلام از مهمترین شرایط اهلبیت بود و بعد از فوت معاویه باید کل جهان اسلام دوباره تحت سرپرستی اهلبیت قرار میگرفت. اما معاویه مانند دیگر شیفتگان قدرت به این شرط عمل نکرد و یزید را به جانشینی خود انتخاب کرد. امامحسین(ع) از قبول خلافت یزید خودداری کرد و در کربلا به دست حامیان یزید به شهادت رسید. بعد از شهادت امامحسین(ع)، یکپارچگی جهان اسلام از بین رفت و مدعیان خلافت زیاد شدند. در مدینه جوانان از بیعت با یزید خارج شدند و «عبدالله ابن حنظله»، پسر یکی از شهدای معروف احد، را به فرماندهی انتخاب کردند.
پس از شکست از سپاه شام و اتفاقهای ناگوار توسط لشکریان شام، همه اهل مدینه به جز اهلبیت(ع)، با پذیرش خلافت یزید با او دوباره بیعت کردند. در مکه «عبدا... زبیر»، مخالفت خود را با یزید جدیتر کرد و خود را خلیفه خواند. پس از اندکی برادرش مصعب بنزبیر در بصره ادعای استقلال کرد و از خلافت برادر خود خارج شد. در کوفه پس از قیام توابین، مختار ثقفی قیام کرد و با حکومت بنیامیه و آلزبیر درگیر شد. در شام هم پس از مرگ یزید و استعفای پسرش، معاویه دوم، از حکومت، جنگ قدرت در میان فرماندهان شام آغاز شد. در همین زمان، اداره و کنترل یمن به دست خوارج افتاد بهطوریکه در حج سال ٦٨ هجری، چهار گروه طرفداران بنیامیه، آلزبیر، خوارج و شیعیان در مکه حضور داشتند. امامسجاد(ع) درحالیکه هرجومرج و نگاه سیاستزده به جهان اسلام شکل گرفته بود، سرپرستی و هدایت شیعیان را بر عهده داشت. در چنین وضعیتی، پیروزی نظامی بر مخالفان فکری به هدایت جهان اسلام و شیعیان ختم نمیشود.
همانگونه که تسلط مجدد بنیامیه و شکست بیشتر این شورشها توسط آنها باعث ماندگاری اندیشههای آنان در مکتبهای فکری مسلمانان نشد. امامسجاد(ع) حفظ هویت، آموزش و قویترکردن اعتقادهای شیعیان را بر برنامههای نظامی و سیاسی مقدم کرد. امام سجاد برای اجرائیکردن برنامهها، علاوه بر رفتار اسلامی خود با توسل به زبان دعا دوباره مسلمانان را به سرچشمههای اسلام برگرداندند. ایشان مدت ٣٥ سال سرپرستی شیعیان و محبان اهلبیت(ع) را بر عهده داشت و مسیر پدر و امامان پیش از خود را به روش دیگری که موردنیاز جامعه بود، ادامه داد. به نظر میرسد اگر تلاشهای امامسجاد(ع) برای حفظ و تقویت هویت شیعه نبود، شاید فرصت تشکیل کلاسهای پررونق آموزش برای امامان باقر و صادق(ع) شکل نمیگرفت.
* علیاکبر گلقندشتی . پژوهشگر / شرق