آيت الله مهدوي كني گفت: هدف اصلي ما حفظ انقلاب و نظام است كه امام فرمود حفظ نظام از اوجب واجبات است و حفظ نظام وابسته به حفظ ستون آن است و ستون خيمه آن ولايت فقيه و ولي فقيه زمان را بايد حفظ كرد.

به گزارش خبرگزاري انتخاب به نقل از فارس، دبير كل جامعه روحانيت مبارز در ديدار با برخي مسئولان حزب موتلفه اسلامي افزود: همه اصولگراها و تمامي علما و روحانيت با هم متحد باشند و من توصيه كردم كه در اين جرياناتي كه براي انتخابات واقع مي شود اين ارتباط حفظ بشود. انگيزه مهم است.

مشروح بيانات آيت الله مهدوي كني رئيس مجلس خبرگان رهبري به شرح ذيل است:

هميشه دغدغه حقير به راهنمايي بنيانگذار انقلاب ، اين بود كه روحانيت در مسائل سياسي حضور داشته باشد . گاهي اوقات به دليل بعضي از حوادث و شكست هاي ظاهري بعضي مي گفتند دوره روحانيت گذشته و بي مصرف شده است . ولي بنده از همان اول عرض مي كرده ام كه اينطور نيست . ممكن است نوساناتي در مسائل سياسي پيش بيايد امّا نبايد اصول را فراموش كنيم .

من در يك جلسه ديگري كه بحث تشريح منشور دوازده گانه اصولگرايي بود گفتم ما نبايد فقط براي مجلس و انتخابات بحث كنيم . بحث ما در منشور اصولگرايي اين نيست كه فقط در مجلس باشد. چون مجلس يكي از اركان انقلاب است. مسائل مختلف سياسي ، اجتماعي ، ديني ، فقاهتي ، همه اينها بايد همه باهم باشند وروحانيت را راهنما قرار بدهند و اشاره كردم يكي از نمادهاي حضور روحانيت در خود مجلس است . اگر كه به تدريج روحانيت هر دوره اي كم بشود اين نشان مي دهد كه انقلاب دارد از مسير خودش منحرف مي شود . حتي من گفتم نگوييد كه فلان روحاني از فلان شهر انتخاب مي شود ، خيلي ممكن است در مجلس فعال نباشد ، يك كلاهي تحصيل كرده امروزي ممكن است بتواند بيشتر فعال باشد . اينطور نبايد فكر كرد .

 فعاليت در مجلس يك فعاليت جمعي است كه راهنمايي آن به دست يك عده اي از نخبگان است . مجلس را نخبگان مي گردانند . امّا يك عده اي بايد باشند فعاليت اين نخبگان را تأييد كنند و اگر روحانيت نباشد يا باشد مخالفت كند چيز بدي مي شود . بنا براين حضور روحانيت در همه نهادهاي انقلاب يكي هم مجلس براي بقاي انقلاب لازم است. همين طور كه روحانيت در اصل انقلاب رشد نموده و نمي شود انكار كرد در بقاء انقلاب نيز بايد حضور داشته باشد . اين موضوع را ما بايد هميشه با ظرافت ، دقت و احترام به روحانيت حفظ كنيم.

روحانيت نمي خواهد خودش را تحميل كند . نبايد هم تحميل كند . اين معنايش اين نيست كه هر چيز كه ما بگوييم مردم گوش كنند. در مصاديق انتخاب ما اين را نمي گوييم ولي مي گوييم روحانيت حضور داشته باشد؛ مشاوره اي ، بحثي ، صحبتي . در اين مسئله اين نكته را عرض كنم كه بعضي از اصولگراها در حضور خود من در يك جمعي اظهار كردند كه روحانيت نفوذ خودش را از دست داده و ديگر نمي تواند مردم را جمع كند . پس بايد چه كار بكنيم ؟ بايد يك كاري كنيم كه مردم را جمع كنيم . خوب حالا مردم را بخواهيم جمع كنيم چه كار كنيم ؟ بايد شعارهاي روحاني و شعارهاي امام (ره) را عوض كنيم . شعارهاي اسلامي و انقلابي يا سنتي را حذف كنيم . يك شعارهايي بدهيم كه يك طبقه ديگري از مردم را جذب كنيم . كه اين مسئله ايران و اين حرف ها شايد معلول همين فكر است كه مرتب مي گويند ايران و حرفهايي كه مي زنند . اين مثل آن حرفي مي ماند كه در زمان رفراندوم جمهوري اسلامي امام (ره) فرمود جمهوري اسلامي. نگوييد دموكراسي اسلامي . اسلامي را با دموكراتيك قاطي نكنيد . كه مي گفتند اينها خلط با هم است . چون هر نظامي يك فرهنگي دارد . هر فرهنگي اصطلاحاتي دارد . آن اصطلاحات نگهبان و حافظ آن انقلاب است .

اينها نبايد حذف شوند . ما اصطلاحات و سنتهاي پيغمبر اكرم (ص) را نبايد به اعتبار گذشت زمان حذف كنيم. بگوييم آقا هزار و چهارصد سال گذشته ما اصلاً اصطلاحات را عوض كنيم . مثلا براي نماز اسم ديگري بگذاريم براي اينكه امروزيها آن را بپسندند . جهاد را جور ديگري معنا كنيم؛ جهاد في سبيل الله را در راه مردم بگوييم كه مردم هم دنبال آن بيايند ، در حالي كه في سبيل الله شد براي مردم هم هست چون خدا با مردم است . اينهايي كه اين اصطلاحات را مي گويند من نمي خواهم بگويم غرضي دارند . اشتباه را در انتخاب فرهنگ مي بينم. حد اقل اين طور است . لذا نصيحت هم كردم به بعضي از آقاياني كه اين حرفها را مي زنند . گفتم اصطلاحات را عوض نكنيد . اولين نقطه انحراف همين اصطلاحات است ، فرهنگ است. اينها راه را عوض مي كند . بايد ما روي سنت هايمان بايستيم .

بعد هم در آن مجلس صريحاً گفتم امام (ره) در انقلاب چه قبلش و چه در بعدش با چه اصطلاحاتي مردم را به ميدان كشيد؟ امام (ره) با سنتهاي اسلامي و اعتقادي توانست مردم را جمع كند. با شعارهايي كه ريشه محكم و ريشه فطري در دل ها ندارد در موقع خطر نمي توان مردم را نگه داشت . يك جوان ممكن است به اسم ايراني در يك راهپيمايي شركت كند اما وقتي خطر باشد خيلي هايشان فرار مي كنند . ولي وقتي پاي اسلام وسط باشد و به نام اسلام باشد با اعتقاد مي ايستند. اينكه امام (ره) پير و جوان را به جبهه آورد و تا آخرين نفس هم بودند و تا آخرين نفس و آخرين روز حيات امام (ره) و بلكه بعد از حيات امام (ره) با امام (ره) بودند همين سنتهاي اسلامي بود. من قبل از رحلت امام (ره) براي عمل جراحي قلبم خارج از كشور رفته بودم، سال بعد كه براي معاينه رفتم دكتري كه من را عمل كرد گفت من تلويزيون را نگاه مي كردم كه مردم براي تشييع پيكر امام (ره) چه مي كردند، جوانان بر سرشان مي زنند ، غش مي كردند ، بعضي ها را شنيديم از دنيا رفتند . امام (ره) با آن استقبال آمد و با اين بدرقه هم رفت . هيچ وقت شعارش را عوض نكرد . پايه گذار انقلاب اينگونه بوده حالا بعد براي حفظ انقلاب بياييم يك شعارهاي ديگري بدهيم. اشتباه است اگر كسي اين كار را بكند؛ به هر نيتي .

به قول حكما مي گويند: موجد علت موجده است و علت مبقيه همان شييء مي شود . اين يك نگاه فلسفي است و هرچه كه چيزي را ايجاد كرد همان حفظش مي كند . ضدش يا يك نامتناسب با آن نمي تواند حفظش كند . لذا در اين موضوعات و در منشور اصولگرايي ما اين شعار ها را حفظ كنيم ولذا از من يا جناب آقاي آيت الله يزدي سؤال كردند كه شما براي انتخابات اين حرف ها را مي زنيد ؟ نه بحث انتخابات نيست ، براي بقاي انقلاب و در همه مسائل مربوط به آن اعم از اقتصاد، سياست ، اخلاق، انتخابات مختلف مهم اين است كه شعارهاي اصولي را حفظ كنيم .
در آن جلسه اي كه دوستان را جمع كرديم گفتيم آقايان اينها را قبول داريد ؟ همه اظهار نظر كردند و نهايتا به آن دوازده بند منشور رسيد و من مرتب توصيه كردم كه اين ها را به هم نزنيد. اين نكته را تكرار مي كنم كه اگر بخواهيم اصول را حفظ كنيم ، انقلاب را حفظ كنيم بايد گذشت داشته باشيم . اين نمي شود كه بنده يك اصولي را بگويم قبول دارم ولي در مقام پياده كردن مصاديقش بگويم الا و لابد هميني كه من مي گويم بايد باشد . من به آْن دوست ديگر هم كه بحث همين نفوذ روحانيت را مطرح كرد گفتم مسائل اجتماعي ، سياسي را در كوتاه مدت نگاه نكنيد . هميشه در دراز مدت نگاه كنيد . اگر در مشروطه اين اشتباه شد كه حتي بعضي از علماي بزرگ هم اشتباه كردند نگاه كوتاه مدت بود . همين كه ديدند يك مخالفتي شد و آن مخالفت ضعف جريان شد خود آقايان اشتباه كردند و جريان مخالف را تأييد كردند . شهادت مرحوم شهيد شيخ فضل الله نوري همين بود.

 به يك معنا خود روحانيت هم تقصير داشت . بايد مي گفتند شيخ فضل الله يك مخالفتي كرده بايد با او راه آمد نه اينكه به دست دشمن رهايش كنند و دشمن هم محكمه تشكيل بدهد و يك عالم بزرگوار ، مجتهد مسلم جامع الشرايط را با آن سوابق محكوم به اعدام كند بعد هم پاي دارش كف بزنند . چه اشتباه بزرگي كردند . ولي بعد فهميدند كه اين مسئله اي را حل نكرد و ضربه بزرگي به روحانيت زد. بعد مرحوم بهبهاني از بين رفت، بعد ديگران از بين رفتند .

امروز ما مراقب باشيم اين اشتباهات را نكنيم . سرّ بقاء و رمز پيروزي امام (ره) همين بود كه اصولي كه داشت هميشه حفظ مي كرد . در نوسانات ودر مشكلات هم حفظ مي كرد . در برابر مشكلات نمي آمد يك اصلي را تغيير بدهد و بگويد بياييد اصل را عوض كنيم. ممكن است تاكتيك را عوض كند ولي استراتژي را عوض نمي كند ، اصول را عوض نمي كند . ما واقعاً بايد حفظ كنيم . يك دوره هم ممكن است در يك انتخاباتي ما ببريم يا نبريم . اگر اصول را حفظ كنيم مي توانيم براي ادامه انقلاب كار كنيم و من اين مطلب را از نظر فلسفي از نگاه ملاصدرا مي گويم . ملاصدرا در حركت جوهري مي گويد عالم در حركت كمالي است ولي گاهي اشكال مي كنند و مي گويند آقا اين درخت كه خشك شد چه كمالي دارد ؟ ايشان مي گويد حركت مجموعه عالم را نگاه كنيد . تك تك نگاه نكنيد . حركت يك حركت زيگزاگي است . درخت خشك مي شود، تخمهايش مي ريزد ، درخت ديگر مي آيد ، چوبش باز ممكن است در خاك پوسيده بشود دوباره يك درخت ديگري بيايد . هيچ وقت حركت اين عالم توقف پيدا نمي كند منتها حركت زيگزاگي است، مي آيد پايين باز مي رود بالا . حركت مسائل انقلابي ، معنوي ، اسلامي هم اينطور بوده است . در دورانهاي مختلف مسلمانان پيشرفت كرند و يا پايين آمدند اما آنهايي كه عاقل بودند اصول را حفظ كردند و به دست ما رساندند . حركت ائمه عليهم السلام را كه ببينيم؛ قبول كردن و قبول نكردن امير المومنين. صلح امام حسن(ع)، واقعه عاشوراي امام حسين(ع) و ... همه اينها حركات زيگزاگي است . يك روز بالا مي آيد يك روز پايين مي رود اما هيچ وقت قطع نمي شود . هيچوقت امام حسن (ع) تسليم معاويه نمي شود ممكن است يك به اصطلاح صلحي برقرار باشد .
تذكر اين است كه دوستان راهي كه انبياء و ائمه عليهم السلام رفتند بعد هم امام (ره) رفت را فراموش نكنند . ما طرفدار انقلاب و امام (ره) هستيم ، شاگردان او هستيم . بنا براين گذشت مي خواهد . يعني دوستان بايد همان طور كه در دوره گذشته انتخابات هم من گفتم كه شد . صد در صد مطلوب نبود ولي درصد قابل توجهي بود . الان هم در مجلس اختلاف سليقه هايي ديده مي شود ولي مجموعه حفظ انقلاب بالا تر از افراد است ، بالاتر از اين وكيل مجلس است ، بالاتر از اين آقا است. بايد شجره انقلاب را حفظ كنيم در آن صورت شاخه هايش باقي مي ماند.
هدف اصلي ما حفظ انقلاب و نظام است كه امام فرمود حفظ نظام از اوجب واجبات است و حفظ نظام وابسته به حفظ ستون آن است و ستون آن ولايت فقيه و ولي فقيه زمان است.در راهپيمايي بيست و دوم بهمن بعضي ها مرگ بر آمريكا را مي گويند و بعد به ما هم كه مي رسند مي گويند حاج آقا اوضاع هم خوب نيست . يك فكري براي اوضاع بكنيد . مي گويم چي شده كه آمدي مرگ بر آمريكا مي گويي ، نظام را تأييد مي كني ؟ من تحليل خودم را به دوستان اينطور مي گويم، مردم ما كه انقلابي هستند قلبشان دو لايه دارد. لايه زيرين و لايه رويين . لايه رويين مشكلات را مي بينداما لايه زيرين وابسته به اسلام و انقلاب است.

مثلا روز نه دي، همين مردم كه برخي از آنها شايد به جناح مخالف راي داده بودند وقتي ديدند مسئله اصل انقلاب و امام حسين(ع) مطرح است آمدند و از عمل مخالفان اظهار برائت كردند. اين فرهنگ را بايد حفظ كنيم و اين نمي شود الا اينكه كساني كه مسووليت دارند بايد گذشت داشته باشند يعني براي مصالح عاليه مصالح كوچكتر را فدا كنند . بنده اگر كه در مقام رياست در جمهوري اسلامي باشم اگر يك وقت احساس كنم كه اگر الان بروم كنار به مصلحت است بايد بروم . مردم كه اين را ببينند مي گويند پس معلوم مي شود يك چيزي هست كه فلاني با همه اين امكانات و با همه اين چيزهايي كه داشته و كسي هم نمي توانسته او را بيرون كند ولي خودش رفت . اين است كه باقي مي گذارد در انتخابات خبرگان من به مصالح و تكليف شرعي خود نگاه كردم و لذا با برخورد اسلامي خود را نامزد رياست كردم بفهمند دو نفر روحاني باهم سر پست و قدرت و انتقال قدرت دعوا نمي كنند . اين را مردم بايد احساس كنند . اين خيلي مهم است . اين كاري كه در خبرگان شد آبي بر روي آتش دشمن. يك عده فكر مي كردند كه جنجالها درست مي شود. من گويي خدا به زبانم آورد و گفتم جناب آقاي هاشمي اين جايگاه را تفويض كردند.
ولي به نظر من همين جمله اثرگذار شد. ما بايد اينطور رفتار كنيم. ما بايد نمونه باشيم ديگران هم بايد اين كار ها را بكنند .من به دوستان اصولگرا و حتي غير اصولگرا نصيحت مي كنم و مي گويم آنهايي كه واقعاً اين انقلاب را قبول دارند قدري فكر بكنند . بس است ديگر آدم كارهايي را بكند كه فقط آن چه كه به سليقه خودش خوب مي آيد انجام بدهد . بيايند ببينند چگونه مي توانند انقلاب را حفظ كنند . يك قدري گذشت مي خواهد . اگر اشتباهي رخ داده بايد آنرا با گذشت جبران كرد.با بودن اين دشمن هايي كه در خارج اند و دشمناني كه در اطراف ما هستند، همين حركت هايي كه در جوامع اسلامي و عربي واقع شد. همه مي بينيم كه خارجي ها دارند چه مي كنند . حركتي واقع شده كه مسلماً متأثر از حركت انقلابي ماست . ولي دشمنان كه رها نمي كنند هيچ انقلابي در دنيا دفعي و ارتجاعي نيست اگر ما بگوييم كه انقلاب ما متأثر از انقلابهاي پيشين بوده تحليل نادرستي نكرده . من جمله آخرم را بگويم كه شهداي ما چه كردند . وصيت هاي شهدا را نگاه كنيم . چه مي گفتند ؟ بحث ايران و خاك و مرز جغرافيايي نمي كردند ، مي گفتند اسلام ، امام (ره) ، گاهي بچه ها به مادرهايشان ، خواهرهايشان سفارش مي كردند كه حجاب هايتان را حفظ كنيد ما براي اين داريم شهيد مي شويم . با قرآن جبهه مي رفتند. اينها بايد حفظ بشود . اينها را ما بايد حفظ بكنيم . همه چيز نبايد مطابق ميل ما باشد .

 بايد نگاه كنيم مجموعه كار به كجا مي كشد؟ اصل را حفظ كنيم. و لذا توصيه من به برادران اصولگرا اين است كه بايد اين انقلاب را حفظ كنيم و بدانيم براي حفظ انقلاب گذشت لازم است و اينطور فكر نكنيم كه براي حفظ انقلاب بايد من باشم . اين يكي از اشتباهات است . امام (ره) هميشه توصيه مي كرد انقلاب را حفظ كنيد نمي گفت من را حفظ كنيد . بعضي ها فكر مي كنند واقعاً اگر بروند كنار هيچكس و هيچ چيز باقي نمي ماند . نه اينجوري نيست . بنده بروم كنار طوري نمي شود. ستون خيمه را بايد حفظ كرد .
انشالله همه برادران ، همه اصولگراها و تمامي علما و روحانيت با هم متحد باشند و من توصيه كردم كه در اين جرياناتي كه براي انتخابات واقع مي شود اين ارتباط حفظ بشود . انگيزه مهم است. بايد بدانيم هدفي داريم. اگر هدف داشته باشيم خسته نمي شويم و اگر خسته هم شديم خستگي را تحمل كنيم. اما اگر انگيزه معنوي نداشته باشيم زود خسته مي شويم.

نكته آخر من توصيه به دولتي ها و جناب آقاي رئيس جمهور است كه واقعاً يك وقت خداي ناكرده ، خود آقاي رئيس جمهور را نمي گويم ، اطرافيان كاري نكنند كه باعث جدايي بشود . اين همان اشتباهي است كه گاهي ممكن است بعضي بكنند، خيال كنند كه فعلاً كه ما مي توانيم يك كاري بكنيم و راه همين است . نه اشتباه است . راه كار جمعي با جمع است . نبايد كار جمعي را فردي كرد. من حتي در آن نطق اوليه خبرگان گفتم آقا ما به همه مردم ايران مي گوييم كه با شما هستيم و در خدمت شما هستيم و خبرگان هم براي همه است.رئيس جمهور هم براي همه است . دولت هم براي همه است . اينكه متعلق به همه است را بايد عملاً نشان داد كه براي همه است .

انشاءالله شما و همه دوستان در سايه عنايات و هدايتهاي حضرت بقيه الله ولي عصر(عج)و رهبري مقام معظم رهبري و گذشت و فداكاري و مجاهدت بتوانيد در حفظ پرچم مقدس اين نظام ولايي و اسلامي موفق باشيد و روح بلند امام و شهداء از همه ما راضي باشد و در اين ايام فاطميه (س)سيره آنحضرت براي همه ما الگو و اسوه حسنه باشد.

در آخرين روزهاي فروردين 90 جمعي از مسؤلان حرب مؤتلفه اسلامي با حضور رئيس دانشگاه امام صادق (ع) با وي ديدار و گفت و گو كردند .
اسدالله بادامچيان ( قائم مقام دبيركل ) محمد رضا اعتماديان ( عضو شوراي مركزي )، مهدي اسلامي (قائم مقام مركز سياسي و جانشين مدير مسؤل نشريه شما ) و سيد حامد حسيني (معاون تبليغات و روابط عمومي )، دبير كل حزب مؤتلفه اسلامي را در ديدار با آيت الله مهدوي كني همراهي كردند .علاوه بر تبريك سال 90 و نيز تبريك انتخاب آيت الله مهدوي كني به رياست خبرگان رهبري ، درخواست راهنمايي از ايشان براي فعاليت هاي سياسي به ويژه موضوعات مرتبط با وحدت اصولگرايان كه انتخابات مجلس نهم از جمله عرصه هاي ظهور آن است از اهداف ديدار با رئيس مجلس خبرگان بود .

محمد نبي حبيبي دبير كل حزب مؤتلفه اسلامي در اين ديدار ضمن بيان ديدگاه حرب در خصوص جايگاه روحانيت به عنوان چتر براي وحدت اصولگرايان به اقدامات برخي فعالان سياسي در استانها در آستانه انتخابات نهم اشاره كرد .
بادامچيان نيز در اين ديدار گزارشي از فعاليت فراكسيون مؤتلفه اسلامي در مجلس هشتم بيان داشت .