arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۴۴۰۲۱
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۰۸ - ۰۱ دی ۱۳۹۴

خطر شیوع گسترده بیماری در گیلان

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دکتر کریم ثابت رفتار فارغ التحصیل رشته ارزیابی و مدیریت منابع محیط زیست از دانشگاه ملی استرالیا و عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان  با اشاره به شیوع انواع بیماری های عفونی ، پوستی ، ریوی و حتی هپاتیت در استان گیلان که آن را ناشی از آلودگی های محل دفن زباله سراوان دانستند، افزود: آلودگی شدید آب ، خاک و هوا در منطقه سراوان قطعی و یک فاجعه وحشتناک محیط زیستی در طول 32 سال اخیر در گیلان رقم خورده است.
 
تاریخچه انتخاب سراوان جهت دفن زباله های شهری به چه زمانی بر می گردد و در طول این سالها چه تغییرات محیطی مخربی ایجاد شده است؟
 
محل دفن زباله سراوان در سال 62 در فاصله 15 الی 20 کیلومتری شهرستان رشت در نظر گرفته شد و در حال حاضر بر اساس اطلاعات موجود روزانه بیش از 800 تن زباله در آن تلنبار می شود تاکید می کنم تلنبار! زیرا هیچگونه دفن بهداشتی و استانداردی در آن صورت نمی گیرد شیرابه آن از طریق زرجوب به پیربازار و در نهایت به تالاب بین المللی انزلی وارد می شود و به دلیل شیب طبیعی منطقه پسماندش بسیار بسیار خطرناک است در طول این سالها 4 منطقه در سراوان شناسایی و در نظرگرفته شده است و در مجموع تخمین زده می شود تا 6 میلیون تن پسماند در طی این 32 سال در آن انباشته کرده ایم که آلودگی شدید منطقه از جمله آب ، خاک ، هوا و منظر را در پی داشته و شیوع انواع بیماری های خطرناک عفونی ، پوستی و ریوی را سبب شده است . کاهش شدید ارزش اقتصادی زمین ، نفوذ شورابه خطرناک به منابع آب های زیر زمینی و سطحی ، آلودگی شدید آب و بالا رفتن غلظت آمونیاک و نیترات در آب های موجود در چاه های شرب منطقه به دلیل فعالیت های مخرب تبخیری ، تخمیری و تجزیه ای درون زباله و همچنین قطعی بودن آلودگی خاک از نگرانی های موجود است.
 
فاصله محل دفن زباله ها با منابع طبیعی ، مناطق مسکونی ، واحدهای تولیدی و ... چند کیلومتر است ؟ و آیا مکان یابی مناسبی صورت پذیرفته است؟
 
ما در علم ارزیابی محیط زیست و مدیریت منابع استانداردهایی تعریف می کنیم البته باید به نکته ای اشاره کنم و برآن تاکید نمایم که این استانداردها با معیار لندفیل های مجاز زباله با شرایط اصولی در کشورهای توسعه یافته تعریف شده است و نه در وضعیت فعلی محل تلنبار زباله در سراوان که کاملا با استانداردها متفاوت و مغایر است.
 
با ذکر این مهم باید عرض کنم که فاصله مجاز محل دفن زباله ها و لندفیل ها از فرودگاه ها 8 تا 10 کیلومتر ، از گسل ها در دورترین فاصله ممکن حتی تا فاصله 40 کیلومتری و بیشتر ، چاه ها و آب های سطحی 2 کیلومتر ، مناطق مسکونی ، هتل ها و رستوران ها حداقل 15 کیلومتر ، زیستگاه ها و مناطق شکار 1 کیلومتر و همچنین از جاده و اتوبان 3 تا 5 کیلومتر تعریف شده است.
 
به دلیل تراکم بالای جمعیت در استان گیلان و درهم آمیختگی بافت های شهری و روستایی اصولا منطقه سراوان نمی تواند منطقه مناسبی از نظر آمایش سرزمین و مسائل زیست محیطی باشد و متاسفانه فاصله استاندارد از مناطق در رابطه با بحث سراوان محلی از اعراب ندارد و با قاطعیت عرض می کنم هیچگونه مکان یابی علمی در این خصوص انجام نشده است .
 
آیا زباله ها در محل مذکور سوزانده ، دفن یا روی هم انباشته می شوند؟ مدیریت آن چگونه صورت می پذیرد؟
 
مجددا با قاطعیت عرض می کنم کاملا غیر اصولی انباشته و تلنبار می شود و روش های سنتی پوشاندن زباله با خاک نیز به صورت دوره ای انجام می شود که به هیچ وجه بهداشتی نیست هیچگونه ایزولاسیونی وجود ندارد هیچگونه لایه های غیر قابل نفوذی وجود ندارد هیچ روشی برای تصفیه شیرابه ها وجود ندارد و لازم به ذکر است که مدیریت در آن مدیریت سازمان یافته ای نیست.
 
یکی از گمانه زنی ها و نگرانی ها این است که ساکنین و شاغلین محدوده دفن زباله سراوان در معرض مستقیم انواع بیماری ها و بالاخص سرطان هستند این ماجرا واقعیت دارد؟
 
نباید شکی در این قضیه داشت که به دلیل غیر اصولی بودن مدیریت محل تلنبار زباله وجود انواع بیماری های عفونی ، پوستی ، ریوی و بیماری های خطرناک هپاتیت و ... اجتناب ناپذیر است و انتقال عوامل عفونی به دلیل ورود زباله های بیمارستانی به منطقه بدیهی است توجه داشته باشید زباله های تولیدی و صنعتی و... نیز به این منطقه وارد می شود آلودگی شدید خاک تبعاتی برای ریشه گیاهان دارد که یکی از دلایل از بین رفتن درختان مثمر ثمر میوه و جنگلی بوده است که این موضوع نیز مستقیما با سلامتی مردم در ارتباط است.
 
آلودگی های موجود از چه نوعی هستند و از چه راه هایی و در چه محدوده جغرافیایی قابل انتقال هستند ؟
 
در یک تقسیم بندی کلی ، آلودگی های شدید آب ، خاک ، هوا و همچنین منظر از منابع مهم آلودگی محسوب می شوند .به دلیل اینکه منطقه در شیب هیدرولیک منفی قرار گرفته این شیب به سمت دریا بوده و مواد به سمت پایین حرکت کرده و در وهله اول آب های زیر زمینی و چاه های منطقه و سپس آب های سطحی را آلوده می کند و متاسفانه همچون یک سیل مواد آلوده در بافت های روستایی و شهری پخش می شود و حتی اکوسیستم های با ارزشی همچون تالاب انزلی ، رودخانه سپید رود و در نهایت دریای خزر را نیز بی نصیب نمی گذارد.
 
آیا در حال حاضر یا در آینده امکان ورود آلودگی ها به آب های آشامیدنی و شهری وجود دارد؟
 
در استان گیلان سطح آب های زیر زمینی بسیار بالاست یعنی با حفر چاه های کمتر از 4 متر به آب های زیرزمینی می رسیم که پخش این آلودگی ها یک فاجعه وحشتناک زیستی و محیط زیستی را رقم زده است و با توجه به نکاتی که در خصوص آلودگی شدید آب ذکر کرده ام این موضوع اجتناب ناپذیر است.
 
در این زمینه جنابعالی مطالعات کاربردی گسترده ای داشته اید خروجی این مطالعات چه بوده است و چه راهکارهایی اندیشیده شده است؟
 
گروه تحقیقاتی که بنده یکی از مدیران آن بوده ام در سال های 1390- 1388 در بحث مدیریت زباله سراوان مطالعاتی انجام داد تا راهکارهای عملی برای کنترل وضعیت سراوان پیشنهاد بدهد که بصورت فهرست وار به بخشی از نتایج حاصله اشاره می کنم:
 
لزوم جمع آوری و تصفیه شیرابه قبل از ورود به آب های زیر زمینی ، لزوم نصب زباله سوزها مختص به زباله های بیمارستانی ، درمانی و محو ضایعات پزشکی ، آزمایشگاهی و دامپزشکی و عدم ورود آن به منطقه سراوان ، لزوم تفکیک زباله از مبدا که جنبه پیشگیری دارد و تاکید بر آموزش و افزایش دانش عمومی و اطلاع رسانی ، ایفای نقش تشکل های مردم نهاد ، نمونه برداری منظم از آب های سطحی منطقه و چاه های اطراف ، پوشش خاکئ بر روی زباله ها به صورت روزانه جهت کاهش بوی بد و متعفن ، لزوم محوطه سازی و نصب توری جهت جلوگیری پخش پلاستیک های آلوده از طریق باد ، لزوم تجهیز سیستم حمل و نقل ایزوله ، کاملا مکانیزه و مسقف ، کنترل و مدیریت میزان ورود زباله ، حفر چاه های مختلف برای خروج گازهایی که می تواند سبب حریق گردد و استقرار سیستم های بازیافت و ایجاد کارخانه های کمپوست و بالاخره لزوم احداث لند فیل بهداشتی کاملا اصولی در منطقه قدیمی که به تدریج مشکلات مربوطه برطرف گردد.
 
آیا در طول این سالها اقدامات مقتضی جهت کنترل و مدیریت آسیب های احتمالی صورت پذیرفته است؟
 
البته همیشه مدیران دلسوزی در سازمان بازیافت و شهرداری بوده اند که جا دارد یادی بکنیم از زنده یاد سیامک دوستدار که از دوستان بسیار بزرگواری بوده اند که از میان ما رفته اند و زحمات شبانه روزی جهت کنترل و کاهش مشکلات مربوط به محل دفن زباله سراوان کشیده اند اما اینکه مدعی باشیم اقدام موثر جهت کنترل و بازسازی منطقه صورت بگیرد متاسفانه خیر ...
 
وابستگی شدید معضلات و مشکلات محیط زیستی ، یک مدیریت منسجم و یکپارچه را در تمامی ابعاد خواهان است در غیر اینصورت نه تنها مشکل منطقه سراوان بر طرف نمی گردد بلکه مشکلات مناطق بیست گانه دیگر که در آنها تولید روزانه 2000 تن زباله استان گیلان دپو می شود نیز تشدید می گردد و این قصه پر درد ، بسیار ناراحت کننده و وحشتناک ادامه می یابد .
 
در یک ساختار کلی چه ضعف ها و کمبودهایی در بخش های قانون گذاری ، قضائی و اجرایی در کشور جهت برطرف کردن این معضلات مشاهده می کنید ؟
 
اولین و بزرگترین ضعف این است که محیط زیست اولویت کشور ما محسوب نمی شود یعنی هنوز مردم و مسئولین نسبت به عواقب خطرناک دست اندازی های غیر اصولی محیط زیستی ، آلودگی ها ، تخریب منابع طبیعی آگاهی عمیق ندارند و اگر آگاهی نیز هست متاسفانه در سطحی نیست که محیط زیست به عنوان یک اولویت شناخته شود به عنوان یک متخصص عرض می کنم محیط زیست را باید فراتر از سازمان محیط زیست در نظر بگیریم و این سازمان فقط نقش مدیریتی دارد و اگر همکاری لازم جهت وضع قوانین و مقررات و تخصیص بودجه لازم را نداشته باشیم هیچ فرقی نمی کند که آن را ادغام کنیم یا وزارتخانه یا هرچیز دیگر .
 
در رابطه با موضوع مورد بحث نیز سازمان مراتع و جنگلداری ، وزارت صنایع ، جهاد کشاورزی ، سازمان محیط زیست ، شهرداری ها و دهداری ها ، استانداری ، مراکز آموزشی ، دانشگاهی و تحقیقاتی ، شیلات و خیلی از موسسات دیگر دخیل هستند حتی وزارت بهداشت و درمان که قطعا می تواند نقش بسیار مهمی را ایفا نماید.
 
تکنولوژی که در کشورهای توسعه یافته همچون آلمان جهت تولید انرژی از زباله استفاده می گردد چگونه است ؟ آیا واقعیت دارد که حتی با کمبود زباله مواجه هستند و اقدام به واردات زباله از کشورهای دیگر می کنند؟
 
بله با یک جست و جوی ساده از منابع معتبر متوجه خواهید شد که کشور آلمان مشغول واردات زباله از کشورهای همسایه است و به تکنولوژی لازم جهت تبدیل زباله به انرژی دست یافته است و به نحو احسنت از آن بهره می گیرد.
 
از نظر علمی نیز زباله یک منبع ارگانیک محسوب می شود و نباید فراموش شود که سوخت های فسیلی نیز در طول میلیون ها سال از طریق فرآیند های پیچیده روی منابع ارگانیک خصوصا منابعی که دارای کربن ، اکسیژن و نیتروژن هستند در اعماق زمین حادث شده است در نتیجه در مقابل کشورهایی همچون آلمان که ادعای چنین قضیه ای را دارند و در این زمینه پیشگام هستند به هیچ عنوان جای شکی وجود ندارد
 
سال گذشته پروفسور کریستین کخ از شرکت زیمنس آلمان از تکنولوژی مرتبط در این زمینه در گیلان تحت عنوان فناوری KDV آلفا کات رونمایی کردند ولی مورد استقبال واقع نشد چرا؟ و نظر خودتان را درباره این فناوری بفرمایید؟
 
ادعای ایشان مبنی بر تولید 120 میلیون لیتر گازوئیل به ارزش سالیانه 100 میلیون دلار مورد تائید است و این فناوری امکان پذیر و اثبات شده است البته بنده در این مصاحبه قصد ندارم مشخصا این پروژه را راهکار نهایی اعلام کنم و اصولا در چنین پروژه های باید ارزیابی دقیقی انجام گردد و توجه شود که آیا با شرایط کشورهماهنگی لازم را دارد ، آیا امکان عملیاتی شدن در کشور را دارد ؟ آیا می تواند در کوتاه مدت یا میان مدت مشکلات را برطرف نماید؟ یاد آوری می کنم در سال 1390 پیشنهاد تیم مطالعاتی ما جهت در نظر گرفتن یک لند فیل بهداشتی جانبی در کنار مرکز دفن سنتی سراوان ، صرفا به جهت مسائل اقتصادی و اساسا نبود ارگانی که این تامین بودجه را تقبل نماید با شکست رو به رو شد حال چنین پروژه عظیم و ارزشمندی که مطمئنا هزینه های بالایی نیز دارد ، قاعدتا باید هزینه اولیه آن تامین گردد در غیر این صورت نمی توانیم از چنین تکنولوژی پیشرفته ای بهره مند شویم در نتیجه تا محیط زیست در اولویت کشور قرار نگیرد و زیر ساخت های قانونی و مقرراتی وضع نگردد و مدیریت منسجم صورت نپذیرد بیش از این نمی توان انتظاری داشت.
 
صاحب نظران معتقدند زباله سوزها هم هوا و هم خاک را تا شعاع 30 کیلومتری آلوده می کنند؟ نظر شما چیست؟ آیا استفاده از دستگاه های زباله سوز نیز یک راهکار مطلوب محسوب می شود؟
اولا بنده تاکید می کنم زباله سوزها صرفا مکانیزم هایی برای کنترل زباله های خطرناک بهداشتی و بیمارستانی هستند نه بقیه زباله ها که این دستگاه ها قادرند 90 درصد از حجم این زباله ها را کاهش دهند و اگر به صورت اصولی و استاندارد استفاده نگردد می تواند این شعاع آلودگی را ایجاد نماید و در آن شکی نیست.
 
با توجه به آمارهای وحشتناک انباشت 6 میلیون تن زباله در سراوان صرفا استفاده از دستگاه های زباله سوز ، یک راهکار مطلوب و نهایی محسوب نمی شود و اساسا امکان پذیر نیست و بیشتر یک روش سمبلیک محسوب می شود البته به عنوان یک راهکار جزئی در کنار راهکارهای کلان دیگر می توان از آن بهره گرفت.
 
آیا پتانسیل ورود بخش خصوصی و سرمایه گذاری در این زمینه وجود دارد و می توان به این واسطه به بخشی از مشکلات فائق آمد؟
 
پرسش بسیار خوب و جالب توجهی مطرح نمودید . پتانسیل بخش خصوصی و سرمایه گذاری در این زمینه وجود دارد و باید به این باور برسیم که رفع تمامی مشکلات از کانال شبکه های دولتی امکان پذیر نیست و قطعا باید در پروژه های توسعه ای و اجرایی در این زمینه از ظرفیت بخش خصوصی و مشارکت های مردمی استفاده نمود . ایجاد شرایط سرمایه گذاری برای بخش خصوصی و تببین این موضوع که می توان از این طلای سیاه نهفته در زباله با راهکارهای علمی به سود آوری مقبولی رسید بسیار حائز اهمیت است که خروجی آن نیز ، هم از نظر محیط زیستی و هم از زاویه اقتصادی مطلوب است.
 
اگر این مسئله مشمول مرور زمان گردد و تدبیری اندیشیده نشود چه عواقبی برای آن متصور هستید ؟
عواقب و خطراتی که از این فاجعه محیط زیستی به عنوان یک غده سرطانی در گیلان نام می برم کاملا جدی و واقعی است و هر روزی که از دست می دهیم خودمان را به نابودی نزدیک تر کرده ایم اینقدر شواهد روشن است که نیازی نمی بینم به دنبال دلایل بیشتر باشم.
 
و سخن پایانی ؟
 
حفاظت از محیط زیست ... این سخن پایانی نیست بلکه سخن نخست بنده است . صرف نظر از هر تفکر و منش و دیدگاهی این موضوع باید اولویت و اشتراک نظری بین تمامی مردم و مسئولین باشد تا بتوانیم به یک توسعه پایدار بر پایه احترام به طبیعت دست یابیم.
 
***شایان ذکر است دکتر کریم ثابت رفتار عضو هیئت علمی گروه محیط زیست دانشگاه گیلان وابسته پژوهشی دانشگاه ملی استرالیا می باشند که در حال حاضر مشغول رایزنی عقد تفاهم نامه همکاری بین دانشگاه های گریفیت استرالیا ، دانشگاه گیلان و دانشگاه محیط زیست کرج هستند . سوابق آکادمیک ، پژوهشی و اجرایی گسترده ای در زمینه محیط زیست و پروژه های مطالعاتی مرتبط همچون محل دفن زباله های سراوان و مدیریت پسماند در استان گیلان را در رزومه کاری خود دارند.
نظرات بینندگان