arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۴۷۱۶۲
تاریخ انتشار: ۱۶ : ۱۴ - ۲۱ دی ۱۳۹۴

جزئیات یک جنایت تمام‌ایرانی در ژاپن

پدر مهرداد اینها را به پلیس گفته و تقاضای شناسایی و دستگیری قاتل مهرداد را داشته است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 اتفاق در ساعت یک و ٣٠ دقیقه ٢٩ آذرماه رخ داد. آنها شش نفر بودند. شش مرد ایرانی نقابدار که همگی سال‌ها پیش برای کار به ژاپن رفته بودند. نه ویزای قانونی داشتند و نه پلیس توانست ردپایی از آنها پیدا کند. قاتلانی که هموطن و هم‌خون و همشهری مقتول بودند.

به گزارش «انتخاب»، «اعتماد» با این مقدمه نوشت: تصاویر قتل در آن شب را شهروندان ناگویا با تلفن همراهشان ضبط کردند و تحویل پلیس دادند. در این تصاویر عده‌ای با خودروهایشان راه مقتول (مهرداد) را بستند و مجبورش کردند تا از خودرویش پیاده شود. شش مرد که با ماسک صورت‌هایشان را پوشانده بودند با چاقو و میله‌های آهنی مهرداد را کتک زدند و او را در کنار خودرویش در خیابان رها کردند. شهروندان ژاپنی پیکر نیمه‌جان مهرداد را به بیمارستان منتقل می‌کنند اما او در راه به دلیل شدت خونریزی به کما می‌رود و بعد از شش ساعت جان می‌دهد. شاهدان عینی که در محل حضور داشته‌اند به پلیس ژاپن گفته‌اند که شش مرد نقابدار به زبان فارسی با هم صحبت می‌کردند.

ازدواج با زن ژاپنی به امید خوشبختی

مهرداد، جوان ٢٧ ساله‌ای است که شش سال پیش بی‌هیچ پشتوانه‌ای برای کار و درآمد بالاتر راهی ژاپن شد. او بعد از مدتی توانست به درآمد قابل توجهی برسد و ازدواج کند. خانه پدری او در خیابان جوادیه تهران است. او قبل از سفر به ژاپن همراه با دایی‌اش در مغازه‌ای در خیابان گمرک مشغول به کار بود. نظامی‌فروشان منطقه گمرک فیلم پخش‌شده از کشته‌شدن مهرداد را در گوشی‌هایشان دارند و بعد از گذشت دو هفته از این حادثه هنوز آن را برای هم نمایش می‌دهند. جوان‌های جوادیه راسته میدان گمرک به سمت بالا را پر از حجله کرده‌اند. حرف و حدیث‌ها بعد از کشته‌شدن مهرداد فراوان است. اما کسی تمایل چندانی ندارد تا این ماجرا را برای غریبه‌ها تعریف کند. دایی مهرداد هنوز در این خیابان مغازه دارد. اسم مهرداد را که می‌شنود اندکی سکوت می‌کند: «خواهرم همین یک پسر را داشت. هنوز نمی‌تواند ماجرای کشته‌شدن مهرداد را باور کند. مهرداد از همون اول عشق ژاپن بود. از بچگی همیشه می‌گفت بیا بریم ژاپن کار کنیم، ازدواج کنیم. سال‌های اولی که رفته بود درآمدش خیلی خوب بود. برای مادر و پدرش پول می‌فرستاد. آنها هم از اینکه پسرشان در دیار غربت کار می‌کند و زندگی خوبی دارد خوشحال بودند. تا اینکه چهار سال پیش تماس گرفت و گفت با یک دختر ژاپنی آشنا شده و می‌خواهد با او ازدواج کند. از عکس‌هایی که می‌فرستاد معلوم بود وضع زندگی‌اش خیلی رو به راه است. مسافرت‌ها و هتل‌های آنچنانی و خانه‌هایی که ما فقط در فیلم‌ها می‌توانستیم ببینیم. وقتی با پدر دختر مورد علاقه‌اش به ایران آمد و در تهران با او ازدواج کرد اول از همه مادرش خوشحال بود که عروسش مسلمان می‌شود و بعد با پسرش ازدواج می‌کند. در تمام این سال‌ها مهرداد اطلاعاتی از جزئیات کارش به ما نمی‌داد. حتی نمی‌گفت با ایرانی‌ها در ارتباط است. ما هم همیشه فکر می‌کردیم همه‌ چیز خوب است. پدر زنش میلیاردر بود و یک نمایشگاه ماشین در شهر ناگویا داشت.»

او ادامه می‌دهد: «وقتی مهرداد را کشتند همسرش با ما تماس گرفت و داستان را گفت. پلیس او را از روی مدارکی که در جیب‌هایش داشت شناخته بود و اسمش را در تلویزیون اعلام کرده بود. تصاویری که آنها پخش کرده بودند از داخل بیمارستان بود. همان شش ساعتی که مهرداد در بیمارستان در حال جان دادن بود. پلیس ژاپن در آن بخش خبری گفته بود که مهرداد به دست هموطنانش به قتل رسیده است. گفتند شش نفر ایرانی مهرداد را کشته‌اند.»

عروسم مسلمان شد و به ژاپن برگشت

پدر مهرداد درباره نحوه قتل پسرش به پلیس گفته: پسرم مهرداد شش سال قبل برای کار به صورت قانونی به ژاپن رفت. او چند ماه بعد به ایران بازگشت و گفت در یک نمایشگاه خودرو در شهر ناگویا کار پیدا کرده است. او از شغلش راضی بود و خبر ازدواجش با یک دختر ژاپنی را داد. به من و مادرش گفت که این دختر صاحبکارش است و خیلی او را دوست دارد. همان موقع من و مادرش با ازدواج او مخالفت کردیم. به هر حال خانواده ما سنتی و مذهبی بود و برای خودمان آداب و رسوم و قواعدی داشتیم. وقتی به او گفتیم که آن دختر مسلمان نیست و تو نمی‌توانی با او ازدواج کنی گفت که قرار است همراه با پدر دختر به ایران بیایند و صحبت‌های نهایی را اینجا انجام دهیم. چند ماه بعد مهرداد همراه دختر و پدرش به ایران آمد. وقتی مهرداد از او خواست تا مسلمان شود خیلی زود موافقت کرد و بعد از اینکه دختر مسلمان شد در تهران با هم ازدواج کردند و به ژاپن برگشتند. سه سال پیش هم نوه‌ام به‌دنیا آمد. در این مدت پسرم از زندگی‌اش راضی بود و همراه پدرزنش کار و کاسبی خوبی راه انداخته بود. عکس‌ها و فیلم‌های مهرداد و همسر و فرزندش را می‌دیدیم و از اینکه زندگی خوبی دارند خوشحال بودیم. تا اینکه روز یکشنبه عروسم با ما تماس گرفت و در حالی که پای تلفن اشک می‌ریخت، گفت تعدادی مرد ایرانی مهرداد را در حال برگشت به خانه از ماشینش پیاده کرده‌اند و با ضربات چاقو و میله آهنی کشته‌اند. همان وقت، تلویزیون ژاپن هم خبر کشته شدن او را پخش کرد.

پدر مهرداد اینها را به پلیس گفته و تقاضای شناسایی و دستگیری قاتل مهرداد را داشته است.

اقامت غیرقانونی مقتول در ژاپن

یکی از خبرگزاری‌های ژاپن به نام «کیودو» مدعی شده که مقتول هیچ سابقه‌ای در اداره مهاجرت ژاپن نداشته است و به نظر می‌رسد از مسیرهای غیرقانونی وارد این کشور شده باشد. پلیس ژاپن با استناد به مدارک به دست آمده، احتمال ارتباط این پرونده با موضوع قاچاق مواد مخدر را مطرح کرده است. در ویدئویی که در یک دوربین مداربسته نزدیک حادثه ضبط شده نشان داده می‌شود که با گذشت پنج دقیقه از وقوع این حادثه، این افراد بار دیگر به محل حادثه بازگشته و داخل خودروی مقتول را جست‌وجو کرده‌اند. همچنین مقتول پیش از توقف شیء سیاهی را به بیرون پرتاب کرده که براساس گزارش پلیس، شی مزبور کیسه‌ای سیاه‌رنگ حاوی ٤٠ عدد سرنگ استفاده نشده بود.

در حال حاضر جسد مهرداد به ایران منتقل شده و با توجه به اینکه صحنه درگیری توسط دوربین‌های مداربسته محل وقوع نزاع ضبط شده بود، خانواده مقتول پس از بررسی تصاویر چهار متهم ایرانی پرونده را شناسایی کردند و تحقیقات در رابطه با قتل مرد جوان ادامه دارد.
نظرات بینندگان