سعید جعفری - تنش در روابط عربستان و ایران موج می زند، حالا که دیگر روابطی هم وجود ندارد اما طرف سعودی دائما برای ایران شاخ و شانه می کشد. زبان تند سعودی حتی خشم های عمومی در ایران را هم برانگیخته و در برخی تحلیل های غیر علمی شاهدیم که از چرایی عدم اتخاذ اقدام جدی از سوی ایران انتقاد می شود. اما دستگاه دیپلماسی کشورمان با اشراف و تسلط درباره ابعاد و زوایای سیاست خارجی عربستان، با تدبیر و منطق به تدوین سیاست های در قبال همسایه آبی خشمگین و ناآرامش می پردازد. نادر انتصار در گفتگو با خبرآنلاین می گوید، هدف عربستان این است که ایران را در تنش با خود درگیر کند. رئيس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی همچنین معتقد است شدت گرفتن تنش ها با عربستان دامی است که ریاض برای تهران پهن کرده است. در ادامه مشروح گفتگو با دکتر نادر انتصار را می خوانید:
اعدام یکباره شیخ نمر بدون اعلام قبلی و آنهم در شرایطی که چند سالی در زندان سعودی حضور داشت، شگفتی تحلیلگران سیاسی را با خود به همراه داشت. این اقدام دولت سعودی را چگونه می توان تحلیل کرد؟
البته شاید خیلی هم نباید تعجب می کردیم به این دلیل که محمد بن سلمان که وزیر دفاع و جانشین ولیعهد عربستان است رفتارهای سرزده و ناگهانی زیادی داشته و اصولا خیلی نباید از رفتارهای فعلی عربستان تعجب کرد. ضمن اینکه به هر حال باید در نظر داشته باشیم که در مدتی که ملک سلمان تغییر و تحولات را در دستگاه سیاسی خود ایجاد کرده، رفتارها و سیاست های این کشور رادیکال تر شده و از آن بافت محافظه کاری پیشین فاصله گرفته است. در نتیجه اقدام اعدام شیخ نمر را هم باید در این چارچوب تحلیل و ارزیابی کرد. ضمن اینکه به هر حال باید در نظر داشت عربستان تلاش دارد فضای منطقه ای را تنش آلودتر کند و با دست گذاشتن روی نقاط حساس ایران را وارد یک درگیری نماید. درگیری که البته خود آغازگرش نباشد، بلکه با رفتارهای تحریک آمیز تهران را وادار به انجام اقدامی سخت نماید.
فضای بین المللی در خصوص این اقدام، همراه با محکومیت بود. کشورهای مختلف و سازمان های بین المللی پس از انتشار خبر اعدام شیخ نمر عموما نسبت به این اقدام مواضع منفی اتخاد کردند. ولی ماجرای حمله به سفارت عربستان در تهران و مشهد قدری فضا را تحت تاثیر قرار داد. این موضوع تا چه اندازه بر موضع گیری های کشورهای غربی تاثیر گذاشت؟
بی تاثیر که طبیعتا نبود و رسانه های آمریکایی به این موضوع پرداختند و به این حادثه اشاره کردند. برخی هم مانند ریچارد هاس واکنش تندتری اتخاذ کردند ولی باید بدانیم که بیشتر این واکنش ها و تمرکز به این حادثه در رسانه های عربی و حاشیه خلیج فارس متمرکز بود. رسانه های عربی بسیار روی این موضوع تاکید کردند که این چندمین باریست که سفارت های کشورهای مختلف در ایران مورد حمله قرار می گیرد و آنها تجربیات آمریکا، انگلستان و دانمارک را هم بررسی کردند ولی در رسانه های آمریکایی و غربی به آن صورت رسیدگی نشد ضمن اینکه اقدام دولت ایران در محکوم کردن این اقدام و همچنین نامه آقای دکتر ظریف در تغییر فضا موثر بود.
عربستان رویه تندی را در قبال ایران در پیش گرفته و دائما هم این اوضاع را رادیکال تر می کند. سعودی در قبال ایران در پی چیست؟
عربستان از تغییراتی که در اوضاع منطقه ایجاد شده رضایت چندانی ندارد و ضمنا نگران است در پرتو توافق هسته ای ایران و آمریکا روابط خود را عادی سازند و در نتیجه فضا برای ایران از این هم بهتر شود، حال صرف نظر از اینکه این احتمال چقدر ممکن است شکل گیرد و سعودی از این موضوع نگران است و تلاش دارد ایران را در مخمصه ای قرار دهد که اقدامی تند از سوی تهران انجام شود. در این صورت عربستان به همراه دیگر متحدینش می توانند فضای بین المللی را علیه ایران بسیج کنند و مدعی شوند ایران واقعا تهدیدی برای منطقه به شمار می رود.
واکنش کشورهای دیگر عربی که دنباله روی عربستان بودند تا اندازه ای قابل پیش بینی بود. برخی از آنها رابطه با ایران را قطع کردند و برخی دیگر هم کاهش سطح رابطه را در دستور کار قرار دادند. این فضا چه تاثیری بر سیاست خارجی منطقه ای ایران می گذارد؟
همانطور که شما اشاره کردید قابل پیش بینی بود که این کشورها دنبال روی سیاست عربستان باشند و به دلیل جنس مناسباتی که میان ریاض و این کشورها وجود دارد طبیعی است که چنین رفتاری دیده شود. اما در خصوص تاثیر بر سیاست خارجی ایران باید اشاره کنیم که ایران دوست واقعی در منطقه ندارد، در میان تمامی کشورهای همسایه ما فقط روابط خوبی با ارمنستان و تا اندازه ای هم با عراق داریم. کشورهایی که خیلی نمی توانند به کمک ما بیایند. در حالی که از آن طرف همسایگان زیادی هستند که مشکلات زیادی با ما دارند و عربستان هم سعی می کند این پیله را حول ما تنگ تر کند.
برخی از تحلیلگران معتقدند عربستان به دلیل برخورداری از دو امتیاز که نخست داشتن ذخایر ارزی و نفتی قابل توجه و همچنین وجود متحدی استراتژیک به نام آمریکا باعث می شود در مقابل ایران دست بالا و برتر را داشته باشد. بر این اساس شاید بهتر باشد ایران هم مانند الگوی چین مائو و یا آمریکای قرن ۱۸ که سعی کردند در لاک خود فرو روند و پس از قدرتمند شدن در داخل وارد صحنه منطقه ای و جهانی شدند، عمل کند. به این ترتیب که سعی کند از مناقشات احتمالی به ویژه با عربستان بپرهیزد و در فضایی آرام و بدون تنش سعی کند از داخل قوی شود.
بله نکته صحیحی است. چرا که همانطور که اشاره کردم اما دوست واقعی هم در همسایگان نداریم و این مشکلی است که ایران در وضعیت فعلی با آن مواجه است. ضمن اینکه عربستان تلاش دارد فضا را تنش آمیز کند تا ایران دست به اقدامی پیش دستانه بزند و در ادامه بتواند از فضای پسین آن به سود خود بهره ببرد. در این شرایط بسیار ضروری است که تهران به دور از تصمیمات احساسی به تدوین راهبرد بپردازد و هر نوع افزایش تنش با عربستان دامی است که از سوی سعودی برای تهران پهن شده است. به ویژه که به یاد داشته باشیم آقای محمد بن سلمان شخصیتی غیر قابل پیش بینی و تندرو است که تمام تلاش خود را برای درگیر کردن ایران در این بحران به کار می بندد.
در این هفته مجله اکونومیست گفتگویی با محمد بن سلمان انجام داد و او سعی کرد با لحنی ملایم و منطقی صحبت کند و چهره ای آرام از خود و حکومت سعودی به نمایش بگذارد. به ویژه که در بخش پایانی این گفتگو از متحدینش خواسته در صورتی که جایی عربستان مرتکب اشتباه شده این ایرادات را به آنها گوشزد کنند و در دیگر موارد از سعودی حمایت نمایند. این بخش آخر به ویژه نوعی عدم اعتماد به نفس در شخصیت این فرد را به ذهن متبادر نمی کند؟
البته باید توجه داشته باشیم که مخاطب صحبت های محمد بن سلمان کیست. مجله اکونومیست مخاطب غربی و آمریکایی دارد و در نتیجه طبیعی است که بن سلمان تلاش کند با لحنی آرام و منطقی سخن بگوید و سعی کند عملکرد دولت خود را توجیه نماید. ضمن اینکه او سعی کرد مسئولیت تنش با ایران را به گردن تهران بیندازد که این هم در راستای جامعه هدف این مصاحبه تعریف می شود.
با این وجود اما رسانه های غربی واکنش تندی به اقدامات اخیر سعودی به ویژه در خصوص اعدام شیخ نمر انجام دادند. روزنامه های نیویورک تایمز، واشنگتن پست، بیلد آلمان، گاردین و ایندیپندنت انگلستان در مقالاتی تند از عملکرد سعودی انتقاد کردند. آیا این تعابیر نشانه ای تغییر در راهبردهای غرب در قبال عربستان می تواند ارزیابی شود یا تنها باید در قالب تحلیل های ژورنالیستی باید مورد توجه قرار داد.
بله همانطور که شما اشاره کردید مقالات تندی در این باره منتشر شد. به ویژه مقاله نیویورک تایمز بسیار انتقادی سیاست های عربستان را به نقد کشیده بود. همچنین مقاله ایندیپندنت هم که حتی گفته بود محمد بن سلمان، خطرناک ترین مرد جهان؟ هرچند در پایان علامت سوال گذاشته بود ولی در خود مقاله هم به شدت نسبت به عملکرد سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی نقدهایی را وارد کرده بود. اما من فکر می کنم هنوز زود است که از تغییر راهبردی در راهکارهای غرب نسبت به عربستان یاد کنیم و همچنان روابط دو طرف در حدی از اهمیت است که انجام تغییری جدی در این مناسبات را دور از ذهن بدانیم. اما در عین حال نباید این نکته را هم از نظر دور نگاه داشت که صرف طرح چنین انتقاداتی آنهم به این شدت در رسانه های آمریکایی و اروپایی هم بسیار حائز اهمیت است.