شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ | Saturday, 06 March 2021
  • ارتباط با انتخاب
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیک
  • |
  • نظرسنجی
شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ | Saturday, 06 March 2021
  • صفحه نخست
  • اخبار انتخابات ۱۴۰۰
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • آی تی و فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
جستجو
ویدئو جدیدترین اخبار پربیننده ترین
لایو خبر عکس خواندنی ها اخبار ویژه
  • صفحه نخست
  • اخبار انتخابات ۱۴۰۰
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • آی تی و فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • ارتباط با انتخاب
  • پیوندها
  • آب و هوا
  • اوقات شرعی
  • مجله الکترونیک
  • نظرسنجی
  • آرشیو
ویدیو / ماجرای زد و خورد فیس‌بوک و استرالیا + زیرنویس فارسی

ویدیو / ماجرای زد و خورد فیس‌بوک و استرالیا + زیرنویس فارسی

ویدیو / وزیر علوم: ۱۴۰۱ مدلی جدید از کنکور را معرفی می‌کنیم

ویدیو / وزیر علوم: ۱۴۰۱ مدلی جدید از کنکور را معرفی می‌کنیم

ویدیو / استقبال از پاپ در خیابان‌های بغداد و مسیر عبور کاروان حامل وی

ویدیو / استقبال از پاپ در خیابان‌های بغداد و مسیر عبور کاروان حامل وی

ویدیو/ حجت الاسلام رفیعی: مگر پیامبران در برنامه‌های خود کاملا موفق بودند که ما در اهداف انقلاب باشیم

ویدیو/ حجت الاسلام رفیعی: مگر پیامبران در برنامه‌های خود کاملا موفق بودند که ما در اهداف انقلاب باشیم

ویدیو / تصاویری از تصادف اتوبوس با کامیون در جاده منوجان به رودان

ویدیو / تصاویری از تصادف اتوبوس با کامیون در جاده منوجان به رودان

ویدیو / طرح مجلس برای اختیاری کردن سربازی

ویدیو / طرح مجلس برای اختیاری کردن سربازی

کد خبر: ۲۴۷۸۱
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: ۳۸ : ۱۴ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۰
صفحه نخست >> سیاست
پ

قتل در نیویورک و "تئوری پنجره شکسته"

شهیر شهید ثالث: دسامبر سال ١٩٨۴ است. سرما در نیویورک بیداد می کند. میزان قتل و تجاوز در نیویورک ٧٠٪ بیش از شهرهای دیگر آمریکاست. اپیدمی کرک (Crack Epidemic) و مواد مخدر شهر را در چنگال خود می فشرد. مرد جوانی به نام برنهارد گوئتز (Bernhard Goetz) وارد ایستگاه مترو در تقاطع خیابان چهارده و هفده می شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دسامبر سال ١٩٨۴ است. سرما در نیویورک بیداد می کند. میزان قتل و تجاوز در نیویورک ٧٠٪ بیش از شهرهای دیگر آمریکاست. اپیدمی کرک (Crack Epidemic) و مواد مخدر شهر را در چنگال خود می فشرد. مرد جوانی به نام برنهارد گوئتز (Bernhard Goetz) وارد ایستگاه مترو در تقاطع خیابان چهارده و هفده می شود.

شهیر شهید ثالث

مردی باریک اندام و سی و چند ساله که شلوار جین بپا دارد و بادگیری نیز بر تن کرده است. چهار مرد جوان سیاه پوست بخشی از قطار را برای خود قرق کرده اند در حالیکه بقیه مسافران از ترس برخورد با آنان همه در گوشه دیگر واگن نشسته اند.

گوئتز بی توجه به وضعیت، صندلی نزدیک به آنان انتخاب کرده و همانجا می نشیند. یکی از سیاهپوستان در حالیکه برخاسته و به سمت او حرکت می کند شروع به صحبت می کند. حال شما چطوره؟ بلافاصله سه جوان دیگر هم پشت سر او براه می افتند و تقریبا گوئتز را در محاصره خود قرار می دهند.

گوئتز بسیار خونسرد از او می پرسد: چه می خواهی؟ مرد جوان سیاهپوست معطل نمی کند و بلافاصله می گوید ۵ دلار بده به من. گوئتز خود را به نشنیدن می زند . او دوباره تکرار می کند: گفتم ۵ دلار بده. گوئتز دستش را در جیبش فرو می برد و یک کلت کالیبر ٣٨ بیرون می کشد. لحظه ای هم تامل نمی کند. بسرعت برق و باد هر چهارتای آنان را مورد شلیک گلوله قرار می دهد. ظاهرا گلوله به یکی از آنان بنام کیبی (Cabey) برخورد نمی کند. کیبی روی زمین نشسته و التماس می کند. گوئتز بالای سر او رفته و بسیار خونسرد می گوید مثل اینکه تو هنوز سالمی؟ اینهم یکی دیگر و گلوله ای که باعث گردید کیبی برای همیشه فلج شود به سمت او شلیک می کند.

مسافران در حالیکه در بهت و شوک بسر می بردند با چشمهای از حدقه درآمده او را نگاه می کردند. در همان حال یکی از آنان ترمز اضطراری قطار را می کشد. با ایستادن قطار گوئتز به آهستگی به سمت در خروجی حرکت کرده و در میان تاریکی تونل مترو گم می شود.

این ماجرا بازتاب گسترده ای پیدا کرد. چند روز بعد گوئتز خود را به پلیس معرفی کرد، و ماجرای "چریک مترو" موضوع روز روزنامه های آمریکا و به خصوص نیویورک گردید. روزنامه ها بطور باور نکردنی به تجلیل از مردی پرداختند که سفید پوست بود و در مقابل سیاهان که همواره منشاء جرم و جنایت هستند به مقابله برخاسته بود!

چهار جوان سیاهپوست از مرگ نجات یافته (یکی از آنان فلج شد) و محاکمه جنجالی گوئتز بالاخره به برائت وی از کلیه اتهامات (به غیر از حمل غیرقانونی اسلحه) انجامید.

داستان "چریک مترو" سمبل روزهای تاریک تاریخ شهر نیویورک است. روزهائی که اپیدمی جرم و جنایت شهر را در بر گرفته بود. در این میان شاید بدترین، کثیف ترین و خطرناکترین محل در نیویورک ایستگاههای مترو و قطارهائی بودند که میلیونها نفر را در روز جابجا می کردند. از سوی دیگر سیستم فرسوده مترو نیز مزید بر علت شده بود. روزی نبود که آتش سوزی در سیستم بوقوع نپیوندد و یا در جائی قطار از ریل خارج نشود.



در بعضی مناطق آنقدر وضعیت ریلها خراب بود که نوارهای قرمز بسته بودند که معنی اش آن بود که قطار نباید از ١٠ مایل در ساعت سریعتر حرکت می کرد. در زمستان واگن ها سرد و در تابستان گرم و نفس گیر بودند. هیچ یک از واگن ها تهویه نداشتند. عکس هائی که پس از وقوع جرم توسط گوئتز از داخل واگن مربوطه توسط پلیس برداشته شده بود نشان می داد که مانند هزاران واگن دیگر در آنروز کف آن از آشغال و قوطی خالی نوشابه و آبجو مملو بود.

باج گیری در ایستگاهها و در داخل قطارها امری روزمره و عادی بود. فرار از پرداخت پول بلیط رایج بود و سیستم مترو ٢٠٠ میلیون دلار در سال از این بابت ضرر می کرد. مردم از روی نرده ها بداخل ایستگاه می پریدند و یا ماشین ها را از قصد خراب می کردند و یکباره سیل جمعیت بدون پرداخت بلیط به داخل سرازیر می شد. اما آنچه که بیش از همه به چشم می خورد گرفیتی (Graffiti) بود. (گرفیتی نقش ها و عبارات عجیب و غریب و در همی است که بر روی دیوار نقاشی و یا نوشته می شود). هر شش هزار واگنی که در حال کار بودند از سقف تا کف و از داخل و خارج از گرفیتی پوشیده شده بودند. آن نقش و نگارهای نامنظم و بی قاعده چهره ای زشت و عبوس و غریب را در شهر بزرگ زیرزمینی نیویورک پدید آورده بودند. اینگونه بود وضعیت شهر نیویورک در دهه ١٩٨٠ شهری که موجودیتش در چنگال جرم و جنایت و کرک فشرده می شد.

با آغاز دهه ١٩٩٠ به ناگاه وضعیت گوئی به یک نقطه عطف برخورد کرد. سیر نزولی آغاز گردید. قتل و جنایت به میزان ٧٠ درصد و جرائم کوچکتر مانند دزدی و غیره ۵٠ درصد کاهش یافت. در ایستگاههای مترو با پایان یافتن دهه ١٩٩٠، ٧۵ درصد از جرائم از میان رفته بود. در سال ١٩٩۶ وقتی گوئتز برای بار دوم بدلیل شکایت کیبی جوانی که فلج شده بود به محاکمه فراخوانده شد روزنامه ها و مردم کمترین اعتنائی دیگر به داستان وی نکردند. زمانی که نیویورک امن ترین شهر بزرگ آمریکا شده بود دیگر حافظه ها علاقه ای به بازگشت به روزهای زشت گذشته را نداشتند.

از سال ١٩٩٠ تا نیمه این دهه جمعیت تازه واردی به این شهر نیامدند و جماعتی که مسئول شرّ و خباثت بودند یکمرتبه به یک عزیمت دستجمعی دست نزدند. هیچکس در خیابانها براه نیفتاد و بد و خوب را به مردم آموزش نداد. همان تعداد بیمار روانی و همان تعداد افراد شروری که تمایل به ارتکاب جرم داشتند، هنوز در شهر وجود داشت. اما بدلیلی دهها هزار تن از کسانی که دست به جرم و جنایت می زدند به ناگاه دست از عمل خود کشیدند.

در سال ١٩٨۴ برخورد بین یک مسافر مترو و چهار جوان سیاهپوست بر سر ۵ دلار حادثه ای خونین آفرید ولی امروز دیگر وقوع چنین حادثه ای محتمل نیست.

چگونه این اتفاق افتاد؟

همانگونه که ناهنجاریهای اجتماعی حالت اپیدمی به خود می گیرد، ناپدید شدن آن نیز از همان قوانین تبعیت می کنند. آنچه که مالکولم گلدول (Malcolm Gladwell) در کتاب "نقطه عطف" (The Tipping Point) به عنوان یکی از عمده ترین مختصات یک اپیدمی اجتماعی از آن یاد می کند "قدرت محتوای پیام" (Power of Context) است.

برای شیوع و همه جا گیر شدن یک پدیده اجتماعی از مد گرفته تا عادات خوب و بد اجتماعی تا محبوب شدن یک برنامه تلویزیونی و یا یک رهبری سیاسی و غیره، شرط اصلی این است که پیامی که تازه از جا کنده شده از آن چنان قدرتی برخوردار باشد که بتواند لایه های مختلف اجتماع را به سرعت در هم نوردد.

در دهه ١٩٩٠ میزان جرم در تمامی ایالات متحده رو به کاهش گذارد. یکی از دلائل آن کاهش خرید و فروش کرک کوکائین (Crack Cocaine) بود که در بین معتادان و فروشندگان مواد، انواع جرائم را دامن زده بود. وضعیت اقتصادی بطور چشم گیری بهبود یافت. ظهور کمپانی های والافن و داغ شدن بازار بورس و سر بر آوردن هزاران شرکت جدید بازار کار را داغ کرد و میزان بیکاری کاهش یافت. جمعیت رو به پیر شدن گذاشت و تعداد افراد در گروه سنی ١٨ تا ٢۴ سال که اکثر جرائم به آنان نسبت داده می شد رو به کاهش گذارد. اما مطالعاتی که انجام شد مطلب را پیچیده کرد.

در دوره زمانی که نقطه عطف ظاهر گردید و به ناگاه میزان خشونت در جامعه رو به کم شدن گذاشت هنوز وضعیت اقتصادی شهر بهبود نیافته بود. هنوز اقتصاد در حالت سکون به سر می برد. در واقع فقیرترین بخش های شهر نیویورک به خاطر قطع کمک های دولت و خدمات رفاهی بدترین ضربه را در سالهای آغازین ١٩٩٠ دریافت کردند. کم شدن کرک حتما عامل موثری بوده ولی مطالعات نشان داد که کاهش مصرف کرک سالها پیش از وقوع نقطه عطف جرائم آغاز گردیده بود.

از طرفی آمار نشان می دهد بدلیل مهاجرت های سنگین در دهه ١٩٨٠، تعداد جوانان در دهه ١٩٩٠ نه تنها کمتر نشد بلکه بیشتر هم شد. (علت اصلی مهاجرت ها وضع اسفناک اقتصاد در شهرهای کوچک بود که مردم در آرزوی یافتن کار و نان به نیویورک هجوم آوردند). از طرف دیگر تمامی این عوامل تاثیرات تدریجی در تغییر شکل اجتماع دارند.

اتفاقی که در نیویورک افتاد همه حالات مختلف را بخود گرفت مگر یک تغییر تدریجی. کاهش جرائم و خشونت ناگهانی و به سرعت اتفاق افتاد. درست مثل یک اپیدمی. بنابراین باید عامل دیگری در کار می بود. باید توضیح دیگری برای این وضعیت پیدا می شد. این "توضیح دیگر" چیزی نبود مگر تئوری "پنجره شکسته" (Broken Window Theory).

تئوری پنجره شکسته محصول فکری دو جرم شناس آمریکائی (Criminologist) بود به اسامی جمس ویلسون (James Wilson) و جورج کلینگ (George Kelling). این دو استدلال می کردند که جرم نتیجه یک نابسامانی است. اگر پنجره ای شکسته باشد و مرمت نشود آنکس که تمایل به شکستن قانون و هنجارهای اجتماعی را دارد با مشاهده بی تفاوتی جامعه به این امر دست به شکستن شیشه دیگری می زند. دیری نمی پاید که شیشه های بیشتری شکسته می شود و این احساس آنارشی و هرج و مرج از خیابان به خیابان و از محله ای به محله دیگر می رود و با خود سیگنالی را به همراه دارد از این قرار که هر کاری را که بخواهید مجازید انجام دهید بدون آنکه کسی مزاحم شما شود.

در میان تمامی مصائب اجتماعی که گریبان نیویورک را گرفته بود ویلسون و کلینگ دست روی باج خواهی های کوچک در ایستگاههای مترو، نقاشی های گرفیتی و نیز فرار از پرداخت پول بلیط گذاشتند. آنها استدلال می کردند که این جرائم کوچک، علامت و پیامی را به جامعه می دهد که ارتکاب جرم آزاد است هر چند که فی نفسه خود این جرائم کوچک اند.

این است تئوری اپیدمی جرم که بناگاه نظرات را به خود جلب کرد. حالا وقت آن بود که این تئوری در مرحله عمل به آزمایش گذاشته شود.

دیوید گان (David Gunn) به مدیریت سیستم مترو گمارده شد و پروژه چند میلیارد دلاری تغییر و بهبود سیستم متروی نیویورک آغاز گردید. برنامه ریزان به وی توصیه کردند که خود را درگیر مسائل جزئی مانند گرفیتی نکند و در عوض به تصحیح سیستمی بپردازد که بکلی در حال از هم پاشیدن بود. اما پاسخ گان عجیب بود. گرفیتی است که سمبل از هم پاشیده شدن سیستم است باید جلوی آنرا به هر بهائی گرفت. او معتقد بود بدون برنده شدن در جنگ با گرفیتی تمام تغییرات فیزیکی که شما انجام می دهید محکوم به نابودی است. قطار جدیدی می گذارید اما بیش از یکروز نمی پاید که رنگ و نقاشی و خط های عجیب بر روی آن نمایان می شود و سپس نوبت به صندلی ها و داخل واگن ها می رسد.

گان در قلب محله خطرناک هارلم یک کارگاه بزرگ تعمیر و نقاشی واگن بر پا کرد. واگن هائی که روی آنها گرفیتی کشیده می شد بلافاصله به آنجا منتقل می شدند. به دستور او تعمیرکاران سه روز صبر می کردند تا بر و بچه های محله خوب واگن را کثیف کنند و هر کاری دلشان می خواهد از نقاشی و غیره بکنند بعد دستور می داد شبانه واگن را رنگ بزنند و صبح زود روی خط قرار دهند. باین ترتیب زحمت سه روز رفقا به هدر رفته بود.

در حالیکه گان در بخش ترانزیت نیویورک همه چیز را زیر نظر گرفته ویلیام برتون (William Bratton) به سمت ریاست پلیس متروی نیویورک برگزیده شد. برتون نیز از طرفداران تئوری "پنجره شکسته" بود و به آن ایمانی راسخ داشت. در این زمان ١٧٠٫٠٠٠ نفر در روز به نحوی از پرداخت پول بلیط می گریختند. از روی ماشین های دریافت ژتون می پریدند و یا از لای پره های دروازه های اتوماتیک خود را به زور بداخل می کشانیدند. در حالیکه کلی جرائم و مشکلات دیگر در داخل و اطراف ایستگاههای مترو در جریان بود برتون به مقابله مسئله کوچک و جزئی پرداخت بهاء بلیط و جلوگیری از فرار مردم از این مسئله کم بها پرداخت.

در بدترین ایستگاهها تعداد مامورانش را چند برابر کرد. به محض اینکه تخلفی مشاهده می شد فرد را دستگیر می کردند و به سالن ورودی می آوردند و در همانجا در حالیکه همه آنها را با زنجیر به هم بسته بودند سرپا و در مقابل موج مسافران نگاه می داشتند. هدف برتون ارسال یک پیام به جامعه بود که پلیس در این مبارزه جدی و مصمم است. اداره پلیس را به ایستگاههای مترو منتقل کرد. ماشین های سیار پلیس در ایستگاهها گذاشت. همانجا انگشت نگاری انجام می شد و سوابق شخص بیرون کشیده می شد. از هر ٢٠ نفر یک نفر اسلحه غیر مجاز با خود حمل می کرد که پرونده خود را سنگین تر می کرد. هر بازداشت ممکن بود به کشف چاقو و اسلحه و بعضا قاتلی فراری منجر شود.

مجرمین بزرگ بسرعت دریافتند که با این جرم کوچک ممکن است خود را به دردسر بزرگتری بیاندازند. اسلحه ها در خانه گذاشته شد و افراد شرّ نیز دست و پای خود را در ایستگاههای مترو جمع کردند. کمترین خطائی دردسر بزرگی می توانست در پی داشته باشد.

پس از چندی نوبت جرائم کوچک خیابانی رسید. درخواست پول سر چهار راه ها وقتی که ماشین ها متوقف می شدند، مستی، ادرار کردن در خیابان و جرائمی از این قبیل که بسیار پیش پا افتاده به نظر می رسیدند موجب دردسر فرد می شد. تز جولیانی و برتون با استفاده از "پنجره شکسته" این بود که بی توجهی به جرائم کوچک پیامی است به جنایتکاران و مجرمین بزرگتری که جامعه از هم گسیخته است و بالعکس مقابله با این جرائم کوچک به این معنی بود که اگر پلیس تحمل این حرکات را نداشته باشد پس طبیعتا با جرائم بزرگتر برخورد شدیدتر و جدی تری خواهد داشت.

از چهار نفری که از گوئتز درخواست تنها ۵ دلار کردند یکی سابقه دزدی، دیگری سابقه شرارت و دعوا و سومی سابقه تجاوز به عنف داشت که دو سال پس از این واقعه تیراندازی به ٢۵ سال زندان محکوم شد. گوئتز خود نیز دارای سابقه مشکلات خانوادگی با پدری خشن بود و در مدرسه همواره مورد استهزاء بچه ها قرار می گرفت. دوبار در خیابان او را کتک زده و پولش را دزدیده بودند و از همانجا تصمیم گرفته بود که با خود اسلحه حمل کند. لیلیان روبین (Lillian Rubin) نویسنده بیوگرافی گوئتز می نویسد "برنی" (مخفف اسم او که برنهارد بود) با ریختن خشمی کهنه و قدیمی به بیرون دیگر لازم نبود جنگ را در درون خود ادامه دهد. رابین هم چنین می گوید: گلوله های او در واقع بر هدف هائی در گذشته شلیک می شدند. بد اقبالی آن چهار نفر بود که روزی، بطور مشخص در برابر کسی قرار گرفتند که مشکلات روحی عدیده ای داشت.

روانشناسان از تبهکاران به عنوان افرادی یاد می کنند که در گذشته با پدر و مادر و یا هر دو آنها مشکلات عاطفی شدید داشته اند و یا افرادی که در ارتباط با فرد و یا افرادی روابط خارج از عرف (مثل روابط جنسی، روابط کاری خشن و ناسالم و غیره) داشته اند. در کتابهائی که توسط روانشناسان محافظه کار به رشته تحریر درآمده از شکست پدر و مادرها و محیط مدرسه در آموزش ارزش های اخلاقی به بچه ها به عنوان عاملی در بار آوردن ناهنجاری های رفتاری یاد می شود. و بالاخره این روزها ژن را تا حدود ۵٠ درصد مقصر در رفتار تبهکارانه فرد می دانند.

تئوری پنجره شکسته هیچ یک از موارد فوق را انکار نمی کند بلکه می گوید، همه این عناصر وقتی فرصت ظهور پیدا می کنند که "موقعیت" برای بروز آنها فراهم شده باشد. به عبارت دیگر آنچه که روان شناسی می گوید اینست که هم گوئتز و هم جوانان، زندانی دنیای تباه خویش هستند، حال آنکه پنجره شکسته می گوید افراد هر اندازه هم که شرور باشند نسبت به موقعیت و آتمسفری که در آن قرار می گیرند حساس اند. این جوّ می تواند آنها را به سمت گونه ای از برداشت سوق دهد که اقدام به عمل تبهکارانه امری مجاز شمرده می شود. با تغییر این فضا خصیصه های منفی وادار به عقب نشینی می شوند.

اما قلب این نظریه اینجاست که این تغییرات لازم نیست بنیادی و اساسی باشند بلکه تغییراتی کوچک چون از بین بردن گرفیتی و یا جلوگیری از تقلب در خرید بلیط قطار می تواند تحولی سریع و ناگهانی و اپیدمیک را در جامعه بوجود آورده بناگاه جرائم بزرگ را نیز بطور باور نکردنی کاهش دهد. این تفکر در زمان خود پدیده ای رادیکال و غیر واقعی محسوب می شود. اما سیر تحولات، درستی نظریه ویلسون و کلینگ را به اثبات رساند.

شهیر شهید ثالث
لینک کوتاه
ارسال به تلگرام
بازید از صفحه اول ارسال به دوستان نسخه چاپی
گزارش خطا
0
وب گردی
کدام بسته اینترنتی بهتر است؟!

کدام بسته اینترنتی بهتر است؟!

 تصاویر حیرت‌انگیز ناسا از «مریخ»

تصاویر حیرت‌انگیز ناسا از «مریخ»

 نکات جالبی که درباره مغز نمی‌دانید

نکات جالبی که درباره مغز نمی‌دانید

 گریم جالب طناز طباطبایی در فیلمی که هشت سال توقیف بود

گریم جالب طناز طباطبایی در فیلمی که هشت سال توقیف بود

 قدیمی‌ترین عکس هوایی تهران!

قدیمی‌ترین عکس هوایی تهران!

 ۸ عادت سمی که شما را از شادی محروم می کنند

۸ عادت سمی که شما را از شادی محروم می کنند

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۱۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
CANADA
|
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۲/۱۴
0
13
پاسخ
بسیار جالب و آموزنده بود .
ناشناس
|
UNITED KINGDOM
|
۰۸:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۲/۱۵
0
12
پاسخ
وقتی قانون باشد و در اجرا استثنا قائل نشود حتما آن مملکت درست خواهد شد اما وای به حال اینکه همه در برابر قانون مساوی نباشند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۲/۱۶
0
13
پاسخ
یکی از جالب ترین مقالاتی بود که تا به حال خوانده بودم
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۱
0
6
پاسخ
ممنون واقعا
amirsoft
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۸
6
2
پاسخ
از وضع نابسامان مردم مملکت خودمون هم قصه پردازی کنید خوبه بخدا....
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
تصاویر
۱/۴
۱/۴
تصاویر: بارش باران در تهران

تصاویر: بارش باران در تهران

۲/۴
تصاویر: بخش کودکان مبتلا به کرونا بیمارستان ابوذر اهواز

تصاویر: بخش کودکان مبتلا به کرونا بیمارستان ابوذر اهواز

۳/۴
تصاویر: کنکور دکتری ۱۴۰۰

تصاویر: کنکور دکتری ۱۴۰۰

۴/۴
تصاویر: کاشت دو نهال میوه در روز درختکاری توسط رهبر معظم انقلاب

تصاویر: کاشت دو نهال میوه در روز درختکاری توسط رهبر معظم انقلاب

ببینید!

ویدیو / رعدوبرق عجیب در استانبول ترکیه

ویدیو / چرا سعودی منبع نگرانی این دهه است؟ + زیرنویس فارسی

ویدیو / برکناری سفیر فیلیپین به علت بدرفتاری با خدمتکار

ویدیو / سقوط مرگبار دانشجویان بولیوی از طبقه چهارم دانشگاه

تماشا کنید: ما محور عالم هستیم! / پیش فرض های ذهنی مخالفان FATF چیست؟

ویدیو / وزیر بهداشت: بار و بندیل سفر نبندید؛ فکر سفر را هم نکنید

ویدیو / حریرچی: برنامه‌ریزی جدی برای مسافرت نکنید

آرشیو
پربازدیدها
روز هفته ماه سال

خنثی سازی توطئه هواپیما ربایی در مسیر اهواز _ مشهد توسط یگان امنیت پرواز سپاه

پاپ فرانسیس با آیت الله سیستانی ملاقات کرد +تصاویر و ویدیوها

با قطع مصرف قند چه اتفاقی در بدن رخ می‌دهد؟

آشنا: آقا محسن عزیز! همان یک عملیات فریب قدیمی کافی‌است / لازم نیست دشمن را بیش از این فریب دهید

نخستین عکس از فردی که قصد داشت هواپیمای اهواز-مشهد را برباید

واریز سود سهام عدالت قبل از نوروز

«گرای» محسن رضایی به آمریکا؟ / رضایی: حاضر به مذاکره با آمریکا بر سر برجام در صورت دریافت سیگنالی مشخص مبنی بر رفع تحریم ها در کمتر از یک سال هستیم

جزئیات تغییر مسیر فوکر ایران‌ایر به دلیل تهدید بمب‌گذاری / تقویت بازرسی‌های فرودگاه‌ها در ترمینال‌ها و رمپ پروازی

ساسی مانکن، سمیه نرو و باقی ماجرا

پرداخت وام ۱۵۰ میلیونی به خانوارهای دهک ۱ تا ۳

ویدیو / طرح مجلس برای اختیاری کردن سربازی

ابطال گواهی فوت ۹ خدمه سانچی

معاون وزارت آموزش: مدارس کشور در سال آینده تحت هر شرایطی بازگشایی خواهند شد

بایدن: پیام حمله هوایی برای ایران این بود که اعمال‌تان بی پاسخ نخواهد ماند

ورود سامانه جوی جدید و ۳ روز بارش در کشور/ وزش باد با سرعت ۱۱۰ کیلومتر و هشدار به ۵ استان

نشانه هایی که می گویند بایدن «شیفته» ایران است و در حال دوری از عربستان!

بازار خودرو سکته کرد / پژو ۲۰۶ تا ۵۲ میلیون، سمند ۱۴ میلیون، پژو ۴۰۵ تا ۱۵ میلیون و تیبا ۲۶ میلیون ارزان شد / پراید ۹۰ میلیونی هم خریدار ندارد

جو بایدن پیروز انتخابات معرفی شد / فاکس نیوز، آسوشیتدپرس، سی ان ان و ان بی سی این خبر را اعلام کرده اند / بیانیه ترامپ: نتیجه انتخابات هنوز قطعی نشده / پیشنهاد داماد ترامپ به او برای پذیرش شکست

استفتاء مهم ایت الله سیستانی در باره مراسم عزاداری امام حسین (ع)

ترامپ: ایران اگر کرم بریزد بلایی سرش می آوریم که تا حالا سابقه نداشته!

دانش‌آموز ممتاز تهرانی بعد از کنکور خودکشی کرد

جدول غیررسمی افزایش حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری / افزایش ۳۰ تا ۷۰ درصدی حقوق ها

مدیرعامل سایپا: خیال همه را از پراید راحت کردیم

ویدیو/ کتک زدن یک زن افغانستانی توسط مامور نیروی انتظامی

خواندنی ها
صدرنشینی اپل واچ در فروش ساعت‌های هوشمند جهان

صدرنشینی اپل واچ در فروش ساعت‌های هوشمند جهان

این تصاویر زیبا و باورنکردنی فتوشاپی نیستند

این تصاویر زیبا و باورنکردنی فتوشاپی نیستند

با قطع مصرف قند چه اتفاقی در بدن رخ می‌دهد؟

با قطع مصرف قند چه اتفاقی در بدن رخ می‌دهد؟

دختر ۷ ساله هزینه‌های جراحی مغز خود را تأمین کرد

دختر ۷ ساله هزینه‌های جراحی مغز خود را تأمین کرد

آخرین اخبار مهمترین عناوین روز

سخنگوی وزارت بهداشت: شیب تند بستری‌های کرونا در خوزستان/پایین‌ترین میزان رعایت پروتکل‌ها در ۳ استان

سال ۱۴۰۰ چند روز تعطیلی دارد؟

وزیرخارجه ایرلند: سفر به ایران درمقطع مهمی از روابط دوجانبه صورت می‌گیرد

۸۲ فوتی و ۸۲۱۲ مبتلای جدید کرونا در کشور

آخرین آمار کرونا در ایران، ۱۶ اسفند ۹۹: فوت ۸۲ نفر در شبانه روز گذشته

ارزش سهام عدالت، امروز ۱۶ اسفند ۹۹

واکنش هاشمی طبا به مصاحبه محسن رضایی با فایننشال تایمز: صد درصد تبعات دارد / برخی از مسئولین ما در حیطه وظایف خود حرف نمی زنند / تکذیب ایشان مصرف داخلی دارد

«خون صلح» از بخشش می گوید

رئیس قوه قضاییه: تعرض به محیط زیست از ناحیه هیچکس پذیرفتنی نخواهد بود / تغییر کاربری از سوی سازمان های اداری بدون اخذ مجوز پذیرفتنی نیست

وزیرخارجه ایرلند: سفر به ایران درمقطع مهمی از روابط دوجانبه صورت می‌گیرد

ارزش سهام عدالت، امروز ۱۶ اسفند ۹۹

ادعای برخی رسانه‌ها: آیت الله سیستانی برای دیدار با پاپ شرط گذاشته بود که هیچ مقام عراقی در این نشست شرکت نکند

قیمت سکه پارسیان، امروز ۱۶ اسفند ۹۹

شاخص کل بورس، امروز ۱۶ اسفند ۹۹

قیمت سکه و طلا، امروز ۱۶ اسفند ۹۹

قیمت دلار، امروز ۱۶ اسفند ۹۹

وضعیت جاده‌ها و راه ها، امروز ۱۶ اسفند ۹۹ / رصد تردد جاده‌ای خودرو با ۲۳۰۰ ترددشمار / ترافیک در آزادراه‌های قزوین-تهران و کرج-قزوین

وضعیت آب و هوا، امروز ۱۶ اسفند ۹۹ / وزش باد‌های شدید در شرق و جنوب شرق کشور

آتش سوزی در پایانه مرزی ماهیرود در داخل افغانستان / آتش گرفتن دو مخزن ذخیزه سوخت به حجم ۶۰ هزار لیتر

دیداز پاپ فرانسیس با آیت الله سیستانی پایان یافت / نخستین تصویر از ملاقات امروز

مطهری: اگر کاندیدا شدم معنی اش این است که خودم را اصلح می‌دانم؛ این که مردم چه تشخیص می‌دهند بحث دیگری است / بین چهره های مطرح، حدس می‌زنم ظریف برای مردم جاذبه بیشتری داشته باشد

ربیعی: جریانی سیاسی دوگانه مذاکره - نامذاکره را پی گرفته / عده‌ای چنان از افزایش تولید داخل سخن می‌گویند که گویی درک درستی از قاعده‌های بازی جهانی برای کسب فرصت‌ها ندارند / در یک محاسبه اقتصادی گویی کشورهای همسایه را بخشی از نظام مالی و سیاسی داخل تصور می‌کردند

محسن رضایی: مطالعات نشان می‌دهد ۴۰ سال گذشته را ۲۰ ساله می‌توانستیم طی کنیم؛ ۲۰ سال فرصت سوزی شده / در رسیدگی به FATF از منافع ملی عقب‌نشینی نخواهیم داشت

ستاد کرونا: مرزهای خوزستان تا ۲۰ اسفند بسته‌اند / همه مسافران باید تست بدهند

احتمال آغاز فاز دوم تست انسانی واکسن «برکت» از ۲۰ اسفند و با ۴۰۰ نفر

کمبود پرستار در خوزستان / لغو مرخصی‌های پرسنل بهداشتی درمانی

جزئیاتی از اقدام به هواپیماربایی مسیر اهواز به مشهد؛ سلاح کمری مهاجم پلاستیکی بوده / هواپیماربا به همراه خانواده در هواپیما بوده که همگی دستگیر شده اند

ادعای آمریکا: تهران از انصارالله حمایت نظامی می کند و به یمن سلاح قاچاق می کند / پیام‌های ایران در این کشور بسیار واضح است

تخت روانچی: اتهام زنی اسرائیل به ایران درمورد انفجار کشتی اسرائیلی در دریای عمان، بی اساس است / تل آویو مسئول عواقب هرگونه اقدام مبتنی بر اشتباه محاسباتی خود خواهد بود

گفت‌وگوی رابرت مالی و وزیر خارجه قطر درباره ایران

پاسخ سخنگوی وزارت خارجه به بیانیه اجلاس وزرای اتحادیه عرب: جزایر سه گانه بخش لاینفک سرزمین ایران است

مشاور وزیر بهداشت: بار مراجعات به اورژانس بیمارستان‌ اهواز در حال افزایش است / اگر محدودیت ها ادامه پیدا نکند قطعا این وضعیت را در خیلی از شهرها شاهد خواهیم بود

رییس سازمان زندان‌ها: حضور بیش از ۲۰۰ هزار زندانی در زندان های کشور

آمریکا با آزادسازی بخشی از پول های بلوکه شده ایران در عراق موافقت کرد

حمایت کاخ سفید از تعدیل برخی اختیارات جنگی رئیس‌جمهور آمریکا: بایدن متعهد به همکاری با کنگره است / کنگره مسئول لغو مجوزهای قبلی که دیگر ضرورتی ندارند هم هست

پس از تصمیم اپک؛ قیمت نفت به بالاترین رقم ۱۴ ماه گذشته رسید

خطیب زاده در واکنش به اظهارات محسن رضایی: امور مربوط به سیاست خارجی از طریق وزارت خارجه منتقل می‌شود / نظرات مطرح شده او شخصی است

حمله پهپادهای یمنی به پایگاه هوایی «ملک خالد» عربستان / ائتلاف سعودی: از صبح امروز شش فروند پهپاد را منهدم کرده ایم

جزئیات تغییر مسیر فوکر ایران‌ایر به دلیل تهدید بمب‌گذاری / تقویت بازرسی‌های فرودگاه‌ها در ترمینال‌ها و رمپ پروازی

آرشیو
وبگردی

چرا الکسیس تگزاس با ساسی مانکن وارد همکاری شد؟

سَمّی به نام ساسی مانکن!

نخستین دیدار کورش تهامی با همسرش از زاویه دید خودش

ست کردن شبنم قلی خانی با خواهر بزرگش + عکس

کاهش وزن نرگس محمدی + عکس

مزایده پورشه خاص دیگو مارادونا/عکس

ده‌نمکی: پیشنهاد وزارت را قبول نکردم

ملاک جالب بهرنگ علوی برای ازدواج

یحیی گل‌محمدی در لباس دامادی+عکس

ترس از صداهای اجنه در این روستای ایلام/ فرماندار وارد عمل شد + جزییات

رونمایی از 5 سال نامزدی خانم بازیگر با علی انصاریان ! / آسیه اسد زاده کیست؟! + عکس ها

ساسی مانکن با الکسیس با ایران چه کرد! + جزییات

  • صفحه نخست
  • اخبار انتخابات ۱۴۰۰
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • آی تی و فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"
کد خبر: ۲۴۷۸۱
تاریخ انتشار: ۳۸ : ۱۴ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۰
صفحه نخست >> سیاست
پ

قتل در نیویورک و "تئوری پنجره شکسته"

شهیر شهید ثالث: دسامبر سال ١٩٨۴ است. سرما در نیویورک بیداد می کند. میزان قتل و تجاوز در نیویورک ٧٠٪ بیش از شهرهای دیگر آمریکاست. اپیدمی کرک (Crack Epidemic) و مواد مخدر شهر را در چنگال خود می فشرد. مرد جوانی به نام برنهارد گوئتز (Bernhard Goetz) وارد ایستگاه مترو در تقاطع خیابان چهارده و هفده می شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دسامبر سال ١٩٨۴ است. سرما در نیویورک بیداد می کند. میزان قتل و تجاوز در نیویورک ٧٠٪ بیش از شهرهای دیگر آمریکاست. اپیدمی کرک (Crack Epidemic) و مواد مخدر شهر را در چنگال خود می فشرد. مرد جوانی به نام برنهارد گوئتز (Bernhard Goetz) وارد ایستگاه مترو در تقاطع خیابان چهارده و هفده می شود.

شهیر شهید ثالث

مردی باریک اندام و سی و چند ساله که شلوار جین بپا دارد و بادگیری نیز بر تن کرده است. چهار مرد جوان سیاه پوست بخشی از قطار را برای خود قرق کرده اند در حالیکه بقیه مسافران از ترس برخورد با آنان همه در گوشه دیگر واگن نشسته اند.

گوئتز بی توجه به وضعیت، صندلی نزدیک به آنان انتخاب کرده و همانجا می نشیند. یکی از سیاهپوستان در حالیکه برخاسته و به سمت او حرکت می کند شروع به صحبت می کند. حال شما چطوره؟ بلافاصله سه جوان دیگر هم پشت سر او براه می افتند و تقریبا گوئتز را در محاصره خود قرار می دهند.

گوئتز بسیار خونسرد از او می پرسد: چه می خواهی؟ مرد جوان سیاهپوست معطل نمی کند و بلافاصله می گوید ۵ دلار بده به من. گوئتز خود را به نشنیدن می زند . او دوباره تکرار می کند: گفتم ۵ دلار بده. گوئتز دستش را در جیبش فرو می برد و یک کلت کالیبر ٣٨ بیرون می کشد. لحظه ای هم تامل نمی کند. بسرعت برق و باد هر چهارتای آنان را مورد شلیک گلوله قرار می دهد. ظاهرا گلوله به یکی از آنان بنام کیبی (Cabey) برخورد نمی کند. کیبی روی زمین نشسته و التماس می کند. گوئتز بالای سر او رفته و بسیار خونسرد می گوید مثل اینکه تو هنوز سالمی؟ اینهم یکی دیگر و گلوله ای که باعث گردید کیبی برای همیشه فلج شود به سمت او شلیک می کند.

مسافران در حالیکه در بهت و شوک بسر می بردند با چشمهای از حدقه درآمده او را نگاه می کردند. در همان حال یکی از آنان ترمز اضطراری قطار را می کشد. با ایستادن قطار گوئتز به آهستگی به سمت در خروجی حرکت کرده و در میان تاریکی تونل مترو گم می شود.

این ماجرا بازتاب گسترده ای پیدا کرد. چند روز بعد گوئتز خود را به پلیس معرفی کرد، و ماجرای "چریک مترو" موضوع روز روزنامه های آمریکا و به خصوص نیویورک گردید. روزنامه ها بطور باور نکردنی به تجلیل از مردی پرداختند که سفید پوست بود و در مقابل سیاهان که همواره منشاء جرم و جنایت هستند به مقابله برخاسته بود!

چهار جوان سیاهپوست از مرگ نجات یافته (یکی از آنان فلج شد) و محاکمه جنجالی گوئتز بالاخره به برائت وی از کلیه اتهامات (به غیر از حمل غیرقانونی اسلحه) انجامید.

داستان "چریک مترو" سمبل روزهای تاریک تاریخ شهر نیویورک است. روزهائی که اپیدمی جرم و جنایت شهر را در بر گرفته بود. در این میان شاید بدترین، کثیف ترین و خطرناکترین محل در نیویورک ایستگاههای مترو و قطارهائی بودند که میلیونها نفر را در روز جابجا می کردند. از سوی دیگر سیستم فرسوده مترو نیز مزید بر علت شده بود. روزی نبود که آتش سوزی در سیستم بوقوع نپیوندد و یا در جائی قطار از ریل خارج نشود.



در بعضی مناطق آنقدر وضعیت ریلها خراب بود که نوارهای قرمز بسته بودند که معنی اش آن بود که قطار نباید از ١٠ مایل در ساعت سریعتر حرکت می کرد. در زمستان واگن ها سرد و در تابستان گرم و نفس گیر بودند. هیچ یک از واگن ها تهویه نداشتند. عکس هائی که پس از وقوع جرم توسط گوئتز از داخل واگن مربوطه توسط پلیس برداشته شده بود نشان می داد که مانند هزاران واگن دیگر در آنروز کف آن از آشغال و قوطی خالی نوشابه و آبجو مملو بود.

باج گیری در ایستگاهها و در داخل قطارها امری روزمره و عادی بود. فرار از پرداخت پول بلیط رایج بود و سیستم مترو ٢٠٠ میلیون دلار در سال از این بابت ضرر می کرد. مردم از روی نرده ها بداخل ایستگاه می پریدند و یا ماشین ها را از قصد خراب می کردند و یکباره سیل جمعیت بدون پرداخت بلیط به داخل سرازیر می شد. اما آنچه که بیش از همه به چشم می خورد گرفیتی (Graffiti) بود. (گرفیتی نقش ها و عبارات عجیب و غریب و در همی است که بر روی دیوار نقاشی و یا نوشته می شود). هر شش هزار واگنی که در حال کار بودند از سقف تا کف و از داخل و خارج از گرفیتی پوشیده شده بودند. آن نقش و نگارهای نامنظم و بی قاعده چهره ای زشت و عبوس و غریب را در شهر بزرگ زیرزمینی نیویورک پدید آورده بودند. اینگونه بود وضعیت شهر نیویورک در دهه ١٩٨٠ شهری که موجودیتش در چنگال جرم و جنایت و کرک فشرده می شد.

با آغاز دهه ١٩٩٠ به ناگاه وضعیت گوئی به یک نقطه عطف برخورد کرد. سیر نزولی آغاز گردید. قتل و جنایت به میزان ٧٠ درصد و جرائم کوچکتر مانند دزدی و غیره ۵٠ درصد کاهش یافت. در ایستگاههای مترو با پایان یافتن دهه ١٩٩٠، ٧۵ درصد از جرائم از میان رفته بود. در سال ١٩٩۶ وقتی گوئتز برای بار دوم بدلیل شکایت کیبی جوانی که فلج شده بود به محاکمه فراخوانده شد روزنامه ها و مردم کمترین اعتنائی دیگر به داستان وی نکردند. زمانی که نیویورک امن ترین شهر بزرگ آمریکا شده بود دیگر حافظه ها علاقه ای به بازگشت به روزهای زشت گذشته را نداشتند.

از سال ١٩٩٠ تا نیمه این دهه جمعیت تازه واردی به این شهر نیامدند و جماعتی که مسئول شرّ و خباثت بودند یکمرتبه به یک عزیمت دستجمعی دست نزدند. هیچکس در خیابانها براه نیفتاد و بد و خوب را به مردم آموزش نداد. همان تعداد بیمار روانی و همان تعداد افراد شروری که تمایل به ارتکاب جرم داشتند، هنوز در شهر وجود داشت. اما بدلیلی دهها هزار تن از کسانی که دست به جرم و جنایت می زدند به ناگاه دست از عمل خود کشیدند.

در سال ١٩٨۴ برخورد بین یک مسافر مترو و چهار جوان سیاهپوست بر سر ۵ دلار حادثه ای خونین آفرید ولی امروز دیگر وقوع چنین حادثه ای محتمل نیست.

چگونه این اتفاق افتاد؟

همانگونه که ناهنجاریهای اجتماعی حالت اپیدمی به خود می گیرد، ناپدید شدن آن نیز از همان قوانین تبعیت می کنند. آنچه که مالکولم گلدول (Malcolm Gladwell) در کتاب "نقطه عطف" (The Tipping Point) به عنوان یکی از عمده ترین مختصات یک اپیدمی اجتماعی از آن یاد می کند "قدرت محتوای پیام" (Power of Context) است.

برای شیوع و همه جا گیر شدن یک پدیده اجتماعی از مد گرفته تا عادات خوب و بد اجتماعی تا محبوب شدن یک برنامه تلویزیونی و یا یک رهبری سیاسی و غیره، شرط اصلی این است که پیامی که تازه از جا کنده شده از آن چنان قدرتی برخوردار باشد که بتواند لایه های مختلف اجتماع را به سرعت در هم نوردد.

در دهه ١٩٩٠ میزان جرم در تمامی ایالات متحده رو به کاهش گذارد. یکی از دلائل آن کاهش خرید و فروش کرک کوکائین (Crack Cocaine) بود که در بین معتادان و فروشندگان مواد، انواع جرائم را دامن زده بود. وضعیت اقتصادی بطور چشم گیری بهبود یافت. ظهور کمپانی های والافن و داغ شدن بازار بورس و سر بر آوردن هزاران شرکت جدید بازار کار را داغ کرد و میزان بیکاری کاهش یافت. جمعیت رو به پیر شدن گذاشت و تعداد افراد در گروه سنی ١٨ تا ٢۴ سال که اکثر جرائم به آنان نسبت داده می شد رو به کاهش گذارد. اما مطالعاتی که انجام شد مطلب را پیچیده کرد.

در دوره زمانی که نقطه عطف ظاهر گردید و به ناگاه میزان خشونت در جامعه رو به کم شدن گذاشت هنوز وضعیت اقتصادی شهر بهبود نیافته بود. هنوز اقتصاد در حالت سکون به سر می برد. در واقع فقیرترین بخش های شهر نیویورک به خاطر قطع کمک های دولت و خدمات رفاهی بدترین ضربه را در سالهای آغازین ١٩٩٠ دریافت کردند. کم شدن کرک حتما عامل موثری بوده ولی مطالعات نشان داد که کاهش مصرف کرک سالها پیش از وقوع نقطه عطف جرائم آغاز گردیده بود.

از طرفی آمار نشان می دهد بدلیل مهاجرت های سنگین در دهه ١٩٨٠، تعداد جوانان در دهه ١٩٩٠ نه تنها کمتر نشد بلکه بیشتر هم شد. (علت اصلی مهاجرت ها وضع اسفناک اقتصاد در شهرهای کوچک بود که مردم در آرزوی یافتن کار و نان به نیویورک هجوم آوردند). از طرف دیگر تمامی این عوامل تاثیرات تدریجی در تغییر شکل اجتماع دارند.

اتفاقی که در نیویورک افتاد همه حالات مختلف را بخود گرفت مگر یک تغییر تدریجی. کاهش جرائم و خشونت ناگهانی و به سرعت اتفاق افتاد. درست مثل یک اپیدمی. بنابراین باید عامل دیگری در کار می بود. باید توضیح دیگری برای این وضعیت پیدا می شد. این "توضیح دیگر" چیزی نبود مگر تئوری "پنجره شکسته" (Broken Window Theory).

تئوری پنجره شکسته محصول فکری دو جرم شناس آمریکائی (Criminologist) بود به اسامی جمس ویلسون (James Wilson) و جورج کلینگ (George Kelling). این دو استدلال می کردند که جرم نتیجه یک نابسامانی است. اگر پنجره ای شکسته باشد و مرمت نشود آنکس که تمایل به شکستن قانون و هنجارهای اجتماعی را دارد با مشاهده بی تفاوتی جامعه به این امر دست به شکستن شیشه دیگری می زند. دیری نمی پاید که شیشه های بیشتری شکسته می شود و این احساس آنارشی و هرج و مرج از خیابان به خیابان و از محله ای به محله دیگر می رود و با خود سیگنالی را به همراه دارد از این قرار که هر کاری را که بخواهید مجازید انجام دهید بدون آنکه کسی مزاحم شما شود.

در میان تمامی مصائب اجتماعی که گریبان نیویورک را گرفته بود ویلسون و کلینگ دست روی باج خواهی های کوچک در ایستگاههای مترو، نقاشی های گرفیتی و نیز فرار از پرداخت پول بلیط گذاشتند. آنها استدلال می کردند که این جرائم کوچک، علامت و پیامی را به جامعه می دهد که ارتکاب جرم آزاد است هر چند که فی نفسه خود این جرائم کوچک اند.

این است تئوری اپیدمی جرم که بناگاه نظرات را به خود جلب کرد. حالا وقت آن بود که این تئوری در مرحله عمل به آزمایش گذاشته شود.

دیوید گان (David Gunn) به مدیریت سیستم مترو گمارده شد و پروژه چند میلیارد دلاری تغییر و بهبود سیستم متروی نیویورک آغاز گردید. برنامه ریزان به وی توصیه کردند که خود را درگیر مسائل جزئی مانند گرفیتی نکند و در عوض به تصحیح سیستمی بپردازد که بکلی در حال از هم پاشیدن بود. اما پاسخ گان عجیب بود. گرفیتی است که سمبل از هم پاشیده شدن سیستم است باید جلوی آنرا به هر بهائی گرفت. او معتقد بود بدون برنده شدن در جنگ با گرفیتی تمام تغییرات فیزیکی که شما انجام می دهید محکوم به نابودی است. قطار جدیدی می گذارید اما بیش از یکروز نمی پاید که رنگ و نقاشی و خط های عجیب بر روی آن نمایان می شود و سپس نوبت به صندلی ها و داخل واگن ها می رسد.

گان در قلب محله خطرناک هارلم یک کارگاه بزرگ تعمیر و نقاشی واگن بر پا کرد. واگن هائی که روی آنها گرفیتی کشیده می شد بلافاصله به آنجا منتقل می شدند. به دستور او تعمیرکاران سه روز صبر می کردند تا بر و بچه های محله خوب واگن را کثیف کنند و هر کاری دلشان می خواهد از نقاشی و غیره بکنند بعد دستور می داد شبانه واگن را رنگ بزنند و صبح زود روی خط قرار دهند. باین ترتیب زحمت سه روز رفقا به هدر رفته بود.

در حالیکه گان در بخش ترانزیت نیویورک همه چیز را زیر نظر گرفته ویلیام برتون (William Bratton) به سمت ریاست پلیس متروی نیویورک برگزیده شد. برتون نیز از طرفداران تئوری "پنجره شکسته" بود و به آن ایمانی راسخ داشت. در این زمان ١٧٠٫٠٠٠ نفر در روز به نحوی از پرداخت پول بلیط می گریختند. از روی ماشین های دریافت ژتون می پریدند و یا از لای پره های دروازه های اتوماتیک خود را به زور بداخل می کشانیدند. در حالیکه کلی جرائم و مشکلات دیگر در داخل و اطراف ایستگاههای مترو در جریان بود برتون به مقابله مسئله کوچک و جزئی پرداخت بهاء بلیط و جلوگیری از فرار مردم از این مسئله کم بها پرداخت.

در بدترین ایستگاهها تعداد مامورانش را چند برابر کرد. به محض اینکه تخلفی مشاهده می شد فرد را دستگیر می کردند و به سالن ورودی می آوردند و در همانجا در حالیکه همه آنها را با زنجیر به هم بسته بودند سرپا و در مقابل موج مسافران نگاه می داشتند. هدف برتون ارسال یک پیام به جامعه بود که پلیس در این مبارزه جدی و مصمم است. اداره پلیس را به ایستگاههای مترو منتقل کرد. ماشین های سیار پلیس در ایستگاهها گذاشت. همانجا انگشت نگاری انجام می شد و سوابق شخص بیرون کشیده می شد. از هر ٢٠ نفر یک نفر اسلحه غیر مجاز با خود حمل می کرد که پرونده خود را سنگین تر می کرد. هر بازداشت ممکن بود به کشف چاقو و اسلحه و بعضا قاتلی فراری منجر شود.

مجرمین بزرگ بسرعت دریافتند که با این جرم کوچک ممکن است خود را به دردسر بزرگتری بیاندازند. اسلحه ها در خانه گذاشته شد و افراد شرّ نیز دست و پای خود را در ایستگاههای مترو جمع کردند. کمترین خطائی دردسر بزرگی می توانست در پی داشته باشد.

پس از چندی نوبت جرائم کوچک خیابانی رسید. درخواست پول سر چهار راه ها وقتی که ماشین ها متوقف می شدند، مستی، ادرار کردن در خیابان و جرائمی از این قبیل که بسیار پیش پا افتاده به نظر می رسیدند موجب دردسر فرد می شد. تز جولیانی و برتون با استفاده از "پنجره شکسته" این بود که بی توجهی به جرائم کوچک پیامی است به جنایتکاران و مجرمین بزرگتری که جامعه از هم گسیخته است و بالعکس مقابله با این جرائم کوچک به این معنی بود که اگر پلیس تحمل این حرکات را نداشته باشد پس طبیعتا با جرائم بزرگتر برخورد شدیدتر و جدی تری خواهد داشت.

از چهار نفری که از گوئتز درخواست تنها ۵ دلار کردند یکی سابقه دزدی، دیگری سابقه شرارت و دعوا و سومی سابقه تجاوز به عنف داشت که دو سال پس از این واقعه تیراندازی به ٢۵ سال زندان محکوم شد. گوئتز خود نیز دارای سابقه مشکلات خانوادگی با پدری خشن بود و در مدرسه همواره مورد استهزاء بچه ها قرار می گرفت. دوبار در خیابان او را کتک زده و پولش را دزدیده بودند و از همانجا تصمیم گرفته بود که با خود اسلحه حمل کند. لیلیان روبین (Lillian Rubin) نویسنده بیوگرافی گوئتز می نویسد "برنی" (مخفف اسم او که برنهارد بود) با ریختن خشمی کهنه و قدیمی به بیرون دیگر لازم نبود جنگ را در درون خود ادامه دهد. رابین هم چنین می گوید: گلوله های او در واقع بر هدف هائی در گذشته شلیک می شدند. بد اقبالی آن چهار نفر بود که روزی، بطور مشخص در برابر کسی قرار گرفتند که مشکلات روحی عدیده ای داشت.

روانشناسان از تبهکاران به عنوان افرادی یاد می کنند که در گذشته با پدر و مادر و یا هر دو آنها مشکلات عاطفی شدید داشته اند و یا افرادی که در ارتباط با فرد و یا افرادی روابط خارج از عرف (مثل روابط جنسی، روابط کاری خشن و ناسالم و غیره) داشته اند. در کتابهائی که توسط روانشناسان محافظه کار به رشته تحریر درآمده از شکست پدر و مادرها و محیط مدرسه در آموزش ارزش های اخلاقی به بچه ها به عنوان عاملی در بار آوردن ناهنجاری های رفتاری یاد می شود. و بالاخره این روزها ژن را تا حدود ۵٠ درصد مقصر در رفتار تبهکارانه فرد می دانند.

تئوری پنجره شکسته هیچ یک از موارد فوق را انکار نمی کند بلکه می گوید، همه این عناصر وقتی فرصت ظهور پیدا می کنند که "موقعیت" برای بروز آنها فراهم شده باشد. به عبارت دیگر آنچه که روان شناسی می گوید اینست که هم گوئتز و هم جوانان، زندانی دنیای تباه خویش هستند، حال آنکه پنجره شکسته می گوید افراد هر اندازه هم که شرور باشند نسبت به موقعیت و آتمسفری که در آن قرار می گیرند حساس اند. این جوّ می تواند آنها را به سمت گونه ای از برداشت سوق دهد که اقدام به عمل تبهکارانه امری مجاز شمرده می شود. با تغییر این فضا خصیصه های منفی وادار به عقب نشینی می شوند.

اما قلب این نظریه اینجاست که این تغییرات لازم نیست بنیادی و اساسی باشند بلکه تغییراتی کوچک چون از بین بردن گرفیتی و یا جلوگیری از تقلب در خرید بلیط قطار می تواند تحولی سریع و ناگهانی و اپیدمیک را در جامعه بوجود آورده بناگاه جرائم بزرگ را نیز بطور باور نکردنی کاهش دهد. این تفکر در زمان خود پدیده ای رادیکال و غیر واقعی محسوب می شود. اما سیر تحولات، درستی نظریه ویلسون و کلینگ را به اثبات رساند.

شهیر شهید ثالث
قران
ارسال به تلگرام
قران
قران
قران
قران
قران
قران
  • صفحه نخست
  • اخبار انتخابات ۱۴۰۰
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • آی تی و فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"