arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۴۸۲۸
تاریخ انتشار: ۱۳ : ۱۶ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۰

معلم؛ مرزبان تمدن بشري

معلمي سيره تابناک انبياست و معلم در مطلع کاروان بشريت، دانايي را با شهد محبت در کام تشنه نسلها مي چکاند و از سر سوز و درد و عشق به انسانيت گام تعليم را همراه با تربيت طي مي کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
* حجةالاسلام سيدمحمود مرويان حسيني

معلمي سيره تابناک انبياست و معلم در مطلع کاروان بشريت، دانايي را با شهد محبت در کام تشنه نسلها مي چکاند و از سر سوز و درد و عشق به انسانيت گام تعليم را همراه با تربيت طي مي کند.

هيچ تمدني در زير آسمان پا نگرفت و هيچ ملتي در سعادت و مجد نزيست، جز اينکه وامدار اين مرزبانان انديشه و دانش خود است. ملتهاي با تمدن و بزرگ نه تنها دانشوران و مصلحان خود را بر قله نشاندند که با انتقال افکار و آثار آنان به جاي جاي گيتي، از آنان چهره هايي جهاني و تاريخي ساخته اند. در اين باره سرودن و گفتن، زباني به پهناي فلک مي طلبد تا گوشه اي از خرمن دانش و ارزش استادي و معلمي را بنماياند.

همين يک جمله در اين مقام ما را بس که: «روايت کرده اند امام حسين(ع) دامان معلمي را که به يکي از فرزندان ايشان سوره حمد را ياد داده بود، پر از دُر و گوهر نمود.عبدالرحمن سلمي گويد: وقتي فرزند امام سوره حمد را نزد ايشان خواند، امام براي آموزگارش هزار دينار هديه فرستاد و به او لطف ها کرد. کسي به حضرت گفت: آيا گمان نمي کنيد که در اين بذل و بخشش افراط کرده ايد و بيش از آنچه سزاي معلمي است به او بخشيده ايد! امام(ع) بي درنگ و با صداي بلند فرمود: اين عطا کجا و اجر آموزگار کجا! »

نظام تعليم و تربيت قادر است، جوهر دروني انسان را کشف کند، قواي او را نيرومند سازد، ذهن او را شکل دهد، موجبات تفکر را در او زنده سازد. آدمي را فردي خلاق، مولد و شکوفا در مسير خير و برکنار از زيان رساني به ديگران بار آورد. دانش و مهارتها، فنون و تخصصها را فراهم کند و زندگي اجتماعي را بهبود بخشد. حضرت رسول(ص)؛ پيام آور دانش و بينش سفارش مي فرمود که: «تا مرزهاي چين در زمين و تا ثريا در آسمان، از گاهواره تا گور، در نزد خوبان يا حتي از دهان منافقان، گوهرهاي دانش و ادب خويش را جستجو کنيد و به چنگ آوريد.»

مطهري از پيشتازان احياي تفکر ديني بود و اين حرکت را در قلمرو فکر و عمل توصيه مي نمود و خود با برخورداري از بينش اسلامي و تيزبيني و درايت خاص، به پي ريزي آن پرداخت. او براستي نظريه پرداز محوري تفکر نظام اسلامي بود. دين را به حبس عرش و عرشيان نيفکند، بلکه آن را در رگ رگ حيات اجتماعي مي ديد.

و با اين تلقي بود که تفکر ديني را به نقد و پاسخگويي و رهنمايي مشکلات معاصر در مي آورد. حساسيت استاد، در مواجهه با افکار ناصحيح، زبانزد عام و خاص بود. در مقابله با تحريفها، بدعتها و التقاط ها او ديده بان هويت اسلامي در قرن معاصر است. او جان عزيزش را هم در سر راه همين ديده باني گذاشت. او اصلاح گري را دل سپردن به انديشه ها و نسخه هاي غربي نمي دانست. هم در انديشه و هم در ميدان عمل، بي بنياني نظام هاي شرق و غرب را برملا مي ساخت. با طفيلي گري فرهنگي مبارزه مي کرد و اتکاي به ذخاير بيکران فرهنگ اسلامي را به عنوان يکي از نمادهاي اصولگرايي اسلامي چاره کار مي دانست.

او زلال جاري انديشه دين در ميدان نيازهاي اجتماع بود. گاه در برابر باستان گرايي شاهنشاهي قدعلم مي کرد و «خدمات متقابل اسلام و ايران» را مي نوشت و گاه در برابر جار و جنجالهاي تبليغاتي در عرصه زنان و فمنيسم آن روز «نظام حقوق زن در اسلام» را مي نگاشت و آن هنگام که مي ديد دشمن به تحريف شخصيتها اقدام کرد و عارفان عرصه شعر و ادب را کافر و ملحد جلوه داده، در دفاع از حافظ شيرازي «تماشاگه راز» را عرضه کرد و همين طور و همين طور.

انديشه و حيات و حضور بسيار مؤثر شهيد مطهري نمونه اي است بسيار ممتاز از حضور يک معلم بزرگ مسؤولانه و دردمندانه، متکي بر انديشه و همراه با مجاهدت و اسوه براي حوزه ها، دانشگاه ها، فرهنگيان و انديشوران.
نظرات بینندگان