arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۵۰۳۰۹
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۵ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۴

الاهرام مدعی شد: اخوان المسلمین به فکر نزدیکی به ایران

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
الاهرام نوشت: شواهد نشان می‌دهد که جماعت اخوان المسلمین تلاش‌های تازه‌ای را برای نزدیک شدن به ایران آغاز کرده است، تلاش‌هایی که یک بار در گذشته آغاز شده بودند اما شکست خورده بودند.

 سوال های بسیاری هستند که در ظرف پنج سال گذشته یعنی از زمانی که انقلاب 25 ژانویه به وقوع پیوست، مطرح شده اند و همچنان بی پاسخ مانده اند. بعضی از این پرسش ها به مثابه گازی هستند که نقش کاتالیزور را ایفا می کنند و پاسخ دادن به آنها به معنای رسیدن به حل مشکلات دیگر است. البته نه لزوما، اما می تواند به معنای کلیدی برای رسیدن به پاسخ دیگر سوال ها باشد.

در این چارچوب و با توجه به شکاف های بسیاری که وجود دارد، شواهدی مشاهده می شود که نشان می دهد که جماعت اخوان المسلمین تلاش های تازه ای را برای نزدیک شدن به ایران آغاز کرده است، تلاش هایی که یک بار در گذشته آغاز شده بودند اما شکست خورده بودند. این در حالی است که ایران علیه اخوان المسلمین از حکومت بشار اسد حمایت می کند و هیچ اعتنایی به مخالفان او نمی کند. فارغ از آثار عملی این دیدگاه و این که موضع تازه اخوان المسلمین به معنای حمایت از مخالفان است یا توهین به آن، نزدیکی به ایران به معنای پشت کردن به مخالفانی است که از ابتدای بحران سوریه بر طبل کنار رفتن اسد از قدرت زده اند و حتی وارد کارهای تروریستی شده اند و دریایی از خون به راه انداخته اند.

هفته گذشته عزت خمیس، رئیس کمیته حفاظت و اداره اموال جماعت اخوان المسلمین جلسه مطبوعاتی ای برگزار کرد و اظهاراتی را بیان کرد که در عین تناقض قابل توجه بودند. او صحبت از گزارشی کرد که می گفت به مرسی داده شده که در آن بر ضرورت نزدیکی به ایران صحبت به میان آمده و این اقدام را برای دستیابی به 10 میلیارد دلار به عنوان ودیعه نزد بانک مرکزی لازم دانسته است تا به کمک آن بتوان مواد نفتی برای حل بحران های برق و سوخت که در روزهای آخر دوران ریاست جمهوری مرسی بسیار تشدید شده بود، تهیه کرد. این بدان معنا است که ما در برابر سندی هستیم که ثابت می کند نزدیکی به ایران نه بر اساس تحلیل بعضی از حوادث جاری در کشور یا منطقه بلکه به گفته رهبران جماعت اخوان المسلمین برای این است که مرسی بتواند همچنان در کاخ ریاست جمهوری باقی بماند و قدرت را حفظ کند. 

بنابراین آیا می توان گفت نشستی که مرسی برای "حمایت" از مخالفان سوری برگزار کرد به نوعی به معنای شکست تلاش ها برای نزدیکی به ایران بوده است؟ شاید بتوان پاسخ این سوال را با نگاهی به تاریخ سند مذکور دریافت، تاریخ این سند می تواند پاسخ نه تنها این سوال بلکه سوال های بسیاری را بدهد. شاید بتوان گفت پاسخ این پرسش نشان از آغاز راهی برای نزدیکی اخوان و ایران بوده است، حالا چرا این تلاش ها به شکست انجامید، آیا به شرایطی بر می گشت که تهران در برابر اخوان المسلمین قرار داده بود یا این که اخوانی ها در توانایی های خود برای تصاحب قدرت مبالغه کرده بودند، آیا مذاکرات به طور مستقیم انجام شده بود یا این که از طریق یک یا چند میانجی صورت گرفته بود، آن واسطه یا واسطه ها چه کسانی بودند؟

روشن است که فعلا پاسخی برای این سوال ها نیست اما اگر هم پاسخی یافت شود که البته در این زمان کوتاه ممکن نیست، همه چیز نخواهد بود، آن موقع باید تحلیل و بررسی کنیم که هدف از این تلاش ها برای رسیدن به چه هدف یا اهدافی بوده است؟

*دیپلماسی ایرانی
نظرات بینندگان