پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شرق نوشت: حجتالاسلام علي يونسي كه سالها تصدي وزارت اطلاعات را بر عهده داشت از سياستهاي اتخاد شده توسط دولت اصلاحات در برابر گروهكهاي تروريستي مانند القاعده دفاع ميكند، زيرا بر اين باور است كه براساس تدابير هوشمندانهاي كه در آن زمان انديشيده شد نه تنها آسيبي از سوي القاعده متوجه ايران نشد بلكه ايران توانست به منافع عظيم و ماندگاري هم دست پيدا كند.
يونسي كه اين روزها بيشتر وقت خود را به مانند ديگر دولتمردان دوران سازندگي و اصلاحات در مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص ميگذراند، در گفتوگو با «شرق» ضمن تحليل اوضاع منطقه به نقش سيستم اطلاعاتي پاكستان در مخفي كردن «بن لادن» اشارات جالبي ميكند.
کشته شدن بنلادن بار ديگر نام القاعده و ماجراي 11 سپتامبر را در افكار عمومي تداعي كرد.
واقعه 11 سپتامبر كه «بنلادن» نقش اساسي در طراحي آن داشت، زماني رخ داد كه در ايران دولت اصلاحات بر سر كار بود و جنابعالي هم وزير اطلاعات بوديد.
مسلما شما در آن زمان تحليلهاي خاص خودتان را از گروه القاعده و شخص بنلادن داشتيد به عنوان كسي كه كارشناس مسايل امنيتي بوديد، چه تحليلي از اين گروه و آينده آن داشتيد؟
مسلما نام پرآوازه القاعده با عمليات 11 سپتامبر به همه دنيا پيچيد و در آن مقطع، تمامي مردم و سياستمداران هم از عنوان اين سازمان بيخبر بودند، ولي سازمانهاي اطلاعاتي ايران از وجود چنين سازماني نسبتا اطلاعات كافي داشتند، ولي محافل سياسي و سازمانهاي غيرامنيتي كمتر خبر داشتند.
به دليل حجم عمليات تروريستي 11 سپتامبر اين نام (گروه القاعده) هم خيلي بزرگ در دنيا جلوه كرد. عمليات هم عمليات بينظيري بود و براي اولين بار هم آمريكا در خانه خودش احساس ناامني كرد و يك باره تمام اعتماد ملت آمريكا فرو ريخت.
براي اينكه سازمانهاي اقتصادي، امنيتي و نظامي آمريكا مورد هجوم قرار گرفت و آمريكا غافلگير شد و تمام تدابير امنيتي پيشبيني شده آمريكا، نتوانستند چنين حادثه عظيمي را پيشبيني و پيشگيري كنند. در اين شرايط كه اعتماد يك ملت مخدوش ميشود شايعات هم به سرعت سرايت ميكند. يعني اصولا شايعات زماني جا ميافتد كه اعتماد از بين ميرود. وقتي اعتماد از بين برود هر خبري و هر شايعهاي مورد قبول واقع ميشود. در آن موقع هم آمريكاييها به يك باره با چنين مشكلي روبهرو شدند.
دولت جنگطلب بوش هم براي اينكه اعتماد مردم را برگرداند، توجه مردم را به خارج از مرزهاي آمريكا معطوف كرد و جنگ افغانستان را آغاز كرد و بعد از آن هم جنگ عراق شروع شد.
هدف عمده آن بود كه بوش به ملت آمريكا بگويد كه خطر در درون مرزها نيست و خطر از فاصلههاي بسيار دور و با هزار كيلومتر فاصله هست و ما آن را از بين خواهيم برد و در آن زمان آمريكا توانست كه بار ديگر اطمينان و امنيت خود را البته با هزينههاي مالي بسيار سنگين به دست بياورد.
سياست ايران در قبال حادثه 11 سپتامبر و گروه القاعده چه بود؟
در آن مقطع نه فقط آمريكا دچار يك بحران شديد شد، بلكه همه دنياي غرب و همه كشورها بدون استثنا در مقابل يك خطر غيرقابل پيشبينيشدهاي مواجه شدند.
كشورهاي منطقه خاورميانه، كشورهاي مسلمان و همچنين جمهوري اسلامي ايران هم در معرض اين تحديد و خطر بود. ما در همسايگي افغانستان هستيم و با طالبان به شدت درگير بوديم و در جنگ با طالبان، جمهوري اسلامي از مخالفان طالبان كه به جبهه شمال معروف بود، حمايت ميكرد طالبان هم حامي اصلي القاعده بود، بنابراين ما غيرمستقيم با القاعده هم درگير بوديم. ما به طور طبيعي در آن زمان احساس خطر ميكرديم...... شما پس از وجود القاعده مطلع بوديد؟
هطور طبيعي خبر داشتيم. تمام سازمانهاي اطلاعاتي از تمام سازمانهاي بالقوه اطراف خودش باخبر است و طبيعي است كه وزارت اطلاعات بايد از وجود چنين گروه تروريستي خبر ميداشت.