پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : داوودحشمتی در قانون نوشت:
عصبانيت كساني كه راي معنادار مردم در 7 اسفند را ديدندحدومرزي ندارد.اين كينهتوزي تاآنجاست كه حتي حاضرند گناه يك قاتل رابه گردن رئيس دولت اسلامي بيندازندتاازاين رهگذر بتوانندايجادمحدوديت جديد براي آينده را كليد بزنند.چراكه درانديشه آنها «تنهازماني به پيروزي خواهند رسيدكه مردم در ناآگاهي باقي مانده ومشاركت حداقلي باشد»رسانههاي خاص درمطلب اصلي خود (31/1/95) دولت و رئيسجمهور را مقصر قتل كودك افغاني خطاب كرده و مينويسد:«آقایان وزارت ارتباطات! مسئول مستقیم تراژدی«ستایش» شما هستید/آن روزی که به اسم«اینترنت آزاد»وبرای مصارف انتخاباتی چشم برکانال های مستهجن تلگرام بسته شد؛بایدمنتظراین روزهامی نشستیم!»
ادعاهاي مطرح دراين نوشته آنقدر بي ربط است كه پرداختن به تكتك آنها لزومي ندارد.تنهابه همين بخش ازمتن خودمقاله عليه خودش استفاده ميكنم كه گفته شده تنها 25 درصدازمحتواي جامعه بزرگ اينترنت (نه فقط تلگرام) به مسائل مستهجن اختصاص دارد. اين اظهارنظر رانبايدساده انگاشت وبه راحتي از روي آن نبايد گذر كرد.درهمين چندخط يك اعتراف نامه بسياري مهم نهفته است.اعتراف نامهاي كه ميگويد: «باخت وحشتناك اصولگرايان درانتخابات به خاطر تلگرام بود.»
اين از زاويه نگاه آنهاست.امااززاويه نگاه مردمي كه درانتخابات شركت كردند،تلگرام وساير محيطهاي مجازي تنهابستري هستندبراي آگاهيبخشي واطلاع رساني كه موجب شدآنهاهمديگر راپيدا كنندوحق مسلمشان درانتخاب سرنوشت رابه اجرا بگذارند.اتفاقادولت ووزارت ارتباطات درفشاري كه به شركت تلگرام واردكرداين شركت راناچار كردتاكانالهاوگروههاي مستهجن را ببندند.وزيرارتباطات صراحتاگفت:«درصورت مسدودنشدن کانال های مستهجن،راضی به فیلترتلگرام هستیم.»(مهر، 9/8/94)
به دنبال اين اظهار نظر مديرتلگرام عذرخواهي كردوگفت:البته این بهمعنای این نیست که تلگرام به هیچ عنوان در آینده فیلترنمیشود.مقامات ایرانی گفتهاندکه اگررباتهاوکانالهايی بامحتوای مستهجن ادامه فعالیت دهند،تلگرام رافیلتر میکنندماقبلاً بیشترین رباتهاوکانالهای مستهجن را بلاک کردیم و حتی محدودیتهایی را هم روی اپاستورها اعمال کردیم.»(تسنيم، 14/8/94)
با اين حال مي بينيم افراد منتسب به پايداري براي ضربه زدن به اجتماع مردم درگروههاي تلگرامي و كانالهايي كه به پخش اخبار مشغول هستند،حتي حاضرندچهره نظام را پنجه كشيده وگناه يك قاتل را به گردن دولت جمهوري اسلامي بيندازند.اين نيست مگرعصبانيت بهبودنيافته ازدست مردمي كه آنهارا انتخاب نكردندوبه طور قطع دنباله همان تفكري است كه پايتخت كشور شيعه رامردم كوفي لقب دادند.
اين دومقوله كمترين ارتباط را باهم ندارند.اماحتي بافرض قبول پيشزمينه ذهني منتسبان به برخی جريانها، بايد گفت: انتخابات مهمترين واساسيترين اتفاق يك كشور است.محلي كه مردم حق راي خود را به اجرا مي گذارند تا در تعيين سرنوشت خوددخيل باشند.اينكه كساني بخواهندبه بهانه يك قتل از سوي جواني 17 ساله، موجبات لطمه زدن به شورونشاط انتخاباتي دركشور رافراهم كنند،ظلم بزرگ به اصل نظام است. نظامي كه رهبري در عاليترين مرتبه آن حتي از مخالفانش هم درخواست حضور در پاي صندوقهاي راي ميكند. اهميت انتخابات رابايدازنگاه رهبري ديدوبه خاطر نگاه وسيع ايشان به اصل حضور مردم در انتخابات قدردان بود.درعوض مشاركت حداقلي در انتخابات خواست آنهايي است كه در 7 اسفند نتوانستند به مجلس راه پيدا كنند.اين تحليلي نيست كه پيش از اين گفته نشده باشد.
آقاي مصباحي مقدم درمصاحبهاي بخش از آن را از زبان باهنرافشا كرده وميگويد:«آقای باهنرتحلیلی ارائه کرده بود که اگردومیلیون و 200 هزار نفردرانتخابات تهران شرکت کنند 30 نفرمارأی میآوریم،اگرتادومیلیون و 800 هزارنفرشرکت کنندرأی ما 50 ،50بارقباتقسیم میشودواگر بالای سه میلیون نفر حضور یابند 30 نفر رقیب به مجلس راه مییابند.»آقاي مصباحي مقدم دربخش ديگري اشاره ميكند كه اصلاحطلبان توانستند از «فضاي مجازي» استفاده كنند و مردم را به شركت در انتخابات راضي كرده و رايشان را كسب كنند. (ايسنا، 13/1/95)
بايدبه خاطر سپردكه هدف آنهاتنهايك چيز است.تلگرام،فيسبوك،توئيترو اينترنت بهانه است.مشاركت حداقلي درسايه دوري مردم ازيكديگر هدف نهايي آنهاست.چراكه تنهادرسايه اين مشاركت حداقلي است كه امكان حضوردرمناصب انتخابي را پيداميكنند.اين ديدگاه دقيقابه طرزعجيبي درحالي كه مدعي ولايتمداري است بر خلاف نظر رهبري قراردارد.اگراصل برمشاركت وتقويت جايگاه مردمي نظام باشد(كه هست)دراين مسير بايدازهرابزاري براي تحقق آن استفاده كرد.