arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۶۷۷۴۹
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۱۷ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵
گفتگو با ناصر وحدتی خواننده فولکلور گیلکی؛

ساز موسیقی گیلکی کوک است

آلبوم های « زرنگیس» ، «شورم نقش» «دامون» و «آها بگو» از جمله آثار ماندگار این خواننده فولکلور گیلانی است که در سال ۹۵ نیز با ارائه آلبوم «رعنا» به بالندگی موسیقی فولکلور خطه سرسبز گیلان کمک شایانی کرده است و به گفته خودش موسیقی فولکلور گیلکی معنایی دوباره یافته است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
آلبوم های « زرنگیس» ، «شورم نقش» «دامون» و «آها بگو» از جمله آثار ماندگار این خواننده فولکلور گیلانی است که در سال ۹۵ نیز با ارائه آلبوم «رعنا» به بالندگی موسیقی فولکلور خطه سرسبز گیلان کمک شایانی کرده است و به گفته خودش موسیقی فولکلور گیلکی معنایی دوباره یافته است.
  به گزارش انتخاب به نقل از پارسینه،‌ناصر وحدتی خواننده فولکلور گیلکی است که حاصل چهار دهه تلاش درعرصه موسیقی و ارائه دهها جلد کتاب به همراه آلبوم و ملودی های محلی از ایشان هنرمندی فاخر ساخته است.

آلبوم های « زرنگیس» ، «شورم نقش» «دامون» و «آها بگو» از جمله آثار ماندگار این خواننده فولکلور گیلانی است که در سال ۹۵ نیز با ارائه آلبوم «رعنا» به بالندگی موسیقی فولکلور خطه سرسبز گیلان کمک شایانی کرده است و به گفته خودش موسیقی فولکلور گیلکی معنایی دوباره یافته است.

علاوه بر فعالیت در عرصه موسیقی، رمان خوندشت، داستان یک زندگی ، روی خوش زندگی ، آوازها و نغمه های موسیقی گیلان، زندگی و موسیقی و انتشار پنج شماره فصلنامه دیلمان، نیز از جمله آثار مکتوب این هنرمند است.

خبرنگار «پارسینه» گفتگویی با این هنرمند انجام داده است که از خاطرتان می گذرد؛

* به عنوان اولین سوال بفرمائید تفاوت موسیقی فولکلور با موسیقی سنتی در چیست؟ ابتدا باید از شما تشکر کنم زیرا که امکان یک مصاحبه ی نوشتاری را فراهم آورده اید! باید بگویم موسیقی فولکلور در ۱۰۰ سال اخیر قوام گرفت موسیقی سنتی به عنوان موسیقی اصیل ایرانی تلقی می شود و موسیقی با معناست. ما سه نوع موسیقی داریم؛

 موسیقی با معنا، کم معنا و بی معنا. پایه های موسیقی سنتی را شعر کلاسیک شکل می دهد مثل اشعار حافظ، سعدی، مولوی ، عطار و ... با تکیه و تاکید بر این نوع شعر است که شجریان معنی پیدا می کند به عبارتی استاد شجریان از درون مایه و اشعار حافظ و سعدی و ... استفاده کرده است اما در موسیقی فولکلور ترانه سرا مشخص و ملاک نیست و برخاسته از یک فرآیند و ساختار سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی تمام شده است.

*آقای وحدتی به نظر می رسد در زمینه موسیقی فولکلور به پژوهش و نوشتن اهمیت زیادی می دهید اما بیشتر شما را به عنوان یک خواننده ترانه های گیلکی می شناسند، چه شد که به خوانندگی روی آورده اید؟

البته از اول میل نداشتم یک خواننده ی حرفه ای بشوم چون هم پی تحقیق بودم و هم چند جلد رمان نوشته ام و الان پشت ویترین کتابفروشی ها حضور دارم و حتی امسال در نمایشگاه کتاب نیز اثر مکتوب جدیدی ارائه دادم به نام «سلطان و آهو» ، «می خواهم خنده بمانم» و « ۱۰ افسانه از افسانه های گیلان» این یعنی نهایت و ثمر رسیدن در مرحله نوشتن. اما همه ی دوستان و فامیل من می دانند که محال است من جایی چند نفر را پیدا کنم و مجلسی باشد و دست به خواندن نزنم!  مردم باعث شدند من حرفه ای بشوم.

 آنقدر که در بیست و پنجمین جشنواره ی موسیقی فجر در بخش رقابتی و در سال ۱۳۸۸ بین ده ها گروه قَدر و قدرتمند نواحی ایران مقام دوم را کسب کردم  و در خارج ازکشور نیز در کشورهایی مثل سوئیس، آلمان و ایتالیا کنسرت اجرا کرده ایم که با استقبال فوق العاده ای همراه بوده است.

* آقای وحدتی بعد از گوش دادن آلبوم « شورم نقش»، این سئوال برایم مطرح شد که با اينكه ريتم‌هاي طرب‌انگيز در مقام هاي موسيقي گیلکی زياد است،اما رگه های رمانتیکی و حرمان در این نوع موسیقی پررنگ است دلیل این نوع انعکاس چیست؟


موسیقی و همه ی ادبیات شفاهیِ به جا مانده از اعصار گذشته گیلان، بیانگر ناملایمتیها، جنگهای ویرانگر، کشتارهای گسترده و آتش سوزی ها، اما شادی های سرخوشانه ی مردم گیلان است. ولی به هر روی به دلیل سرسبزی و دلپذیریِ اقلیم گیلان گاهی در اندوه بارترین ملودی موسیقی فولکلور گیلان، رگه هایی از شادمانی یافت می شود.

آنچه هم که شادمانه است بسیار هم جذاب و دلپذیر است، اما تاکید می کنم که ماندگار ترین ژانر موسیقی در جهان بخش اندوهگین آن است و بس! و البته من همه جا سعی کرده ام مردم را با اجرای خودم به شادی برسانم و فکر می کنم با توجه به نوع استقبال این امر مستند و معتبر است.

*زنان در نغمه‌هاي محلي گیلکی نقش پررنگی دارند به نظر شما این امر نشات گرفته از چیست و در این نغمه ها بیشترچه سازهایی مورد استفاده قرار مي‌‌گيرد؟‌


زنان به دلیل نقشی که همپای مردان و بلکه فراتر از آنان در عرصه های اجتماعی اقتصادی در گیلان نظیر نشاکاری و برداشت چای دارند همیشه در این عرصه ها فعال بوده اند و از موسیقی به عنوان ابزاری برای جنگ با سختیهایی که موقع برداشت محصول مواجه هستند استفاده کرده اند و از این طریق بر سختیها پیروز شده اند.

 به رغم اینکه عمده ترانه ها و آوازهای موسیقی فولکلور گیلان مربوط به زنان گیلان است، آنها نوازنده ی هیچ سازی نبودند. همیشه هم برای خودشان آواز خوانده اند، نه برای مردان! تنها ابزاری را هم که برای صدا دهی هنگام اجرای موسیقی شادمانه به کار می بردند، تشت بود و کوبیدن دو تکه سنگ و ملاقه و ابزاری دم دستی!

اما نی نوازان چیره دست دیلمانی، اشکوری و تالش ده ها مقام را نواخته اند. دسته های مطربی هم با سورنا ( ساز )، کمانچه و ویلون نغمه ها و مقام های فولکلور را می نواخته اند.البته سازهای «کرنا» و نقاره ی تک گیلان، از سازهای مذهبی موسیقی گیلان محسوب می شوند. اینکه این همه تاکید دارم که بود و می شد، به این دلیل است که همه ی موسیقی فولکلور گیلان که سینه به سینه به ما به ارث رسیده، مربوط به دوران پیش ازاصلاحات ارضی ( ۱۳۴۱ ) است که پس از آن هیچ فولکلوری را مردم در گیلان خلق نکرده اند و در این میان فرهنگ مردم برای ما الهام بخش بوده است و در اینجا باید به این امر تاکید کنم که هرکس گیلانی است و شهر رشت را دوست نداشته باشد گیلانی نیست و این شهر به عنوان یکی از ستون های هویتی این فرهنگ نقش عمده دارد و موسیقی فولکلور نیز از آن تاثیر پذیرفته است.


* وضعيت موسيقي امروز گیلکی و جايگاه آن در بين جوانان چگونه است؟‌ و آینده موسیقی محلی را  به چه شکل می بینید؟

استقبال از این نوع موسیقی حتی در بین جوانان غیر بومی فوق العاده است.  در بین جوانان گیلانی هم اجراهای ما بیشترین جایگاه را پیدا کرد. ضمن اینکه آنها همواره به خصوص جوانان پنجاه سال اخیر با رویکرد رادیو، ضبط صوت، صفحه و سینما و سپس سی دی و دی وی دی، ماهواره و اکنون سبکهای رَپ و متالیکا، هیجان انگیزترین ژانر موسیقی را طالب هستند، اما هیجان این رویکرد به سی سالگی آنها نمی رسد و این هنگامی است که آنها در می یابند، حافظ دارند، سعدی و مولوی دارند و خوانندگانی که غزل هایشان را خوانده اند و رهی معیری ها و نی داودها و ابتهاج ها و ... که ترانه هایش را ساخته اند، هر نوع گرایشِ جوانان به هر ژانری از موسیقی در سنینِ پایین را باید با بردباری و تعامل تحمل کرد تا به سنِ خردورزی برسند.

 برای موسیقی گیلان علاوه بر فولکلورهایش، افرادی مانند سرتیپ پور، شیون، مظفری و ... صدها ترانه ساخته اند، و خواهد ساخت و بزرگانی مثل حسین حمیدی، محمد رضا درویش، هوشنگ جاوید یا مثل یغمایی و فرامرز دعائی  به موسیقی فولکلور بعد از انقلاب ما خدمت شایانی کرده اند.

*برخی می گویند که ما در موسیقی با مشکل کوک مواجه هستیم و این موضوع حتی در موسیقی فولکلور نیز وجود دارد آیا این موضوع را تائید می کنید؟

اگر تائید می کنید راه حلش چیست؟  ببینید خواننده واقعی فولکلور کسی است که وقتی آواز فولکلور را از پیرزن و پیرمرد می شنوی مثل همونا باید بخونی و ماندگار بمونه. حق نداری در نت دست ببری. نت را آنها تعیین کرده اند و ترانه های فولکلوری روی یک نت است و اوج و فرود ندارد. بنابراین موسیقی فولکلور یک نت ثابت دارد برای مثال همه لالایی های فولکلور گیلان با صدای پائین و آرام است.

*آقای وحدتی از چه طریقی حاصل بیش از ۴ دهه ای فعالیت خود را در اختیار دوستداران فرهنگ و هنر قرار داده اید؟ آیا در این زمینه سازمان و نهادی از شما حمایت کرده است؟


طرحی را تقدیم حوزه ی هنری گیلان کردم که مقبول واقع شد. در این طرح هشتاد ترانه ی فولکلور گیلان، به گیلکی – فارسی، فنوتیک و نت ثبت شده است. علاوه بر آثار شفاهی و مکتوب گذشته، کتاب های « زندگی و موسیقی» و « آوازها و نغمه های موسیقی گیلان» که در آن سعی کرده ام همه هشتاد ترانه ای راکه  در استودیو خوانده ام را مکتوب کنم که همه این آثار در دسترس دوستداران فرهنگ و هنر قرار دارد.

و عنوان حرف آخر؟
از مسئولین بردبار، با تعامل و شریف بخاطر حمایت ها قدردانی می کنم و یک توصیه به کسانی که در این عرصه می خواهند فعالیت کنند دارم و آن این است که حتما خودشون باشند و از کسی تقلید نکنند و باید در همان فرهنگ و فولکلور محلی یک کار جدیدی ارائه بدهند تا مخاطب نیز استقبال کند.
نظرات بینندگان