arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۶۸۱۳۰
تاریخ انتشار: ۲۳ : ۱۱ - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵

گذر مراحل يك بحران!

ابوالقاسم قاسم زاده/روزنامه اطلاعات
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

بحران سوريه بعد از پنج‌سال سه‌مرحله را طي كرده: «بومي»؛ «منطقه‌اي» و «بين‌المللي». در آغاز بحراني «بومي» و درون كشوري خوانده ‌مي‌شد، كه به‌صورت عمده مخالفين حاكميت بعث سوريه و اسد كه پرچم‌دار آن «اخوان سوري» بودند، خواهان تغيير بافت سياسي دولت شدند. تضاد سياسي كه امكان حل مسالمت‌آميز آن مي‌رفت به جنگ داخلي و بحراني بومي رسيد. در اين مرحله تمامي خبرها و تحليل‌هاي سياسي از داخل سوريه و در خارج آن بر مدار نگاه به يك بحران بومي و دروني كشور معطوف شد. در مرحله دوم، دخالت كشورهاي منطقه و ارزيابي منافع رژيم صهيونيستي آمريكا و روسيه از بحران و جنگي كه هنوز در شعاع «بومي» ديده مي‌شد، جنگ سوريه را به فاز بحران و منطقه‌اي سوق دادند. بحران سوريه با كشورهاي همسايه آن، لبنان، اردن، عراق و تركيه اتصال پيدا كرد و جبهه‌اي از جنگ براي سرنگوني «مقاومت» كه سوريه خط مقدم اصلي آن بود «شكل» گرفت. 

در مرحله دوم، بحران سوريه تعريف بحران منطقه‌اي پيدا كرد. ظهور طوفاني داعش در عراق كه در مدت كوتاهي تا ديوارهاي بغداد رسيد، جنگ سوريه را وارد صف بندي دو جبهه منطقه‌اي، جبهه‌اي در حراست از مقاومت و ديگري با شعار سرنگوني اسد و مقابله با بقاء و تداوم مقاومت با بهانه مبارزه با تروريسم وسعت بخشيد. موج مهاجرت آوارگان جنگ سوريه به كشورهاي همسايه آن از تركيه، لبنان، اردن و عراق، ماهيت منطقه‌اي بحران سوريه را چنان حك كرد كه بعد از چند سال در اغلب محافل رسمي و غير رسمي سياسي، مطبوعات و رسانه‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي دو شعار، باور و اعلام نتيجه از اين بحران و چگونگي پايان بخشيدن به آن گرديد. 

شعار اول، بحران جنگ در سوريه، راه‌حل نظامي ندارد. دوم، راه‌حل اين بحران منطقه‌اي است و از طريق تفاهم‌ منطقه‌اي به‌دست مي‌آيد و نه تلاش‌هاي بين‌المللي! در اين مرحله است كه همه كشورهاي منطقه‌ از عربي و غير عربي از موافق و يا مخالف «بشار اسد» به‌صورت فعال در صحنه نظامي و سياسي بحران حضور پيدا كردند. رژيم صهيونيستي كه بر اساس استراتژي توليد بحران پيراموني حفظ و بقاء خود را دنبال مي‌‌كرد، مرحله بحران منطقه‌اي سوريه را منطبق بر باور استراتژيكي خود ديد و از رسيدن به مرحله منطقه‌اي اين بحران استقبال كرد تا شكاف در كشورهاي مسلمان منطقه از طريق بحران سوريه وسعت و عمق گسترده‌تر پيدا كند. 

فاز بحران منطقه‌‌اي جنگ سوريه از يكسو، اختلاف‌ها و شكاف‌هاي سياسي را در كشورهاي مسلمان منطقه بر سر چگونگي عبور از بحران سوريه، تشديد كرد و از سوي ديگر، به تثبيت افزون‌طلبي رژيم صهيونيستي نيرو و قوت بخشيد. در فاصله چهار سال از مرحله منطقه‌اي شدن بحران سوريه، چند حاصل شوم در سراسر منطقه خاورميانه سربرآورد. اول، اغلب دولت‌ها در كشورهاي اسلامي منطقه از يكديگر تنافر پيدا كردند. دوم، غارت دلارهاي نفتي براي خريد انواع و اقسام تسليحات جنگي از كشورهاي غربي (اروپا و آمريكا) تسهيل و به‌صورت امري ضروري و لازم براي حاكمان كشورها به‌خصوص در حاشيه جنوبي خليج‌فارس درآمد. سوم، دخالت نظامي در جنگ سوريه كه اكنون به فاز بحران منطقه‌اي رسيده بود، در حوزه «امنيت ملي» آنها تعريف گرديد. دولت‌ها وظيفه و مسئوليت خود ديدند تا در جنگ كشوري (سوريه) كه از فاز يك بحران بومي به بحران منطقه‌اي تغيير پيدا كرد، دخالت سياسي و نظامي داشته باشند. راه‌حل چنين بحراني كه تعريف منطقه‌اي يافت، به‌مراتب پيچيده‌تر از پايان بخشيدن به يك بحران بسته بومي در درون يك كشور كوچك به‌‌نام سوريه شد. اگر چه همه كشورهاي منطقه همچنان شعار راه‌حل سياسي و منطقه‌اي براي پايان‌بخشيدن به جنگ در سوريه را مي‌دادند، اما بحران در حد منطقه‌اي باقي نماند. 

مرحله سوم، عبور از يك بحران منطقه‌اي به بحران بين‌المللي از جنگ سوريه بعد از گذر پنج سال و ورود به سال ششم است. 

چند رويداد گذر مراحل بحران سوريه از بومي (در مرحله اول) و منطقه‌اي (در مرحله دوم) به بين‌المللي شدن سوق داد. اول: دخالت نظامي مستقيم و قوي دولت روسيه و ارزيابي پوتين از معادله جنگ در «اوكراين» و جنگ در سوريه براي برهم زدن توازن قدرت غرب(آمريكا). معادله ميداني جنگ در سوريه با ورود نظامي روسيه بهم ريخت. 

دوم، بحران آوارگان كه به درون خاك كشورهاي اروپايي رسيد و يكباره مهمترين مشكل براي مجموعه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا گرديد. سوم، چرخش تركيه، قطر و عربستان به سوي اسرائيل و همسويي با رژيم صهيونيستي در تعريف از يك بحران منطقه‌اي(سوريه). چهارم، سربرآوردن دو ائتلاف و صف آرايي سياسي ـ نظامي در برابر يكديگر. يكي ائتلاف روسيه، ايران، حزب‌الله لبنان و دولت مستقر بشار اسد، دوم، ائتلاف آمريكا، اسرائيل و چند كشور اصلي اتحاديه اروپا با تركيه، عربستان، اردن، قطر، امارات و معارضين عليه بشار اسد و حمايت از چندين گروه مسلح در سوريه. در گذر بيش از پنج سال از جنگ، بحران سوريه، به مرحله بين‌المللي رسيد. ديگر اين بحران راه حل «بومي» يا «منطقه‌اي» ندارد. فرمان هدايت بحران در اختيار مسكو و واشنگتن قرار گرفته است. آخرين توافق دو وزير خارجه روسيه و آمريكا، گسترش فراگير آتش بس در سوريه است تا نشست‌هاي سياسي دو طرف در ژنو با مديريت سازمان ملل براي يافتن راه حل سياسي، پايان جنگ و بحران ادامه يابد. همچنين در سال انتخابات رياست جمهوري در آمريكا و در فاصله چند ماه آينده و پاياني رياست جمهوري اوباما، تغيير اساسي در جنگ و بحران در سوريه بسيار دور از ارزيابي واقعيت‌هاي ميداني آن است. اوباما در سفر به عربستان در سخنراني و مصاحبه مطبوعاتي خود آشكارا گفت كه در 9 ماه پاياني از رياست جمهوري من، نه داعش نابود خواهد شد و نه بحران در خاورميانه پايان خواهد يافت! 

نگارنده بر اين باور است كه مسكو با واشنگتن براي مسكوت نگه داشتن بحران سوريه در فاصله چند ماه آينده تا انتخاب رئيس جمهوري جديد در آمريكا به توافق رسيده‌اند. هر دو قدرت بين‌المللي براي فراگيري آتش‌بس در سوريه، به‌طوري كه همچنان هر دو طرف درگير جنگ در محدوده تسلط ميداني خود باقي و مستقر بمانند، همسويي و توافق دارند. بحران سوريه راه حلي بجز توافق بين‌المللي ندارد، زيرا از نظر مسكو و واشنگتن بحران سوريه در مقياس آينده ژئوپلتيك منطقه خاورميانه و توازن قدرت بين‌المللي ارزيابي مي‌گردد.

نظرات بینندگان