arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۶۸۴۳
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۶ - ۰۶ خرداد ۱۳۹۰

رسول صدرعاملی: سیاه نمایی یکی از وظایف سینمای اجتماعی است

رسول صدرعاملي طي هفته‌ي سپري شده به عنوان يكي از پركارترين و شاخص‌ترين فيلمسازان اجتماعي كه هنجارها و ناهنجاريهاي شهري را به تصوير كشيده است، در جشنواره‌ي فيلم «شهر» مورد تقدير قرار گرفت اما در مراسم بزرگداشتش سخني نگفت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رسول صدرعاملي طي هفته‌ي سپري شده به عنوان يكي از پركارترين و شاخص‌ترين فيلمسازان اجتماعي كه هنجارها و ناهنجاريهاي شهري را به تصوير كشيده است، در جشنواره‌ي فيلم «شهر» مورد تقدير قرار گرفت اما در مراسم بزرگداشتش سخني نگفت.

اين كارگردان سينما درباره‌ي دلايل سكوتش به ايسنا گفت: آنچه بايد مي‌گفتم، در همان فيلم كليپ بزرگداشت گفتم و ترجيح مي‌دادم، سكوت كنم.

صدرعاملي كه سه فيلمش «زندگي با چشمان بسته»، «شب» و «در انتظار معجزه» هنوز به نمايش درنيامده است، مطرح كرد: اگر اين روزها خستگي خيلي آزار دهنده‌اي را احساس مي‌كنم، براي آن است كه رويا و آرمان‌هايي كه سه دهه قبل، شخصا براي آن هزينه دادم هيچكدام به سرانجام نرسيده‌اند.

كارگردان «من ترانه، 15 سال دارم» با بيان اينكه سينماي اجتماعي قصه‌هايش را از مردم مي‌گيرد، ادامه داد: من فيلمساز شدم و در تداوم سالها كار روزنامه نگاري، قصه‌هايم را از قصه‌هاي روزمره مردم گرفتم.

صدرعاملي اذعان داشت:سينماي اجتماعي، سينماي هشدار است كه يكي از وظايف آن مي‌تواند سياه نمايي نيز باشد. در جامعه،‌ فيلمساز ژانر اجتماعي بايد تلاش كند تا يك لكه سياه كوچك را نيز بزرگ بنمايد تا توجه همه به آن جلب شده و پيش از آنكه آن لكه گسترش يابد و به فاجعه تبديل شود، متوليان جامعه از خانواده تا مسئولان بايد براي آن راه حل پيدا كنند.

وي در عين حال گفت: سالهاست كه عنوان سياه نمايي يك تابوي بدي براي فيلمسازان اجتماعي و مستندسازان شد است كه با اين اتهام فيلم‌هايشان به مميزي ناعادلانه منجر مي‌شود.

رسول صدرعاملي در بخش ديگري از اين گفت‌وگو درباره سرنوشت اكران فيلم «زندگي با چشمان بسته‌» به ايسنا گفت: اگر قرار باشد، ميزان اصلاحاتي كه بر فيلم «زندگي با چشمان بسته» وارد شده است را اعمال كنم، چيزي در حد تيتراژ شروع و پايان فيلم باقي خواهد ماند. اصلاحات وارد بر فيلم در حد حذف يك كاراكتر است.

وي در پاسخ به اينكه با اين شرايط فيلم امكان اكران عمومي نخواهد داشت، پاسخ داد: معتقدم اگر در جمع دوستاني كه در اداره نظارت فيلم را ديده‌اند، خودم حضور داشتم حتما متوجه‌شان مي‌كردم كه دچار سوء تفاهم شده‌اند، بنابراين فكر مي‌كنم اين موضوع قابل حل است.

صدرعاملي خاطر نشان كرد: فيلم «زندگي با چشمان بسته» درباره‌ي تحجر و تعصب ساخته شده كه اميدوارم نهايتا خود اين فيلم هم دچار تعصب و تحجر نشود.

اين كارگردان درباره‌ي سرنوشت اكران فيلم «شب» هم گفت: آنقدر اكران «شب» به تاخير افتاد كه اين فيلم كم كم دارد فراموش مي‌شود، اما من اميدوارم ظرف يكي دو ماه آينده اكران عمومي شود.

صدرعاملي درباره‌ي روند ساخت فيلم «در انتظار معجزه» (شب و قسم به دلتنگي) توضيح داد: تدوين اوليه فيلم توسط خانم صفي ياري در حال انجام است و صحنه‌هايي از فيلمبرداري باقي مانده كه ظرف هفته‌هاي آينده فيلمبرداري خواهد شد و فيلم وارد مونتاژ نهايي مي‌شود.

به گزارش ايسنا،رسول صدرعاملي در كليپي كه در جشنواره فيلم شهر به مناسبت بزرگداشتش ساخته شده بود پس از نمايش بخش‌هايي از «پائيزان» گفته بود:«دو سال قبل از اينكه اين فيلم را بسازم «گل‌هاي داودي» به نمايش درآمد و اكران عمومي موفقي هم داشت. به همين دليل ساخت، «پائيزان» براي من سخت بود. از طرفي هم مي‌خواستم يك سينماي جاده‌اي را تجربه كنم كه كمتر در آن تجربه داشتم و از طرف مي‌خواستم يك فيلم تماشاگرپسند باشد.»

صدرعاملي در ادامه از تجربه‌ي «دختري با كفش‌هاي كتاني» سخن مي‌گويد:«پس از شش سال بيكاري اين فيلم راساختم و اين بيكاري باعث شد بود،آدم‌ها از كنارم دور شوند. لحنم عوض شد و با وفاداري به دانش‌هاي ژورناليسم به سينما نزديك‌تر شدم. اين روند ادامه داشت تا به «من ترانه 15 سال دارم» رسيدم.»

به‌گفته‌ي اين كارگردان ايده‌ي ساخت «من ترانه 15 سال دارم» از اواسط مونتاژ «دختري با كفش‌هاي كتاني» به سراغم آمد. در «دختري با كفش‌هاي كتاني» يك دختر شكننده را مي‌بينيم اما در «ترانه 15 سال دارم» مي‌خواستم اين شكنندگي وارونه شود و يك دختر مقاوم را ببينم كه اسطوره‌وار در تقابل با مشكلات جامعه ايستاده است. هر كس كه فيلمنامه اين فيلم را مي‌خواند، مي‌گفت كه چرا ترانه بايد بچه‌اش را نگه دارد؟! دو پلان معروف در فيلم بود كه به اين سوال پاسخ مي‌داد.»

صدرعاملي در بخش پاياني صحبت‌هايش گفته بود:«فيلم به فيلم كه مي‌گذرد، بزرگتر مي‌شويم ونسبت به كاري كه مي‌كنيم به درك مي‌رسيم. صادقانه مي‌گويم اين درك ما را به جايي مي‌رساند كه مي‌فهميم آنقدر كه فكر مي‌كرديم فيلم‌ها مهم نيستند بلكه آدم‌ها مهمتر هستند.

خيلي دوست دارم فيلمي بسازم درباره اينكه پير شدن چقدر زيباست چون موهاي سفيد، چهره چروكيده آدمي را به نوعي درك مي‌رساند، خيلي وقت است كه ساخت اين سوژه دغدغه ذهني‌ام شده است.»

نظرات بینندگان