پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مرحوم دکتر شریعتی در تبیین مفاهیم
و تعابیر اسلامی، وقتی به واژه «صبر» میرسد،
برای روشن شدن معنای حقیقی صبر و تمییز آن از معنای تحریف شده در طول تاریخ، آن را
به «صبر زرد» و «صبر سرخ» تقسیم میکند. صبر زرد از دیدگاه وی همان تسلیم و سازش و
ظلم پذیری است، و صبر سرخ مقاومت و ایستادگی و ظلمستیزی. حال وقتی حیات درخشان
امام حسن(ع) را مرور میکنیم، معنای صبر سرخ را بهتر درک مینماییم. امام حسن(ع)
با درک واقعیت و شرایط حاکم بر جامعه آن روز مسلمین، به چنان انتخاب و تصمیم تاریخسازی
دست زد که بعدها آثار و نتایج آن در قیام جاودانه عاشورا بر همگان آشکار گردید.
انتخاب آن روز امام که ناشی از عمق شناخت آن حضرت نسبت به کلیت اسلام و عوامل بقا
و تداوم آن بود، صبری میطلبید که جز امام تاب تحمل آن را نداشت؛ چه نزدیکترین
یاران حضرت نیز که خون غیرت در رگهایشان میجوشید و میخواستند که اگر نمیتوانند
خصم نابکار را در میدان جهاد از پا درآورند عاشقانه شاهد مرگ سرخ را در آغوش کشند،
از درک نرمش و سکوت آن آتشفشان خاموش درمانده بودند که به راستی چگونه امام و
مقتدایشان آن سورت و صلابت مجسم در صفوف نهروان و صفین را در وجود خویش به بند
کشیده و توسن خشم مقدس خود را اینچنین رام و رهوار ساخته است! امام در این عرصه
آزمون بزرگ از یک سو میبایست خون دل بخورد و شکیبایی بورزد تا نهال نوپای اسلام
در برابر تندباد توطئههای ارباب نفاق و نیرنگ فرو نشکند، و از سوی دیگر تیر طعن
جبهه خودی را به جان بخرد و حجر بن عدیها را با زبان نرم برهان و استدلال آرام
سازد تا چنان تسلیم منطق دشمن شکن امام شوند که بعدها به جرم دفاع از ولایت و به
نشانه استواری بر پیمان سترگی که با مولایشان بسته بودند، در خون خویش غوطهخورند
و نقاب فریب از چهره دشمن نیرنگباز بردارند.
این است که میبینیم گاه تحمل صبری
که سنگینی آن کوه را آب میکند، از تحمل تیغهایی که بر تن فرود میآیند و جان
مجاهد را از قفس تنگ بدن آزاد میسازند، بسی دشوارتر است. شهادت برای امام حسن(ع)
یک رستگاری دست یافتنی و سهلالوصول بود که میتوانست آن را در رویارویی با دشمن
مسلح به زور و زر و تزویر فراچنگ آورد، اما مگر امام مسئول رستگاری و نجات امت
نیست و نباید بار سنگین امانت اسلام را به اخلاف خویش، صحیح و سالم تحویل دهد؟! از
این روست که به قول استاد مطهری: «لازم بود که امام حسن(ع) یک مدتی کنارهگیری کند
تا ماهیت امویها که بر مردم مخفی و مستور بود آشکار شود تا قیامی که بناست بعد
انجام گیرد، از نظر تاریخ قیام موجهی باشد.»[1]
جان کلام این که قیام و قعود، فریاد
و سکوت، جنگ و صلح انسانهای وابسته به ایمان و عقیده و در رأس آنها پیشوایان دینی،
تابع شرایط موجود و نتیجه و اثری است که از آن حرکت و اقدام حاصل میشود و ضامن حفظ
و استمرار اهداف کلی و آرمانهای تغییرناپذیر میگردد و نه معلول تمایل و خواست
شخصی ایشان[2].
پینوشتها
[1] . سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص 86.