به گزارش «انتخاب»، در ادامه نشست «راز جام زهر» به همت انجمن اندیشه و قلم با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور سردار حسین علایی از فرماندهان ارشد دوران دفاع مقدس و حسین الله کرم از فرماندهان دوران جنگ برگزار شده بود
حسین علائی گفت: تجربه این مفهوم است که ما چگونه میخواهیم از حوادث تاریخی گذشته برای آینده درس بگیریم. کسی جز امام نمیتوانست جنگ را تمام کند، و امام فرمودند که من قطعنامه را پذیرفتم، حتی اگر دوباره بعد از پذیرش قطعنامه عراق حمله کرد و مردم به جبهه هجوم برند و امام گفتند ما با پذیرش قطعنامه دنبال صلح پایدار هستیم و نیاز به بازگشت به جبهه نیست. امام اینگونه نبود که تحث تأثیر افکار قرار بگیرند. ایشان مشورت میکردند و تصمیم میگرفتند. امام بعد از پذیرش قطعنامه گفتند که من تا چند هفته قبل به فکر ادامه جنگ بودم اما الان به دنبال صلح هستیم.
علایی به الله کرم: امام می گویند وارد خاک عراق نشوید/؟ میخواستید بغداد را فتح کنید و بعد خاتمه دهید؟
او افزود: اگر ما قطعنامه را نمیپذیرفتیم چه اتفاقی می افتاد. از امام سئوال میکنند که در عملیاتی میتوانیم وارد خاک عراق شویم، امام میگویند وارد عراق نشوید. امام می گفتند که حالا که ملت ایران با قیام خود به آزادی رسیدند اگر نتیجه این جنگ نابودی صدام باشد، چه بهتر. اما امام میخواستند که صدام به دست مردم عراق از بین برود. آرزوی امام این بود که این جنگ موجب نابودی صدام شود و خواست خدا این بود که با پذیرش قطعنامه این اتفاق بیفتد. الان هم میبینیم که از صدام و ارتشش و ... نشانی باقی نمانده است.
این فرمانده دفاع مقدس اظهار کرد: شما به همه دست اندکاران انقلاب فحش می دهید به جز امام که می پسندید ولی به همه بد می گویید. آقای هاشمی، محسن رضایی همه بد بودند، یک امام میماند که در دنیا نیست که نباید بد گفت. شما میخواستید جمع را کی خاتمه دهید؟ میخواستید بغداد را فتح کنید و بعد خاتمه دهید؟ ما حتی از نظر نیروی انسانی که اینقدر به بسیج افتخار میکنید اما هیچگاه تعداد بسیجی هایمان به تعداد نیروهای عراق نرسید اما به نیروهای داوطلب بسیج افتخار میکنیم. در خرمشهر هفته آخر نیروهایمان تمام شده بودند که خدا خرمشهر را آزاد کرد.
علائی با بیان این نکته که شما به آقای رفسنجانی بد و بیراه میگویید افزود: ولی من آقای هاشمی که امام را برای پذیرش قطعنامه قانع کرده باشد، معتقدم باید مجمسه شان را طلا بگیریم.، آقای هاشمی به ذهنش رسید که حالا اگر جنگ را تا پیروزی باید ادامه دهیم، پیروزی را تعریف کنیم و استراتژی را مشخص کنیم. این فکر بسیار درست بود. هاشمی رفسنجانی در عملیات خیبر بعد از شکست های بسیار که دیدند پیروزی به دست نمی آید ،آمدند و گفتند که جنگ تا یک پیروزی. اگر کسی جز ایشان تئئوری دیگری برای خاتمه جنگ داده است، بگوییم. چون با هاشمی اختلاف نظر سیاسی داریم، بد و بیراه میگوییم. امام تشخیص دادند و در آن زمان بخشی از مدیریت جنگ را به هاشمی دادند و به من و آقای الله کرم که ندادند.
او از الله کرم سئوال کرد که «به هر حال تئوری شما برای خاتمه دادن به این جنگی که همه تصمیم داشتند ایران را شکست دهند چه بوده است؟»، گفت: امام به درستی تصمیم به خاتمه جنگ گرفتند و اگر جنگ را ادامه داده بودیم، همین الان صدام در عراق حکومت میکرد.
الله کرم در پاسخ به علائی گفت: مورد ندارد که آقای علائی موضوع را مشخص کنند.(خنده)به نظر من این جلسات نقد و بررسی است نه تشویق افرادی که امروز به لحاظ سیاسی در جایگاهی قرار گرفتند که کسی آنها را نقد نکنند. همیشه برای قهرمانان کف زد، شما هم جز کف زن ها هستید. چون امام ایشان را انتخاب کرد، باید تشویق کنیم.
او خطاب به علائی گفت: برای چه تعداد سربازهای ما در جنگ کم بود؟ آقای هاشمی بهتر از شما حرف زده است که شما حتی بند پوتین هم نمیتوانید تهیه کنید.این فرد با این گفته آیا صلاحیت دارد؟
علایی گفت: امام تشخیص داده است و شما میگویید تشخیص نداد؟
در این بین برخی که در حال کف زدن بودند با نقد علائی مواجه شدند و او خطاب به حضار گفت: ما اینجا آمده ایم بحث علمی کنیم و با هم دعوا و بحث سیاسی نداریم. پس این کارها را انجام ندهید
الله کرم گفت: وقتی ما جمعیتان سه برابر بود، باید سربازهامون کمتر باشد، موضوع مدیریت است. در همه این بی مدیریتی ها، امام هاشمی را در سمت مدیریت کذاشتند.
علایی گفت: شما به امام و انتخابش توهین میکنید. شما به همه منصوبین امام هم توهین میکنید.
الله کرم، بر این تأکید کرد گه چرا ظرفیت نقد ندارید؟ شما که امام را قبول دارید چرا به آن نکته که امام آن را قدرت ایمان می نامد توجه نمیکنید. اما در آن زمان خودشان گفتند که من جام زهر را نوشیدم. نقد علمی کنید. امام تاکید بر قدرت ایمان داشت و اگر عده ما با قدرت ایمان سازماندهی میشد، با کمبود نیرو مواجه نمیشدیم. حکم امام این بود که ما در جنگ اطاعت کنیم و با وجود اختلاف نظر با هاشمی در جبهه از نظرش اطاعت میکردیم.
بنیانگذار انصار حزب الله معتقد است که «در مورد برجام هم ما زهر جام داریم نه برجام. »
می گوید ما جمعیت مون زیاد بود سربازمون کم پس مدیریت مشکل داشت !!!! یعنی عین موشکافی !!!! هنوز درک نمی کنه جمعیت زیاد دلیل قدرت نظامی نیست نمی شه مردم را با یه دست لباس بفرستیم به جنگ عراقی که پیشرفته ترین سلاحها را به نسیه به او می دادند و این طرف ما با انواع و اقسام تحریمها مواجه بودیم درک نمی کنه برای خرید تجهیزات معمولی نظامی صد جور کلک سوار می کردند
آی کاش حضرات کمی به فکر مردم بودند و در راستای پیش رفت کشور فقط حرف نمی زدند بلکه قدم برمیداشتند.
علایی حرفی برای زدن نداره... وقتی امام میفرمایند که راضی نبودم اما مجبور شدم جام زهر بنوشم، حرف آقای علایی چیه؟؟؟
باشیم خوب است ۰ ما فقط در مورد انرژی هسته ای مذاکره
وبه توافق رسیدیم بقیه موارد که بهم تنیده شده اند مانده
وباید فردی که تحریمها را کاغذ پاره می دانست به ملت غارت شده پاسخ داد که نمیدهد تکلیف چیست که بطور
عمدی ودر جهت منافع دشمنان کاری کرد که الان مردم را
گرفتار نمود اقای روحانی باید دستگاه قضایی را قانع کند
که با متجاوزان به حقوق ملت برخورد قانونی کند باکمال تاسف انانکه هشدار دادند محدودند وانانکه لطمات کمرشکن به ملت وکشور وارد کردند ازاد
مسیولیت اینگونه شکستها بعهده کیست؟
نرود میخ آهنین در سنگ.
ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم.
شما که اینقدر عاشق جنگی و 30 ساله عربده می کشی که چرا جنگ تمام شده، چرا نمیری....
به نحوه معرفی افراد که هر دو این ها از فرمانده دفاع مقدس هستند توجه کنید: !!!
1- چون حسین علایی از رفسنجانی دفاع می کند با صفاتی مثل "سردار"، "از فرماندهان ارشد"و "دوران دفاع مقدس" معرفی می کند!!!
2- چون حسین الله کرم منتقد رفسنجانی و باند ...طلبان است با این صفات معرفی می کند " از فرماندهان" و "دوران جنگ"!!!
حال با جریان سیاسی به قول خودشان از گوگوش تا سروش آشنا شدید؟ !!!
اعلاییها دست پرورده امام ودفاع مقدسند شما که پرونده تان مملو از آشوبگری است حق ندارید در مقابل ایشان موضع بگیرید .اختلاف شما با هاشمی در اینست که اویک مرجع سیاسی در جامعه است وشماها آشوبگران سیاسیویک کلام هاشمی حماسه خرداد 92 واسفند 94 را خلق میکند اما شما به سفارت عربستان حمله میکنید که باعث سر افکندگی میگردد.