arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۵۱۱۸
تاریخ انتشار: ۳۷ : ۰۸ - ۱۸ مرداد ۱۳۹۵

سخني چند با ايت الله سيد احمد خاتمی

امام راحل فرمودند نماز جمعه در رأس همه امور است، شاید معنای این سخن این باشد که اوج و تجلی حکومت اسلامی یعنی سیاست و عبادت در نماز جمعه متجلی می‌گردد. عبودیت خداوند در مقابل هر بت زنده و مرده‌ای و اجرای عملی آن در زندگی اجتماعی، حرکتی خداگونه به سمت توحید است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سهراب زند؛ سرویس سیاسی «انتخاب»؛ امام راحل فرمودند نماز جمعه در رأس همه امور است، شاید معنای این سخن این باشد که اوج و تجلی حکومت اسلامی یعنی سیاست و عبادت در نماز جمعه متجلی می‌گردد. عبودیت خداوند در مقابل هر بت زنده و مرده‌ای و اجرای عملی آن در زندگی اجتماعی، حرکتی خداگونه به سمت توحید است.

بی‌شک خطبای محترم نماز جمعه که از فاضل‌ترین و باتقواترین انسان‌های هر شهر و دیاری هستند بار اصلی این اجتماع روحانی و معنوی را به دوش می‌کشند و با خطبه‌هایی که در حکم نماز است، قطب‌نمای اخلاقی، سیاسی و دینی جامعه می‌باشند، حال اگر خدایی ناکرده این قطب‌نما دقت لازم را به عمل نیاورد، ناخواسته مسیر را به سمت خواست دشمنان این اجتماع عزیز و نورانی کج‌راه می‌سازد. فرقی نمی‌کند که از تریبون نماز جمعه مطالب نادرست به جامعه منتقل شود یا غیر از آن، مهم آن است که خطبای شناخته‌شده جمعه رسالت سنگین‌تری دارند.

برای نمونه آقای سیداحمد خاتمی بیان داشته‌اند که: "مقام معظم رهبری فرمودند «مذاکره با آمریکا راه حل نیست»، معنی این است که برخی‌ها آدرس غلط ندهند چرا که امریکا در پی سلطه است. اگر کسی پس از صحبت‌های اخیر رهبری دم از مذاکره با آمریکا بزند، ضد ولایت فقیه است! و ولایتمداری یعنی  باور این واقعیت که همه بدانند پروندهٔ آمریکا منحصرا فقط و فقط در دست مقام معظم رهبری است و کسی دیگر نمی‌تواند دخالت کند و متن قانون اساسی تصمیم ولایت است". (13 مرداد 95)

این سخن از چند جهت اشکال اساسی دارد.

اول اینکه هرگز حتی خود مقام معظم رهبری نفرموده‌اند مخالف نظر بنده مخالف بنده می‌باشد بلکه بارها بر خلاف آن تأکید کرده‌اند، چه رسد به این مطلب که مخالف نظر مقام معظم رهبری مخالف جایگاه ولایت فقیه باشد! و به قول ایشان اگر بر نظر خود بعد از نظر رهبری تأکید داشت ضد ولایت فقیه شود.

کسی مخالف ولی فقیه است که با احکام ولی فقیه جامع‌الشرایط مبارزه کند و آن را تمکین نکند، مثلا آقای هاشمی قطعا با بودن برخی آقایان مخالف است، اما وقتی رد صلاحیتی بسیار مهم در مورد وی در انتخابات ریاست جمهوری92 اتفاق می‌افتد هیچ اعتراضی ننموده و ولایت‌مدارانه باز هم مردم را تشویق به شرکت در انتخابات می‌کند آنهم با تأکید بر مشارکت حداکثری مد نظر مقام معظم رهبری و فردای رد صلاحیت خود با روی باز در محل کار خود حاضر می‌شود با اینکه همه علم داریم هنوز هم مخالف است. بارها قبل از نماز جمعه تاریخی مقام معظم رهبری در خرداد88، اعلام نموده که در برخی موارد با ایشان اختلاف نظر دارم اما حرف ایشان بر من حجت است و اگر نتوانم ایشان را قانع کنم باید به دستور ایشان عمل کنم. و یا در مورد فرزندش، باز هم اعلام می‌کند که مطیع قانون است و هرگز با تحت فشار قرار دادن نمی‌خواهد جلوی زندانی شدن فرزندانش را بگیرد.

اما در مثالی دیگر برای عدم عزل یک وزیر، یک رئیس جمهور در مقابل چشمان همه یازده روز به خانه‌نشینی ادامه می‌دهد و وقتی تهدید جدی به برخورد رأی به عدم کفایت سیاسی در مجلس می‌شود و هیچ حمایت و همراهی از نخبگان و مردم نمی‌بیند با اکراه به محل کار خود بر می‌گردد و هیچ سخن و بیانیه‌ای در عذرخواهی در مورد کار بی‌سابقه خود انجام نمی‌دهد یا وقتی قوه قضائیه منصوب رهبری میخواهد به وظیفه قانونی خود در مقابل فساد ارکان دولت وی عمل کند با جدیت اعلام می‌کند که کابینه خط قرمز است و بخاطر مصلحت مردم و کشور برخورد قانونی با ارکان دولت وی به بعد از ریاست جمهوری وی موکول می‌گردد.

اینگونه سخنان که بعد از نظر ولی فقیه کسی حق اظهار نظر ندارد کمک بسیار شایانی به مخالفان و دشمنان قسم‌خورده جایگاه ولایت فقیه دارد که مرتب برای سم‌پاشی فکر مردم اعلام می‌کنند که در نظام ولایت فقیه یک نفر حق اظهارنظر و فکر کردن را دارد و وقتی او نظری داد همه باید فکر را از آن به بعد تعطیل نموده و به تمجید و تأیید نظر وی بپردازند، در حالیکه نه امام و نه رهبری هرگز با این امر موافق نبوده و بارها برخلاف آن تأکید ورزیده‌اند:

"گفته شد که بعضیها نظرات کارشناسی میدهند، با نظر رهبری مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسی‌ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست؛ دیگر از این واضح‌تر؟! نظر کارشناسی، نظر کارشناسی است. کار کارشناسی، کار علمی، کار دقیق به هر نتیجه‌ای که برسد، آن نتیجه برای کسی که آن کار علمی را قبول دارد، معتبر است؛ به هیچ وجه مخالفت با ولایت فقیه و نظام هم نیست. البته گاهی اوقات میشود که این حقیر خودش در یک زمینه‌ای کارشناس است؛ بالاخره ما هم در یک بخشهائی یک مختصر کارشناسی‌ای داریم؛ این نظر کارشناسی ممکن است در مقابل یک نظر کارشناسی دیگر قرار بگیرد؛ خیلی خوب، دو تا نظر است دیگر؛ کسانی که میخواهند انتخاب کنند، انتخاب کنند. در زمینه‌های فرهنگی، در زمینه‌های آموزشی - در بخشهای مخصوصی - بالاخره ما یک مختصری سررشته داریم، یک قدری کار کردیم؛ این میشود نظر کارشناسی. به هر حال هیچ‌گاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدائی از رهبری و ولایت و این حرف‌ها به حساب نمی‌آید و نباید بیاید".(16 مرداد91، سایت مقام معظم رهبری)

آقای سید احمد خاتمی و سایر دوستان دقت کنند که ما در کشوری زندگی می‌کنیم که نگاه رهبری در مورد مخالف خود اینچنین است و این نگاه سلیقگی نیست بلکه برخاسته از فقه سیاسی و مبانی اسلامی ماست که امام و رهبری بر آن تأکید دارند،. پس چرا ما با برخی سخنان، ناخواسته آب به آسیاب دشمنان ولایت فقیه بریزیم؟

یکی از اشکالات دیگر این سخنان این است که به مردم و نخبگانی که نظری متفاوت از زهبری در مورد مذاکره با امریکا دارند این را القاء می کند که این افراد ضد ولایت فقیه هستند در حالیکه اصلا اینطور نیست و ما بی جهت بر سیاهی افراد ضدولایت فقیه می افزاییم.

یکی از اشکالات دیگر سخنان آقای خاتمی که گفته‌اند چون رهبری فرموده‌اند: مذاکره با آمریکا راه حل نیست، معنی این است که برخی‌ها آدرس غلط ندهند چرا که امریکا در پی سلطه است و اگر کسی پس از صحبت‌های اخیر رهبری دم از مذاکره با آمریکا بزند، ضد ولایت فقیه است، این است که رهبری مذاکره با امریکا را راه حل مشکلات داخلی نمی‌دانند و تمرکز بر داخل را رهنمود داده‌اند، و آیا این به این معناست که رهبری فرموده‌اند از این به بعد کسی راجع به مذاکره با امریکا و فایده داشتن و نداشتنش نباید نظر دهد؟! آیا این به این معناست که ایشان اصل مذاکره را برای همیشه ممنوع و حرام دانسته‌اند؟ خیر، ایشان همین الان هم برای رفع موانع برجام و موراد خاص مذاکره با امریکا را اجازه می‌دهند و در موارد دیگر اجازه نمی‌دهند همانطور که آقای ظریف گفته‌اند که در موردی جان کری اصرار به صحبت داشت و بنده نپذیرفتم و گفتم از سوی رهبری مجاز به صحبت در این موارد نیستم پس صحبت نمیکنم.

به قول استاد جوادی آملی "ولایت فقیه ولایت بر سفها نیست و ولایت بر نخبگان است". نخبگان هم نظر دارند و اتفاقا هنر آن است که وقتی نظرت مخالف است بگویی سمعا و طاعتا! با همه مشكلات و هجمه ها، با لبخند به مجمع بروی و جلوی همه اعلام کنی هیچ کس بهتر از ایشان برای رهبری نظام نیست و در جاهایی که نظراتی داشته باشی. نه اینکه اگر صدبار هم رهبری به صراحت اعلام کنند که مجالس را به هم نزنید و به سفارت‌خانه ها حمله نکنید، باز هم مدعیان ذوب در ولایت از اول تا آخر سخنرانی کسی شعار بدهند و سفارت آتش بزنند و مجلس‌های قانونی سخنرانی را به هم بزنند.

ولایت‌مداری واقعی سخت است....

نظرات بینندگان