پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شهروند در گزارشی نوشت:
«فیسبوک» شاید نقطه شروعش بود و بعد از آن هم اینستاگرام و توئیتر. با مرور زمان رقابتی نرم هم شکل گرفت، رقابتی بر سر افزایش تعداد فالوئر! چندسال پیش که تب فیسبوک بین ایرانیان تندتر و هنوز از تبوتاب نیفتاده بود، رقابت لایک در این شبکه اجتماعی شروع به پاگرفتن کرد. خیلیها به محض دیدن پروفایل فردی نگاهشان به نوار آبی بالای صفحه دوخته میشد و عددی که نشان میداد چندنفر این شخص را دنبال میکنند. همین رقابت عجیب اعتیادآور نخستین جرقه ظهور سلبریتیهای دنیای مجازی را زد. دختران و پسرانی که یکشبه معروف شدند و برای خود کلی طرفدار پیدا کردند. بعد از رویآوردن استفادهکنندگان فیسبوک به شبکههای اجتماعی دیگر و کوچ افراد به اینستاگرام و توئیتر، بازی پیچیدهتر و موج جمعآوری فالوئر به این شبکهها هم کشیده شد، اما اینبار دیگر خبری از متنهای فلسفی و نوشتههای بلند فیسبوکی - که بسیاری را شاعر و نویسنده و عکاس جلوه میداد - نبود و سلبریتیهای مجازی باید تنها با جاذبه بصری عکس یا قدرت ١٤٠کلمه فرد را مجاب میکردند که به خیل عظیم دنبالکنندگان آنها بپیوندد. کمکم و به مرور زمان این تب افزایش فائور از پیشانی سلبریتیهای مجازی به سایر افراد هم سرایت کرد و این روزها تقریبا همه دنبال آن هستند که افراد بیشتری آنها را دنبال کنند و به اصطلاح لایکخورشان بالا باشد. دیگر خیلی مهم نیست که فرد چه شغلی دارد یا حتی خود را چگونه معرفی کرده است.
اگر در شبکه اجتماعی مانند فیسبوک بیوگرافیای که فرد برای خود مینوشت یکی از فاکتورهای جذب مخاطب بود، در این شبکهها هیچ قاعده و قانون خاصی برای افزایش فالوئر وجود ندارد و بسیار راحتتر از قبل میشود راه سلبریتی شدن را در پیش گرفت. اگر در فیسبوک سقف تعداد فِرِندهای شخص ٥هزار نفر بود و این عدد بسیار بالایی برای شمار مخاطبان یک شخص محسوب میشد، امروز دیدن عددهایی مانند ١٠k هم بالای صفحه افراد عادی امری عجیب و دور از ذهن نیست. ستارههای مجازی دمدستتر شدهاند و تعداد فالوئرها هم به همان نسبت بیشتر. چون مخاطب اصلی این شبکهها جوانان هستند و گروه سنی غالبی که بیشتر وقتش را در این فضا میگذراند از قشر کمسن و سالتر جامعه است، بنابراین تب این موضوع برای آنها داغتر است و بیشتر درگیر این ماجرا هستند. اما آیا نفس چنین موضوعی یعنی احساس رضایت از افزایش مخاطبان آسیب اجتماعی محسوب میشود یا موضوع عجیبی است؟ اسفندیار آزاد، روانشناس به «شهروند» میگوید که در اصل چنین موضوعی مسأله عجیبی نیست و آسیب محسوب نمیشود چون همه افراد بهطور طبیعی از مورد توجه قرار گرفتن لذت میبرند و دوست دارند تأیید شوند، اما آسیب جدی آنجاست که این نیاز به تایید، بیش از حد معمول شود و برای فرد به صورت یک ضرورت درآید. افرادی که دایم سرشان در گوشی موبایلشان است و تعداد لایکها و فالوئرهایشان را میشمارند یا جوانانی که از تعداد کم لایکهایشان افسرده میشوند یا با افزایش شمار این تاییدهای مجازی حالت شیدایی به آنها دست میدهد از افرادی هستند که بیش از حد درگیر این شبکهها شدهاند و این تاییدها برایشان نقش هویتی پیدا کرده که مسأله جدی و خطرناکی است.
روی تلفن همراهش برنامه «اینستافالوئر» نصب کرده و مدام گوشی به دست است. میگوید که اگر فالوئرهایش به ٥k برسد تمامی آنهایی را که فالو کرده، حذف میکند جز چند نفر: «خیلی برنامه خوبیه. دیگه لازمم نیست هی گشت بزنی واس ملت ریکوست بفرستی. این برنامه خودش واست میاره، اونایی که اکانتشون پابلیکه و تو فقط تیک میزنی فالو میشن. هرکی رو فالو کنی اتوماتیک اونم فالوت میکنه. البته کلاسش به اینه که تو فالوئینگهات کم باشن که مثلا تابلو نشه و خزبازی نباشه.» مسعود ٢٢ساله حالا چیزی حدود ٣هزارنفر دنبالکننده دارد با نزدیک ٢هزار و خردهای دنبال شونده و در پروفایلش جز چند عکس سلفی از خودش عکس دیگری به چشم نمیخورد. «امین» سال دوم مهندسی مکانیک بود که انصراف داد. یک اتاق از آپارتمانی کوچک که شوی لباس در آن برگزار میشود را اجاره کرده و برای مشتریهایش تتو میزند. از ٤هزار دنبالکننده امین حدود ٢٠٠نفر پستهای اینستاگرامش را که غالبا عکسی از کارهایش است، لایک میکنند و باقی نقش چندانی ندارند: «فالوئرهام خوبه، لایکخورم کمه. من میخوام کارام دیده بشه، مشتری جمع کنم. باید یه اکانت درستحسابی بخرم.» مهسا هم به ١٥ هزار نفری که دنبالکنندهاش هستند، راضی نیست و میگوید که نسبت به تنوع عکسهایش لایک کم میخورد: «من از همه چی عکس میذارم اما بیشتر عکسام خودمم. نمیدونم چرا فالوئرهام هنوز کمه.»
لایکهای پوشالی
همانطور که کمکم تب لایک و فالوئر بالا گرفت، افرادی پیدا شدند که حاضر بودند مبلغی را هزینه و بهازای آن فالوئر جمعآوری کنند. خریدن لایک یا افزایش فالوئر خصوصا در اینستاگرام کار سخت و پیچیدهای نیست، فقط کافی است به یکی از صفحههای فروشنده لایک و فالوئر سر بزنید، مبلغ مورد نظر را به حسابشان کارتبهکارت کنید و بعد تمام! به دنیای بچهمعروفها خوش آمدید، حالا شما یکی از ستارههای اینستاگرام محسوب میشوید. روند کار این صفحهها اینطور است که این افراد با استفاده از صفحههای غیرفعالی که در اینستاگرام وجود دارد، بخشی از این فالوها و لایکها را ایجاد و بخشی دیگر را هم با ساخت اکانتهای مجازی بهعنوان کاربر فعال معرفی میکنند، بخش زیادی از این افزایش هم در فاصله چندروز در صفحه آشکار و غیرمحسوس از صفحه مشتری کسر میشود. البته از آنجایی که این درخواست چندان معمول نیست، مشتریها دسترسیای برای اعتراض ندارند و کمتر سایتی وجود دارد که این تخلفات را پاسخ دهد یا پیگیری اشکال کند. البته در این مورد هم شرایط همه سایتها در برخورد و ارایه اطلاعات به مشتریان یکسان نیست و تنها برخی از سایتها به مشتری، غیرواقعیبودن این تعداد like و follow خریداری شده را اعلام میکنند. فارغ از این موارد سایت رسمی اینستاگرام بارها اقدام به حذف صفحههای غیرفعال یا غیرمجاز که در مورد آنها گزارش تخلف شده است، میکند. بهعبارتی بسیاری از صفحههایی که برای این کاربران مشتاق ساخته و برایشان لایک و فالو پوشالی ایجاد میشود، عمر چندانی ندارند. افرادی هم که در این سایتها اقدام به خریدوفروش like و follow میکنند، گروه سنی پایینی دارند و عموما افرادی مسلط به نرمافزارها و فضاهای مجازی هستند که به دلیل حساسیت و احتمال خطرات و تخلفاتی که در این عرصه وجود دارد، عموما تلاش میکنند اسرارشان فاش نشود. یکی از اکانتهای فروش فالوئر با اینکه در پاسخ به این سوال که بیشتر چه کسانی جزو مشتریانش هستند گفت که تفاوت چندانی بین زن و مرد وجود ندارد اما بیشتر مشتریانش یا جوانان هستند یا چهرههای سرشناسی که میخواهند بیشتر دیده شوند و معروفتر شوند.
آنطور که مدیران سایت فروش فالوئر میگویند، دنیای ستارگان عالم واقعی هم گویا تفاوت چندانی با دنیای ستارگان پوشالی این شبکهها ندارد. خیلی از چهرههای معروف با خرید لایک و کامنت به باشگاه میلیونیها میپیوندند و برای خودشان در اینستاگرام ارتشی از هوادارانشان راه میاندازند. چندوقت پیش بود که یکی از تهیهکنندگان سینما گفته بود که عدهای از بازیگران مطابق با تعداد هواداران فضای مجازی خود دستمزد میطلبند و استدلالشان این است که این تعداد فالوئر پرشور به تماشای تمام فیلمهایشان میروند و در نتیجه موجب افزایش فروش فیلم و موفقیت گیشه میشوند. از طرفی گاهی یک تهیهکننده سینما به امید واهی موفقیت مالی فیلم بهوسیله فالوئرها، زیر بار چنین استدلالهای غیرواقعی و آمار غیرقابل اثبات میرود. نیوشا ضیغمی درباره تأثیر تعداد فالوئرهای شبکه مجازی بر رقم قرارداد یک بازیگر گفته بود: «بهنظر من تعداد فالوئرها میتواند تعیینکننده باشد اما باید دید چقدر تعدادی که قابل مشاهده است واقعی و چقدر از آنها خریداری شدهاند.»
اینستاگرام ستاره ها
بهجز عالم سینما، ستارههای دنیای موسیقی، ورزش و سایر افراد مشهور هم از این قافله عقب نماندهاند. اگر ستارههای بزرگ عالم هنر، ورزش و سیاست را کنار بگذاریم که طبق رویه معمولی مشابه آنچه در تمام دنیا برای ستارگان بزرگ هست طرفداران و مخاطبان گسترده خود را دارند، این روزها در بین چهرههای نه چندان سطح اول این عرصهها افرادی را میبینیم که با هواداران میلیونیشان در عرصه مجازی یکهتازی و هرازگاهی یک ارتش به اسم خود نامگذاری میکنند. یکی از نکات جالب درباره اینستاگرام افراد مشهور، نحوه استفاده آنها از این ابزار میلیونی است. مثلا لئوناردو دیکاپریو صفحه ٩ و نیممیلیون نفریاش را در اختیار محیط زیست قرار داده یا بسیاری از پستهای صفحه آنجلینا جولی درباره حمایت از افراد نیازمند در دنیا و کمک به آنهاست درحالیکه اگر افرادی مانند رضا کیانیان، پرویز پرستویی، علی کریمی و سایر ستارههای سطح اول را - که اکثرا از پایگاه مردمی خود استفادههای فرهنگدوستانه یا عامالمنفعه میکنند - کنار بگذاریم، بیشتر ستارههای میلیونی ایرانی در فکر راهاندازی موجهای حمایتی از خود هستند و هرازگاهی هم با پست گذاشتن مطلبی که مثلا طرفدارانشان را دعوت میکنند تا برایشان نشانهای را کامنت بگذارند، قدرتنمایی میکنند. اینکه صفحه شخصی فردی متعلق به خود اوست و او میتواند هرطور که مایل بود از آن استفاده کند، بحثی بجاست اما اردشیر گراوند، جامعهشناس معتقد است که رفتار ستارهها روی عملکرد بسیاری از مخاطبانشان تأثیر میگذارد: «افراد معروف چون بیشتر در دید عموم هستند، رفتارشان هم با دقت بیشتری زیر ذرهبین افکار عمومی است. ستارهها جدا از جنبه شخصی زندگیشان، یک وجه اجتماعی پررنگی دارند که بهطور ناخودآگاه میتواند در زندگی و سطح فکر مخاطبانشان اثرگذار باشد و هرچه مخاطبانشان جوانتر باشند این اثرگذاریها بیشتر میشود.» برطرفکردن نوعی نیاز باشد یا یک رفتار غیرمعمول، باید توجه داشت که این رفتار بهطور افسارگسیختهای درحال رواج است و تبدیل به رقابتی شده که یا نباید وارد آن شد یا اگر تن به این بازی میدهی همانطور که اسفندیار آزاد، روانشناس به «شهروند» میگوید، باید انتظار پاسخ منفی و ناکامی شدید را هم از آن داشته باشی چون بهنظر میرسد هر دو روی این سکه، بازی خطرناک و اعتیادآوری است.