به گزارش انتخاب، روزنامه «ایران» آورده است: شش ماه پس از اجرای برجام، برآوردها از تأثیرپذیری مثبت اقتصاد کشور حکایت دارد. اگر چه برجام تأثیرات مستقیم و کوتاهمدتی در این مدت شش ماهه داشت مانند دسترسی ایران به ذخایر ارزی و پولهای بلوکهشده خود، افزایش تولید و صادرات نفت خام به میزان قبل از تحریمها، رکورد بیسابقه جذب نزدیک به 5 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی قطعی، ایجاد ثبات در اقتصاد و عبور از تلاطمهای ارزی و پولی و...، با این حال طبق نظر کارشناسان هنوز به صورت کامل از ظرفیتهای این توافق بهره نبردهایم.
به دلیل برخی موانع ساختاری اقتصاد و همچنین نبود اجماع در زمینه رویکردها و سیاستگذاریهای مناسب اقتصادی و البته در کنار کارشکنیهایی که برخی کشورها انجام میدهند، اجرای برجام به صورت کامل تحقق نیافته است.
مسعود نیلی مشاور ارشد رئیسجمهور به عنوان فردی که در مهمترین سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای اقتصادی دولت یازدهم دخیل بوده، معتقد است تا وقتی که در داخل کشور راجع به مسائل اساسی اقتصاد و مدیریت کشور به جمعبندی واحدی نرسیم نمیتوانیم مشکلات کشور را حل کرده و به صورت اخص از ظرفیتهایی مانند برجام استفاده کنیم.
وی در گفتوگو با روزنامه ایران معتقد است که آنچه هماکنون از آن بیبهرهایم، نبود اجماع در خصوص نحوه حل مشکلات اقتصادی است. بر این اساس وی پیشنهاد میکند که باید مجمعی با حضور بخشها و ساختارهای مهم کشور تشکیل شده و در خصوص نحوه دستیابی به توسعه اقتصادی، حل مشکلات کنونی و همچنین نحوه تعامل با دنیا گفتوگوها آغاز شود.
این مجمع که نیلی آن را نوعی لویهجرگه اقتصادی نام مینهد، زمینهساز دستیابی به یک اجماع و گفتمان واحد درخصوص مسائل اساسی اقتصاد و در مرحله بعد سیاست خواهد بود.
عدم اجماع، مشکلساز است
در این خصوص، وی میگوید: در بخشهای مختلف کشور با یک پراکندگی موضع مواجه هستیم. در خصوص مسائل اساسی اقتصاد این نبود اجماع بسیار به چشم میآید. اگر نتوانیم در خصوص نحوه تعاملات جهانی به توافق برسیم، در خصوص نحوه میدان دادن به بخش خصوصی اگر توافق حاصل نشود، در نحوه مدیریت درآمدهای نفتی، در نحوه حمایت از قشر کمدرآمد جامعه، در خصوص نقش و جایگاه دولت در اقتصاد، در نحوه حل مسائل بزرگی نظیر بیکاری، حل مشکل آب و مسائل بسیار دیگر اگر نتوانیم به توافق برسیم، طبیعی است که آثار اقتصادی برجام پدیدار نخواهد شد!
وی معتقد است وضعیت اقتصاد ما به ماشینی شبیه است که فقط توانایی دارد در جاده با شیب صعودی و سربالایی حرکت کند و وقتی در مسیر با شیب کاهشی و سرازیری قرار میگیرد و گشایشی برایش حاصل میشود، جاده را گم میکند یا در مسیر جاده به موانع زیادی برخورد میکند. بنابراین استفاده از گشایشها و ظرفیتهای پس از برجام تا حدود زیادی به این برمیگردد که ما چقدر خودمان بتوانیم در نحوه استفاده از این شرایط به توافق برسیم.
سیاست کوتاهمدت دیگر جواب نمیدهد
نیلی در خصوص اینکه بعد از برجام، برنامه دولت برای ایجاد این وفاق هنوز به نتیجه نرسیده است و در پاسخ به اینکه در نهایت چه اقدامی فارغ از برنامههای کوتاهمدت حل معضلات اقتصادی باید تدوین و پیاده شود، میگوید: ما در شرایطی که اکنون قرار گرفتهایم، در نیمه اول سال 95 مانند سه سال گذشته نمیتوانیم راهحلهای کوتاهمدت و برنامههای موقت چند ماهه را در عرصه اقتصادی کشور پیاده کنیم و اینگونه برنامهها دیگر نه راه حل اساسی است و نه نتیجه خواهد داد.
او میافزاید: البته برنامههای کوتاهمدتی نظیر خروج غیر تورمی از رکود و تحریک تقاضا که برای سالهای 93 و 94 تعبیه شد و همچنین برنامههای کوتاهمدت دیگر، تأثیرات مثبت زیادی بر اقتصاد کشور به جای گذاشت و در شرایط تنگناهای شدید مالی و محدودیتهای زیاد، با اینکه اقتصاد ما به لحاظ ساختار و شرایط به اقتصاد ونزوئلا بسیار شبیه بود، کارکرد کاملاً متفاوتی از خود نشان داد. ونزوئلایی که اکنون در شرایط آشفتگی شدید اقتصادی به سر میبرد و با تورم چند صد درصدی مواجه است. در حالی که ما با تزریق ثبات اقتصادی هماکنون تورم زیر 10 درصدی را تجربه میکنیم یا در زمینه رشد اقتصادی در مقایسه با کشورهایی مانند امارات که اقتصاد متنوعی دارد و تنها وابسته به نفت نیست و همچنین عربستان و برخی کشورهای دیگر که نسبت به 2014 رشد یک دوم یا یک چهارم را تجربه میکنند، ما رشد مثبت و با کیفیتی را شاهد هستیم.
باید در سیاستهای اشتباه تجدیدنظر کرد
نیلی میگوید: اکنون در مرحلهای هستیم که باید چشمانداز مشترک میان مدتی نسبت به آینده وضعیت اقتصادی کشور به دست آوریم. باید در خصوص مسائل اساسی نظیر بیکاری، تعامل با دنیا، سرمایه گذاری خارجی، مشکل آب، مشکلات زیست محیطی و.. توافق داخلی به وجود آوریم. اینها همه مشکلاتی است که خودمان ایجاد کردیم و کاملاً داخلی است و هیچ کس از بیرون به ما تحمیل نکرده است. باید در خصوص تصمیمات اشتباهی که قبلاً اتخاذ کردهایم تجدید نظر کنیم. باید زیرساختهای این گفتوگوهای ملی را شکل دهیم. باید شب قدری برای خودمان داشته باشیم و سیاستهای قبلی را ارزیابی کنیم. نیلی میگوید به صورت رسمی طی سه دهه گذشته هیچ گاه تصمیمات اشتباهی که گرفته شد، کنار گذاشته نشد. باید این تصمیمات اشتباه را کنار بگذاریم و هیچ گاه هم نگوییم تقصیر دولت قبل یا قبلتر یا اوایل انقلاب و... بوده است. مسائلی است که پدید آمده و باید در خصوص آنها اصلاحات جدی صورت پذیرد.
چند سال آینده مشکلات بزرگتر میشوند
نیلی با ضروری و گریزناپذیر خواندن این گفتوگوهای ملی برای ایجاد اجماع و وفاق میگوید: اکنون در موقعیتی هستیم که چند سال آینده برای کشور ما بسیار مهم است و مقیاس همه این مشکلات ذکر شده بزرگتر خواهد شد. این لویه جرگه باید متشکل از همه افرادی که در این تصمیمات و سیاستگذاریهای گذشته دخیل بودهاند و وضعیت کنونی را موجب شدند، تشکیل شود. برای مثال مشکل بیکاری در زمره این مشکلات محسوب میشود که در چند سال آینده ابعاد وضعیت و تأثیر کلی آن بر اقتصاد و کلیت کشور بیشتر از اکنون خواهد بود. نرخ بیکاری دختران جوان بیش از 40درصد و بیکاری پسران جوان بیش از 20 درصد است. اینها مشکلات بزرگی است، البته من نمیگویم حتماً این چنین مشکلاتی موجب پدید آمدن معضل امنیتی برای کشور میشود اما با پدید آمدن آسیبهای اجتماعی در پی آن، به صورت کلی سرمایه اجتماعی جامعه را هدر میدهد.
دولت گفتوگوها را از مجلس آغاز کند
وی در تبیین شرایط ویژهای که در آن به سر میبریم ،میگوید: به صورت کلی باید گفت سرفصلهای مهمی از مسائل اقتصادی و سیاسی کشور وجود دارد که تعیینکنندهاند و شرایط مثبتی ندارند. اینها مسائلی هستند که سالهای زیادی است تداوم دارند و البته سالهای نیمه دوم دهه هشتاد در تشدید اینها مؤثر بوده و همچنین تحریمها هم موجب سرباز شدن این زخمها شده است. بنابراین شرایط غیر قابل قبول خفتهای داشتیم که با یک دوره وفور نفتی مواجه شده و به آن دامن زده شد. بعد با شرایطی مواجه شد که به اتاق گازی شبیه شد که با اعمال تحریمها انگار کبریت به آن زده شد و به هم ریختگی اقتصادی را موجب شد.
نیلی در پاسخ به اینکه برنامه دولت برای ایجاد این وفاق و گفتوگوهای داخلی و ملی چیست؟ میگوید: دولت باید زمینه این گفتوگوها را آماده کند. اگر الان امکان این گفتوگوها با نهادهایی مانند مجلس یا برخی دیگر از بخشهای کشور پیش آمده است باید زمینه ایجاد این گفتوگوها را فراهم کند.