به گزارش انتخاب،واقعيتي كه وجود دارد اين است كه نقد عملكرد دولت روحاني در سه سال گذشته و چشمانداز چند ماه آينده كه از دولتش باقي مانده كمي دشوارتر است چرا كه ظرف هفتهها و ماههاي اخير به قدري فشار و حملات از سوي مخالفان دولت زياد بوده كه اين كار را براي ما مشكل ميكند. تا سر بلند ميكنيم دولت را مورد نقد قرار دهيم با صف طولاني از مخالفان و تندروهايي روبه رو ميشويم كه دولت را زير سنگينترين حملات خود قرار دادهاند.
بعد از شكست سنگين اصولگرايان تندرو و مخالف دولت در انتخابات هفتم اسفند پيش بيني چنين روزهايي چندان هم دور از ذهن نبود، چراكه تندروها در هفتم اسفند متوجه اين واقعيت شدند كه محبوبيتشان نزد مردم حتي از خرداد ٩٢ هم كمتر شده است و چاره كار را در تخريب و حمله به دولت ميبينند. مخالفان دولت دست به هر اقدامي ميزنند تا به جامعه القا كنند كه دولت در هيچ زمينهاي موفق نبوده است و رايدهندگان به روحاني را براي ارديبهشت سال آينده مايوس كنند. بر همين مبنا نقد دولت در چنين شرايطي كار دشواري محسوب ميشود. در اين ميان بيش از هر گروه و جناحي اصلاحطلبان هستند كه بايد هوشيار باشند. فراموش نكنيم رهبري اصلاحات در خرداد ٩٢ روحاني را رييسجمهور ايران كرد و همين اهرم ميتواند در سال آينده هم كارساز بيفتد، بنابراين اصلاحطلبان در حمايت همهجانبه خود از حسن روحاني ترديد به دل راه ندهند. در شرايط حساس كنوني نميتوان روحاني را تنها گذاشت و تسليم جريانات راديكال و تندرو شد. در اين ميان اما نميتوان از گلايههاي اصلاحطلبان و بدنه اجتماعي آنها عبور كرد. ما شاهد بودهايم كه در سه سال گذشته بسياري از مسائلي كه مدنظر اين بخش از جامعه بوده است به مرز تحقق نرسيد، مسائلي همچون رفع حصر و حقوق شهروندي كه از وعدههاي رييسجمهور در خرداد ٩٢ بوده است و اكنون شاهد هستيم كه ماجراهايي همچون كوتاه آمدن دولت در زمينه برگزاري كنسرت در استان خراسان نيز به آن اضافه شده است.
در ميان همه اين ناكاميهاي دولت نبايد از يك موضوع غافل بود و آن دستان بسته دولت و نفوذ مخالفانش در اين حوزه است. بر همين مبنا اصلاحطلبان بايد نقد خود را در اين حوزه بدون لكنت بيان كنند و در مقابل اگر دولت نميتواند كاري كند دست كم صداي اعتراضش به روندهاي موجود را بلندتر كند.
در سه سال گذشته دولت حسن روحاني فراز و نشيبهاي زيادي را پشت سر گذاشته و موانع بزرگ ديگري را نيز تا انتخابات سال آينده پيش روي خود خواهد ديد. اما بيشك نقطه قوت دولت در سياست خارجياش بوده است، در حوزهاي كه با موانع و سنگاندازيهاي مهمي روبه رو شد اما در نهايت پايداري دولت بر برنامهها و سياستهايش كارساز افتاد و دولت توانست برجام را به ارمغان بياورد. بدون ترديد برجام يكي از مهمترين دستاوردهاي حسن روحاني شمرده ميشود كه به واسطه آن، كشور را از بحران هستهاي نجات داد. اگرچه مخالفان دولت آن را بيفايده ميخوانند و مهر شكست بر آن ميزنند اما حسن روحاني نبايد كوتاه بيايد و همچنان محكم و استوار بر دستاوردهاي برجام تاكيد ويژه داشته باشد و صريح و روشن به مردم بگويد كه اگر برجام نبود تا امروز چه بلايي بر سر كشور آمده بود و برجام سايه چه تهديد بزرگي را از كشور كم كرده است. در حوزه اقتصاد، دولت ميتوانست بهتر از اينها عمل كند و نميتوان نمره بالايي را در اين زمينه براي دولت در نظر گرفت. با همه اينها كابينه روحاني توانست تورم را كنترل و رشد منفي اقتصادي دوره احمدينژاد را مثبت كند. اما نميتوان وجود بيكاري و ركود در اقتصاد كشور را ناديده گرفت. به باور من در زمينه اقتصاد، دولت بايد با مردم بيتكلفتر و روشنتر سخن بگويد و ريشه چنين معضل بزرگي را با مردم در ميان بگذارد. معضلي كه سالهاست دامنگير كشور شده و ريشه آن چيزي جز اقتصاد دولتي نيست. به باور من در مجموع ميتوان كارنامه دولت را موفق ارزيابي كرد و حسن روحاني در حوزههايي كه ناكامي داشته بايد واقعيتها را با مردم درميان بگذارد.