arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۹۲۷
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۱۲ - ۲۹ خرداد ۱۳۹۰

دستگیری عوامل تعرض وحشیانه به زن کاشمری

معاون سیاسی - اجتماعی فرمانداری کاشمر با اشاره به جزئیات این پرونـده گفت : پس از 48 ساعت از زمان وقوع جرم در روستای قوژد شهرستان کاشمر ، عوامل این جنایت دستگیر و به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شدند .
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
عاملان آزار و اذیت زن کاشمری دستگیر شدند .
 
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، معاون سیاسی - اجتماعی فرمانداری کاشمر با اشاره به جزئیات این پرونـده گفت : پس از 48 ساعت از زمان وقوع جرم در روستای قوژد شهرستان کاشمر ، عوامل این جنایت دستگیر و به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شدند .

آقای نبوی افزود : 3 نفر از متهمان به علت رفع اتهام آزاد شدند ولی 11 نفر دیگر هنوز در زندان به سر می برند و پرونده قضایی آنان در دست بررسی است .


شرح جزییات تجاوز وحشیانه به زن کاشمری

زن جوان کاشمری که چندی پیش مورد تجاوز دسته‌جمعی اراذل و اوباش قرار گرفته بود، جزئیات تکان‌دهنده‌ای از این حادثه را تشریح کرد.

«منیره .خ»، در گفتگو با «نسیم» با تشریح جزئیات حادثه تجاوز دسته جمعی تعدادی از اراذل و اوباش منطقه کاشمر به وی گفت: شوهر من اعتیاد دارد و چند سالی است که من و دو فرزندم را به حال خود رها کرده‌ است. مدتی است که با مرد سالم و متشخصی آشنا شده‌ام و بخاطر کمک هایی که به من می‌کرد به او اعتماد کردم. در تاریخ دوم اردیبهشت ماه امسال به همراه این مرد و در حال بازگشت از محل کار به خانه بودیم. محل کار من مشرف به روستای قوژد است. در حالی‌که در بین راه توقف کرده بودیم و در حال صحبت بودیم، صدای چند موتور سوار را شنیدیم که در اطراف ماشین توقف کردند.

وی ادامه داد: 5، 6 نفر موتور سوار، این مرد را از ماشین پیاده کردند و مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند و پول، مدارک، طلا و تلفن همراه هر دوی ما را به زور گرفتند. آنها مرا به یک گندمزار بردند و جلوی چشم همدیگر به من تجاوز کردند. یکی از آنها با دوستان دیگرشان تماس گرفت و آنها هم آمدند و به من تجاوز کردند. پس از مدتی تصمیم گرفتند که مرا با موتور به یک محل دیگری منتقل کنند. در بین آنها فردی به نام "چوپان" بود که من او را می‌شناختم و او هم مرا می شناخت.

به گزارش انتخاب به نقل از واحد مرکزی خبر، این زن قربانی تجاوز اضافه کرد: با التماس و گریه از او خواستم که به من کمک کند. او پس از آنکه مرا شناخت، با چاقو، دوستانش را تهدید کرد و مرا سوار یک نیسان کرد و به خانه‌ای برد که دو زن در آنجا بودند و آنها به من لباس و غذا دادند و بعد از کمی استراحت، و به دلیل اوضاع جسمی بدی که داشتم به بیمارستان رفتم. مسئولان بیمارستان به دلیل وخیم بودن حال من، علت آن را پرسیدند که پس از صحبتهای من، آنها مسئولان نیروی انتظامی را در جریان قرار دادند و هم اکنون نیز پرونده در دادسرا در جریان است.
نظرات بینندگان