arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۹۰۲۵۶
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۱۱ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۵

کرباسچی:عقل می‌گوید قالیباف و جلیلی دوباره کاندیدا نشوند / مردم نمی‌خواهند دور کشور دیوار بکشیم و کره‌شمالی درست کنیم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دبیرکل حزب کارگزاران گفت: من فکر می‌کنم تاکنون هیچ اصلاح‌طلبی این بحث را مطرح نکرده که باید از روحانی عبور کنیم چون طرف دیگر ، فردی وجود ندارد.

به گزارش ایسنا، غلامحسین کرباسچی در رابطه با برخی مباحث مطرح شده مبنی بر اینکه حسن روحانی در حال حرکت به سمت اصولگرایان است؛ چراکه می‌داند اصلاح‌طلبان گزینه ای جز او ندارند گفت: خیلی درست نیست که ما بخواهیم درباره حرف های دیگران اظهارنظر کنیم؛ چراکه به هرحال هرکس عقیده ای دارد و مطرح می‌کند. من وظیفه رد یا تایید این مسائل را ندارم.

اهم سخنان وی به شرح زیر است:

- اگر سوال این باشد که آیا گزینه دیگری برای ریاست جمهوری پیش بینی می‌شود یا نه، باید بگویم احساس من این است که در یک نگاه واقع بینانه سیاسی، در حال حاضر کسی آشناتر، قوی تر و مسلط تر از آقای روحانی به مسائل مختلف کشور متصور نیست.

 -کسی که در مجموع این آمادگی را داشته باشد که بتواند دور جدید ریاست جمهوری را اداره کند نداریم. جایگاه اسامی هم که اکنون مطرح می‌شود در واقعیت نزد افکار عمومی ثابت شده، البته می‌توانند به عنوان فعال و جریان سیاسی به عرصه آمده و حرف‌های خود را به صورت سمبلیک بزنند، اما در مجموع به نظر من کارنامه آقای روحانی خیلی روشن است؛ منهای اینکه به همه اهدافش رسیده یا خیر. چون نمی‌توان ادعا کرد کسی در طول دوران مسئولیتش به همه اهداف خود رسیده باشد.

- به نظر من آقای روحانی آن کارهایی که نباید انجام دهد را انجام نداده است و هنر او این است که در این چهار سال تا آنجا که توانسته از بحران ها جلوگیری کرده و در عین حال بحران جدیدی به کشور اضافه نکرده است. آرامش به وجود آمده در فضای اقتصادی کشور نیز قابل توجه است، هرچند بسیاری از رکود ناراحت هستند، اما واقعیت این است که در این سه سال به هم ریختگی اقتصادی نداشتیم. آرامشی در قیمت ارزهای خارجی و کالاهای مختلف نیز به وجود آمده است.

- در حوزه سیاست خارجی نیز در این سه سال دیگر آن تشنجات وحشتناک را نداشتیم هرچند ممکن است در این حوزه نیز همه توقعات برآورده نشده باشد اما شاهد افزایش تشنج با کشورهای دنیا نبودیم. دربحث سلامت و خدمات مختلف اجتماعی هم بسیار تلاش شده و باید گفت در همه این حوزه ها توجه بر این بوده که  بحرانی دامن گیر جامعه نشود. یکی از وظایف مدیر خوب این است که در کنار انجام کارهای مثبت، کار منفی انجام ندهد.

- به نظرم هیچ یک از افرادی که نام آنها این روزها مطرح می‌شود با کارنامه، عملکرد و شخصیت آقای روحانی قابل مقایسه نیستند.

-برخی ایراد می‌گیرند که چرا آقای روحانی دیر این تحریم ها را برداشته اما نمی‌گویند چه کسانی باعث و بانی ایجاد تحریم ها و بحران های اقتصادی بودند. مردم این مسائل را فراموش نمی‌کنند.

- در رابطه با برنامه اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری و احتمال حضور افرادی همچون محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی } من از تصمیم اصولگرایان خبر ندارم، چون نه چیز رسمی اعلام شده و نه از محافل داخلی آن‌ها اطلاعات محرمانه داریم اما عقل ایجاب نمی‌کند آنها مجددا وارد یک میدان سیاسی جدید شوند، درحالی که تجربه های ناموفقی دارند که حتی دوبار تکرار شده است.

-{ درباره برگزاری مراسم سخنرانی توسط محمود احمدی‌نژاد در شهرهای مختلف } تجربه مجموعه نظام و چیزی که ما در این سی و هشت سال پس از انقلاب دیدیم این نیست که کسی بعد از دو دوره ریاست جمهوری دو مرتبه بخواهد در انتخابات حضور پیدا کند. این حرف را برخی در همان سال ۸۴ به آقای هاشمی زدند اما ایشان مجبور شدند به دلیل احساس وظیفه در عرصه حاضر شوند اما حضور ایشان در مجموع تجربه موفقی نبود.

-گرایشی که آن روز به آقای هاشمی بود اصلا با وضعیت آقای احمدی نژاد قابل مقایسه نیست و معتقدم اگر مجموعه نهادهای انقلابی، نظامی و امنیتی و نیروهای ارزشی ایشان را حمایت نکنند، هیچ جایگاهی ندارد و فقط آدمی است که هشت سال رئیس جمهور بوده است.

- اینکه احمدی نژاد به شهری رفته و عده ای دورش جمع شوند با اینکه بتواند کسب رای کند خیلی متفاوت است. من فکر نمی کنم این مسائل اصلا قابل پرداختن باشد .

-شاید احمدی نژاد الگویی در ذهن داشته باشد که مانند آقای هاشمی در سال ۹۲ دوباره وارد عرصه شده و نهایتا بتواند فردی مثل آقای روحانی را با حمایت ، روی کار آورد  اما این کارها کپی برداری ناقصی از الگوها است چون همه آقای هاشمی نمی‌شوند و همه ذهنیت‌ها متناسب با ذهنیت آن زمان نیست. جنس افکار عمومی در هر دوره متفاوت است.

- رفتار شورای نگهبان نیز درباره تائید یا رد آقای احمدی نژاد قابل پیش‌بینی سیاسی نیست چراکه آن‌ها به خصوص فقها  بر اساس وظیفه شرعی خود  در هر زمان عمل  کرده و فکر نمی کنم بتوان تحلیل سیاسی در این رابطه ارائه کرد.

- اصلاح طلبان گزینه های فراوانی دارند که در حد ریاست جمهوری باشد. از نظر تحلیل هایی که به نفع کشور و مسائل سیاسی است و از لحاظ شرایطی که برای چنین سمتی از نظر قانون اساسی لازم است، تعداد قابل توجه افراد وجود دارند که این شرایط را دارا هستند. کسانی که در شرایط نرمال و بدون حاشیه بوده و می توانند مورد تایید قرار بگیرند. حتما در آینده از این گزینه ها استفاده خواهد شد.

-برای اینکه در شرایط انتخابات و حمایت از آقای روحانی قرار داریم نمی خواهم ذهنیت جامعه را مخدوش کنم به همین دلیل از کسی نام نمی برم.

-{ در رابطه با مباحث مطرح شده مبنی بر اختلاف میان اصلاح طلبان و افرادی همچون او و عباس عبدی سر ریاست مجلس و دلخوری محمدرضا عارف در این خصوص} موضوع اصلی در رابطه با بحث ریاست مجلس شامل دو نکته می شد؛ اول اینکه آیا اصلا آقای عارف می تواند رییس مجلس شود؟ برداشت ما از انتخاباتی که انجام شد این بود که ایشان در مجلس دهم رای کافی برای کسب کرسی ریاست را ندارد. من در جلسه ای گفتم اگر ایشان رای داشته باشد و بتواند، ما که مخالفتی نداریم.

- این مجموعه در انتخابات توانست با وحدت و تعامل میزان حضور افراد تندرو و افراطی را به حداقل برساند و نهایتا شاهد تغییر جدی در بافت مجلس بودیم.

-من و بسیاری از نیروهای اصلاح طلب فکر می کردیم این وحدت اصلاح طلبان و اعتدالگرایان نباید به هم بخورد.

- بسیاری از اصلاح طلبان شامل جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در جلسات نظرشان همین بود که بگذاریم مجلس با همان کیفیت اعتدال و بدون نیروهای افراطی کار خود را پیش ببرد.

- من شخصا معتقد بودم مجموعه کسانی که با لیست امید وارد مجلس شدند، کسانی نبودند که بین انتخاب آقای لاریجانی و آقای عارف، آقای عارف را انتخاب کنند و دیدیم که این کار را هم نکردند. بنابراین من معتقد نیستم تحلیل ها و مصاحبه های افراد نقش تعیین کننده ای در این مساله داشت.

- ماهیت فکری نمایندگان مجلس دهم این بود که مجلسی سر کار بیاید که سمبل یک حالت تغییر اصولگرا به اصلاح طلب نباشد، بلکه مجلسی معتدل پس از آن افراطی گری ها فعالیت کند. به نظر من سمبل این کار آقای لاریجانی و شعار اصلی انتخابات نیز، شعار حمایت از دولت بود.

- در مجلسی که در جامعه شکل گرفت اتفاقاتی افتاد که وحدت لیست امید کم رنگ شد. ما می‌توانستیم آن را پر رنگ نگه داریم چون به درد انتخابات ریاست جمهوری هم می خورد. اکنون باید کاری کنیم که وحدت نظرها و نزدیک شدن ها، به بهتر اداره شدن کشور کمک کند.

-{ در خصوص احتمال تغییر ریاست مجلس در سال های آینده } مجلس ۲۹۰ نفر آدم زنده دارد که دارای تحلیل، فکر و عقیده هستند. رییس مجلس نیز از سوی همین افراد انتخاب می شود. باید نصف به علاوه یک نفر از این تعداد به این نتیجه برسند که این رییس مجلس به نفع کشور، انقلاب و مجلس است یا فردی دیگر.  این موضوع را عملکرد و کارنامه افراد تعیین می‌کند.

- اگر کسی در مجلس دهم پیدا شود که از آقای لاریجانی بهتر حرف بزند، بهتر ارتباط برقرار کند، بهتر مسائل را تحلیل کرده و بتواند جایگاه مجلس را بهتر در جای واقعی خود حفظ کند، قطعا او جایگزین می شود. بنابراین نمی توان گفت در سه سال آینده چه تغییراتی در ریاست مجلس می افتد.

- از ابتدای انقلاب کرسی ریاست مجلس به افرادی همچون آقای هاشمی رفسنجانی، آقای ناطق نوری و آقای کروبی اختصاص داشت و طوری بود که به خاطر شخصیت کاریزمایتیک‌شان، همه بر روی آنها اتفاق نظر داشتند اما اکنون توان شخصیتی، مدیریتی و سخنگویی رییس مجلس اهمیت بالاتری پیدا کرده است.

- اطلاعی از تصمیم آقای عارف مبنی بر کاندیداتوری مجدد در انتخابات ریاست مجلس در سال های آینده ندارم اما در کل خط فراکسیون های ما آنقدر پررنگ نیست که تعیین کننده باشد بخصوص که اکنون سه فراکسیون شکل گرفته و شاید این محصول کم کاری مجموعه لیست امید بوده، چون آنها می توانستند طوری عمل کنند که ما در مجلس بیشتر از دو فراکسیون نداشته باشیم. به هرحال اینطور صلاح دیدند و امیدوارم در عملکردهای آینده به نفع مجلس و کشور فعالیت کنند.

- {در رابطه با مباحث مطرح شده مبنی بر بدعهدی برخی اعضای فراکسیون مستقلین که با لیست امید وارد مجلس}در کل خیلی قشنگ نیست بعد از برگزاری یک انتخابات موفق برای برخی خط و نشان بکشیم و بگوییم شما به خاطر ما بودید یا ما به خاطر شما بودیم. چون اگر بنا به حرف زدن باشد عکس این موضوع را هم می‌شود گفت که یکی از دلایل تشویق مردم برای رای دادن به لیست امید این بود که اصلاح طلبان خواستند نشان دهند برای مصالح و منافع ملی کشور با افرادی غیر از جناح سیاسی خودشان نیز تعامل می‌کنند.

-{درباره تاثیر انتخابات سال ۸۸ بر انتخابات های بعدی} تمام این حوادث تجربیاتی است که برای مردم و مجموعه نظام حاصل می‌شود و اینکه ما بخواهیم اتفاقاتی که در سال ۸۸ یا قبل از آن افتاده را مورد بررسی قرار دهیم شاید باید چند سال از آن بگذرد تا بتوان تحلیل درستی داشت. به طور مثال امروز ما خیلی بهتر می‌توانیم درباره انتخابات سال ۸۴ قضاوت کنیم چون آثار آن را بیشتر دیده ایم.

- سال ۸۴ اصلاح‌طلبان با سه یا چهار کاندیدا جلو آمدند اما در ۹۲ با یک کاندیدا وارد شدند که او هم قطعا جزو نیروهای شاخص اصلاح‌طلبی نبود اما نهایتا اصلاح‌طلبان پیروز شدند. پس می‌توان گفت تجربه بین سالهای ۸۴ تا ۹۲ چیزهای زیادی به ما آموخت.

- می‌توان گفت تمام اتفاقات و تجربیات  در عرصه سیاست در افکار مردم،  عملکرد مدیران، ناظرین، شورای نگهبان و وزارت کشور  مغتنم است و مردم و نظام قطعا از این تجربیات استفاده می‌کنند، چون برای همه آن‌ها بهای سنگینی داده شده اما استفاده ای که می‌توان از آن کرد به بهایی که داده شده، می ارزد.

-{ در رابطه با حصر خانگی تعدادی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ } درباره اینکه آیا واقعا این حصر به نفع کشور، مردم، انقلاب و خود این افراد هست یا خیر ، اختلاف نظراتی وجود دارد. قطعا عده ای از مردم و مجموعه سیاسی کشور معتقدند این شرایط و فضا نه تنها به نفع کشور، نظام و انقلاب نیست، بلکه حتی نتیجه عکس می‌دهد اما برخی معتقدند این حصر برای اداره و آرامش کشور و برای حفظ جان و امنیت محصورین ایجاد شده است.

- من معتقدم حتی اگر مخالف آقایان موسوی،کروبی و خاتمی باشیم نباید این محدودیت‌ها را ایجاد کنیم چون نمی‌توانیم با حصر و ایجاد محدودیت به نتیجه دلخواه برسیم، به قولی« الانسان حریصٌ  علی ما منع» و جایگاه این افراد هیچ وقت با چنین برخوردهایی تنزل پیدا نمی‌کند.

{در خصوص موضوع « عبور از روحانی» } باید پرسید عبور از روحانی به سمت چه کسی؟ وقتی کسی وجود ندارد این عبور معنا پیدا نمی‌کند. بهتر است این طور بگوییم که اگر ما مصالح مردم، کشور و انقلاب را می خواهیم باید به دنبال گزینه اصلح باشیم. اگر در حال حاضر گزینه ای بهتر از آقای روحانی وجود دارد حتما باید معرفی کنیم اما اگر مجموعه شرایط کشور چنین چیزی را در چنته ندارد ، عبور معنا نمی دهد.

- من فکر می کنم تاکنون هیچ اصلاح‌طلبی این بحث را مطرح نکرده که باید از روحانی عبور کنیم چون طرف دیگر ، فردی وجود ندارد.

-مردم  از دست دادن استقلال کشور را قبول ندارند و در عین حال نمی خواهند دور کشور دیوار بکشیم و کره شمالی درست کنیم. در مباحث اقتصادی نیز هرج و مرج و بی برنامگی را نمی خواهند و در عین حال اعتقاد به اقتصاد سوسیالیستی و چپ گرایانه ندارند. در مسائل اجتماعی و فرهنگی ترویج بی اخلاقی در جامعه را نمی پسندند و بستن همه درها به سمت هر گونه تنوع فرهنگی را نمی خواهند. بی دینی و ترویج آن را قبول نداشته و نه می خواهند به اسم عقیده  دینی برای بخش قابل توجهی از مردم مشکلاتی درست کنیم. انتخاب و سلیقه مردم اینگونه است و افکار عمومی معمولا اشتباه نمی کنند. حتی اگر انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ خوب برگزار شده باشد، مردم بر مبنای شعارهای ارائه شده انتخاب کردند. اما خب فاصله قول و عمل چیز دیگری بود.

نظرات بینندگان