پيش از شروع سخنراني احمدينژاد مردي ميانسال كه
خود را جانباز جنگ معرفي ميكرد درخواست داشت تا ٢ دقيقه تريبون را در
اختيار بگيرد. وقتي درخواستش با مخالفت برگزاركنندكان برنامه مواجه شد در
حالي كه احمدينژاد پشت تريبون قرار گرفته بود تا سخنراني خود را آغاز كند
صداي اعتراض مرد ميانسال در محوطه مسجد پيچيد. « من جانباز جنگم و فقط از
شما ٢ دقيقه وقت خواستم تا مسالهاي را بيان كنم.» صداي او به قدري بلند
بود كه حتي احمدينژاد با بلندگو هم نتوانست حريف او شود و به ناچار علي
اكبر جوانفكر به سمت او رفت تا آرامش را به جلسه بازگرداند؛ تلاشي كه البته
تا دقايقي بينتيجه ماند تا احمدينژاد سخنراني خود را پس از يك تنش چند
دقيقهاي و با تاخير آغاز كند. مشخص نيست كه آن مرد جانباز براي گفتن چه
حرفهايي تريبون مسجد جامع گرگان را درخواست ميكرد اما به هر ترتيب اجازه
استفاده از تريبون را پيدا نكرد تا حاشيه سفر احمدينژاد به گرگان اينگونه
رقم بخورد و سخنرانياش را با يك تنش آغاز كند.