پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای ایران با تاکید بر اینکه برجام به دلایلی نمیتواند باعث برقراری رابطه دیپلماتیک میان ایران و آمریکا شود، تصریح کرد میتوان با رعایت مواردی، از تنش میان تهران و واشنگتن کاست.
به گزارش انتخاب، خلاصه سخنرانی سیدحسین موسویان عضو پیشین مذاکرهکننده هستهای کشورمان در دانشگاه سیتی اوکلاهما بدین شرح است:
بعد از توافق هستهای در جولای ۲۰۱۵، برخی معتقدند در روابط ایران و آمریکا بهبود حاصل شده و برخی معتقدند که عقبگرد داشتهایم. لذا مهم است که بدانیم آیا برجام میتواند موجب یک روابط جدید بعد از ۳۶ سال خصومت بین دو کشور باشد.
این یک واقعیت است که اوباما اولین رییس جمهور آمریکا بود که با معرفی سیاست تعامل با ایران، برای گفتوگوی مستقیم بدون پیششرط در مورد همه مسائل آمادگی کرد. این هم یک حقیقت است که توافق هستهای زمانی به دست آمد که آمریکا وارد مذاکره مستقیم جدی با ایران شد. اما روشن نیست که بعد از اوباما، آمریکا چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت. ضمن اینکه مذاکرات ایران و آمریکا هم تنها در مورد موضوع هستهای بود و نه راجع به کل مسائل فیمابین ایران و آمریکا.
ایران و آمریکا اختلافات اساسی و مهمی به شرح زیر دارند که حتی با وجود برجام مانع یک تعامل جدی بین دو کشور خواهند بود:
۱-لابی ضد ایران در واشینگتن
این پنهان نیست که علاوه بر مخالفت خیلی از سیاستمداران تندرو آمریکایی، یک لابی قدرتمند صهیونیستی و سعودی با هرگونه پیشرفت در روابط آمریکا با ایران مخالفت میکند که نمونه آن را در مخالفتهای این لابی برای ممانعت از توافق هستهای دیدیم. معلوم نیست واشنگتن بتواند در مقابل دخالتهای خارجی در روابط با ایران چقدر مقاومت کند.
۲-اختلافات منطقهای آمریکا و ایران
اول: ایران میگوید آمریکا تحت شعار دموکراسی از دیکتاتوریهای فاسد در منطقه حمایت کرده است و این یک حقیقت است.
دوم: ایران معتقد است که حمایت بیقید و شرط آمریکا از اسراییل موجب نقض فاحش حقوق فلسطینیهای مظلوم شده و این واقعیت هم برای دنیا روشن شده است.
سوم: استاندارد دوگانه آمریکا در مورد حقوق بشر مورد اعتراض تهران است؛ جایی که از عربستان با حقوق بشر صفر که پارلمان و انتخابات ندارد و حتی زنها اجازه رانندگی ندارند، حمایت میکند و ایران که ۳۶ سال بعد از انقلاب ۳۸ انتخابات داشته و رهبر و رئیس جمهور و مجلس آن منتخب هستند را محکوم میکند.
چهارم: ایران با استانداردهای دوگانه آمریکا در مورد سلاحهای کشتارجمعی مخالف است. آمریکا در این مورد ایران را محکوم میکند در حالیکه تهران عضو معاهده هستهای و تمام معاهدات کشتارجمعی است و متقابلا با اسراییل و هند و پاکستان روابط استراتژیک برقرار میکند در حالی که آنها معاهده هستهای ان.پی.تی را نپذیرفته و بمب هستهای هم ساخته اند.
۳-حمایت آمریکا از تروریسم
آمریکا ایران را به عنوان تروریسم دولتی متهم میکند. این در حالی است که آمریکا و اروپا و جامعه جهانی پذیرفته که امروز تهدید اصلی صلح و امنیت جهانی، تروریسم تکفیری وهابی است که پاتوق آن عربستان است. من واقعا شوکه شدهام وقتی که میبینم رییس جمهور فعلی یعنی اوباما و کاندیداهای ریاست جمهوری بعدی یعنی ترامپ و کلینتون رسما به این واقعیت اعتراف میکنند اما نه تنها آمریکا اقدامی علیه بانیان تروریسم واقعی نمیکنند بلکه طبق گزارش اخیر رویترز بسته تسلیحاتی ۱۱۷ میلیارد دلاری تقدیم سعودی شده است. این در حالی است که بودجه نظامی ایران با ۸۰ میلیون جمعیت، ۱۲ میلیارد و عربستان با ۲۰ میلیون جمعیت ۹۰ میلیارد یعنی حتی بیشتر از روسیه است.
۴-سیاست آمریکا در مورد تغییر نظام در ایران
بعد از انقلاب اسلامی ۵۷ در ایران همه دولتهای آمریکا اعم از دموکرات و جمهوریخواه سیاست تغییر رژیم ایران را دنبال کردند و ما نمیدانیم که بعد از انتخابات چه سیاستی دنبال خواهد شد. هرچند من معتقدم اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری خود به دنبال سیاست تغییر رژیم در ایران نبود اما بهرحال جوهره اصلی سیاست آمریکا تغییر نظام جمهوری اسلامی بوده است.
۵-سیاست تحریم آمریکا علیه ایران
آمریکا بعد از انقلاب اسلامی بدون توقف دنبال تحریمهای یکجانبه و چند جانبه علیه ایران بوده و این استراتژی را ادامه میدهد.
۶-سیاست آمریکا مبتنی بر انزوای ایران
آمریکا مستمرا به دنبال انزوای منطقه و بینالمللی ایران بوده و با حقوق و منافع مشروع ایران در منطقه مقابله کرده است.
۷-استفاده آمریکا از زبان تهدید و تحقیر
سیاستمداران آمریکا عموما با زبان تهدید و زور و تحقیر با ایرانی که یک ملت و کشوری با تمدن و تاریخ چند هزار ساله است، صحبت میکنند.
۸-بیاعتمادی متقابل
روابط ایران و آمریکا مملو از بیاعتمادی، محاسبات غلط و برداشتهای نادرست است. آمریکاییها دلایل خود را برای بیاعتمادی دارند اما ایرانیها هم به خاطر کودتای آمریکا علیه مصدق، حمایت از دیکتاتوری شاه، حمایت از تجاوز صدام به خاک ایران، حمایت از بهکارگیری سلاحهای شیمیایی علیه ایران توسط صدام و سیاست مستمر زور و فشار، به آمریکا اعتماد ندارند.
۹- کوتاهی در زمینه برجام
بعد از ۳۶ سال و برای اولین بار ایران و آمریکا در سطح وزرای خارجه مذاکره و در مورد بحران هستهای توافق کردند. مقام معظم رهبری ایران رسما بیان کردند که برجام یک معیار برای همکاری دو کشور در مورد سایر مسائل خواهد بود. بعد از برجام کنگره آمریکا لوایح متعدد ضد ایرانی را تعقیب کرده تا به برجام ضربه بزند. دادگاه آمریکا دو میلیارد دلار پول ایران را بلوکه کرد و حتی اوباما هم لایحه لغو ویزا برای اتباع برخی از کشورها که به ایران میکنند را امضا کرد. اینها نشانههایی کافی است که آمریکا بعد از برجام هم به روند بیاعتمادی دامن میزند.
پنج شرط برای عبور از تشنج در روابط
بهرحال ایران و آمریکا خصمانهترین روابط تاریخ دیپلماسی معاصر را تجربه کردهاند. اگر آمریکا بخواهد برای تغییر در روابط شانسی داشته باشد باید چند مورد را کاملا رعایت کند:
اول: برجام را به طور کامل و دقیق اجرا کند،
دوم: آمریکا حرف خود را با عملش درمورد حقوق بشر و دمکراسی یکی کند و استانداردهای دوگانه را کنار بگذارد،
سوم: با زبان احترام با ایرانیها صحبت کند و به اصول بینالمللی احترام متقابل گذاشته و بر مبنای عدم مداخله عمل کنند.
چهارم: در موارد منافع مشترک مثل قاچاق مواد مخدر و تروریسم تکفیری با ایران همکاری کنند.
پنجم: تامین امنیت منطقه خلیج فارس را به کشورهای منطقه واگذار کنند. با ایجاد یک سیستم همکاری منطقهای بین ایران و همسایگان عربش میتوان این مهم را تحقق بخشید. در نیمه دهه نود وقتی که من با امیر عبدالله ولیعهد سعودی در یک مذاکرات محرمانه در مورد بهبود روابط دوجانبه توافق کردیم؛ به ایشان گفتم در مورد همکاری مشترک منطقهای هم توافق کنیم. امیر عبدااله به من گفت آمریکا به ما اجازه نمیدهد. اما امروزه با اوضاع بهم ریخته منطقه، آمریکا باید بپذیرد که مسئولیت امنیت منطقه خلیج فارس را باید خود کشورهای حاشیه خلیج فارس برعهده داشته باشند.