پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : به گزارش شفقنا،حضرت آیتالله سید محمد جواد علوی بروجردی درآستانه ماه محرم وایام تبلیغ سخنانی با موضوع« تبلیغ عملی مهمترین مسئولیت عالمان دینی» بیان داشته است،که متن کامل این سخنان بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انواع تبلیغ
تبلیغ شریعت و احکام اسلام دو گونه است: تبلیغ لسانی و عملی. خصوصیت تبلیغ نوع اول این است که تأثیرش سریع است، ولی ممکن است دوام نداشته باشد، اما در تبلیغ عملی ممکن است تأثیر دیرتر واقع شود، ولی دوامش بیشتر است. امیرمؤمنان علی(علیه السلام)میفرمایند: «العالم من شهدت بصحه اقواله، افعاله»؛ «عالم کسی است که کردارش بر درستی گفتارش گواهی دهد».[۱]همچنین، میفرمایند: «ان وعظ الذی لا یمجه سمع ولا یعدله نفع، ما سکت عنه لسان القول ونطق به لسان الفعل»؛[۲] آنچه درمقام وعظ مهم است، ارشاد مردم و توجهدادن به بیوفایی دنیا و تذکر دادن به اهمیت آخرت است، اما بسیار اتفاق میافتد که نتیجه مد نظر به دست نمیآید. زیرا تمجمج سمع واقع میشود؛ یعنی گفتاری که گوش، شنیدن آن را ناخوش میدارد؛ یعنی در کل متوجه میشود، ولی علاقهای به شنیدن آن مطلب به هر دلیل ندارد یا آنکه مطلب را به گونهای به نفع و دلخواه خویش تغییر میدهد و بدون توجه به مفهوم اصلی مد نظر واعظ، بهرهای را که مد نظر خود او است، از مطلب استفاده میکند.
اما به نظر امیرالمؤمنین (علیه السلام) وعظهایی هم هست که هر گوشی با هر وضعیتی آن را میشنود، چه گوشی که اصلاً برای شنیدن، نقص مادی دارد و چه گوشی که نمیخواهد بشنود. اساساً این وعظ به گونهای است که هر کس مجبور به استماع آن است و هیچ منفعت طلبی هم نمیتواند آن را به نفع خویش تعبیر یا تفسیر کند و اهداف مد نظر واعظ را هم تأمین میکند. چنین وعظی به تعبیر امیرالمؤمنین وعظی است که زبان از آن نمیگوید. زیرا اصلاً گفتنی نیست: «سکت عنه لسان القول ونطق به لسان الفعل». اعمال و رفتار واعظ است که مردم را موعظه و ارشاد میکند. این را دیگر کسی نمیتواند نشنود و ترتیب اثر ندهد. در واقع، امیرالمؤمنین با این حدیث میفرمایند با اعمالتان مردم را جلب کنید. اگر واعظ مخالف کلام خود عمل کند، در حقیقت موجب بیاعتباری خودش و کلامی که گفته و حتی گاه العیاذ بالله موجب بیاعتباری اساس دین میشود؛ چراکه عوام معمولاً مسائل را به هم ربط میدهند و چندان به منطقی بودن قضیه توجه ندارند. حضرت صادق (علیه السلام) هم فرمودهاند: «کونوا دعاه الناس باعمالکم ولاتکونوا دعاه بالسنتکم».[۳]به غیر زبانتان مردم را به اسلام دعوت کنید. اگر طلبهای هر دو نوع را در خود جمع کند حرفش تأثیر عمیقتری خواهد داشت. روحانی باید مواظب باشد با عمل و رفتارش عظمت اسلام و تشیع را حفظ کند. سادهزیستی روحانیان باید مردم را به آخرت نزدیک کند که این خود تبلیغ عملی است؛ «لَقَدْ کانَ لَکمْ فی رَسُولِ الله أُسْوَهٌ حَسَنَه»؛ و این وظیفه روحانیان است.
شاگردان حضرت عیسی (علیه السلام) چون تأثیرات تبلیغ فعلی و عملی را میدانستند، از آن حضرت پرسیدند: «یا روح الله مَن نـُجَالِس؟»؛ «با چه کسانی مجالست کنیم؟». آن حضرت در جواب فرمودند: «مَنْ یذَکرُکمُ الله رُؤْیتُهُ وَیزِیدُ فِی عِلْمِکمْ مَنْطِقُهُ وَیرَغ بُکمْ فِی الْآخِرَهِ عَمَلُه»؛[۴]«با سه گروه معاشرت کنید: کسانی که دیدارشان خدا را به یاد شما بیاورد؛ افرادی که منطقشان موجب فزونی عمل و رفتار نیک در شما میشود؛ و گروهی که عملشان سبب میشود شما به آخرت اشتیاق بیشتری بیابید». معصومان (علیهم السلام) در روایات بسیاری، مردم را به مجالست با علما و اهل علم ترغیب فرمودهاند. لذا بر ما فرض است که به آن سه خصوصیت مذکور متخلق شویم تا مردم از اهل علم الگو بگیرند. در گوشه و کنار تاریخ گاه بزرگانی را میبینیم که در یک شهر یا یک منطقه و استان، به عَلَم روحانیت آبرو دادهاند و اعمالشان واقعاً وعظ بوده است و بعضاً بعد از دویست سال، هنوز هم تدین بسیاری از متدینان نتیجه عمل و تدین آن بزرگان است. آیتالله بروجردی چنان بودند که هر کس ایشان را میدید به یاد خدا میافتاد. روحانی موظف است با زندگی طلبگی و با رفتارش مردم را به خدا متوجه کند.
ضرورت سبقتگرفتن وعاظ و روحانیان بر مردم در عملکردن به دین
واقعیت آن است که وقتی کسی به جای حرف زدن تمام حرکات و سکنات خود را برای خدا خالص کرد و حرف زدنش فقط برای رضای خدا بود و برای منافع و مقام خود، حق را تغییر نداد و در آنچه مربوط به او نیست تصرف بیجا نکرد، همین عمل بهترین موعظه برای مردم است. امروز با پیشرفت جوامع بشری و وجود فنآوریهای روز، کار تبلیغ بسیار راحت شده است . در مدت بسیار کوتاهی میتوان به جاهای مختلف سفر کرد. با وسایل صوتی و تصویری مدرن و جدید میتوان افراد بیشتری را تحت پوشش قرار داد. جمعیت بیشتری هم برای استماع وجود دارند. ولی بدون تردید، تبلیغ ظرافتهایی دارد و قطعاً در مسیر راه اشکالاتی بروز میکند. مطلبی که دست مایه تبلیغ قرار میگیرد، کلام الهی و سخنان معصومان است که تبیین کلام الهی است. پس اشکال در کجا است؟ اشکال را باید در جای دیگری جستوجو کرد. یکی از اشکالات مهم به شخص واعظ برمیگردد که درعمل منادی مطلبی نیست و فقط با زبان مردم را ارشاد میکند. مردم وعاظ را در جایگاه ائمه طاهرین (علیهم السلام) میبینند و توقع دارند هر کس در این جایگاه قرار گرفت، بوی ائمه طاهرین (علیهم السلام) را به مشام مؤمنان برساند و خود او نیز معطر به این رایحه دلانگیز باشد. در روایت شریفی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «کونوا لنا زینا ولا تکونوا علینا شینا».[۵] گر چه این حدیث خطاب به همه شیعیان است، اما به مصداق الاقرب فالاقرب، به وعاظ بیشتر برگشت دارد، چرا که انتساب آنها به ائمه طاهرین (علیهم السلام) به علت مسئولیتی که بر عهده گرفتهاند، نمود آشکارتری دارد. بهترین الگوهای ما پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند که راه و روش آن بزرگواران در همه عصرها و نسلها برای انسان حجت است و راهگشای سعادت و کمال انسان خواهد بود . براساس تحقیقات به عمل آمده، در صدر اسلام تعداد کسانی که با دعوت و تبلیغ عملی پیامبر اعظم (ص) به اسلام گرویدهاند، بیشتر از تعداد کسانی است که با روش کلامی و تبلیغ لسانی آن حضرت به اسلام گرویدهاند. این در حالی است که تبلیغ مستقیم آن ذوات مقدسه در زمانی انجام میگرفت که آنان خود عامل به اوامر و نواهی به دیگران بودند و هیچ امر و نهی و فریضهای را از دیگران طلب نمیکردند مگر آنکه خود در عمل به آن مقوله سبقت میگرفتند. علی (علیه السلام) میفرماید: «هیچ چیزی را به شما امر نکردم مگر آنکه در آن چیز بر شما با عمل سبقت گرفتم».
لباس روحانیت اهمیت خاصی دارد و به مشابه سلاح و لباس یک سرباز است. همانطور که به سرباز میآموزند چگونه و چه وقت سلاح خود را به کار گیرد و با دقت از مهمات و گلولههای جنگی استفاده کند و به او تفهیم میشود لباسی که بر تن کرده است، جایگاه خاص او را در دفاع از جان و مال و ناموس مردم نشان میدهد، واعظ هم باید بداند چگونه و در کجا لب به سخن بگشاید و جز بر مدار حق، گرد مدار دیگری نگردد. لباس روحانیت هم نشان دهنده انتساب به خاندان پیامبر و کسوت نوکری آل محمد است. نباید آن را سبک کرد، بلکه باید حرمت آن را نگه داشت. همانگونه که میفرمایند نماز عالِم هفتاد برابر نماز جاهل ثواب دارد، اگر خطایی هم از فرد عالم سر بزند، مجازاتش سنگینتر از مردم عادی است . در روایات به صور گوناگون نقل شده است که در جهنم کسانی عذاب میشوند که از بوی تعفن آنها اهل محشر در رنجاند. وقتی از جرم آنها پرسیده میشود، میگویند اینها عالمانی هستند که به علم خود عمل نمیکردند، بلکه گناه میکردند! وقتی شخص عالمی میگوید «ایاک نعبد وایاک نستعین»، میفهمد چه میگوید یا باید بفهمد. اگر نظری غیر از خدا داشته باشد و کس دیگری را در زندگی خود مؤثر بداند، مشرک است. عالمی که در مقابل یک کودک دو ساله گناه نمیکند، اگر در خلوت مرتکب گناه شود، معلوم میشود برای خداوند قادر متعال و سمیع و بصیر به انداره آن طفل خردسال هم ارزش قائل نشده است. امیرالمؤمنین (صلوات الله و سلامه علیه) میفرمایند: «اتقوا معاصی الله فی الخلوات فان الشاهد هو الحاکم»؛ ان شاء الله لذات دنیا چشم و گوش ما را کر و کور نکند و پیشرفت صنعت، سبب غفلت و دوری از خالق طبیعت نگردد و هویت طلبگی خودمان را از دست ندهیم، بلکه با استمداد از خداوند و توکل به او، روز به روز به خداوند نزدیکتر شویم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
[۱] .غررالحکم، ص۷۶؛ عیون الحکم والمواعظ، ص۵۰.
[۲] .غرر الحکم، ص۳۵۳۸؛میزان الحکمه، ج۴، ص۳۶۰۲.
[۳] .بحار الانوار، ج۵، ص۱۹۸؛ غرر الحکم، ص۱۰۷.
[۴] .بحار الانوار، ج۱، ص۲۰۳، ح۱۸.
[۵] .وسایل الشیعه (آل البیت)، ج۱۲، ص۱۹۴، ح۱۸ .