سرویس بین الملل «انتخاب»؛ نیویورک پست نوشت: این هیلاری کلینتون بود که در مناظره ای سال 2008 در انتخابات درون حزبی با کلماتی تحقیر آمیز سیاست اوباما را خطاب قرار داد: سادگی.
به گزارش «انتخاب»، داستان توافق هسته ای ایران در سال 2015 که به ایران بیش از آن چیزی که انتظارش را داشت درست در زمانی که اقتصادش در حال آسیب دیدن بود اعطا کرد، افسانه ضعف، خود فریبی، ساده لوحی و اولویت های درهم و برهم تیم اوباما بوده است.
حتی سوسالیست های فرانسه نیز این توافق که تحریم ها را در ازای بازگشت ایران به برنامه هسته ای اش بعد از ده سال لغو کرده یک توافق احمقانه خوانده اند. بازرس سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز گفته توافق اوباما به طرز شگفت انگیزی بد است.
متاسفانه همه اشتباهاتی که اوباما و جان کری مرتکب شدند مثل روز روشن است؛ در گزارش وال استریت ژورنال تحت عنوان «جنگ های ایران: جاسوس بازی، باند بانکی و توافق های پنهانی که شکل خاورمیانه را تغییر میدهد» به خوبی این اشتباهات را نشان داده است.
کری یک وراج کلاسیک است. او مثل دکتر پانگلوس(نام شخصیت کتاب «ساده دل» یا «کاندید» نوشته ولتر فیلسوف فرانسوی که در آن جوانی به نام کاندید در قصر بارون آلمانی به نام دکتر پانگلوس زندگی میکند. پانگلوس همواره به کاندید میآموزد که ما در محیطی سرشار از خوشبختی و خوبی زندگی میکنیم) است که هیچ چیز جز خوبی را حتی در جنگ سالاران خارجی و کشتار جمعی نمیبیند.
این ادعا را با توجه به شام چهار ساعته درخشان جان کری در سال 2009 با بشار اسد و همسرانشان زده مطرح کرده ام. بعد از این دیدار جان کری که در آن زمان سناتور ماساچوست بود سالهای طولانی را صرف القای این ایده که بشار اسد یک اصلاح طلب است کرد.
کسی که در آن شام حضور داشت گفته که شخصیت پردازی کری از اسد به نظر به شدت اغراق شده میرسد، اما سناتور سعی میکند بی توجه به این مساله آن را ترویج کند.
کری در آن زمان وزیر خارجه نبود اما اقدامات او یک عمل سیاست خارجی با هماهنگی اوباما بوده است و شاید این مورد تشویق کلینتون که به مراتب کمتر ساده لوح است نیز بوده باشد.
در سال 2011 کری همچنان سناتور بود و به طور محرمانه توافق هسته ای با ایران را آغاز کرد. او این کار را از طریق کانال های غیر رسمی از عمان دنبال میکرد.
کری به جای آن که از موضع قدرت مذاکرات را آغاز کند ترجیح داد از این روش استفاده کند. این در حالی بود که آمریکا در همان زمان بر خلاف خواسته های اوباما تحریم هایی علیه ایران نظیر تحریم فرو ش نفت را وضع کرده بود که می توانست به قطع فروش نفت این کشور بیانجامد.
دقیقا در همان زمان کری به ایران گفته بود که میتواند به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد. این مانند تشویق یک بچه به خوردن سبزیجات با دادن یک کیک شکلاتی به او بود.
حرکت جان کری به طور هارمونیک با تحرکات اوباما همراه و تکرار شد. کسی که از هفته اولی تصدی ریاست جمهوری به طور مخفیانه به ایران نامه می نوشت و تاکید می کرد که آمریکا دیگر به تغییر حکومت معتقد نیست.
جان کری در سال 2013 در زمان مذاکرات هسته ای ژنو وزیر امور خارجه بود و پنج کشور دیگر حاضر در این مذاکرات وقتی شاهد امتیاز دادن های کری به ایران یکی بعد از دیگری بودند یخ زدند. موشک های بالستیک؟ توافق تسلیحاتی؟ مسائلی که ایالت متحده با جدیت با آن مخالف بود؛ حال از آن پشتیبانی میکند. حتی قبل از اینکه توافق هسته ای به سرانجام برسد، ایالات متحده تحریم هایش را لغو کرد و ماهی 700 میلیون دلار به اقتصاد ایران تزریق شد.
ظیف و تیمش با ترفند ساده پلیس خوب-پلیس بد ما را بازی دادند: از یک سو در پشت صحنه تهدید های روبه افزایش تهران که میگفت هرگز به برنامه های هسته ای اش پشت نمیکند را شاهد بودیم و از یک طرف مذاکره کننده با کلاس و جنتلمنی که در آمریکا هم درس خوانده بود و دائما می گفت دستانش بسته است.
بعد از ده سال ایران قادر خواهد بود برنامه غنی سازی اش را قوی تر از قبل دنبال کند و با نیروگاه های هسته ای جدیدش قادر خواهد بود به سرعت به بمب دست پیدا کند. در این وضعیت سایر کشورهای خاورمیانه نیز خواهان الگو برداری از ایران برای رفع نابرابری قدرت در این منطقه خواهند بود. روسیه در این میان از توافق هسته ای بیشترین منفعت را برده است چرا که توانست سیستم های دفاع موشکی اش را برای جلوگیری از حملات احتمالی آینده اسرائیل و آمریکا به ایران بفروشد.
با چنین رویکردی توافق هسته ای ایران این کشور را از برنامه هسته ای اش برای چند سالی عقب راند که این امر چندان مهم به نظر نمی رسد چرا که ایران همچنان یک کشور با توان ساخت سلاح هسته ای باقی مانده . جان کری و اوباما به مردم آمریکا گفته اند که ایران باید از همه این موارد عقب نشینی کند یا با جنگ مواجه خواهد شد. این واقع بینانه نیست: هیستریک است. اوباما و کری غاری را حفر کرده اند که باید آینده مان را در آن شکار کنیم.