در عصر حاضر رسانهها در توسعه ورزش نقش بسزایی ایفا میکنند و در قالبهای مختلف این پدیده اجتماعی را به مخاطبین معرفی میکنند. یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین رسانهها تلویزیون است که تاثیر شگرفی بر ورزش داشته است. با حرفهای شدن ورزش بخصوص فوتبال به عنوان یک صنعت، ارتباط تلویزیون با ورزش کمی پیچیده تر شد.
یک مسابقه فوتبال دقیقا مانند یک وسیله زندگی مثل یخچال است، خود یک محصول است بنابراین همانطور که مردم برای خرید یخچال هزینه می کنند باید برای دیدن یک مسابقه فوتبال که محصول سازمان ورزشی است هزینه کنند و در این میان تلویزیون به عنوان رابط باید عمل کند و بابت پخش مسابقات فوتبال به برگزارکنندگان هزینه پرداخت کند و از آن طرف برای مخاطبین خود شرایط ویژهای مدنظر قرار دهد.
ورزش و حق پخش برنامههای ورزشی اشکال مختلفی دارد که در سایر محصولات رسانه ای این قابلیت وجود ندارد و همین امر آن را به عنوان یک کالای با ارزش در سطح ملی و جهانی مطرح کرده است.
مسابقات و بازی های ورزشی محصولات زودگذر و بی دوام یا کالاهای از بین رفتنی هستند که دوام و ماندگاری در یک دوره زمانی کوتاه مدت را دارند.
ورزش این قابلیت را دارد که پوشش رسانه ای آن با تاخیر صورت بگیرد ولی ارزش آن از یک برنامه زنده خیلی کمتر است و مهم ترین دلیل آن هم این است که مخاطبین ورزش علاقه مندند که از نتیجه بازی یا رویداد خیلی زود مطلع شوند.
در سراسر دنیا بر خلاف گروههای زیادی از برنامه های تلویزیونی مانند اخبار و نمایش ها و فیلم ها و ... که در دسترس شبکه های تلویزیونی هستند ورزش های حرفه ای در دسترس شبکه های تلویزیونی محدود و خاصی قرار دارند علاوه بر آن مسابقات و لیگ های ورزشی محدودتر هستند و مفهوم آن این است که رقابت برای کسب حق پخش آنها بیشتر است.
محدودیت جایگزینی محصولاتی که تماشاگران علاقه مند به دیدن رویداد آنها به طور زنده هستند موجب شده که ورزش پس از فیلم های کمدی در بین سازمان های رسانه ای از ارزش بالایی برخوردار باشد. در گزارش سالانه جلسه عمومی سال ۱۹۹۸ موسسه خبر، "رابرت هورداک" به سهامداران اعلام کرد که وی قصد دارد از ورزش بعنوان یک بازوی ویران کننده استفاده کند. بدلیل اینکه ورزش در مقابل هر کالای دیگری قدرتمندتر است.
در این یادداشت نگاهی به نحوه فروش حقوق پخش تلویزیونی در لیگ های بزرگ فوتبال جهان خواهیم داشت.
در کشورهایی که در فوتبال جهان پیشرو هستند حق پخش تلویزیونی از اصلی ترین منابع فدراسیون ها و باشگاه ها محسوب می شود. در واقع محصول ورزشی که مسابقه در یک لیگ یا تورنمنت است پایه و اساس نمایش تلویزیونی است. فوتبال در کشورهای پیشرفته یک محرک کلیدی برای بینندگان تلویزیونی است و تلویزیون در سوی دیگر عامل کلیدی درآمد در فوتبال است. به عنوان نمونه در فصل ۲۰۰۵/۲۰۰۴ لیگ قهرمانان اروپا هر هفته ۳۲۰ میلیون نفر این رقابت ها را تماشا می کردند و در فصل قبل آن ۷۹ درصد از درآمد ۸۳۳ میلیون فرانک سوئیس لیگ قهرمانان از محل فروش حق پخش بدست آمد.
نحوه بازاریابی و فروش این حقوق در کشور های مختلف متفاوت است. در برخی از کشورها حقوق پخش تلویزیونی به صورت متمرکز فروخته می شود و برگزار کننده لیگ یا تورنمنت درآمد حاصله را بر اساس معیارهایی میان اعضای خود توزیع می کند اما در بازاریابی غیر متمرکز حق پخش، هر باشگاه خودش حق پخش مسابقه اش را باید بفروشد. در این کشورها در مورد اینکه این حقوق به شبکه های عمومی و آزاد (free tv ) یا شبکه های پولی (pay tv ) فروخته شود نیز سیاست های متفاوتی وجود دارد، البته در مجموع هر کدام از این روش ها مزایا و معایبی نیز دارد، برای مثال نحوه عملکرد چند لیگ معتبر اروپایی مورد بررسی قرار می گیرد.
انگلیس
لیگ برتر انگلیس از محل فروش حقوق تلویزیونی سالانه 1.3 میلیارد یورو درآمد کسب می کند. در انگلیس فروش حق پخش بصورت متمرکز صورت می گیرد. مخالفین بازاریابی متمرکز همواره درآمد بالاتر برای باشگاه ها را به عنوان دلیل اصلی برتری بازاریابی غیر متمرکز مطرح می کنند، اما لیگ برتر انگلیس با وجود فروش متمرکز بالاترین درآمد را در جهان دارد. شبکه پولی Bsky برای خریداری حق پخش مستقیم 92 بازی لیگ برتر ۵۸۰ میلیون یورو در هر فصل پرداخت می کند، این شبکه علیرغم بازار کوچکتر نسبت به برخی از رقبایش 8.5 میلیون نفر مشتری دارد که تعداد قابل توجهی محسوب می شود، این مشتریان از طریق پرداخت حق عضویت ماهیانه منبع اصلی درآمد این شبکه هستند.
انگلیس در فروش حقوق پخش تلویزیونی در بازارهای خارجی نیز پیشرو است. لیگ برتر حق پخش مسابقات را در خارج از بریتانیا برای سه سال به مبلغ ۸۲۵ میلیون یورو فروخته است که سهم هر باشگاه از این محل تا چند سال گذشته حدود ۶۰ میلیون یورو می شد.
یکی از دلایل اینکه هر هفته لیگ برتر در ۶ ساعت مختلف برگزار می شود توجه به پخش بازی ها در کشورهای مختلف بخصوص کشورهای شرق دور است. یکی از دلایلی که لیگ برتر انگلیس درآمد بسیار بالایی از فروش حق پخش تلویزیونی خود دارد فروش انحصاری آن به شبکه های پولی است. انگلستان مانند اغلب کشورهای پیشرو در فوتبال، برگزارکننده لیگ و در پی آن مالک حقوق بازاریابی و رسانه ای آن سازمان لیگ است.
ایتالیا
سری A ایتالیا از طریق فروش غیر متمرکز بازی ها بوسیله خود باشگاه ها ۷۵۰ میلیون یورو در سال درآمد دارد. ویژگی بازاریابی نامتمرکز و انفرادی در ایتالیا این است که باشگاههای سری B از آنجایی که در یک فصل هیچ شبکه تلویزیونی حق پخش بازی های آن ها را نخرید از باشگاه های سری A ایتالیا حدود ۱۰۵ میلیون یورو به عنوان یارانه دریافت کردند، اما این فروش نامتمرکز در ایتالیا در سال های گذشته یک وضعیت شدیدا نامتعادل را بوجود آورد که موجب شکل گیری یک جامعه دو طبقه ای شد.
به همین دلیل از فصل 2011/2010 یک تحول بزرگ در لیگ ایتالیا اتفاق افتاد. در آغاز فصل ۲۰۱۲ سری A تصمیم گرفت فروش حق پخش تلویزیونی را بصورت متمرکز و از طریق سازمان لیگ صورت دهد. از سال ۲۰۱۰ به بعد درآمدهای حاصل از فروش حق پخش تلویزیونی بنا بر سه معیار توزیع می شود، ۴۰ درصد کل درآمد به صورت یکسان میان همه باشگاه ها تقسیم می شود، ۳۰ درصد بر اساس اهمیت ورزشی (۱۰ درصد از روی موفقیت های تاریخی، ۱۵ درصد با توجه به رده بندی پنج سال گذشته و ۵ درصد براساس رتبه جدول فصل گذشته ) و ۳۰ درصد باقیمانده بر اساس پتانسیل تماشاگر توزیع خواهد شد.
فرانسه
حقوق رسانه ای لیگ دسته اول فرانسه بصورت متمرکز توسط سازمان لیگ این کشور بازاریابی می شود، اما سیاست بازاریابی لیگ فرانسه این است که میزان بسیار کمی از بازی ها به شبکه های عمومی تلویزیون فروخته شود. در فصل 2005/2004 تنها ۳۸ ساعت از کل بازی ها در تلویزیون عمومی پخش شد به همین خاطر هم ۵۶ درصد از درآمد کل باشگاه ها از همین محل بوده است.
تازه از فصل 2009/2008 لیگ فرانسه تنها برای افرادی که به شبکه های پولی تلویزیونی، اینترنتی و تلفن همراه صاحب حق پخش تلویزیونی حق عضویت می دهند قابل مشاهده است. در تلویزیون عمومی تنها یکشنبه ها خلاصه ای از بازی ها پخش خواهد شد.
شبکه های پولی(کانال پلاس) با بیش از هشت میلیون مشتری عضو و (اورنج) به خاطر همین حقوق انحصاری که لیگ فرانسه برای آنها تضمین کرد تا سال ۲۰۱۱ هر فصل در مجموع ۶۶۸ میلیون یورو می پردازند.
حق پخش بازی های تیم ملی فرانسه که توسط فدراسیون فوتبال این کشور بازاریابی می شود سالی ۴۵ میلیون یورو به شبکه TF1 فروخته شده است. این قرارداد ۴ ساله است و در کل ۴۴ بازی ملی را شامل می شود که به طور متوسط سالی ۱۱ بازی است.
ترکیه
سوپرلیگ ترکیه نیز حق پخش تلویزیونی مسابقاتش را به صورت متمرکز می فروشد و میان باشگاه ها تقسیم می کند. در ترکیه شبکه پولی( دیجی تورک ) حق پخش بازی ها را سالانه به ازای ۱۳۳ میلیون دلار می خرد که ۹۴ میلیون دلار از آن میان باشگاه ها تقسیم می شود و ۲۹ میلیون دلار باقیمانده نیز به حساب فدراسیون می رود. ۹۴ میلیون دلار باشگاه ها بدین صورت توزیع می شود که هر باشگاه برای شرکت در هر فصل مبلغ 1.8 میلیون دلار دریافت می کند.
چهار باشگاه محبوب گالاتاسرای، فنرباغچه، بشیکتاش و ترابوزان اسپور نیز هر یک در هر فصل 3.3 میلیون دلار می گیرند، از حساب 41.4 میلیون دلار باقیمانده هم هر باشگاه با توجه به مقامش سهمی را دریافت می کند. باشگاه هایی که در ۶ رده اول قرا می گیرند نیز پاداش 1.1 میلیون دلاری در پایان فصل می گیرند.
در لیگ برتر فوتبال ایران چندین بار بحث حق پخش تلویزیونی مطرح شد حتی اولین بار در زمان ریاست صفایی فراهانی در فدراسیون فوتبال این بحث بطور جدی پیگیری شد ولی در نهایت به بن بست خورد. در سال های نه چندان دور بحث پرداخت حق پخش به باشگاه ها دیگر به هیچوجه مطرح نبود و باشگاه ها برای تامین هزینههایشان که با امروز قابل مقایسه نبود از منابع دولتی استفاده می کردند و نیازی برای دریافت حق پخش نمی دیدند.
از سوی دیگر تلویزیون هم پخش بازی های لیگ را به عنوان پرطرفدارترین و یکی از مهم ترین رویداد های ورزشی کشور یک وظیفه می دانست، البته صدا و سیما بابت انجام این وظیفه ناراحت نبود چرا که پخش آگهی در خلال بازی ها درآمد زیادی برای این سازمان داشت، اما با رشد تصاعدی هزینه ها در لیگ برتر تامین بودجه باشگاه ها از منابع دولتی به نوعی دیگر امکانپذیر نبود و مدیران باشگاه برای جبران فاصله میان بودجه و هزینه ها به فکر کسب منابع درآمدی جدید افتادند ولی هیچ کدام از روش های مرسوم درآمدزایی از سهم بلیط فروشی گرفته تا فروش تیشرت تیم با درآمد حق پخش قابل مقایسه نبود بنابراین باشگاه ها به فکر گرفتن سهم خود از درآمد حق پخش مسابقات لیگ افتادند.
این پیشنهاد در ایران کم سابقه بود و طرح اولیه آن با مخالفت صدا و سیما روبرو شد ولی پس از رایزنیهایی که در مجلس انجام پذیرفت سازمان لیگ در شروع لیگ هشتم موفق به عقد قراردادی سه ساله برای دریافت حق پخش شد. البته مبلغ این قرارداد فاصله زیادی با حق پخش واقعی داشت و در مقایسه با هزینه های باشگاه ناچیز بود.
بر اساس این قرارداد که حق پخش مسابقات لیگ برتر و همچنین تبلیغات محیطی را برای سه سال به صدا و سیما واگذار کرد سازمان لیگ هر سال ۱۰ میلیارد تومان از این سازمان دریافت می کرد.
با شروع لیگ یازدهم حق پخش تلویزیونی همچنان در اختیار صدا و سیما بود و همچنین سازمان لیگ حق فروش تبلیغات محیطی را به طور جداگانه محاسبه کرد، با وجود این شرایط حق پخش بهتر از سال های قبل شد و در لیگ های یازدهم، دوازدهم و سیزدهم سازمان لیگ به ترتیب 11.5، 13.5 و 17.5 میلیارد تومان دریافت کرد، همچنین حق پخش تبلیغات محیطی ورزشگاه ها برای همین سه فصل به طور جداگانه به شرکتی واگذار شد و آن شرکت قرار شد بابت آن بترتیب ۱۸،۱۶,۱۴ میلیارد تومان به سازمان لیگ بپردازد در نهایت هم قرار بر این شد از جمع این مبلغ ۱۰ درصد آن به فدراسیون، ۵ درصد به سازمان لیگ، ۵ درصد به هیات های استانی که در لیگ برتر تیم دارند و ۸۰ درصد باقی مانده به باشگاه ها برسد. این اتفاقات برای شروع حرکتی نو در فوتبال کشور خوب بود ولی کافی نبود.
امروز و در شانزدهمین سال از تولد لیگ برتر فوتبال ایران هنوز شاهد این موضوع هستیم که داستان حق پخش به طور واقعی رعایت نمی شود و باشگاه هایی که فقط نام حرفه ای را یدک می کشند همچنان برای گرفتن حق خود با مشکل روبرو هستند.
برای حل این مشکل فدراسیون فوتبال باید با اقتدار بیشتر عمل کند و سازمان صدا و سیما با توجه به اینکه به طور انحصاری پوشش مسابقات فوتبال را انجام می دهد و هیچ شبکه خصوصی در کشور وجود ندارد نسبت به این موضوع منعطف تر شود.
مسلما در فوتبال امروز یکی از فاکتورهای اصلی حرفهای شدن اجرای درست حق پخش تلویزیونی است.