پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حسین بن علی هم خون داد هم جهالت را هم جهل علمی را, هم جهالت عملی را, هم ضلالت گمراهی را ریشهکن کند.
به گزارش شفقنا،حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در مراسم عزاداری سالار شهیدان در شب تاسوعای حسینی که با تأکید بر اینکه وظیفه همه مسلمانان در هر عصری گرفتن خونبهای حسینبنعلی(سلام الله علیهما) از ظالمان است بیان داشت:این شعار رسمی غیر از آن صبغه اجر و عبادی, صبغه سیاسی و مبارزات مستمرّ را به ما میفهماند زیرا در این شعار از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم که ما را جزء مجاهدان و مبارزانی قرار بدهد که خونبهای حسینبنعلی(علیهما السلام) را بگیریم. آن بیان نورانی رسول گرامی(ص) که فرمود: «أنا و علی ابوا هذه الامه» ما هم گفتیم «لبیک» بنابراین هر پیغمبری و هر امامی که باشد پدرِ ماست ما فرزند اوییم و اگر از ما بپرسند «و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره» برای چه؟ میگوییم پدر ما را شهید کردند و کسانی که راه قاتلان پدر ما را طی میکنند هماکنون ما باید خونبهای پدر را از آنها بگیریم بنابراین جریان کربلا برای همیشه زنده است و مسئولیتآور است.
وی در بیان عظمت حزن و اندوه در ماتم سالار شهیدان اظهار داشت: در ماه مبارک رمضان به ما گفتند «نومکم فیه تسبیح و انفاسکم فیه عباده» اینجا به ما میگویند: «نفس المهموم لظلمنا تسبیح» این کجا و آن کجا! یک وقت یک کسی میآید مجلس روضه برای اینکه ثواب ببرد جهنم نرود یا بهشت برود یک وقت میخواهد مشمول مقرّبین بشود فرمود همین آهی که میکشید عبادت است. این همه حرمتگزاری برای جریان کربلا و ما را مسئول کردن برای چیست؟ از آن طرف حضرتش بفرماید گریه برای من کافی نیست من قتیلِ عَبَراتم نه تنها یک اشک, آنقدر باید سیل اشک از شبکههای چشم بریزد به گونه و از گونه عبور کند تا بشود عَبَرات وگرنه هر اشکی که عَبَره نیست عبور نکرده این فقط در فضای شبکه چشم تَر کرده آن گریهای که عبور بکند. این گونه از اشک برای سالار شهیدان رواست این میشود عَبرات.
حضرت آیت الله جوادی آملی در تبیین وظیفه مسلمانان در قبال جریان عاشورا بیان داشت: ما الآن وظیفه اوّلمان این است که خونبها را بگیریم دِیه قبول نمیکنیم عفو نمیکنیم تخفیف نمیکنیم فقط قصاص; باید آن صحنه را ارزیابی کنیم تا مسئولیت ما مشخص شود سالار شهیدان(سلام الله علیه) مهندسی کرده است عناصر محوری مهندسی او این است که از کجا خارج شود تا کجا و برای چه چیزی. حرف مقتل را نگاه نکنید حرف تاریخ را نگاه نکنید سخن از تبدیل حج به عمره نبود الاّ و لابد از اول قصد عمره مفرده داشت این روایات معتبر ماست ایشان نمیخواست در مکه بماند میخواست مکه را مثل مدینه مثل فاصله بین مکه و مدینه, مثل خود کوفه گاهی با نامه, گاهی با پیام, گاهی با پیک زنده کند از همان اول قصد عمره مفرده داشت.
وی در بیان قیام سالار شهیدان اظهار داشت: سالار شهیدان دید این فهم را بنیامیه از مردم گرفتند این همان شستشوی مغزی است برای اینکه ما استقلال میخواهیم, امنیت میخواهیم, آزادی میخواهیم اینکه در دسترس همه نیست تا هر کسی برود استقلال و عزّت جمع کند این یک فرهنگی میخواهد یک مکتبی میخواهد که عزّتبخش باشد, استقلالآور باشد و عزّتمند. ذات مقدس رسول گرامی(ص) آمده جاهلیّت را سرنگون کرد, عقلانیت را آورد, فرهنگ وحیانی آورد این فرهنگ و این مکتب عزّتبخش است سلمان که برای اسلامی کردن ایران شمشیر میزد میگفت ما آمدیم تا بندگان را از ضلّ عبودیّت غیر خدا به عزّت عبودیّت الله در بیاوریم آن مبارزانی که شمشیر میزدند امپراطوری ایران را اسلامی کردند حرفشان این بود وجود مبارک رسول گرامی مکتبی آورد عقلانی, عزّتبخش, اگر وجود مبارک حضرت امیر دارد که مبادا برده غیر بشوید «و قد جعلک الله حُرّا» و اگر تعبیر قرآن کریم این است که مطاف شما بیت عتیق است ﴿وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ﴾ یعنی همواره به دنبال عِتق و آزادی باشید نه تحت مِلک کسی نه تحت مُلک کسی, اطراف بیت عتیق طواف کنید به بیت عتیق رو کنید قبله شما, خانه آزاد است مطاف شما خانه آزاد است آن درس آزادی به شما میدهد.
وی در بیان قیام سالار شهیدان بیان داشت: همان دو کاری که پیغمبر(ص) داشت ﴿یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ﴾ بود یک; ﴿وَ یُزَکِّیهِمْ﴾ بود دو; حسین بن علی هم خون داد هم جهالت را هم جهل علمی را, هم جهالت عملی را, هم ضلالت گمراهی را ریشهکن کند «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ حَتَّی اسْتَنْقَذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهِ وَحَیْرَهِ الضَّلالَهِ» فرمود من بذل جانم در راه خداست شما هم باید در راهی که من اقدام کردم و خون دادم وارد شوید. سخن از بذل مال نیست. بنابراین این سه عنصر را سالار شهیدان مهندسی کرد یک: دین به اسارت رفت و خاورمیانه دارد بردگی جاهلیت را استقبال میکند دو: برای این کار فقط خون لازم است سوم: کسانی که کمک مالی میکنند حضرت از آنها به هیچ وجه نمیپذیرد فرمود کسانی را کربلا به همراه خود آورده و کربلایی شدند که «باذلاً فینا» بذل جان کنند.
آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه سالار شهیدان مانع از اسارت دین شد،تصریح کرد: حضرت فرمود اینها دین را به بردگی گرفتند آن چند صباحی که وجود مبارک حضرت امیر دین را آزاد کرد که در عهدنامه مالک آمده من آمدم دین را آزاد کنم و آزاد کردم بعد از شهادت آن حضرت آن صلح تحمیلی زمینه بود که دوباره دین را به بردگی بکشند اینها یک قرآنی میخواهند که یک وقت لازم داشتند سر نیزه بگذارند همین. قرآنی نمیخواهند که آنها را آزاد کند, معنای اسارت دین این است وجود مبارک سالار شهیدان آمده تحلیل کرده فرمود اینجا دین اسارت شده اعضای ستاد من فقط باید خون بدهند هیچ کسی هم زنده برنمیگردد در شب عاشورا هم فرمود اینجا فقط جای مرگ است اینجا مرگ تقسیم میکنند هر که خواست برود برود اول کسی که برخاست گفت ما تو را تنها نمیگذاریم حضرت عباس بن علی(علیهما السلام) بود بعد دیگران.