پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عبدالحسین فرزاد با اشاره به بازنمایی واقعه کربلا در شعر شاعران عرب، از هدف و آرمان قیام امام حسین (ع) گفت و در اینباره هشداری را مطرح کرد.
این مترجم ادبیات عرب و استاد دانشگاه درباره نمود واقعه کربلا در شعر شاعران عربزبان به ایسنا گفت: آدونیس شاعر عرب در یکی از شعرهایش از یک سر بریده صحبت میکند، سری که حرکت میکند و باعث تهییج انسانهای آزاده میشود. این سر سر امام حسین (ع) است که آدونیس در این شعر به آن اشاره کرده است.
او در ادامه افزود: نزار قبانی هم خیلی زیاد درباره مراسم عزاداری که در کوچههای نبطیه از محلههای شیعهنشین لبنان برگزار میشود، صحبت میکند و از مشابهت اندوه و غمهایی که در چشمان عزاداران است با اندوه و غمهای حضرت فاطمه (س) و حضرت مریم (س) سخن میگوید. او این تشبیهات را در زمانی که شهدا در فلسطین و لبنان تشییع میشوند به کار میبرد. همچنین غادة السمان شاعر سوری در حرفهایی که با هم داشتهایم از ارادت خاصش به حضرت زینت (س) صحبت میکند و او را با نام سیدتی زینب (س) میخواند که نشاندهنده اعتقاد عمیق او به ایشان است. احمد مطر شاعر معروف عراقی نیز درباره واقعه کربلا شعرهای زیادی سروده است.
فرزاد سپس درباره واقعه کربلا و ارزشهای این واقعه در تاریخ اسلام گفت: مسئله کربلا بخش روشنفکری اسلامی را شامل میشود. در حقیقت طرفداری امام حسین (ع) گذشته از کسانی که در این حوزه کارهای عوامانه میکنند مسئله روشنفکری دینی است.
او در ادامه متذکر شد: یکی از مسائل مهم واقعه کربلا علاوه بر جنبه دینی آن، مسئله ظلم اقتصادی است که در زمان یزید به مردم روا داشته میشد؛ یعنی تنها مسئله دینی نیست که باعث قیام امام حسین (ع) میشود. در واقع اصل موضوع دین است، اما یکی از مسائل مهم این قیام مسائل اقتصادی است که باعث مخالفت امام حسین (ع) با یزید میشود. چون یزید کسی بود که بیتالمال را حیف و میل میکرد. برای مثال پول زیادی هزینه میکرد که از آفریقا برایش میمون بیاورند و مجالس پرزرق و برق برگزار میکرد. در دربار او دانشمندان و عالمان هیچ جایگاهی نداشتند؛ در حالی که مثلا در زمان مامون به هر حال از عالمان و دانشمندان بهره گرفته میشد. امام حسین (ع) اصلا نمیتوانست چنین حاکمی را تحمل کند. یزید موجودی حقیر و بیانضباط بود که حتی ویژگیهای اولیه یک حاکم را نداشت.
فرزاد افزود: برای مثال وقتی بازماندگان کربلا را به شام میبرند یزید در مواجهه با آنها پرستیژ یک حاکم را ندارد، به همین خاطر سر بریده امام (ع) را جلو بچهها گذاشت. همانجا حضرت زینب (س) بحثی را مطرح میکند. در همه زمانها وقتی حاکمی زنان را اسیر میکرد نگهبانی و انتقال آنها به زنان سپرده میشد، اما در واقعه کربلا یزید مردها را نگهبان آنها کرده بود. در حالی که بدترین حاکمان هم میدانند وقتی زنان اسیر آنان هستند باید برای نگهبانیشان از زنان استفاده شود نه مردانی وحشی.
او ادامه داد: حضرت زینب (س) در همان مجلس زمانی که سر برادرش در تشت است با سخنان و رفتار خود نشان میدهد که امام حسین (ع) و یارانش به دنبال حکومت نبودند، بلکه در پی اصلاح انحرافات جامعه بودند. در روایات هم آمده است در این مجلس یکی از سفیران کشورهای اروپایی حضور داشت و وقتی سخنان حضرت زینب (س) را شنید و به خوی یزید پی برد، یزیدیان را حیوان خواند، مجلس را ترک کرد و به کشورش بازگشت.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بعضی میخواهند بگویند امام حسین (ع) به دنبال حکومت بود که اینگونه نبود. اما حتی اگر چنین هم باشد باز درست است، چون امام حسین (ع) از همه برای حکومت کردن صالحتر بود و بعد هم طرفداران خود را آزاد گذاشت که اگر خواستند بروند چون به کاری که میکرد آگاه بود و میدانست زندگی آنان بعد از مرگ ادامه پیدا میکند.
او در ادامه درباره آگاهانه بودن قیام امام حسین (ع) اظهار کرد: من همواره در کلاسهایم به دانشجویان میگویم حرفهایی را که بر سر منبرها درباره حر میزنند، قبول ندارم. باید دید امام حسین (ع) چه چیزی به حر گفته است که او را منقلب کرد. چون بحث آنها دونفره بود و کسی آنجا نبود. بنابراین این که برخی بر سر منبرها میگویند امام حسین(ع) به او گفت اسم تو حر است و مادرت این نام را برای اینکه آزاده باشی برای تو انتخاب کرد و حر با این جمله تصمیمش عوض شد خیلی نمیتواند صحت داشته باشد. به نظرم امام حسین (ع) حرفهای بسیار خردمندانه و علمی به حر زده است چون او تحت تاثیر عاطفه نبود و تصمیمش یک تصمیم خردمندانه بود. همچون انقلاب امام حسین (ع) که یک انقلاب خردگرایانه است. انقلابی که باعث میشود با یزید مبارزه کند و با وجود اینکه صددرصد میداند کشته خواهد شد اما به مبارزه ادامه میدهد. آخرین جمله امام حسین (ع) که میگوید «اگر اسلام و آرمان من با خون و مرگ من پایدار میماند پس ای شمشیرها من را دربرگیرید» گواه آگاهی او بر کاری است که انجام میدهد.
این مدرس ادبیات گفت: حضرت زینب (س) یک زن آرمانگراست و جایی که یزید با چوبدستی خودش بر روی لبهای امام حسین (ع) میزند و میگوید ای کاش پدران من که در جنگ بدر کشته شدند، زنده بودند و میدیدند که چگونه انتقام آنها را گرفتهام، حضرت زینب (س) با اشاره به آیه قرآن میگوید یزید تو کار خطرناکی میکنی، تو خیلی نادانی و نمیدانی با کشتن ما گوشت تن خود را پاره کردهای، نمیدانی که ما پیروز شدهایم. تو با این کارت انحرافات و دمل چرکینی به نام خاندان بنیامیه را که در تن اسلام بود به مردم نشان دادی؛ کسانی که خلافت را به سلطنت تبدیل کردند. تو با این کارت میخچهای را که در لای انگشتان اسلام بود به مردم نشان دادی و بعد از این اسلام راحتتر حرکت خواهد کرد. این سخن حضرت زینب (س) بسیار خردمندانه است و باعث رسوایی یزید شد. آنچنان که وقتی یزید مرد حتی پسر او حاضر نشد جایش را بگیرد و گفت پدران ما غاصب بودند و من شایسته حکومت نیستم.
فرزاد بیان کرد: در زمان معاویه و یزید همچون دوران قرون وسطی که پاپ تاج پادشاهی را بر سر شاه میگذاشت دین به انحراف رفته بود. آنها علما و دانشمندان را میکشتند و میسوزاندند. اسلام هم در زمان معاویه به همین سمت رفته بود، اما امام حسین (ع) نشان داد که مسیر اصلی چیست. با قیام کربلا اسلام دو تکه شد و معلوم شد چه کسانی از اسلام استفاده ابزاری میکنند. ایرانیان هم که خردمند بودند ستون فقرات اسلام و ائمه اطهار (ع) را گرفتند و به آنها کمک کردند. آنان علویان را که از دست خلفای اموی و عباسی فرار میکردند، پناه میدادند. حضور امامزادگان در شهرهای مختلف ایران نشانگر همین موضوع است.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به واقعه کربلا و عبرتآموزی از این واقعه گفت: این واقعه میتواند توجه بیشتر سران کشور خود ما را به فساد اقتصادی و اداری که کشور را در برگرفته معطوف کند چرا که ادامه پیدا کردن این فسادها تیشه به ریشه بزرگترین کشور شیعه میزند. باید بدانیم امام حسین (ع) برای همین حیف و میلهای مالی قیام کرد. در حالی که مردم گدایی میکردند، یزید دو هزار دینار هزینه میکرد تا از آفریقا برایش عنتر بیاورند. الان میبینیم که کشور سیاهپوش است، و در همین حال افرادی برای خود حقوق ۳۷۵ میلیونی درست کردهاند.
او در ادامه متذکر شد: من به عنوان یک معلم شیعه احساس خطر میکنم و معتقدم با اینگونه کارها داریم تیشه به ریشه کشور شیعه جهان میزنیم. فساد اقتصادی برای جمهوری اسلامی خطر است. من الان از بین مردم حرف میزنم و میدانم که همه مردم با اینکه لباس عزای امام حسین (ع) را به تن دارند اما درباره فسادهای اقتصادی صحبت میکنند و از آنها رویگردانند. بنابراین نباید با ندانمکاری به اشتباهات دامن زد. سخن امام علی (ع) است که وقتی به خلافت ظاهری رسید، اعلام کرد «بیتالمال اگر به مهریه زنان هم رفته باشد من آن را برمیگردانم». این سخن امام علی (ع) یعنی اینکه اقتصاد زیربناست. بعد از آن و پس از چند قرن کسانی این حرف را تکرار کردند، در حالی که پیامبر ما پیش از آن گفته بود نزدیک است که فقر به کفر تبدیل شود. بنابراین میبینیم که اولین حرف امام علی (ع) هم اقتصادی است. اما در حال حاضر میبینیم اقدامی در این زمینه نمیکنند و فقط در روزنامهها شعارهایشان را میخوانیم. من به عنوان یک معلم شیعه به خاطر وجود این مفاسد در یک کشور شیعه نگران هستم.