arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۹۸۶۱۳
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۱۹ - ۲۶ مهر ۱۳۹۵

شطرنج چگونه حلال شد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حجت‌الاسلام میرزامحمدی، خطیب هیأت «حداث‌الحسین» در شب عاشورا، مدعی شد برخی که البته نامی از آنها نبرد امام(ره) را مجبور به صدور فتوای حلیت شطرنج کرده‌اند. 

موضوعی که با واکنش مرتضی اشراقی، نوه دختری امام خمینی(ره) مواجه شد. اشراقی تأکید کرده است آنها که گمان می‌کنند امام در اجبار قرار گرفته، امام را نشناخته‌اند و کینه‌های متحجرین این‌ بار امام را هدف قرار داده است.

«شب عاشورا، همان شبی بود که قرار بود بازی فوتبال ایران و کره در تهران انجام شود. بازی‌ای که از قبل برخی نسبت به برگزاری آن هشدار داده و خواستار لغو یا برگزاری در کشور دیگر یا برگزاری آن بدون تماشاگر شده بودند. انصار حزب‌الله جمعه قبل از بازی، بعد از نماز جمعه راه‌پیمایی کردند. 

همان شب هیأت حداث‌الحسین میزبان سخنران همیشگی خود حجت‌الاسلام میرزامحمدی بود؛ هیأتی که محل آن شهر قم و در خیابان صفاییه است؛ همان خیابانی که سیدحسن خمینی هم آنجا دفتر دارد.

میرزامحمدی در سخنرانی شب عاشورای خود با بیان این که «چند سال قبل دولت عربستان اجازه نداد بازیکنانش در ماه رمضان فوتبال بازی کنند» ادعا کرد، دولت سعودی حاضر شد جریمه آن را بپردازد اما عده‌ای بی‌بصیرت در کشور ما به خواسته یهودی‌هایی که بر فیفا حکومت می‌کنند، تسلیم شدند. او افرادی را که باعث برگزاری بازی ایران و کره شدند فاقد غیرت دینی خواند.

میرزامحمدی در بخشی از این سخنرانی با ذکر روایتی از امام رضا(ع) درباره شطرنج گفت: «حالا هی بهانه بیاوریم که آیا شطرنج حلال است یا حرام است؟ که آن هم یک داستانی داشت که چه جوری مرحوم امام را وادار به این کردند.»

این سخن که از جانب میرزامحمدی تکذیب نشده است، با واکنش مرتضی اشراقی مواجه شد. او در مطلبی که در اختیار سایت جماران قرار داده است، درباره ادعای در اجبار قرارگرفتن امام خمینی برای حکم حلال‌ شدن بازی شطرنج نوشت: «در شب‌های سوگواری که به عزای سید شهیدان در حرم امام‌خمینی(ره) نشسته بودم - همان‌ جایی که صداوسیما هر جای عالم را نشان داد جز آنجا را - در خبرها خواندم و خواندید که یکی از خطبا در سخنانی گفته است که امام را مجبور کردند که به حلیت شطرنج فتوا دهند. چند روزی نیز منتظر ماندم تا شاید تکذیبیه‌ای از سوی آن خطیب صادر شود که نشد.»

در ادامه این یادداشت آمده است: «اگر نبود ارزش امام عزیز ما، می‌گذاشتم این سخن در لابه‌لای حرف‌های روزانه فراموش شود اما آثاری که بر این سخن ممکن است بار شود همه را باید بر آن دارد که این سخن باطل را رد کنند. حقیقت امر آن است که در بهترین فرض باید بگوییم گوینده این سخن، امام را نشناخته است.»

او سپس با طرح سؤالاتی ادامه داده است: «واقعا آیا این آقای خطیب چنان امامی را شناخته و معرفی می‌کند که آنچه را واقعا حرام خدا می‌داند، به دلیل فشارها حلال کند؟ به نظرم این گوینده هر چقدر هم امام‌نشناس تصور شود نمی‌تواند تا این اندازه از فهم حقیقت تهی باشد. کینه‌های متحجرین از امام سال‌هاست به‌ گونه‌های مختلف رخ نموده است و اول یاران امام را و بعد فرزندان امام را و اکنون شخص امام را هدف گرفته است.»

او در خاتمه می‌افزاید: «بگذریم که در همین داستان شطرنج جمع بسیاری از مراجع فعلی هم قائل به حلیت هستند. پس لابد از منظر این آقا، آنها هم به خاطر فشار حرام خدا را حلال کرده‌اند. نکته آخر هم این که جالب است بدانید که امام در بیان فتوای حلیت شطرنج استدلال فقهی کاملی بیان داشته‌اند که اینجا محل طرح آن نیست. با این حساب حتما فشارآورندگان فقیه بوده‌اند! بعضی وقت‌ها آدمی نمی‌داند نام برخی حرف‌ها را چه بگذارد. جهالت و نادانی یا کینه و دشمنی.»

حلیت شطرنج و اوزون‌برون
بحث حلال‌ بودن یا نبودن شطرنج یا این که فتوای آن از جانب امام در چه شرایطی صادر شده، در حالی مطرح شده است که چندی پیش هم موضوع حلیت مصرف ماهی اوزون‌برون مطرح شده بود. محمد هاشمی در مصاحبه‌ای که با خبرگزاری ایرنا داشت، درباره حلال‌ بودن مصرف خاویار گفته بود: «یادم است تخم خاویار قبل از انقلاب طبق نظر مراجع حرام بود. 

اوایل انقلاب مرحوم دکتر یدالله سحابی، از رهبران نهضت آزادی، خدمت امام رسید و ثابت کرد ماهی اوزون‌ برون که تخم خاویار در شکم آن است، دارای فلس یا پولک است. امام هم در پاسخ ایشان فرمودند: خوردن ماهی فلس‌دار مشکل ندارد و حلال است.» بعد از مصاحبه محمد هاشمی، میرمحمد صادقی، مدیرعامل وقت شرکت سهامی شیلات ایران در سال‌های ١٣٦٠-١٣٦٣ به‌ نوعی مطلب هاشمی را تکذیب کرده و توضیح داده بود که بعد از اعلام نظر برخی از علما مبنی بر حلیت اوزون‌ برون «سرانجام در سال ٦٢ یا اوایل ٦٣، در یک برنامه تلویزیونی با خوردن یک دانه خاویار حلیت آن را اعلام کردم.»

حالا هم با بحثی که میرزامحمدی آغاز کرده، بحث حلیت شطرنج دوباره مطرح شده است. امام در ماه‌های پایانی عمر خود فتاوای مهمی دارد از جمله اعلام حلیت بازی شطرنج و موسیقی.

امام در روز ١٩ شهریور سال ١٣٦٧ در پاسخ به دو سؤال درباره خرید و فروش آلات موسیقی و نیز بازی شطرنج این پاسخ‌ها را مطرح کردند. این دو فتوا بعدا در محافل سنتی واکنش‌هایی برانگیخت که البته با پاسخ‌های درخور توجه امام روبه‌رو شد.

به استناد صحیفه نور، متن استفتا از امام خمینی در خصوص شطرنج و آلات موسیقیایی به این قرار است:

۱- «از آنجا که آلات لهو و لعب استفاده‌های مشروع از قبیل نواختن سرودها را دارد، آیا خرید و فروش آن بی‌اشکال است؟

بسمه‌تعالی

خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلله آن اشکال ندارد.

٢- اگر شطرنج آلات قمار بودن خود را به‌ طور کلی از دست داده باشد و چون امروزه تنها به‌ عنوان یک ورزش فکری از آن استفاده می‌شود، بازی با آنچه صورتی دارد؟

بسمه‌تعالی

بر فرض مذکور اگر برد و باختی در بین نباشد، اشکال ندارد.»

ایرادات آیت‌الله قدیری و پاسخ قابل تأمل امام

بعد از این دو استفتا مرحوم آیت‌الله قدیری نامه‌ای را در باب اعتراض به امام می‌نویسد. قدیری در آن نامه با اشاره به احادیث امام معصوم درباره حرمت موسیقی و شطرنج به امام چنین توصیه می‌کند: «در هر صورت اگر ساحت قدس حضرت‌ عالی از این‌گونه مسائل به دور باشد، به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمی‌شود. دیگر هر طور صلاح می‌دانید.»

اما امام در پاسخ به نامه محمدحسن قدیری چنین می‌نویسد: «...و بالجمله آن‌ گونه که جناب‌ عالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به‌ کلی باید از بین برود و مردم کوخ‌نشین بوده یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند... شما خود می‌دانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید می‌دانم ولی شما را نصیحت پدرانه می‌کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت ‌تأثیر مقدس‌نماها و آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید؛ چرا که اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیت‌مان نزد مقدس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذار هر چه بیشتر بخورد.»

متن کامل این نامه‌ها که مربوط به سال ١٣٦٧ است، در صحیفه نور موجود است. سیدحسن خمینی بارها در سخنرانی‌های خود به این موضوع اشاره کرده است. 

برای نمونه او در سخنرانی در شصت‌ونهمین اجلاس شورای مرکزی دانشگاه آزاد چنین گفته بود: «امام راحل در سال‌های آخر عمرشان همواره با صدور فتواهایی در رابطه با شطرنج و موسیقی، بت تحجری را که در آن دوران وجود داشت، شکستند. ایشان همچنین در آن دوران در کنار طرح بحث اسلام آمریکایی، بحث مقابله با نظام‌های طبقاتی را مطرح کردند و اعلام کردند، نظام سرمایه‌داری را نمی‌پذیرند.»

منبع: روزنامه شرق

نظرات بینندگان