arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۹۸۷۱
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۰۸ - ۰۷ تير ۱۳۹۰
باز هم دعوا سر لحاف ملا يعني خاك ايران است

مجسمه «آريوبرزن» جسم زايد است؟!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خسرو معتضد نوشت: چندي پيش در تلويزيون ساخته و پرداخته بيگانگان و تجزيه طلبان، چند پيرزن بزك كرده و زن و دختر با آرايش غليظ و لباسهاي آن چناني از اتباع كشور همسايه و بيگانه را ديدم كه ابتدا به گورستاني رفتند و سر قبر مردي كه معلوم شد، «ايلچي بيگ» نامي است كه مدتي رئيس جمهور آن كشور تازه استقلال يافته بوده و سپس حكومتش سقوط كرده و پي كار خود رفته، گل قرمز گذاشتند و سرود خواندند و سپس سوار اتوبوسهاي اداره توريسم باكو شدند و مدتي روي نقشه مسيرشان نمايش داده شد كه لب مرز ايران آمدند و انگار والده يا ابويشان فوت كرده يا جايي از بدن مباركشان بشدت مي سوزد، شروع به آواز خواندن پرسوز و گدازي كردند و با صدايي گرفته و سوزناك كه آثار سيگار و مشروب و انواع مواد (بويژه مواد خواب آور) از آن آشكار بود، زوزه كشان تقاضاي ارثيه كردند و سرانجام معلوم شد، باز هم دعوا سر لحاف ملا يعني خاك ايران است و اين پير و پفتال هاي بد صدا و آن دختر خانم ها و چند پسر بچه و چندين پيرمرد و چند جوان گيسو شلال، همه دردشان اين است كه دولت ايران استانهاي آذربايجان شرقي و غربي و زنجان و اردبيل و همدان و گيلان را به آن ها واگذار كند كه كشورشان از اين بي پولي مفرط درآيد و مشكلاتش حل شود و حالا كه نفت باكو تمام شده است، گنج ايران زمين يعني آذربايجان شرقي و غربي و اردبيل و زنجان به آن ها واگذار شود و گيلان و همدان هم سر جهازي به اين اراذل و اوباش اجير شده، هبه شود.

به راستي تفو بر هر چه خام طبع ابله زياده خواه است. من وقتي سوز و گداز كوفته برنجي اين پير و پفتال هاي مغز فسيلي و آن خيل زنان آرايش كرده با آن لباسهاي خر رنگ كن را تماشا مي كردم، وزارت خارجه كشورمان را دعا كردم! كه در چه خواب مرگبار وحشتناكي فرو رفته كه استقلال طلبي «سيشل» و درگيري در «جابلقا و جابلسا» را رصد مي كند و مانند آن منجم معروف كه افلاك را مي ديد و درون خانه خود را نمي ديد، دلش خوش است كه همه چيز به خير و صلاح مي گذرد.

دراين ميان، چند روز پيش خبري توجه ام را جلب كرد كه آقايي كه وظايفش با مسائل فرهنگي و تاريخي و باستاني مرتبط نيست، اين گونه تشخيص داده كه تنديس «آريو برزن» در ميداني در شهر ياسوج مركز عشاير دلير و غيور و مقاوم كهكيلويه و بويراحمد، جسمي زايد است و بايد برداشته شود.

مجسمه «لئونيداس» از سرداران يوناني، فرمانرواي «اسپارت»، يكصد سال است در محل جنگهاي ايران و يونان نصب شده و هر سال چند ميليون گردشگر را كنار گذرگاه «ترموپيل» مي برند و با افتخار اين افسانه دروغين را كه او با سيصد «اسپارتي» جلوي عبور لشكر سيصد هزار نفري «خشايارشاه» را گرفت، در گوششان مي خوانند، اما اين آقاي «شهابي پور» كه من نمي دانم، چقدر تاريخ ايران را خوانده اند و آيا مي دانند حتي كتاب شاهنامه، كتابي ضد شاهان است و «رستم» نماد ملت ايران نيز قهرمان اسطوره اي آن، دستور برداشتن مجسمه «آريو برزن» قهرمان، سبب افتخار و سربلندي ايران را پيشنهاد مي كنند و دادستان ياسوج هم گويا موافقت كرده است!

جالب اينجاست كه دادستان ياسوج اندك بودن حقوق رفتگرهاي ياسوج را بهانه مي كند و نياز بوستان ها را به توسعه فضاي سبز كه معلوم نيست، شقايق چه ارتباطي به شقيقه دارد و نيز ابراز نگراني فرموده اند كه چون ممكن است، مردم فرهنگ نگهداري اين تنديس ها را نداشته باشند، پس بهتر است برداشته شوند و از اساس، ساخت آن ها اسراف است!

اين مقام مسوول لابد خود مي دانند، ادله و براهيني كه مي آورند، تا چه اندازه سست است و معلوم نيست مردمي كه كار و زندگي خودشان را   رها كرده اند و خواهان حذف اين تنديس شده اند، چه كساني هستند؟

خدا عمر طولاني بدهد به حضرت آية ا... ملك حسيني، نماينده ولي فقيه كه مي توان نظر منطقي و معقول ايشان را بارقه اي از دانش و درايت آن مقام محترم و دورانديشي دانست كه درصدر كشور قرار دارند و   همان طور كه بار ها و بار ها ابراز داشته اند، از تملق و چاپلوسي و نيز كارهاي غيرضروري ،به شدت دوري مي جويند. آية ا... ملك حسيني، نماينده ولي فقيه در استان كهكيلويه و بويراحمد مخالفت خود را با برداشتن مجسمه آريو برزن، قهرمان بزرگ پايداري ملت سرفراز ايران در برابر اسكندر متجاوز آدمكش و آتش زننده تخت جمشيد، چنين بيان كرده است: «آريو برزن از سرداران ايراني ضد ظلم، ضد تجاوز، ضد اشغالگري بوده و پاسداشت آن اشكالي نداشت.» درود بر آية ا... ملك حسيني و شهردار فرهيخته ياسوج كه در برابر كوته فكري ها و سخنان و كارهاي عبث پايداري مي كنند. شهردار هم گفته است: «جابه جايي تنديس آريو برزن به هيچ وجه امكان پذير نيست، زيرا نمي شود با احساسات مردم به اين راحتي بازي كرد. او بخشي از هويت فرهنگي و تاريخي ماست. بسياري از كوچه ها و محله هاي شهر به نام شهدا نامگذاري شده است. آريو برزن، نه شاه بود و نه به كسي ظلم كرد.»

سخن كوتاه كنم، تأسف بار است در حالي كه بيگانگان از كشورهاي قلدر گرفته تا مزدوران كوچك و ضعيف آن ها عليه استقلال و تاريخ و فرهنگ ايرانيان توطئه چيني مي كنند، در داخل نيز به دستاويزهاي مختلف عليه فرهنگ، تاريخ و هويت ملي ما- كه از هويت اسلامي ما جدا نيست- موضعگيري مي شود و موجبات ناخشنودي و خشم عشاير غيور و شريف و سرفراز قلب ايران، يعني   همان منطقه اي كه «آريو برزن» سيلي بر گوش «اسكندر» متجاوز نواخت را فراهم مي آورد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
UNITED STATES
|
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
0
8
بهتون تبريک مي گم از اينهمه شجاعت براي چاپ اين مطالب , واقعا گريه ام گرفت و افسوس خوردم ......
فرزند ایران
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
1
1
ممنون از متن قشنگت ، هرچند اگه منظورت از چند تا پیر زن و ... مردمان آذربایجان کنونی که قسمتی از خاک گهر بار ایران بوده است ضمن اینکه الفاظ قشنگی به کار نبردی حتی برای دشمن ، لازم بذکر است از دید دیگر می توان دید که آنها هم برای ایران تنگ شده
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
0
0
آريو برزن نماد ايستادگي و مقاومت اين خاك پرگهر در مقابل هجوم بيگانگان است
واي بر اهالي فرهنگ اين مرز و بوم.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
0
0
بابا يكي به اينها بفهمونه همين كشور آذربايجان تا ديروز جز خاك ايران بوده .... هنوزم هست.... من اميد دارم يه روزي خاكهاي از دست رفته برميگردن و كشور متحد و قدرتمندي مثل دوران هخامنشي و ساساني و اشكاني ميشه....
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۷
1
0
هنوز که خرابش نکردن ،هر موقع خراب شد خبرشو به ما هم بده تا یه فکری کنیم
نظرات بینندگان